loading...
آموزش زبان انگلیسی
غلامعلی عباسی بازدید : 217 جمعه 06 دی 1392 نظرات (0)

 

يادگيري خلاق عبارت است از: توانايي يادگيري بيشترين مطالب در كمترين زمان، به خاطرسپاري هميشگي و به خاطرآوري راحت و كامل مطالب همراه با خلاقيت.
براين اساس ميبايست سرعت مطالعه را در زمان كمتري مورد مطالعه قرارداد و همچنين از شرايط مطالعه و سيستمهاي مطالعه و نحوه سازماندهي مطالب و ثبت آن در حافظه از طريق فعال كردن مغز و استفاده از شيوههاي يادياري آگاه شد تا درك مطالب كامل و خلاقانه، بهخاطرسپاري راحت، كامل و سريع صورت پذيرد.

گسترش روزافزون حجم اطلاعات و نثر انبوهي از كتب و منابع ديگر و همچنين دگرگوني در مناسبات و روابط توليدي و همچنين افزوني دانش و ايجاد شاخههاي جديد در علوم مختلف و ارتباط آن با تكنولوژي از اموري هستند كه ضرورت بهرهبرداري از اطلاعات در زمينههاي مختلف علمي را بيان ميكنند.

در زمنيه يادگيري به 3 اصل بايد توجه شود: اولين اصل يا مرحله اول، ديدن است. مطالعه بدون ديدن امكانپذير نيست، اما بايد به كلمات نگاه كنيم و آنها را بشناسيم تا اطلاعاتمان كامل شود. دومين مرحله، خواندن است. خواندني كه به صورتهاي مختلف ظاهر ميشود: كلمه خواني، عبارتخواني و انديشه خواني.

سومين و آخرين مرحله در زمينه يادگيري مرحله درك است. خواندني كه همراه با درك و فهم كامل صورت گيرد، يعني به خاطر بسپاري و به يادآوري مطالب و تعميم آن و تحليل آن به خوبي صورت گرفته باشد.

نكاتي در رابطه با خواندن

در هنگام خواندن بايستي به نكتههاي زير توجه كرد:

1 - كتاب در فاصله حدود 30 سانتيمتري قرار گيرد.

2 - صاف نشستن هنگام مطالعه

3 - زير عبارات مورد نظر خط ببريم (با دست زير كلمات اشاره كنيم و خط ببريم)

4 - از راست به چپ در متون فارسي و از چپ به راست متون انگليسي

5 - دست روي صفحه كتاب كشيده شود، نه در هوا و حالت يكنواخت باشد نه حالت ضربهاي

6 - هنگام انتقال به صفحه بعد دست از روي صفحه بلند ميشود و در ابتداي خط بعدي قرار ميگيرد.

عوارض و آفت مطالعه

در زمينه يادگيري و مطالعه مشكلاتي وجود دارند كه به ذكر آنها ميپردازيم:

1 - عدم توانايي در درك و به خاطر سپاري تمام مطالب 2 - فراموشي 3- عدم توانايي در به يادآوري راحت و سريع مطالب ذخيره شده در حافظه 4- عدم توانايي در پيوند مطالب با يكديگر 5- عدم توانايي در تحليل مطالب 6- عدم توانايي در ارائه مطالب تازه و كشف مفاهيم جديد 7 - بيعلاقه بودن به مطالعه 8 - كسالت و خستگي 9 - حواسپرتي 10 - عدم توانايي در عبارت خواني يا انديشه خواني 11 - ناتواني در بازيابي مطالب و پايين بودن سرعت مطالعه و مهمترين مورد شيوه نادرست مطالعه است.

پس بايد به اين نكته اشاره كنيم كه تا شيوه مطالعه خود را صحيح نكنيم مطالعه همراه با يادگيري و درك مطالب صورت نخواهد گرفت.با توجه به تحقيقاتي كه درباره روشهاي مخلتف مطالعه صورت گرفته است، همگي بر اين مسئله اتفاق نظر دارند كه بيشترين بازدهي در مطالعه، برمبناي يادداشتبرداري به دست ميآيد.

اگر مطالعه همراه با يادداشتبرداري باشد، ميزان بازدهي افزايش مييابد. اگر به صورت خلاصهنويسي صورت بگيرد بازدهي آن به 40 درصد ميرسد. در صورتي كه اگر يادداشتبرداري حاوي نكات مهم و كليدي باشد بازدهي آن به 50 درصد خواهد رسيد.

تنظيم نكات كليدي به 2 روش انجام ميگيرد: خطي و شبكهاي و تنظيم نكات. در روش يادداشتبرداري به روش خطي حدود 60 درصد بازدهي را خواهيم داشت، در صورتي كه در يادداشتبرداري به روش تنظيم نكات حدود 100 درصد بازدهي خواهيم داشت.

تنظيم نكات كليدي

نكات كليدي از يك يا چند كلمه تشكيل شده است كه ميتواند كلمات اصلي يا فرعي باشد و از چنان موقعيتي برخوردارند كه با ديدن آنها تمام مطالب به ذهن تداعي ميشود. فقط بايد نكاتي را يادداشت كرد كه وجود آنها ضروري باشند و از كلمات و جملات غيرضروري خودداري كرد و بايد تلاش كرد تا تعداد كلمات كليدي كمتر باشند اما حجم مطالب گستردهتر.

راهكارهاي يادگيري خلاق و به خاطرسپاري اطلاعات عبارت است از:طرح شبكهاي، طبقهبندي، داستانسرايي، تصاوير ذهني، گره مكاني، مشاهده ذهني، نمادها، كلمات مشابه و مأنوس، حرف اول، موسيقي و آهنگ، شعر و نظم، كاربرد.

تصاوير ذهني: بهرهگيري از حروف، شعر و... در زمينه يادگيري مانند يادگيري فرمولها

گره مكاني: استفاده از مكاني واقعي يا تخيلي براي يادگيري بهتر

مشاهده ذهني: استفاده از تجسم به منظور يادگيري

حرف اول: به طور مثال از پيوند حرف اول نام آثار گنجوي كلمه ملخها پديد ميآيد.

در زمينه طبقهبندي و داستانسرايي؛ موسيقي و آهنگ، شعر و نظم هم كه مشخص هستند. كه يادگيري با استفاده از هر يك از اين روشها پايدار و با ثبات هستند.

بايد به نقطهاي برسيم كه با نكات كليدي اندك تمامي متن مورد نظر را مطالعه كنيم. پس از استخراج نكات كليدي به دو صورت نسبت به ثبت آن اقدام ميگردد: در نظام خطي، نكات كليدي در پي يكديگر به صورت افقي و عمودي ثبت ميشوند و بازيافت مطالب به اين شيوه صورت ميگيرد. در اين شيوه يادداشتبرداري صورت ميگيرد اما هيچ تضميني بر جلوگيري از افتادگي بخش مستقلي از نكات كليدي را ندارد.

براي پرهيز از اين كار نياز به استفاده از نظام شبكهاي احساس ميشود. در نظام شبكهاي نكات كليدي برحسب موضوع در شاخههاي اصلي و فرعي طبقهبندي و ثبت ميگردد.

در اين نظام، جايگاه هر نكته در ارتباط با ساير مفاهيم مشخص است. در هنگام بازيابي مطالب، با به خاطر آوردن عنوان مطلب و شكل طرح شبكهاي و جايگاه هر يك از شاخههاي اصلي و ديگر نكات كليدي، ذهن با شروع حركت خود از عنوان مطلب و پايان حركت خود كه به آخرين نكته فرعي ختم ميشود مسير خود را طي ميكند و هيچ مطلبي از نظر دور نميماند و تمامي مطالب به يكديگر متصل هستند.

منبع: مريم صالحي طالقاني

غلامعلی عباسی بازدید : 171 جمعه 06 دی 1392 نظرات (0)

 

تاکنون بارها از طرف دوستان، والدین، معلمان و … به شما توصیه شده که: «توی کنکور اگر جواب سوالی را بلد نیستی، شانسی جواب نده»
نمی دانم شاید این توصیه را می دانید یا نه. در هر دو حالت به شما پیشنهاد می کنم که مطالب زیر را بخوانید.
علت این که به شما می گویند، در کنکور به سوالات شانسی جواب نده این است که آزمون ورودی دانشگاه ها نمره منفی دارد. نمره منفی یعنی چه؟
نمره منفی یعنی این که اگر داوطلبی به یک تست پاسخ نادرست بدهد، این پاسخ نادرست سبب کاهش نمره ی او می شود. حال با هم مقدار نمره ای که کم می شود و چگونگی تأثیر آن را بررسی می کنیم.
قانون کلی تأثیر پاسخ های نادرست این است که هر سه پاسخ نادرست، یک پاسخ درست را از بین می برد و درصد پاسخ گویی به سوالات را پایین می آورد.
فرض کنید که داوطلبی در یکی از آزمونهای موسسه مبتکران، در درس ادبیات فارسی که 20 سوال داشته است، به تمام سوالات پاسخ داده است او به10 سوال پاسخ درست و به 10 سوال دیگر پاسخ نادرست داده است.نمره خام این داوطلب در درس ادبیات فارسی 33/33 % می شود.

داوطلب دیگری را فرض کنید که در همان آزمون و در همان درس (ادبیات فارسی) از 20 سوال فقط به 10 سوال پاسخ داده و هر 10 پاسخ او درست می باشد و پاسخ نادرستی نداشته است. ببینیم نمره اکتسابی او چند می شود.نمره ی خام این داوطلب 50% شده است که حدود17 درصد بیشتر از نمره ی داوطلب اول است

راهکار

1- اگر در تستی هیچ یک از گزینه ها را نتوانستید حذف کنید و به طور شانسی بخواهید به آن پاسخ دهید، احتمال انتخاب گزینه ی صحیح 4/1 است یعنی 25 درصد و 25 درصد، براساس قانون احتمالات، برای این که به جواب درست رسیده باشید، شانس بسیار کمی محسوب می شود. بنابراین بهتر است، به این تست پاسخ ندهید و به سراغ تست بعدی بروید.
2- اگر در تستی با توجه به معلومات و دانش تان توانستید یک گزینه را حذف کنید و بخواهید بین سه گزینه باقی مانده به طور شانسی، یکی را انتخاب کنید، احتمال انتخاب گزینه درست، 3/1 می باشد. یعنی حدود33 درصد که بهتر است به چنین تستی نیز پاسخ ندهید.
اگر در تستی مطمئن شدید که دو تا از گزینه ها حتماً اشتباه است در صورتی که بخواهید پاسخ درست را به طور تصادفی مشخص کنید. شانس شما 2/1 یا 50 درصد می باشد که احتمال خوبی است. بنابراین در این موارد یکی از دو گزینه باقی مانده را انتخاب کنید. در انتخاب آن دقت کنید. اولین گزینه ای که به نظرتان درست آمد را علامت بزنید. لازم به ذکر است که چنین عددی بسیار کم پیش می آید، بنابراین نباید به این امید باشید که با دانستن این روش در تست زنی معجزه خواهید کرد. ممکن است در بین 100 سوال یک یا دو مورد این چنینی برای شما پیش بیاید، پس بهتر است به فکر مطالعه و یادگیری عمیق مطالب درسی باشید.
قابل توجه کنکوری های عزیز: سازمان سنجش اعلام کرده است، هر داوطلبی که بتواند در کنکور به نیمی از سوالات در تمامی دروس پاسخ صحیح بدهد در یکی از رشته های دانشگاهی روزانه پذیرفته خواهد شد.
پس:
1- وسواس نداشته باشید که حتماً به تمام سوالات پاسخ دهید.
2- به هیچ عنوان گزینه ای را تصادفی انتخاب نکنید.

ادگيري خلاق

غلامعلی عباسی بازدید : 163 جمعه 06 دی 1392 نظرات (0)

 

 

 

 



امام علی (ع): فرصت مانند ابر میگذرد؛ فرصتهای خویش را از دست ندهید
اگر عزم خود را برای درس خواندن جزم کردهاید، باید بدانید که مقدار زیادی از راه را خواهید پیمود؛ اما نکتهای که بیش از این مورد احتیاج است، داشتن برنامهای برای چگونگی پیمودن راه است؛ برنامهای که طی آن تبدیر به کمک شما می‏آید و میتوانید نیرو و انرژی خود را به طور منطقی مصرف کنید و از هدر رفتن آن جلوگیری کنید.
حالت شما مانند رانندهای است که با داشتن یک نقشه خوب و جامع می‏تواند بهترین و نزدیکترین راه را برگزیند. کمترین خستگی، بیش‏ترین فراگیری و حداکثر استفاده مطلوب از زمان، نتیجة اجرای یک برنامه خوب برای کسب موفقیت خواهد شد.
اما طراحی و اجرای یک برنامهریزی درسی مناسب، بسیار پیچیده است. در برنامهریزی بحث ما این است که هیچ کس نسبت به شما آشناتر از خود شما نیست. برداشتی تقریبی از میزان هوش و استعدادهای متفاوت، آشنایی با روحیات و ظرفیت روانی، همه و همه، نکات ریز و در عین حال قابل تأملی است که از شما بهترین برنامهریز را میسازد. راهنمایی، در امور متفاوتی می‏تواند به‏کار بیاید؛ اما با توجه به شناختی که شما از خودتان دارید، پس از دریافت همه راهنماییها، خود شما هستید که باید به تصمیمگیری نهایی و ترسیم جدول برنامهی درسیتان بپردازید؛ در این حال، طراح جدول، خود به استفاده از آن نیز مشغول می‏شود و به طراحی بهترین جدول برنامهی درسی میپردازد.
برنامهریزی چیست؟
بیش‏تر برنامهها به طور ذهنی ترتیب یافتهاند و کم‏تر از یک اصول مدون و مرتب پیروی می‏کنند. اکثراً بدون آن‏که بدانند، برنامهای برای خود درست کردهاند، چیزهایی را در نظر گرفتهاند و برای فراگیری مواد مختلف درسی به طور تقریبی میدانند که چه مدت زمانی را صرف این درس یا آن درس کنند؛ یعنی نحوهای از تقسیم وقت که در آن کم‏تر چیزی سر جای خودش است. اولین مؤلفهای که در محتوای هر برنامهای خودنمایی می‏کند، نظم است؛ نظمی که از فکر به روی کاغذ جان می‏گیرد و در بازبینی چند باره آن به شکل واقعی خود نزدیک می‏شود. تنظیم یک برنامه مشخص قبل از هر چیز از هدر رفتن انرژی شما جلوگیری می‏کند و با ایجاد نظم در فکر و کار، آمادگی شما را تضمین خواهد کرد. حاصل سوم و باز هم با اهمیت این کار، ایجاد اعتماد نسبت به پیشرفت مطلوب کار و جلوگیری از دلشوره و نگرانیهای معمول داوطلبان در ترس از انجام به موقع همه کارها و مرور همهی درسها تا قبل از آزمون است.
پس کمی از انرژی خود را در اینجا صرف کنید تا از اتلاف انرژی در بسیاری از جاهای دیگر جلوگیری شود.
عامل دیگری که علاوه بر نظم در یک برنامهریزی درست خودنمایی می‏کند، وجود یک نگرش جامع در آن است، نگرشی که تا حد ممکن، تمامی زوایا را در نظر گرفته و با کم‏ترین نقص و اشکال، امکان اجرا داشته باشد. حال که برنامهریز و مجری، خود شم هستید، پس میتوانید هر بار که به اشکالی برخورد کردید، خود عیوب کار را رفع کنید و پس از مدت کوتاهی به بهترین برنامه دست یابید؛ در این بیت، ممکن است وقتی که در حال طراحی یک برنامة جامع برای درس و زندگی خود طی یک دورة آمادگی هستید، در مشورت با صاحبنظرات یا دوستان، متوجه فوائدی در برنامههایی که آن‏‏ها تنظیم کردهاند، بشوید؛ در این صورت، استفاده بردن از نکات مثبتی که به فکر دیگران رسیده است، همواره کمک حال شما خواهد بود، در این مورد، توصیه ما این است که جلسهای با دوستان دیگری که خود را برای آزمون آماده می‏کنند، تشکیل دهید و برای هر یک، برنامة پیشنهادی خود را مطرح کنید؛ در این حال، قبل از انجام هر کار، برنامة خود را در معرض نقد دیگران قرار دهید و در درجة بعد، از افکار جدید دیگران استفاده کنید.
اجرای برنامه
همانطور که گفته شد، یک برنامه خوب، برنامهای جامع است. برنامة طراحی شده نباید شما را از جریان عادی زندگی خارج سازد. در این یک سال آموزشی، بسیاری از کارهای عادی زندگی را انجام میدهید؛ اما یک تفاوت عمده در آن به‏وجود می‏آید و آن این است که فعالیت اصلی، حول آماده شدن برای آزمون دور میزند. اگر برنامهای یکساله برای خود ترتیب دهید، مطمئن باشید که وقت کم نمیآورید.
برای ترسیم برنامة خود میتوانید برای هر روز مقدار درسی را که باید خوانده شود، تعیین کنید؛ برای مثال، روز اول ماه را به خواندن 20 صفحه شیمی اختصاص بدهید یا با خود قرار بگذارید که در این روز تا پایان فصل اول زیستشناسی را مرور کنید و این برای دو ساعت اول روز باشد. زمان خواب شب و خواب بعدازظهر باید مشخص و کافی باشد. اگر بتوانید از ساعت اولیة صبح کار را شروع کنید، بسیار مطلوب خواهد بود. میتوانید در روزهای ماههای آغازین، ساعاتی کم‏تر را برای درس خواندن بگذرانید و ماههای آخر را فشردهتر بگذارنید؛ این کار از نظر روانی نیز مفید است؛ زیرا هر چه به روز برگزاری آزمون نزدیکتر میشوید، موضوع برایتان جدیتر می‏شود.
به این ترتیب، طی ساعات مشخص، در هر روز به مرور چند درس بپردازید و در فاصلههای مشخص، ساعتی را برای استراحت اختصاص دهید.
پیشنویس برنامه شامل تقسیم کتابها به روزها و ساعات است. معمولاً برنامه ماه اول را می‏توان برای بررسی و اصلاح مجدد اختصاص داد. طی یک ماه اول، هم سختی و هم آسانی درسها برای شما مشخصتر می‏شود و هم قابلیتهای خود را درمییابید؛ به این ترتیب، از شروع ماه دوم، برنامة دقیقی در پیش رو دارید که در آن برنامه، این موارد ذکر شده است:
1- تعیین ماه، هفته، روز، ساعات مرور درسها.
2- ساعات خواب، استراحت، صرف غذا، تفریح.
3- روزهایی برای تعطیلی.
شما با طراحی چندین برنامهای به دو نکتة مهم دست مییابید؛ نخست آن‏که میتوانید اِشراف نسبتاً کاملی به کل برنامة خود پیدا کنید؛ این نگرش از بالا، به شما امکان می‏دهد تا هماهنگی لازم بین روزها و ماهها را به‏دست آورده و برنامة موزون و روانی را برای خود ترتیب دهید.
مزیت دوم ترسیم برنامه کلی، این است که به یکباره، کل ساعاتی را که به عنوان ساعت مفید برای فاگیری مواد مختلف لازم دارید، پیش روی شما قرار می‏گیرد؛ به این ترتیب، جدای از ایام هفته و ماه، به چند صد ساعت زمان در کل دوره زمانی میرسید که برای آماده شدن به آن نیاز دارید؛ ساعاتی که قاعدتاً بخش بر ماهها و روزها می‏شود و با این قسمت کردن، سهم تعداد ساعتهای مطالعه در هر روز مشخص می‏شود.
بهترین اثر این نوع تقسیمبندی، آن است که امکان عقب ماندن از برنامه بسیار کاهش مییابد. شما ممکن است در پایان یک ماه، از برنامه 10 ساعت عقب یا جلو افتاده باشید؛ در این شکل، با سرشکن کردن این ده ساعت در ماه آینده، شاید روی یک ربع یا بیست دقیقه بیش‏تر وقت گذاشتن بتواند عقبافتادگی شما را جبران کند و در عین حال، فشار چندانی به شما وارد نکند. در این کار مهم، به یک زمانبندی منطقی، با در نظر گرفتن 5% کل زمان طراحی شده برای وقایع احتمالی دست مییابید. بعد از تمامی این زمان بندیها و دست یافتن به ساعات مفیدی که طی هر روز باید صرف درس خواندن بکنید، با سعات زیادی روبهرو میشوید که به عنوان وقت آزاد، می‏تواند مکمل بسیار خوب و مطلوبی برای روند پیشرفت شما باشد؛ برنامة کمکی که شما را از دلزدگی و یاس بازدارد و بتواند به عنوان نیرویی انرژی بخش برای ادامه کار عمل کند. اگر در این ساعات آزاد، برنامههای تفریحی و ورزشی مناسبی را برای خود ترتیب بدهید، توان و انرژی خود را به نقطة مطلوب رساندهاید.
در برنامة خود، زمان مناسبی برای خواب وا ستراحت از یک سو و صرف غذا و خوراک از سوی دیگر اختصاص دهید؛ از این وقت آزاد میتوانید برای جبران کاستیها و مرور مجدد درسها استفاده کنید.
در اینجا باز هم متذکر میشویم که برنامة ترسیمی شما باید منطبق با واقعیت باشید؛ واقعیتی که در آن هوش و استعداد و توانایی شما به نحو منطقی ارزیابی شده و ساعات مفیدی که برای موفقیت به آن نیاز دارید، در نظر گرفته شود؛ ساعاتی که از یک شخصی به شخص دیگر ممکن است متفاوت باشد. جوّ خانوادگی و مقتضیات مادی و معنوی خود را به طور کامل در برنامة درسی خود در نظر بگیرید و دریابید چه عواملی کمک حال شما و چه عواملی اهرم بازدارنده شما در اجرای برنامه تنظیمیتان هستند.
در انتهای این بخش باز هم متذکر میشویم که برنامة درسی خود را طوری ترتیب دهید که هر چه به زمان برگزاری آزمون نزدیکتر میشوید، آن را فشردهتر کنید، در واقع، یکی دو ماه آخر، زمان مرور آن مباحثی است که فرا گرفتهاید و در ماه آخر میتوانید، برنامة روزانة فشردهتر و تفریح و سرگرمی کم‏تر داشته باشید. در ماه آخر، از نظر روانی نیز بیش‏تر پذیرای درس خوانده به طور فشرده خواهید بود؛ در این موقع مطالب را کاملاً فرا گرفته و با مرور مجدد، آن‏‏ها را هر چه بیش‏تر به ذهن میسپارید.
آنچه در این بخش خواندید:
* در دورة آمادگی برای آزمون، برنامهریزی درسی، چگونگی پیمودن راه را پیش روی شما میگذارد.
* در برنامهریزی، هیچ کس نسبت به شما، آشناتر از خود شما نیست.
* اولین چزی که در محتوای هربرنامهای خودنمایی می‏کند، «نظم» است.
* کمی صرف انرژی در برنامهریزی، از اتلاف انرژی در بسیاری جاهای دیگر جلوگیری می‏کند.
* برنامهریزی کلی برای کی دوره یکسالة آمادگی، به شما یک نگرش جامع و در یک نگاه میزان ساعات مفید مورد لزوم را می‏دهد. * در برنامهریزی مشورت کنید.
* اجزای برنامه را مشخص کنید. این اجزا شامل ساعات مفید برای مرور درسها، وقت استراحت، تفریح و صرف غذا و خواب است. * پیشنویس برنامه را مورد ارزیابی قرار دهید.
* زمانی را نیز برای وقایع احتمالی کنار بگذارید.
* جدی باشید؛ اما خشک نباشید، و برای تغییرات احتمالی لازم انعطاف داشته باشید.
برنامهریزی و مطالعه
دانشآموزان تصور می‏کنند که پس از چندین سال تحصیل، بر اثر کسب تجربه به شیوه صحیح مطالعه دست یافتهاند و با این باور، کاستیهای خود را در تحصیل به عوامل دیگری همچون استعداد، امکانات،ريال شرایط و شانس مرتبط میدانند! در حالی که استفاده از تجربههای مثبت و منفی در صورتی امکانپذیر است که دانشآموزان یاد بگیرند چگونه یاد میگیرند، تا بتوانند یادگیری خود را بررسی، ارزشیابی و هدایت کنند؛ بنابراین، دانستن شیوه و اصول یادگیری، یکی از مهمترین نیازهای دانشآموزان است که متأسفانه جای آن در نظام آموزشی ما خالی است. نباید افت تحصیلی را علامت ناتوانی در تحصیل دانست؛ بنابراین، در بررسی عوامل و موانغ موفقیت در تحصیل، مهمترین مسأله، نحوه و نگرش و عملکرد ما در تحصیل است؛ اما یکی از پیچیدگیهای فرآیند تحصیل، دورههایی است که نمیتوان علت و معلول رادر آن‏‏ها از هم تفکیک نمود؛ زیرا، در یک دور (حلقه)، علت و معلول مرتب جای خود را به هم داده، در جهت تقویت هم تحرکت می‏کنند؛ به عنوان مثال، استرس و اضطراب، یکی از مشکلات گریبانگیر دانشآموزان است؛ زیرا نمیتوان مشخص کرد که اضطراب علت است یا معلول؛ به خاطر آن‏که عدم توانایی در یادگیری، اضطرابزا است و وجود اضطراب، خود مانعی جدی بر سر راه یادگیری به شمار می‏آید و در این دور منفی هر چه پیش میرویم، زمینه افت تحصیلی، بیش‏تر فراهم می‏آید.
با آگاهی از وجود چنین دورهایی، می‏توان برنامههای سازندهای را پی ریخت. هدف این نوشتار نیز نشان دادن دور مثبت یادگیری و موفقیت تحصیلی است تا با قرار گرفتن در آن بتوان در مسیر پیشرفت قرار گرفت. شروع این حرکت و افتادن در این مسیر، نیاز به یک موتور قوی و همیشگی دارد و برنامهریزی، موتور جلوبرنده این حرکت مثبت است. برنامهریزی تحصیلی هر فرد، نشان دهنده نگرش و شیوه برخورد او با یادگیری است و آشنایی با اصول آن، اولین و مهمترین راه برای رسیدن به موفقیت در تحصیل است. متأسفانه بیش‏تر دانشآموزان برنامهای برای مطالعه ندارند و حتی عدهای تصور می‏کنند که چون شدیداً سرگرم مطالعهاند، دیگر فرصتی برای برنامهریزی نخواهند داشت.
برنامه تحصیلی، افزون بر این‏که مسیر موفقیت را هموار میسازد، موجب صرفهجویی در وقت و هزینه نیز می‏شود؛ زمان مطالعه را کاهش می‏دهد؛ بر مدت نگهداری مطالب در حافظه میافزاید و توان یادآوری مطالب را در امتحان دو چندان می‏کند. البته برنامهریزی، نوعی مهارت است که با تجربه و پشتکار قوت می‏گیرد.
برنامه مناسب، باید با بهرهگیری از اصل یادگیری و با توجه به نیازها، تواناییها و روحیات فرد تنظیم شود و در حین اجرا نیز با بررسی ضعفها و خطاها به تکامل برسد؛ از اینرو، پیش از پرداختن به اصول برنامهریزی، باید چگونگی یادگیری را آموخت تا بتوان بر مبنای آن برنامهریزی کرد. ما در بررسی اجمالی یادگیری، توجة ویژه خود را معطوف دانشآموزانی میکنیم که در حال تحصیل هستند و از مدرسه و کلاس استفاده می‏کنند؛ اگر چه دانشآموزان دیگر، به ویژه کسانی که برای کنکور مطالعه می‏کنند، نیز میتوانند با اندکی تغییر از آن بهره گیرند

 

 

غلامعلی عباسی بازدید : 191 جمعه 06 دی 1392 نظرات (0)

 

 


با نزدیک شدن به کنکور سراسری، بسیاری از داوطلبان با تمام تلاشی که دراین مدت انجام دادهاند، به علت بیتوجی به اهمیت جمعبندی و مرور در ماههای آخر و داشتن اضطراب زیاد، نمیتوانند آنگونه که باید نتایج رضایتمندی کسب کنند.
نحوه مطالعه در ماههای آخر معجزهای در روند کار دربر خواهد داشت، كه شاید بتوان گفت تمام مدت مطالعه یک طرف و دو ماه آخر طرف دیگر.

با داشتن یک برنامه مطالعاتی مناسب برای این دوره میتوان از تواناییهای خود به خوبی استفاده کرده و از پراکنده خوانی دوری گزید.

پیشنهاد میشود، داوطلبان برنامه مطالعاتی خود را براي اين دوره در دو قسمت تهیه کنند:

الف) از هم اکنون تا 2 هفته مانده به کنکور

1. بسیاری از داوطلبان ترم 2 پیشدانشگاهی را میگذرانند و باید خود را برای امتحانات آماده کنند. بدین ترتیب اولویت با مرور درسهای پیش 2 خواهد بود، که در این صورت برای کنکور هم دوره کامل صورت خواهد گرفت.

2. دروسی که در آن ضعف دارید و درسهایی که با توجه به رشته انتخابی ضریب بالا دارد، در اولویت بعدی مطالعه قرار گیرد.

3. حدالامکان از خواندن مطالب جدید خوداری شود. اکنون زمان آن رسیده است که کلیه مباحث خوانده شده، مرور و جمعبندی گردد. دیگر فرصت مطالعه عمیق مطالب تازه نیست.

4- در تمام دروس نسبتا باید تسلط داشته باشید، هیج درسی را کنار نگذارید.

5. با توجه به میزان توانایی که دارید چند درس را در روز انتخاب کرده. ترجیحا یک اختصاصی، یک عمومی و بعد به مطالعه مرور خلاصههای خود که از ابتدای سال تهیه کردهاید بپردازید. پس از مطالعه سریع تستهای مربوط به آن را زده و بعد به بررسی پاسخهای تشریحی آن بپردازید و اشکلات خود را برطرف سازید.

6. تستهای دروس عمومی را بلافاصله پس از مطالعه نزنید؛ روز بعد را به این امر اختصاص دهید و هر روز تستهای دروس عمومی روز قبل را بزنید.

7. دروسی را که علاقه ندارید و در آن ضعف دارید در اول وقت و زمانی که حوصله دارید، مطالعه کنید.

ب) 2 هفته مانده به کنکور

اکنون میتوانید با توجه به تستهای آزمون سالهای گذشته، هر روز از خود یک آزمون بگیرید.

شرایطی همانند روز کنکور فراهم کنید. صبح زود از خواب بيدار شوید، حتی لباس راحتی برتن نداشته باشید، تصور کنید روز آزمون است و پشت میزخود نشستهاید، زمان پاسخگویی را مشخص کنید و به تست زدن بپردازید.

بعد از اتمام زمان مورد نظر به بررسی پاسخهای تشریحی بپردازید، در صورت داشتن اشکال به منبع اصلی مطالعهي خود رجوع کنید.

توصیههای عمومی

1. در فاصله بین مطالعات خود زمانی را به استراحت اختصاص دهید. از کارهایی که احتیاج به تمرکز دارد و منجر به فعالیت ذهنی شما میشود در زمان استراحت بپرهیزید.

2. صبح زودتر بیدار شوید و تا دیروقت بیدار نمانید. بیدار ماندن تا دیروقت بازده مطالعه شما را پایین میآورد.

3. امر تغذیه خود را جدی بگیرید، حتما صبحانه (میتواند نان و پنیر همراه با گرد و،...) بخورید. روزانه یک لیوان شیر و عسل مناسب است.

4. از خوردن غذاهای پرحجم و چرب بپرهیزید. با افزایش حجم زیاد معده، خواب آلودگی هنگام مطالعه افزایش مییابد.

5. در هنگام مطالعه تغذیه نخورید و در طول روز آب زیادی بنوشید. عصرانه مناسب بخورید.

6. ورزش صبحگاهی فراموش نشود و هر روزتان را بانشاط آغاز کنید. ورزش برای کاهش اضطراب مناسب است.

7. از خوردن داروهای خوابآور دراین دوران بپرهیزید.

از کنکور غول بزرگی نسازید شما تلاش خود را کردهاید. زمانی را به دعا و نیایش اختصاص دهید و خود را به دستان خداوند بسپارید و بگذارید او راهگشای شما دراین امر باشد در اینصورت دیگر داشتن اضطراب معنایی نخواهد داشت.

منبع: همشهری آنلاین - بهارك طالبو

غلامعلی عباسی بازدید : 164 چهارشنبه 04 دی 1392 نظرات (0)

 

 
   
 
 
   
 
 
 
 
     
 
   
 

حافظه ی انسان موضوع بسیار پیچیده ای است. هر چند توسط علم مدرن می توانیم تعریف کامل و جامعی از حاقظه ارائه دهیم. ولی هنوز نمی دانیم که واقعا" حافظه چیست. می دانیم که حافظه ی ما در قشری از مغز است که توسط هیپوکامپوز کنترل می شود. بیماری آلزایمر اغلب با از دست دادن حافظه شروع می شود. ماده ی غیر پروتئینی به نام بتا در خارج از نورون ها که تأثیرپذیرترند، رسوب کرده و این قشا را تحت تأثیر قرار می دهد.

به طور کلی در تعریفی از حافظه می توانیم بگوییم؛ حفاظت از اطلاعات در یک دوره ی زمانی در شبکه.

این طور تصور کنید که برای ذخیره سازی و بازیابی یک سری اطلاعات در هر زمانی که مد نظرتان باشد، باید آن ها را در جایی ذخیره کرده باشید. حافظه ی ما بسیار پیچیده است و شما امکان ذخیره کردن انبوهی از اطلاعات در آن را دارید. اما توجه کنید که زمانی که استرس دارید، به یادآوری برخی مطالب برای تان، مشکل می شود. گاهی اوقات حافظه امان ما را دچار سردرگمی می کند. مثلا" تصور کنید که دو دوست با هم بیرون رفته اند و شاهد واقعه ای بوده اند. در تعریف این موضوع برای دیگران به دو شیوه ی متفاوت عمل می کنند و هر کسی از زبان خودش آن طور که دوست دارد، واقعه را تعریف می کند. این به یادآوری و انتقال اطلاعات باعث سردرگمی دیگران خواهد شد.

می توانیم برخی از داده ها را بی درد سر در حافظه ا مان نصب کنیم و برای ذخیره کردن برخی اطلاعات دیگر مدت زمان طولانی تری را صرف کنیم. به همین دلیل حافظه ی هر فردی با دیگری متفاوت است.

منصفانه بگویم، گاهی اوقات از این که اسم فرد یا محلی را به یاد نیاورده اید، از خودتان ناامید شده اید. لازم به ذکر است که گاهی حافظه مانند کامپیوتری عمل می کند که داده ای در آن ذخیره نشده است. با این تفاوت که حافظه ی انسان، سخت تر است.

در مرحله ی اول، باید اطلاعات ورودی به حافظه رمزگذاری شوند و سپس اطلاعات ذخیره شده و پردازش شوند.

وقتی که شما به موسیقی گوش می دهید یا تلویزیون تماشا می کنید، اطلاعات را با حافظه ی خود می سپارید. می توانیم برخی از داده ها را بی درد سر در حافظه ا مان نصب کنیم و برای ذخیره کردن برخی اطلاعات دیگر مدت زمان طولانی تری را صرف کنیم. به همین دلیل حافظه ی هر فردی با دیگری متفاوت است.

هنگامی که برای ذخیره ی اطلاعات، تمرکز به خرج می دهید، در واقع دارید با وسواس خاصی اطلاعات مورد نظرتان را کدگذاری می کنید تا پردازش شان راحت تر باشد. مغز انسان بسیار با شکوه است و از هر رایانه ای قدرتمندتر و فوق العاده تر عمل می کند. مهم ترین موضوع این است که گنجایش مغزتان نامحدود است و شما امکان ذخیره سازی هر گونه اطلاعاتی را دارید.

مغزتان کاملا" تقسیم بندی شده است و مانند هر کامپیوتری می توانید اطلاعات خاص خودتان را در قسمتی که مد نظرتان است، ذخیره کنید.

برای سنجش حافظه ی انسان، محققان لیستی از مواد همراه با کاربرد هر یک در صنعتی خاص را در بین شرکت کنندگان پخش کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد که هر یک از موارد لیست را با در نظر گرفتن رویدادی در ذهن شان ذخیره نمایند. سپس از هر یک از آن ها خواسته شد، تا لیست مواد را به خاطر بیاورند.

عکس العمل ها متفاوت و شیوه های به یادآوری نیز کاملا" از شخصی به دیگری فرق می کرد. در واقع هر کسی اطلاعات را در سه سطح در حافظه اش ذخیره می کند. ناگفته نماند که شما به اطلاعات مورد نظرتان کد اختصاص می دهید و سپس آن ها را پردازش کرده و به یاد می آورید.

سطح کم عمق: اطلاعات حسی و یا خصوصیات فیزیکی را بدین صورت ذخیره می نمایید.

سطح متوسط: اطلاعات مجزا از هم در این سطح ذخیره می شوند. مثلا" تفکیک اتومبیل های گوناگون از یکدیگر.

عمیق ترین سطح: اطلاعاتی که دارای معنا و مفهوم خاصی هستند را در این سطح ذخیره می کنیم که احتمال به یادآوری این گونه اطلاعات در آینده بیش تر است. مثلا" اگر چهره ی کسی را ببینید، یادآوری دوباره ی این صورت در آینده برای تان راحت تر خواهد بود تا اسم آن شخص.

حافظه ی هر شخصی با دیگری متفاوت است ولی افراد می توانند با کار کردن بر روی حافظه شان، قدرت به یادآوری و پردازش اطلاعات را بهبود بخشند.

ناگفته نماند که حافظه ی هر شخصی با دیگری متفاوت است ولی افراد می توانند با کار کردن بر روی حافظه شان، قدرت به یادآوری و پردازش اطلاعات را بهبود بخشند. اگر بدانید که چگونه مطالب را کدگذاری نمایید و آن ها را به خاطره تان بسپارید، یادآوری آن ها نیز برای تان راحت تر خواهد بود. به معنای حافظه ی خوب دقت کنید و سپس سعی کنید تا مطالب را به ذهن تان بسپارید. تا به حال از کارت هایی برای یادآوری معنای لغات یک زبان بیگانه استفاده کرده اید؟ می دانید دلیل استفاده از این گونه کارت ها چیست؟ کمک به بخاطر سپردن راحت تر معنای هر کلمه با در نظر گرفتن تصویری از آن.

مثلا" شما برخی از رویدادهای مهم زندگی تان که تصویر خوب یا بدی از آن در ذهن دارید را راحت تر به یاد خواهید آورد. برای مثال اگر شما شاهد زلزله در منطقه ای باشید، هیچ گاه جزئیات آن را فراموش نخواهید کرد چرا که از نزدیک با چنین اطلاعاتی مواجه بوده اید و با تصویر آن را به خاطر سپرده اید. با استفاده از تصاویر ذهنی قوی، کم تر چیزی را فراموش می کنید و به یاد آوردن مجدد هر موضوعی برای تان آسان تر خواهد بود.

به همین دلیل است که برای یادگیری زبان بیگانه توصیه می شود با دیدن تصاویر شکل کلمات و معنای آن را به ذهن بسپارید تا مدت طولانی تری آن را در ذهن تان نگه دارید. گاهی اوقات اطلاعاتی را که مربوط به چندبن سال است به راحتی به یاد می آوریم و گاهی اوقات مطلبی را که چند دقیقه ی قبل خوانده ایم، فراموش می کنیم. واقعا" فکر می کنید علت چیست؟ شما در این مواقع از حافظه ی حسی تان استفاده کرده اید و به همین دلیل، اطلاعات را به سرعت فراموش می کنید.

با استفاده از حافظه ی کوتاه مدت، اطلاعات را ذخیره می کنید ولی اگر چندین بار آن را به یاد نیاورید، خیلی زود فراموش خواهید کرد. یکی از راه های بهبود حافظه ی کوتاه مدت، تکه تکه کردن اطلاعات و به خاطر سپردن آن ها است. منظورمان همان تمرین و ممارست است. مثلا" برای این که شماره ی تلفنی را به ذهن بسپارید، باید چندین بار آن را تکرار نمایید. مثلا" شماره ی تلفن طولانی را به چند بخش تقسیم نمایید و مرتب آن را تکرار نمایید. پس اطلاعات مورد نظرتان را بخش کرده و هر بخش را چندین بار تکرار نمایید.

     
   
غلامعلی عباسی بازدید : 206 جمعه 29 آذر 1392 نظرات (0)

 

 

علی ایمانی، استاد رشته زبان انگلیسی 

مهرداد ناظری-روزبه زعفرانی 

 هرساله مبالغ هنگفتی صرف آموزش زبان انگلیسی در نظام آموزشی ایران می‌شود، اما متاسفانه نتیجه‌ای که باید در یادگیری پدید آید، چندان مطلوب نیست. آمارها نشان می‌دهد که کم‌تر از پنج‌درصد ایرانی‌ها می‌توانند به زبان انگلیسی تکلم کنند. همچنین بیش از 92درصد از داوطلبان ورود به دانشگاه‌ها کم‌تر از 10درصد تست‌های مربوط به درس زبان انگلیسی را درست جواب می‌دهند. این موارد نشان می‌دهد که نظام برنامه‌ریزی آموزش زبان در ایران با معضلات جدی روبه‌رو است. دکتر علی ایمانی مدرس زبان انگلیسی در دانشگاه در این مورد می‌گوید:«در اکثر مدارس تدریس زبان با نوشتن الفبای انگلیسی و خواندن از روی کتاب آغاز می‌شود. درحالی که بر اساس توصیهء زبان شناسان، یادگیری زبان دوم با یادگیری همزمان مهارت‌های چهارگانه گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن همراه است که اگر ترتیب و تمام جوانب آن مورد توجه قرار نگیرد، یادگیری صورت نمی‌گیرد.» در مورد وضعیت فعلی آموزش زبان انگلیسی در مدارس گفت‌وگویی با این استاد دانشگاه انجام داده‌ایم که در پی می‌خوانید.
سال‌ها است که زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم در مقاطع راهنمایی و دبیرستان تدریس می‌شود،اما بعد از گرفتن دیپلم دانش آموزان به ندرت می‌توانند انگلیسی حرف بزنند، چرا؟

مهم‌ترین دلیل این امر این است که روش تدریس زبان در مدارس ما یک روش قدیمی و بدون بازده است و اگر ما‌ سالها هم با همین رویه پیش برویم، هیچ تغییری در کیفیت یادگیری دانش‌آموزان پیدا نخواهد شد. در این روش جز صرف منابع مالی و انسانی فراوان، سود دیگری عاید دانش آموزان و جامعه نخواهد شد.چون این روشی منسوخ و غیرکاربردی است و هم اکنون در دنیا از روش‌های جدیدتری برای یادگیری زبان دوم استفاده می‌شود.

چه اشکالاتی به این روش تدریس وارد است؟

وقتی که یک فرد زبان مادری را یاد می‌گیرد، در ابتدا فقط از اطرافیان عبارتی را می‌شنود و بعد صداهایی را تولید می‌کند و بعد این صداها به ادای واژه‌ها و آواهای ناقص تبدیل می‌شود و پس از آن کلمات به‌طور صحیح ادا می‌شوند و در نهایت کودک جملات را می‌سازد و به این طریق کودک زبان مادری خود را یاد می‌گیرد. این سیستم یادگیری، سیستمی است که از طرف زبان شناسان برای یادگیری زبان توصیه می‌شود ولی ما در دورهء راهنمایی شاهد عکس این قضیه هستیم.

به چه صورت؟

در روش فعلی تدریس، از اولین روز تدریس حروف الفبا و سپس کلمات را از طریق نوشتن آموزش می‌دهند که این روش دیگر کاربردی ندارد. زبان‌شناسان بر چهار مهارت صحبت کردن، شنیدن، خواندن و نوشتن تاکید می‌کنند. این چهار مهارت باید به ترتیب به کار برده شوند یعنی در دو هفتهء آغازین تدریس نباید کتابی در کار باشد و معلمین باید با تصاویر که به فلش کارت معروف هستند با دانش‌آموزان کار کنند و بعد جملات ساده را آموزش می‌دهند و سپس پرسش و پاسخ انجام دهند. شش تا 10 درس اول کتاب دوم راهنمایی را می‌توان با استفاده از مکالمه و بدون رجوع به کتاب تدریس کرد، بدون آن‌که دانش‌آموزان متوجه شوند که معلم در حال تدریس از کتاب است. در این حالت دانش‌آموز می‌تواند موارد گفته شده را یاد بگیرد و برای او انگیزه‌ای می‌شود که به آموزش اشتیاق نشان بدهد. به این ترتیب یک پایه صحیح برای آموزش زبان ایجاد کرده‌ایم. اگر این روش در سال‌های دبیرستان نیز پیاده شود در این حالت مشکل زبان‌آموزی تا حدود زیادی رفع می‌شود. روش‌های جدید، فعالیت بیش‌تری را از طرف معلم و دانش‌آموز می‌طلبد و نیازمند وسایل کمک آموزشی هستند و اگر آموزش و پرورش ما این وسایل را فراهم نکنند، اجبارائ معلمان با روش‌های قدیمی که یک روش منسوخ شده است به تدریس می‌پردازند.

به نظر شما استانداردهای زبان‌آموزی صحیح چیست؟

قبل از پاسخ به سوال شما باید تاکید کنم که حفظ کردن یکسری کلمات، اسمش زبان‌آموزی نیست. یادگیری زبان باید با مکالمه و درک همدیگر همراه باشد. اگر این مساله اتفاق بیفتد مهارت‌های بعدی را می‌توان به راحتی آموزش داد. در برخی از کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین که زبان اصلیشان انگلیسی نیست، معلم‌های زبان انگلیسی با ایجاد همدلی و نزدیکی به دانش‌آموزان، کیفیت آموزش را ارتقا می‌بخشند. مثلائ گاهی اوقات دیده شده که معلم برای درک بهتر درس با دانش‌آموزان به دامان طبیعت و جنگل رفته و در یک اردو و در جمع دوستانه و صمیمی یادگیری زبان را درونی کرده‌اند.

برای بالا بردن سطح آموزش زبان، دوره‌های آموزش ضمن خدمت توسط وزارت آموزش و پرورش برگزار می‌شود ولی این دوره‌ها از کارآیی بالایی برخوردار نیست. دلیل این امر را چه می‌دانید؟

آموزش و پرورش این کلاس‌ها را برگزار می‌کند اما ایراد این دوره‌ها این است که هیچ گونه نظارتی بر اجرای نکاتی که در این کلاس‌ها آموزش داده می‌شود وجود ندارد و اغلب آموزش‌هایی که به معلمان داده می‌شود در کلاس‌های درسی به اجرا در نمی‌آید. من خودم سال‌ها مدرس دوره‌های آموزش ضمن خدمت به معلمین بودم. این کلاس‌ها برگزار می‌شود ولی به هنگام تشکیل کلاس‌ها هیچ گونه نظارتی بر آن‌ها اعمال نمی‌شود.

فکر نمی‌کنید یکی از دلایل عدم موفقیت آموزش زبان، کتاب‌های درسی باشد. عده‌ای از کارشناسان در نقد این کتاب‌ها می‌گویند که این کتاب‌ها با زندگی روزمره پیوستگی ندارد، این درحالی است که در تالیف کتاب‌ها در شیوه‌های نوین سعی می‌شود که کتب به گونه‌ای تالیف شوند که پاسخگوی نیازهای فرد باشند؟

اگرچه کتاب‌های درسی دارای یکسری ایرادهایی است اما، من عیب اصلی را درکتاب‌ها نمی‌بینم، بلکه ایراد اصلی در روش تدریس است. اگر حتی بدترین کتاب را با روش صحیح آموزش دهیم، به زبان‌آموزی منجر می‌شود.

برخی معتقدند که این کتاب‌ها در فضای فرهنگ ایرانی تالیف شده‌اند در حالی که گفته می‌شود کتاب‌ها باید به گونه‌ای طراحی شوند که زبان‌آموز بتواند با فرهنگ آن کشور آشنا شود؟

کتاب‌هایی که برای دورهء راهنمایی تالیف می‌شود، چون دارای کلمات ساده‌ای است خیلی با مسایل فرهنگی ارتباط ندارد،اما حرف شما را تا حدودی می‌پذیرم. هر زبانی یک فرهنگ جدید است که پیشینه و قواعد هنجاری و رفتاری خاص خود را دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.

نظرتان در مورد سیستم‌های جدید آموزش زبان انگلیسی مثل Stream line ِ Headways که در آموزشگاه‌ها تدریس می‌شود، چیست؟

کتاب‌های Stream line و Headways بر اساس مشارکت فعال زبان‌آموز تالیف شده است و در کلاس‌های خصوصی و نیمه خصوصی قابل تدریس است، در حالی که در مدارس ما تعداد نفرات حاضر در یک کلاس فراتر از استاندارد است.در بعضی از مناطق ما شاهد آن هستیم که یک مدرسه در دو شیفت دانش آموزان را پذیرش می‌کنند.

در چنین فضای آموزشی محدود شما هرگز نمی‌توانید این گونه سیستم‌ها را پیاده کنید.به نظر من کلاس‌های جدید نیاز به صرف هزینه و بودجه فراوانی دارد.

به نظر می‌رسد برنامه‌ریزی ساعات درسی نیز چندان مناسب نیست؟!

بله، کاملائ درست است. در اکثر مدارس ما زبان به صورت یک جلسهء سه ساعته در هفته تدریس می‌شود و سپس آموزش زبان تا هفتهء آینده تعطیل می‌شود و دانش‌آموز مطلبی را که در هفتهء قبل یاد گرفته است تا شروع جلسهء جدید فراموش می‌کند. زبان‌شناسان توصیه می‌کنند که آموزش زبان باید به صورت جلسه‌ای یک ساعته باشد و حداقل چهار روز در هفته این کار انجام شود; زیرا دانش‌آموز بعد از یک ساعت خسته می‌شود و انگیزهء خود را از دست می‌دهد و مطالب جدیدی یاد نمی‌گیرد.

یکی از مشکلاتی که زبان‌آموزان با آن مواجه هستند، عدم هماهنگی بین شنیدن و صحبت کردن مدام است و عمدتائ نمی‌توانند هم بشنوند و هم صحبت کنند. علت این عدم هماهنگی چیست و چگونه می‌توان آن را برطرف کرد؟

علت این است که ما روی قوهء شنیداری دانش‌آموزان کار نکرده‌ایم. اگر مهارت‌ها را به همان ترتیبی که گفتم آموزش دهیم و شنیدن دانش‌آموزان را تقویت کنیم، بلافاصله بعد از این‌که جمله را شنید می‌تواند آن را بفهمد و در جواب ما پاسخ مناسب را ارایه دهد. این عدم هماهنگی ناشی از این است که دانش‌آموز ابتدا فکر می‌کند و جمله را به فارسی برای خودش ترجمه می‌کند و بعد جواب را به فارسی می‌سازد و سپس آن را به انگلیسی ترجمه می‌کند، که این امر باعث عدم هماهنگی می‌شود. به همین دلیل است که زبان‌شناسان تاکید می‌کنند ابتدا باید شنیدن و حرف زدن توامائ آموزش داده شود.

در حال حاضر در سیستم‌های آموزش زبان بر استفاده از روش‌های سمعی و بصری تاکید می‌کنند، فکر نمی‌کنید که یکی از دلایل عدم موفقیت در آموزش زبان همین مورد باشد؟

این ضعف مختص مدارس نیست; بلکه در سطح دانشگاه‌ها نیز چنین امکاناتی وجود ندارد. طبیعی است که اگر از امکاناتی نظیر آزمایشگاه استفاده کنیم، قدرت زبان‌آموزی بالاتر می‌رود. ما باید به اولویت‌ها در برنامه‌ریزی آموزشی توجه کنیم. اگر صرفائ بخواهیم فارغ التحصیل در رشتهء زبان انگلیسی به یک سقف مشخص برسد، طبیعتائ با افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها این هدف به نتیجه می‌رسد. اما اگر به جای کمی‌نگری، به توان‌مندی‌ها و کیفیت آموزش توجه شود، در این صورت هرگونه سرمایه‌گذاری در زمینهء آزمایشگاه و امکانات دیسک چه در مقطع متوسطه و چه در سطح دانشگاه به نتایج و اهداف مطلوب می‌رسد.

به نظر می‌رسد آموزش و پرورش باید در کنار کتاب‌های درسی، کتاب‌های دیگری را نیز معرفی کند و یا فیلم‌هایی تهیه کند که دانش‌آموزان بتوانند در منزل از آن‌ها استفاده کنند، نقش این فیلم‌ها در آموزش زبان تا چه حد موثر است؟

اگر نواقصی را که ذکر کردم، برطرف نکنیم، هیچ چیز درست نمی‌شود. وقتی دانش‌آموز کتاب خود را درک نمی‌کند، دادن کتاب یا فیلم زبان انگلیسی چاره کار نخواهد بود. اما اگر در کنار اصلاح سیستم تدریس از این فیلم‌ها استفاده شود، می‌تواند بسیار موثر باشد و باید توجه کرد که این فیلم‌ها باید در سطوح مختلف تهیه شود.اگر دانش‌آموز با روش‌های صحیح آموزش ببیند، می‌تواند در کنار آن خودش از فیلم‌های آموزشی نیز استفاده کند.

منبع : زبان انگلیسی اصول ترجمه و تدریس

غلامعلی عباسی بازدید : 190 جمعه 29 آذر 1392 نظرات (0)

 

 

نچه یک دیدن کند ادراک آن        سـالـها نـتوان نمـودن بـا بیان     

  مولوی

 

از جهت لغوی سمعی و بصری را به صورت زیر تعریف می کنند:

سمعی : عبارت از کلیه تجارب آموزشی است که از راه گوش درک می گردد.

بصری : عبارت از کلیه تجارب آموزشی است که از راه چشم درک می گردد.

چشم و گوش از سایر حواس، نقش مهم تری در یادگیری ایفا می کنند. سه درصد اطلاعاتی که ما از جهان پیرامون خود به دست می آوریم از راه حس بویایی، 3 درصد از راه ذائقه، 6 درصد از راه لامسه، 13 درصد از راه شنوایی و 75 درصد بقیه از راه حس بینایی است.

با توجه به تعریف فوق در حقیقت آموزش سمعی و بصری شامل کلیه تجارب آموزشی از راه چشم و گوش می شود.

 

در یادگیری زبان 4 مهارت گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن نقش اساسی دارد. گوش دادن اولین و اساسی ترین مهارت می باشد که از زمان دمیده شدن روح به بدن انسان در بطن مادر آغاز می شود. او به صحبتهای مادر گوش می دهد که برایش آواز می خواند و یا لالایی می گوید. در فیلمی به نام تولد یک مغز با فیلمبرداری عکس العمل جنین در مقابل صداهای بیرون و مقایسه آن با عکس العمل بعد از تولد روانشناسان یادگیری دریافتند که یادگیری از دوران جنینی با گوش دادن به صداهای بیرون مانند صدای مادر، موسیقیهای داخل خانه و ... شروع می شود. .                       

روانشناسان رفتارگرا(واتسون، اسکینر و ...) معتقدند : برای تسلط در مهارت صحبت کردن، باید مهارت گوش دادن به خوبی انجام شود. یا در جای دیگر ادوارد ساپیر می گوید: زبان اساسا نظامی از علائم شنیداری است. جنبه تولیدی زبان(صحبت کردن) نسبت به جنبه شنیداری آن دارای اهمیت ثانوی است. گرایش به تکلم در افراد طبیعی نخست در قلمرو صور شنیداری ذهن شکل می گیرد و از آنجا به اعصاب کنترل کننده اندامهای گویایی منتقل می شود. برقراری ارتباط زبانی با دیگران در درجه اول از راه گوش صورت می گیرد و بنابراین گوینده باید بکوشد تا پیام خود را به گوش شنونده برساند، در غیر این صورت رشته ارتباط دیر یا زود پاره خواهد شد. در خانواده هایی که پدر، مادر، پدربزرگ یا مادربزرگ به بچه ها قصه می گویند و شعر می خوانند، بچه ها زودتر زبان باز می کنند و زبان آموزی سریعتر صورت می گیرد. صحبت کردن فرایندی است که مرحله به مرحله انجام می شود و پیش نیاز آن گوش دادن می باشد.

 سهم هر یک از حواس پنجگانه در یادگیری در جدول زیر آمده است:

 در این جدول سهم بالای یادگیری به حس بینایی اختصاص یافته استو در زندگی روزمزه مشاهده می شود که دانش آموزان از راه حس شنوایی و بینایی  (مانند گوش دادن به فیلمها، سخنرانیها ،اخبار و ...) به راحتی و سریعتر مطلبی را می آموزند. روانشناسان بر این اعقتادند که بهره عاطفی  80 درصد و بهره هوشی 20 درصد در یادگیری دخالت دارند. با اینکه معتقدیم اگر به چهار مهارت یادگیری زبان و ارکان مربوط(گرامر، تلفظ و ...) در کنار هم پرداخته شود، یادگیری موثرتر خواهد بود. دلیل دیگر در تاکید بر مهارت شنیداری این است که در متدولوژی یادگیری - یاددهی زبان خارجی، روشی به نام  متد شنیداری  ابداع می گرد و خصوصا در سطوح و سنین پایین از این متد در زبان آموزی بهره می گیرند که در آنها مهارت گوش دادن از اهمیت بالایی برخوردار است. شاید دلیل اینکه عده ای بر این اعتقادند که یادگیری زبان باید در محیط زبان هدف صورت گیرد این باشد که زبان آموز در محیط زبان هدف مجبور است همه چیز را به آن زبان بشنود و با استفاده از شنیده های خود آنها را در صحبت کردن بکار برد. اند.

منبع:

دانش اموزان عزیز:

ما از طریق فیلم به نحوی با  امکانات روزمره انگلیسی آشنا می شوید که معمولا در روش های تدریس سنتی وجود ندارد. با استفاده از این شیوه می توانید عمل یادگیری انگلیسی را به کاری سرگرم کننده و پویا تبدیل کنید. در هنگام یادگیری انگلیسی با استفاده از فیلم می توانید فیلم را با سرعت دلخواه خودتان ببینید و هر کجا که راحت تر هستید این کار را انجام دهید یا جاهایی را که متوجه نشدید دوباره ببینید. با استفاده از فیلم می توانید اصطلاحات و عبارات رایج در میان مردم را فراگیرید و به زبان امروزی صحبت کنید.

 

  قبل از دیدن فیلم سعی شودلغات مهم طالعه شود .لغات به صورت  تصادفی نوشته شده است بنابرین تمام لغات تا اخر مطالعه شود.استفاده ازمعنای انگلیسی جهت افزایش دایره لغات دانش آموزان عزیز می باشد.

مشاهده فیلم می تواند موارد زیر را در شما  زبان آموزان تقویت کند :

1) بهبود مهارت گوش دادن و صحبت کردن

2) بهبود تلفظ  واژگان انگلیسی

3) افزایش دانش شما از اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی  و موارد استفاده آن ها

4) بهبود مهارت و درک مطلب شما

در تهیه این فیلم تلاش زیادی شده است امیدواریم در شکوفایی   استعدادهای نوباوگان جمهوری اسلامی مثمر ثمر واقع شود.هرگونه کپی جهت یادگیری با ذکر ماخذ مورد امتنان خواهد بود.

غلامعلی عباسی بازدید : 213 جمعه 29 آذر 1392 نظرات (0)

 


یادگیری مکالمه زبان انگلیسی به شکل مطلوب، آرزوی اکثر جوانان ایرانی است. چه آنها که انگیزه خاصی برای استفاده از این توانایی دارند، مثل سفر به خارج، ادامه تحصیل یا استخدام در یک مؤسسه خارجی ویا صرفا از روی علاقه و ایجاد ارتباط با جامعه جهانی.
همگان بر این اعتقاد هستند که آموزش های زبان در مدارس و دانشگاه های ایران کمکی به مکالمه نمی کند و اطلاعات مربوطه صرفا در محدوده گرامر یا ترجمه متون خلاصه می شود.
برخی از خانواده های ایرانی هم چون به سختی یادگیری زبان در بزرگسالی واقف هستند، فرزندان خود را از همان سال های ابتدایی در کلاس های ویژه ثبت نام می کنند.
اما بزرگسالان که فرصت شرکت در کلاس را داشته باشند ، همیشه به دنبال یک مرکز معتبر هستند و شاید چندین آموزشگاه را تجربه کرده باشند. اما چون صرفا در کلاس حضور به هم می رسانند و وقتی برای تمرین های هفتگی و مطالعه قبل از کلاس نمی گذارند، عملا به جایی نمی رسند.

برخی نیز که کار و شغل روزمره اجازه حضور در کلاس را نمی دهد، با خرید انواع کتاب ها و نوارها ، تصمیم می گیرند که در منزل یا خودرو ، شخصا اقدام به یادگیری کنند که چون اجبار و ضرب العجلی برایشان نیست، به مرور از خیر این شیوه می گذرند و مجموعه ای از کتاب و سی دی و نوار روی دستشان می ماند.

آنچه که در این مطلب قصد بیان آن را داریم اشاره به نکته های کلیدی و طلایی در یادگیری مکالمه زبان است که بر اساس تجربه های مختلف بدست آمده است.

این اطلاعات برای هر دو گروه فوق ، بخصوص برای آنان که از به کاربردن روش های مختلف خسته شده اند بسیار مفید خواهد بود.
سه شرط اصلی برای یادگیری مکالمه زبان:
1- انگیزه: تصمیم خود را بگیرید! به چه منظوری می خواهید زبان یاد بگیرید؟ اگر مصمم هستید ، آغاز کنید وگرنه وقتتان را تلف خواهید کرد!!

2- وقت و انرژی: یادگیری زبان یک کار ممتد و وقت گیر است و نباید بین بخش های مختلف آن فاصله انداخت ، پس دقیقا مشخص کنید در طول هفته چه زمانهایی را برای یادگیری مکالمه اختصاص می دهید.

3- محیط مناسب: هنگام یادگیری زبان باید فضای مناسب و ساکتی رو در نظر داشته باشید تا از تمرکز لازم برخوردار شوید.روی مکان های شلوغ یا ماشین و غیره زیاد حساب نکنید.( به همین دلیل برخی لابراتوارهای زبان را پیشنهاد می کنند).

آیا زبان فرّار است؟
* اگر یادگیری مکالمه زبان بخوبی و صحیح انجام شده باشد ، نباید فرّار باشد. مثل اینکه شما بعد از 10 سال دوری از خودرو ، بخواهید رانندگی کنید و بگویید شیوه رانندگی را فراموش کرده ام. توانایی مکالمه باید به ضمیر ناخودآگاه شما رسوخ کند، آنگاه در طول زمان تنها برخی کلمات و واژه ها از ذهنتان خارج می شود اما کلیات مکالمه همچنان در توانایی شما باقی می ماند. مگر اینکه آموزش شما سطحی باشد.

شنوایی مهمترین و بهترین روش

* مهمترین و مفیدترین روش یادگیری مکالمه ، شنوایی است. هر چه از روش شنوایی بیشتر استفاده کنید سرعت یادگیریتان بیشتر می شود. حال چگونه باید نوار ها را گوش کنیم:
1- به هیچوجه قبل از آنکه برای چند بار نوار درس مورد نظر را گوش نکرده اید ، سراغ خواندن متن آن نروید. چون اگر ابتدا متن درس را بخوانید، ممکن است برخی کلمات را غلط تلفظ کنید و این اشتباه دائم با شما خواهد ماند. پس اول نوار را گوش کنید ، بعد متن را بخوانید.
2- هر درس را چند بار باید گوش کنیم؟ یک بار؟ 5 بار؟ 10 بار؟ نه خیر.... 100 بار!! بله تعجب نکنید ، اگر مایل هستید اعتماد به نفس لازم در مکالمه را بدست بیاورید ، هر درس را آنقدر گوش می دهید تا حفظ شوید! می توان گفت کلیدی ترین موضوع در مکالمه همین باشد. شما باید متن درس ها را حفظ کنید. بعد با خاموش کردن نوار سعی کنید مثل گوینده آن متن را تکرار کنید. بزرگترین لذت شما زمانی است که یک پاراگراف طولانی را از بر بگویید!!
3- چگونه نوار گوش کنیم؟ فقط با استفاده از هدفون. چرا؟ به دو دلیل : اول) توانمندیهای یادگیری انسان به نسبت 60 و 40 درصد بین بینایی و شنوایی تقسیم می شود. اگر بخواهیم توان بینایی ما به کمک شنوائیمان بیاید، باید چشمهایمان را ببندیم، ( تصور کنید در جایی نشسته و با کسی صحبت می کنید، همکارتان به شما نزدیک می شود و در گوش شما مطلبی را توضیح می دهد .. در آن لحظه که دارید به مطلب او گوش می کنید ، به کجا نگاه می کنید؟ با اینکه چشمانتان باز است، اما در واقع به هیچ جا نگاه نمی کنید چون تمام هوش و حواس شما به فهمیدن حرف های او معطوف است!) هدفون نیز نوعی پچ پچ در گوش شماست که باعث می شود توجه شما به طور کامل به گفتار نوار و گوینده جلب شود.

دوم) صدایی که از هدفون در می آید به دلیل نزدیکی به پرده گوش انسان ، برای مدتها در محدوده ورودی گوش باقی می ماند و در یک حرکت رفت و برگشت مرتب تکرار می شود و شما سود بیشتری از آن می برید!

اگر سی دی تصویری هم می بینید باید همانند سینما فضا را تاریک کنید تا هیچ چیز دیگری توجه شما را به هم نزند.

4- خوب قرار شد به نوار برای چندین بار گوش کنیم، بعد متن را حفظ کنیم. در مرحله بعد وقتی با خواندن متن به طور کامل با یحث آشنا شدیم ، باید صدای خود را ضبط کنیم. یک نوار خالی آماده کنید و هر متنی را که حفظ کردید ، بدون نگاه کردن به کتاب، در آن ضبط کنید. البته در ابتدا این کار سخت خواهد بود اما اگر بخشی را فراموش کردید ، به جای مراجعه به کتاب ، مجددا آن بخش را گوش کنید. بعد دوباره صدای خود را ضبط کنید. تازه وقتی به صدای خود گوش کردید خواهید فهمید چقدر در لهجه و تلفظ کلمات پیشرفت کرده اید! .. فراموش نکنید برای رسیدن به لهجه مناسب، شما باید همانند یک مقلد صدا یا یک بازیگر تئاتر، نحوه گویش گوینده را تقلید کنید. حتی اگر طرف یک پیرزن یا بچه باشد مثل او حرف بزنید . توجه داشته باشید، اگر سعی کنید دقیقا مثل نوار حرف بزنید، کلمات بیشتری به خاطرتان می آید ، چون شما دقیقا همانی را می گویید که شنیده اید!! ، اما اگر با لهجه خودتان حرف بزنید ، دیگر شنیده های شما دردی را دوا نمی کند ، چون ذهن شما، آنها را چیز دیگری فرض می کند.
بهترین تمرین گفتار، در مقابل آینه است . در این روش اعتماد به نفس خود را نیز تقویت می کنید.
نکته: کسانی که مرتب به شما توصیه می کنند ، زیاد نوار یا رادیو گوش دهید یا فیلم زبان اصلی ببینید، درست می گویند، اما اینکار به گفتار شما کمکی نمی کند بلکه تنها فایده اش ، آشنایی گوش شما با فرکانس هاس ویژه مکالمه زبان است . حتی اگر معنی کلمات را نفهمید، باز هم گوش کنید .. بعدا که با معانی آشنا شدید ، ذهن شما همانند پازل این کلمات را کنار هم قرار می دهد و برداشت لازم را از گفتار به عمل می آورد.

تمرین، گرامر ، دیکته ، حفظ لغت و جمله سازی

همه این موارد را فراموش کنید!
در مراحل اولیه یادگیری مکالمه ، اجبار نداشته باشید که تمرین حل کنید، دیکته بنویسید، گرامر کار کنید و غیره ...فقط گوش کنید ، حفظ کنید و صدای خود را ضبط کنید.. تا آنجا پیش روید که از لهجه و سرعت گفتار خود راضی شوید.
پرداختن به بحث گرامری ، شما را از هدفتان دور می کند ..شما در حین حفظ مطلب ، به طور ناخودآگاه گرامر را هم رعایت می کنید و این روش ماندگار تر است تا اینکه با هدف قبلی بخواهید نکته های گرامری را در جملات خود بکار ببرید.
به دنبال یادگیری یا حفظ لغات هم نباشید ... با دیکشنری خداحافظی کنید! .... شما فقط جملات یا عبارت ها را یاد می گیرید نه کلمات .. هزاران هزار کلمه هم که بلد باشید اگر نتوانید در جمله بکار ببرید ، به چه دردتان می خورد؟

ما نباید خودمان جمله بسازیم بلکه جملات آماده را حفظ می کنیم!

فراموش نکنید، شما فقط و فقط جملاتی را می توانید در گفتار خود بکار ببرید که قبلا عین آن را خوانده یا شنیده باشید! در غیر اینصورت مثل یک دانش آموز با ادب ، بگویید هنوز نخوندیم آقا! ...

اگر تلاش کنید که یک جمله جدید بسازید یعنی به طور کلی عکس روش مورد نظر ما عمل می کنید. آیا وقتی شما فارسی حرف می زنید جمله سازی می کنید؟ خیر .. چرا؟ برای اینکه جملاتی که می خواهید بگویید قبلا بارها خوانده اید یا بگوشتان آشناست.

خیالتان راحت باشد، آنقدر جمله های متعدد حفظ خواهید کرد که نیاز به جمله سازی پیدا نمی کنید.
مکالمه زبان را وارد زندگی خود کنید
اگر بخواهید این جملات را به انگلیسی خیلی سریع بگویید، می توانید؟ تلویزیون را خاموش کن، سفره رو بنداز، ببین کیه در می زنه؟ برو درستو بخون...

یکی از اشتباهات بزرگ شیوه تدریس زبان در مدارس ما، تفاوت آن با نحوه حرف زدن یک نوزاد است. وقتی فرزند شما متولد می شود اولین کلماتی که با آنها آشنا می شود ، بعد از بابا و ماما، افعال امر هستند ، مثل بیا، بشین، دست نزن، جیزه!، دهنتو باز کن، بگو ماما، بخند و ....

اما ما در مدارس با جملات کامل خبری شروع می کنیم! ..
He is a teacher! ،I am a student! .....

این موضوع را می توان بزرگترین نقص نظام آموزش زبان انگلیسی در مدارس دانست. تحصیلکردگان دانشگاهی ما هنوز نمی توانند فرق بین
get،take وput را بخوبی درک کنند، چرا ؟ چون تنها با کاربرد امری این افعال جایگاه واقعی آنها مشخص می شود.

در اینجا قصد نداریم شما را به یادگرفتن افعال و شیوه کاربرد آنها توصیه کنیم ..چون قبلا گفتیم در یادگیری مکالمه ، گرامر به طور مستقل وارد عمل نمی شود بلکه در قالب جملات آموخته می شود.

پیشنهادی که ما داریم اینست:

1- چند شب پشت سر هم در حالیکه اعضای خانواده شما متوجه نیستند، ضبط صوت خود را روشن کنید تا مکالمات عادی افراد داخل منزل( مثلا حین صرف شام) ضبط شود.

2- در مرحله بعد تمام جملات رد و بدل شده بین اعضای خانواده را از روی نوار در دفتر خود بنویسید.

3- چون چند شب پشت سر هم ضبط کرده اید ، خواهید دید که برخی جمله ها تکراری است، انها را حذف کنید

4- به کمک استاد خود یا یک کسی که زبان خوبی دارد ، این جملات را تر جمه کنید

5- جملات را حفظ کنید

همین ...الان شما قادر هستید با همین جملاتی که حفظ کردید در منزل انگلیسی حرف بزنید!!! چون گفتار های خانوادگی و روزمره ما بسیار محدود و اکثرا تکراری هستند .

توسعه توانمندی خود

1- به طور کلی شیوه ای که اینجانب توصیه می کنم بر مبنای ترجمه " فارسی به انگلیسی" است. شما باید جملات ساده فارسی را بتوانید به انگلیسی ترجمه و حفظ کنید . آنوقت است که می توانید اعتماد بنفس لازم را بیابید.

2- از این شاخه به آن شاخه نپرید، روش های گوناگون را امتحان نکنید، انواع نوارها و کتابها را نخرید.. تنها یک مجموعه کتاب و نوار را تهیه و با همان ها شروع کنید. ( من در مورد نوع دوره و کتاب پیشنهادی ندارم ..خود تان تحقیق نمایید ، کتاب مهم نیست روش مهم است ..ما درباره روش صحبت کردیم .. اما شخصا دوره هایی که کتاب یا نوار کمتری داشته باشند مثل
streamline یاNew interchange یا امثال ان به سیستم های جهشی معروفند و سریعتر نتیجه می دهند.

3- برخی یادداشت ها و تذکر های ی روزمره خود را انگلیسی بنویسید...تذکرات به خودتان...دوستان یا اعضای خانواده ..قوانین منزل یا محل کار ..جملات کوچکی هستند ولی همیشه یادتان می ماند.

4- فینگلیش ننویسید ..در چت و ایمیل انگلیسی بنویسید حتی اگر همه اش غلط باشد ..از هر ایمیل یک چیز کوچک یاد بگیرید کافیست.

5- ترجمه متون را از طریق یادگیری مکالمه انجام دهید ...مکالمه شما که پیشرفت کند خود بخود در ترجمه هم موفق می شوید.



نکته آخر: در جای جای محل کار و منزل خود جملات مهم را بنویسید و نصب کنید تا هر روز در مقابل چشمانتان باشد ..جمله ..نه لغت!!!
موفق باشید


غلامعلی عباسی بازدید : 311 جمعه 29 آذر 1392 نظرات (0)

 

 

محمد احمدوند

با توجه به تغییرات و پیشرفت های سریعی که در علوم روی می دهد ، دانش آموزان ما نیازمند روش هایی هستند که از طریق آن ها به مهارت های یادگیری دست یابند تا خود بتوانند علوم را بهتر و سریع تر و همگام با پیشرفت ها بیاموزند. روش " یادگیری مشارکتی " یا " آموزش از طریق همیاری " دانش آموزان را در این امر یاری می دهد. یادگیری مشارکتی خود شامل 5 روش است که عبارتند از : 1. کارآیی تیمی 2. تدریس اعضای تیم . 3. قضاوت عملکرد . 4. قضاوت طرز تلقی . 5. حل مسأله . از میان این روش ها، نگارنده دو روش :" کارایی تیمی " و " حل مسأله " را با توجه به مسائل آموزشی ایران ، برای تدریس زبان انگلیسی مناسب تشخیص داده است و از بین این دو ، روش کارایی تیمی را جذاب تر می داند. به همین دلیل روی این روش تأکید و تمرکز دارد.

روش کارایی تیمی 10 مرحله دارد که عبارتند از :
1. مشخص کردن هدف های آموزشی توسط معلم ؛
2. ارزشیابی تشخیصی توسط معلم ؛
3. ارائه محتوای درس توسط معلم ؛
4. مطالعه انفرادی دانش آموزان ؛
5. ارائه سؤال ها به دانش آموزان توسط معلم و پاسخ دادن به آن ها ؛ از سوی فراگیران
6. تشکیل گروه های دانش آموزی توسط معلم ، برای بحث روی جواب ها و رسیدن دانش آموزان به یک جواب مشترک ؛
7. دادن پاسخ درست به سؤال ها توسط معلم و نمره دادن هر دانش آموزان به خود و تصحیح ورقه مشترک گروه توسط سر گروه ؛
8. ثبت نمرات در جدول و تفسیر جدول توسط معلم ؛
9. ارزشیابی پایانی توسط معلم و پاسخ انفرادی دانش آموزان ؛
10. بازخورد توسط معلم .

در این مقاله ، روش کارایی تیمی ، مراحل آن ، نقاط ضعف وقوت آن و نکاتی که در اجرای آن باید در نظر گرفته شوند ، با مثال کافی توضیح داده شده اند.

الف ) مقدمه
" به راستی که دل ها خسته می شوند ، همان طور که بدن ها خسته می شوند ، پس نوبرانه ها و تازه یافته های حکمت را برای این دل ها بجویید . " حضرت علی (ع)

آینده ای که امروزه پیش بینی می شود از راه خواهد رسید . اگر ما بدانیم که آینده چگونه باید باشد ، می توانیم بر آن تأثیر بگذاریم . فرزندان ما در کلاس های درس از روش هایی بهره می گیرند که پنجاه سال پیش به کار می رفت و اگر ما می خواهیم آنان را برای آینده آماده کنیم ، باید درک درستی از روش های آموزشی نوین پیدا کنیم. یکی از بزرگان گفته است : " من معلمی را می پرستم که اندیشیدن را به من بیاموزد نه اندیشه ها را."

از آن جا که قواعد علمی و دانش بشری دائماً در حال پیشرفت و جایگزینی هستند ، ما باید به دانش آموزان مهارت های فراگیری علوم را هم بیاموزیم تا هیچ گاه در تنگناه قرار نگیرند. " یادگیری مشارکتی " یا "آموزش از طریق همیاری " ، رویکردی جدید در آموزش دنیاست که هدف های عمده آن عبارتند از : درگیر کردن دانش آموزان در فرایند یادگیری ، از بین بردن حالت تک بعدی ومعلم محور کلاس ها ، و ایجاد علاقه و انگیزه به یادگیری فعال1 در دانش آموزان.

با توجه به مشکلات فعلی در جامعه ما که انگیزه تحصیل را در دانش آموزان و به خصوص پسران ، تاحدود زیادی از بین برده است ، اگر روشی بتواند این انگیزه را به آن ها برگرداند و به کلاس و درس علاقه مند کند ، باید از آن استقبال کرد.

در کار گروهی ، دانش آموزان مهارت هایی مانند : مشورت کردن ، فرماندهی و سازماندهی راهم می آموزند (جانسون و جانسون 1990) . در این روش ، معلم تدریس نمی کند ، بلکه نقش راهنما را دارد و فقط اشکالات را رفع می کند. وظیفه یاد دادن و یادگیری به عهده دانش آموزان است ( نظری صارم ، 1379) . یادگیری مشارکتی شامل پنج روش است که عبارتند از :
1. کارایی تیمی ؛
2. تدریس اعضای تیم ؛
3. قضاوت عملکرد ؛
4. قضاوت طرز تلقی ؛
5. حل مسأله .

با توجه به این که رشته تحصیلی نگارنده زبان انگلیسی است و با توجه به مطالعات و تجربیات شخصی خود ، برای تدریس زبان انگلیسی در مدرسه ها ، روش کارایی تیمی را مناسب ترین روش می داند و به همین دلیل توضیحات و مثال این مقاله در مورد این روش است. نکته مهمی که باید متذکر شد ، این است که اولاً برخلاف تصور بعضی همکاران ، در این روش ، اقتدار معلم که لازمه کنترل کلاس است ، از بین نمی رود. ثانیاً این روش باید دقیق و کامل اجرا شود ؛ در غیر این صورت ، اثر بخش نخواهد بود.

ب ) روش کارایی تیمی ( یک مثال )
1. مشخص کردن هدف های آموزشی ( معلم )
مثلاً : دانش آموزان متن کوتاهی درباره میمون ها می خوانند و در پایان سعی می کنند به پنج سؤال چهار گزینه ای که بعد از متن می آید ، پاسخ درست بدهند.
2. ارزشیابی تشخیصی ( معلم )
معلم از دانش آموزان دو سؤال می پرسد : " به نظر شما میمون ها چه خصوصیاتی دارند و میمون ها چه چیزهایی را می توانند یاد بگیرند ؟"
این سؤالات توسط دانش آموزان داوطلب پاسخ داده می شود و معلم پاسخ های درست را روی تابلو می نویسد.
3. ارائه محتوای درس (معلم )
معلم متن درس و گاهی متن و سؤالات را با هم به دانش آموزان می دهد.
4. مطالعه به صورت انفرادی (دانش آموزان )
5. ارائه سؤالات به دانش آموزان ( معلم ) و پاسخ دادن انفرادی ( دانش آموزان ).
6. تشکیل گروه ها ( معلم ) و بحث روی جواب ها و رسیدن به یک جواب مشترک ( دانش آموزان )
معلم کلاس را به چند گروه مساوی تقسیم می کند ( حداقل تعداد افراد گروه 2 نفر و حداکثر 6 نفر است ).

باید توجه داشت که ترکیب کلی گروه ها تا حد امکان متجانس باشد. بهترین روش برای کار ، روش قرعه کشی تیم های فوتبال جام جهانی است. یعنی دانش آموزان قوی و ضعیف باید بین تمام گروه ها پخش شوند. نکته دوم این که این گروه ها در طول سال تحصیلی نباید ثابت بمانند و برای مباحث جدید گروه های جدیدی تشکیل شوند. این کار باعث آشنایی و صمیمیت هر چه بیش تر دانش آموزان کلاس با یکدیگر می شود.
بعد از تعیین گروه ها ، معلم یک نفر از هر گروه را به عنوان رئیس و یک نفر دیگر را به عنوان منشی گروه انتخاب می کند. رئیس گروه وظیفه ایجاد هماهنگی ، رفع نهایی اختلافات ، انجام رأی گیری در موارد اختلاف ، ارتباط با معلم و درگیر کردن همه اعضای گروه خود را با تکلیف داده شده به عهده دارد. منشی اکثریت اعضای گروه را می نویسد. توضیح این که اعضای گروه حق دارند برای گروه خود اسم تعیین کنند.
اگر در هرجلسه ، متناسب با موضوع جلسه اسم گذاری صورت گیرد ، بهتر است مثلاً در یک جلسه از اسامی گل ها ، در جلسه های بعد از اسامی حیوانات ، شهرها ، کوه ها ، رنگ ها و مانند آن ها . این کار باعث تنوع ، جذابیت وجالب تر شدن رقابت گروه ها می شود ؛ ضمن این که خود اسامی انتخاب شده ممکن است نکات قابل تفسیری داشته باشند. لازم است رؤسا و منشیان گروه ها در جلسات بعد عوض شوند.

7. دادن پاسخ به سؤالات ( معلم ) و نمره دادن انفرادی ( دانش آموز ) و نمره دادن به پاسخنامه مشترگ گروه ( رئیس گروه ):
معلم پاسخ صحیح سؤالات را ارائه می دهد ، دانش آموزان برگه های انفرادی خود را نمره می دهند و سپس رئیس هر گروه ورقه گروه را تصحیح می کند.
8. ثبت نمرات در جدول وتفسیر جدول ( معلم ) :
معلم روی تابلو جدولی می کشد
نکته 1: به جای A،B و… اسامی انتخاب شده توسط گروه ها را می نویسیم .
نکته 2: نمره مؤثر بودن یادگیری را بر اساس فرمولی که در زیر نویس آمده است محاسبه می کنند. 2
نکته 3: رتبه بندی گروه ها بر اساس " نمره مؤثر بودن یادگیری " تعیین می شود ، یعنی گروهی که کار گروهی آن ها از کار انفرادی آن ها بهتر باشد ، رتبه بالاتری کسب می کنند.

نکته 4: چنانچه معدل نمرات اعضای گروه از نمره ورقه مشترک گروه بیش تر باشد ، نشان دهنده این است که اعضای گروه مورد نظر همکاری مناسبی با هم نداشته اند. در این حالت نمره مؤثر بودن یادگیری منفی خواهد بود.
نکته 5: چنانچه به هر دلیل قادر نباشیم گروه های متجانسی تشکیل دهیم ، این کار مشکلاتی به بار می آورد ؛ از جمله ، وقتی اعضای یک گروه و نمره ورقه مشترک گروه به هم نزدیک خواهد بود. در نتیجه نمره مؤثر بودن یادگیری و رتبه گروه پایین می آید. بنابر این در گروه بندی ها باید دقت زیادی اعمال کرد و در این زمینه شناخت معلم از دانش آموزان بسیار مؤثر است.

نکته 6: از تقسیم بندی دانش آموزان به زرنگ و تنبل خودداری کنیم وبه جای آن اصطلاحات قوی و ضعیف به کار ببریم.

9. ارزشیابی پایانی ( معلم ) و پاسخ دادن انفرادی ( دانش آموزان )
معلم ، گروه ها را منحل می کند و سپس بر اساس متن قبلی سؤالات دیگری در اختیار تک تک دانش آموزان قرار می دهد و بعد از زمان تعیین شده ورقه ها را می گیرد.
10- بازخورد (معلم )
معلم در اولین فرصت ممکن باید نمرات آزمون پایانی را به دانش آموزان اعلام کند. از آن جا که دانش آموزان بعد از هر گونه آزمونی مشتاق و حتی نگران نمره خود هستند ، اگر کلید آزمون ها فوراً به آن ها داده شود و به نمرات هم سریعاً اعلام شود ، در یادگیری آن ها بسیار مؤثر است.
باید به خاطر داشت که خود برگزاری آزمون ها ، نوعی آموزش هستند و برگزاری آزمون های منظم و ارزشیابی تدریجی هم از این منظر قابل توجیه هستند. بعضی متخصصان آموزشی حتی پیشنهاد می کنند که انواع آزمون ها را وسیله تدریس قرار دهیم ؛ یعنی از یک نکته چند سوال به دانش آموزان بدهیم و جواب ها را به بحث بگذاریم و سپس نکته مورد نظر را از دل سؤالات آزمون بیرون بکشیم .

فرض کنیم سه گروه پنج نفره داشته ایم که حاصل کار آن ها به قرار زیر است :
گروه اول : زاگرس
نمرات انفرادی اعضای گروه : 20- 19-17-17-15
نمره ورقه مشترک گروه : 18
گروه دوم : دماوند
نمرات انفرادی اعضای گروه : 20-20-16-16-12
نمره ورقه مشترک گروه : 15
گروه سوم : الوند
نمرات انفرادی اعضای گروه : 20-20-19-18-18
نمره ورقه مشترک گروه : 20
این نمرات را در جدول می بینید :

1. رتبه بندی گروه ها بر اساس میزان مؤثر بودن یادگیری تعیین می شود. در این کلاس اعضای گروه زاگرس کار گروهی بهتری داشته اند ؛ به طوری که معدل نمرات اعضا از نمره ورقه مشترک گروه پائین تر است و این نشانه اثر بخشی کار تیمی است ، بنابر این رتبه اول را دارند.
2. معدل نمرات اعضای گروه الوند (19) از همه بیش تر است ، اما حاصل کار گروهی پائین است و رتبه دوم را کسب کرده اند. همان طور که از کم ترین و بیش ترین نمره اعضای گروه (18 و 20)
می توان فهمید ، آن ها تقریباً همگی قوی بوده اند که این البته اشکال مهمی است.
3. نمره مؤثر بودن یادگیری گروه دماوند منفی شده است و نشان می دهد که کار انفرادی اعضای این گروه از کار گروهی آن ها قوی تر بوده است . این ضعف در کار گروهی ممکن است به دلیل عدم توانایی سر گروه در سازماندهی افراد ، تسلط یک یا دو نفر بر کل اعضای گروه و یا عدم بحث و همفکری اعضا باشد و این هم اشکال مهمی است.

ج ) چند نکته مهم
1. درستی این روش به همکاری دانش آموزان و وجود اعتماد بین معلم و دانش آموزان بستگی دارد. البته ارزشیابی پایانی که باید ملاک اصلی نمره دادن به دانش آموزان باشد، به صورت انفرادی و زیر نظر کامل معلم انجام می شود. بهتر است معلم نمره ورقه مشترک گروه را هم برای اعضای گروه یادداشت کند. اما در نمره کارنامه دانش آموزان ، اهمیت کم تری برای آن قائل شود. حتی می توان ورقه یک گروه را به گروهی دیگر داد تا تصحیح کند.
2. توصیه می شود معلمان همه رشته ها ، روش مطالعه " SQ4R" را به دانش آموزان بیاموزند. این روش از بخش های زیر تشکیل می شود : "Survey " ( مطالعه عمیق ) ،" Question" ( ارائه سؤال ) ،"Review" ( مرور محتوای درسی ) ،" Respond" ( پاسخ به سؤالات ) ،" Repetiton" ( تکرار نکات اصلی ) و " Write the Summory" ( نوشتن خلاصه مطلب ).
3. بهتر است کتاب های دانش آموزان کنترل شود تا کسی قبلاً و مثلاً با کمک حل المسائل به سؤالات پاسخ نداده باشد. سؤالات ارزشیابی پایانی هم بهتر است توسط معلم مطرح شوند.

نتیجه گیری
همان طور که ذکر شد، در روش آموزش از طریق همیاری ، هرچند به دانش آموزان نقش زیادی واگذار شده است ، اما هنوز هم معلم نقش کلیدی و مهمی دارد. یکی از ایرادات مهمی که ممکن است بعضی از همکاران به این روش وارد بدانند ، کمبود وقت است . پاسخ این است که در مدرسه هایی مانند مدرسه های نمونه دولتی ، شاهد ، غیر انتفاعی و مانند آن ها که معمولاً یکی دو ساعت به ساعات هر درس اضافه شده است و تعداد دانش آموزان هم زیاد نیست ، این روش کاملاً جواب می دهد. در مورد مدرسه های عادی هم این روش قابل اجرا است و نویسنده خود این روش را در هر دو نوع مدرسه با موفقیتت تجربه کرده است. البته در مدرسه های عادی ، به دلیل کمبود وقت ، می توان حداقل برای تنوع در کلاس ها ماهی یک بار این روش را اجرا کرد. یادمان باشد انگیزه دادن و ایجاد نشاط هنگام یادگیری هنر معلم به حساب می آید. این روش در این زمینه ، کمک زیادی به ما می کند.

زیر نویس
1. ActiveLearning
2. معدل نمرات اعضای گروه – نمره ورقه مشترک گروه = نمره مؤثر بودن یادگیری
منابع
1.آقازاده ، محرم (1380) . " ساختار یادگیری از طریق همیاری " . " تکنولوژی آموزشی " . اردیبهشت ماه . شماره 8. صفحه 27-21
2. نظری صارم ، یحیی ( 1379) . " یادگیری مشارکتی ". جزوه کلاسی ضمن خدمت.
3. Davidson , N (Ed.) (1990) .Cooperative Leaning in mathematics .N.Y. Addison – Wesley
4. Johanson , W. and Johanson , T (1990) .social skills for successful groupwork . " Educational Leadereship ". Jan -1990-P .33
5. Schniedewind , N. and Davidson , E. (1987) . Cooperative learning Cooperative lives . Dubugue , lowa : Wm. C. Brown company Publishers

منبع :
مجله رشد معلم

 

 

غلامعلی عباسی بازدید : 155 جمعه 29 آذر 1392 نظرات (1)

 

 

یادگیری مکالمه انگلیسی و کلیه زبان های زنده جهان فقط در یک ماه

مکالمه انگلیسی در یک هقته 

روش اعجاب انگیز آموزش زبان انگلیسی

در خواب زبان بیاموزید

ما تافل و آیلتز شما را تضمین می کنیم

انگلیسی به روش ما

انگلیسی با روش استثنایی دکتر ...

انگلیسی با اساتید آمریکایی و ...

انگلیسی به روش مهندس ...

انگلیسی تضمینی و ....

امروزه همه عجله دارند . همه می خواهند یک شبه لاغر شوند یا یک روزه وزن اضافه کنند . برخی انتظار دارند یا این انتظار به آنها تلقین میشود که می توانند بیماری های صعب العلاج روحی وجسمی طولانی مدت خود را با اندکی دارو و در کمترین زمان درمان نمایند . متاسفانه این اوضاع و احوال گریبانگیر زبان انگلیسی نیز شده است .

این تبلیغات فراوان روزنامه ها مجلات و سایت های اینترنتی که ادعا می کنند زبان انگلیسی شما را در مدت کوتاهی به حد ایده آل می رسانند خیلی ها را که با ماهیت زبان و زبان آموزی بیگانه اند فریب می دهد و گاه دچار افسردگی و دلسردی می کند .

عده ای دائما بوق و کرنا می کنند که اگر تا کنون چنین بوده است یا چنان ما چنین می کنیم و .............ادامه ماجرا

و بعد تا بخود می آیید می بینید مبلغ کلانی از شما گرفته اند( البته با شگرد های خاص خود ) و بازهم نگرانی و یاس و ... 

جیب خود را با حماقت دیگران پر کن ( ضرب المثلی معروف)

شاید شما هم از خواندن این جملات ناراحت شوید .اما متاسفانه کشور ما با طغیان عده ای سود جو و بقول خودشان متخصص و کاربلد زبان روبرو شده است و فقط جیب عده ای دائما در حال پر شدن و عده ای در حال خالی شدن است

زبا ن آموزی فرایندی است بلند مدت که یک باره رخ نمی دهد و نیاز به برنامه مدون و منظم دارد . باید در کشور های غیر انگلیسی برای آن محیط ایجاد کرد . محیطی که دائما در آن بتوان انگلیسی شنید حرف زد و در کل تمرین کرد . باید انگیزه فراوان داشت یا ایجاد کرد . تمهیدات فراوان ( وقت و انرژی و انگیزه کافی ) می خواهد . نیاز به برنامه ریزی بلند مدت دارد که البته به اهداف  زبان آموزی نیز بستگی دارد . ایا می خواهیم برای آزمون تافل یا آیلتز آماده شویم یا برای کنکور سراسری و یا کارشناسی ارشد . می خواهیم زبان تخصصی رشته خود را بیاموزیم . همه این اهداف فرق دارد و روشهای نیل با آنها نیز طبیعتا تفاوت دارد . اگر می خواهیم مکالمه بیاموزیم با چه هدفی . امکانات و زمانی که قرار است برای یادگیری آن اختصاص دهیم چقدر است . سابقه زبانی ما چگونه بوده است ؟ آیا برای یادگیری وقت و علاقه کافی داریم یا فقط یک حوس زودگذر است ؟ تحصیلات ما در چه حدودی است ؟ توانایی زبانی هر فردی هم با دیگری تفاوت دارد . پیشینه های زبانی افراد هم یکی نیست و ...

 

 

غلامعلی عباسی بازدید : 155 جمعه 29 آذر 1392 نظرات (0)

 

 

 

گرامر اساس و سیستم یک زبان است افراد بعضی اوقات گرامر را بعنوان قوانین یک زبان توصیف (معرفی) می کنند. اما در واقع هیچ زبانی قانونی ندارد. اگر ما از واژاه قوانین استفاده کنیم یعنی اینکه پیشنهاد می کنیم یک نفری ابتدا قوانین را بوجود آورده و بعد مثل یک بازی شروع به صحبت آن زبان کرده است. اما زبان اینگونه شروع نشد. زبان با ایجاد صداها که در لغات و عبارات و جملات آمیخته شده است. هیچ زبان محاوره ای عادی ثابت نیست همه زبانها به مرور زمان تغییر می کنند. چیزی که ما آنرا گرامر می نامیم یک بازتاب (رفلکس) ساده از زبان در زمان خاصی است.
آیا ما برای یادگیری زبان نیاز به مطالعه گرامر داریم؟ پاسخ کوتاه به این سوال خیر است. بسیاری از مردم جهان زبان بومی خود را بدون اینکه گرامر آن را مطالعه کرده باشند صحبت میکنند . کودکان قبل از اینکه واژه گرامر را بدانند شروع به صحبت می کنند. اما اگر در یادگیری زبان خارجی مصر هستید پاسخ بلی است گرامر می تواند در یادگیری یک زبان سریع تر و کاراتر کمک کند. این مهم است که اینگونه فکر کنیم که گرامر چیزی است که مانند یک دوست به ما کمک می کند. هنگامی که شما گرامر یا سیستم یک زبان را متوجه شوید خودتان بسیاری از چیزها را می توانید بدون اینکه از مربی بپرسید یا به کتابی مراجعه نمایید متوجه خواهید شد. بنا براین به گرامر بعنوان چیزی خوب و مثبت مانند یک تابلوی راهنما یا یک نقشه که شما می توانید از آن استفاده کنید فکر کنید

غلامعلی عباسی بازدید : 176 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

 

 

●   اگر درس جدیدی را مطالعه می کنید 30 تا 45 دقیقه برای هر درس زمان قرار دهید.

●   اگر درس را بازنگری می کنید یا برای دفعات دوم یا سوم مطالعه می کنید 5 تا 10 دقیقه زمان کافی است.

●   برای علاقه مندی بیشتر می توانید درس هایی را که علاقه دارید زودتر مطالعه کنید.

●   درس ها و مطالب مورد علاقه خود را ستاره دار کنید.

●   نظرات و یاداشت های درسی خود را کنار هر درس بنویسید.

●   لفات و اصطلاحات جدید را تکرار کنید شما می توانید بدون صدا لغات را در فکر خود تکرار کنید. این روش به شما کمک می کند که بهتر لغات را به خاطر بسپارید.

●   فراموش کردن لغاتی که جدید یاد می گیرید بسیار ساده است. اما اگر در یک دوره زمانی کوتاه لغات را تکرار کنید به شما کمک می کند که لغات را بخاطر بسپارید و دیگر فراموش نکنید.

●   زمان مناسب برای دوره در هر روز ٣٠ تا 40 دقیقه می باشد.

●   5 دقیقه مطالعه در روز بهتر از نیم ساعت مطالعه در هفته است و نیم ساعت در هفته بهتر از 2 ساعت در ماه است

●   سعی کنید در طول دوره وقفه ایجاد نگردد . اگر یک روز ۴ ساعت مطالعه کنید و در طول هفته برای دوره وقت نگذارید. اصلا روش درستی را در پیش نگرفته اید.

●   برای پیدا کردن معانی کلمات بهترین روش استفاده از دیکشنری انگلیسی به انگلیسی می باشد. سعی کنید همواره معانی لغات را به زبان انگلیسی به خاطر بسپارید.
در ابتدای دوره و برای استفاده نرم افزار، سعی کنید بیشتر گوش کنید، تلفظ ها را تکرار کنید، بعد از مدت کوتاهی کلمات و تلفظ آنها برای شما آشنا خواهند شد، و شما می توانید کلمات را به راحتی بشنوید و تکرار کنید.

●   برای تقویت زبان خود سعی کنید به زبان انگلیسی فکر کنید. یکی از روش های کمکی برای تقویت فکر کردن به زبان انگلیسی یادگیری معانی لغات به زبان انگلیسی می باشد . بدین صورت شما می آموزید در هنگام صحبت کردن جمله را به صورت انگلیسی در فکر خود ساخته و سپس به زبان بیاورید.

●   برای نمونه لغت HOTEL را معادل مهمانخانه . مسافرخانه برای خود معنی نکنید، همواره سعی کنید توضیح انگلیسی لغت را معادل when they are on holiday, and pay for their rooms and meals A hotel is a building where people stay در ذهن خود نگه دارید.

●   سعی کنید به زبان انگلیسی فکر کنید، برای این کار بهتر است سعی کنید در طول روز برنامه ها و کارهای خود را در ذهن خود مرور کنید. برای شروع ممکن است در مرور کارهای روزانه خود به دلیل ندانستن برخی لغات مشکل داشته باشید، اما نگران نباشید، هر لغتی را که نمی دانستید رها کنید و به دنبال لغت و جمله بعدی بروید تا بعد در زمان مناسب با استفاده از دیکشنری معنی آن لغت را پیدا کنید. نوشتن برنامه روزانه و فکر کردن کار هایی که در طول روز می بایست انجام دهید به زبان انگلیسی به شما کمک می کنید و ذهن شما را برای ساختن جملات و بیان جملات به زبان انگلیسی فعال نگاه می دارد.

طراحی دفتر یا فلش کارت لغات

شما می توانید زمان هایی که یک لغت یا اصطلاح جدید می آموزید آن را بنویسید. برای این کار می توانید:


●   توضیح مربوط به لغت را بنویسید.
●   برای لغات معادل و مخالف بنویسید.

شما نیاز ندارید تمام موارد را برای یک لغت خاص بنویسید در برخی موارد فقط نوشتن نام لغت بدون توضیح هم کافی است. شاید در زمان دیگری با مراجعه بتوانید برای آن لغت توضیح اضافه کنید.

دقت کنید که فقط لیست لغات را ننویسید. لغات را در کنار هم بنویسید از جدول، فلش و شکل برای ارتباط آن ها استفاده کنید. سعی کنید دفتر لغات شما جذاب باشد.

 

از دیکشنری های انگلیسی به فارسی و یا فارسی به انگلیسی استفاده نکنید.

                 

سعی نکنید جمله را در ذهن خود به فارسی ساخته و بعد لغات را ترجمه کرده و سپس به زبان بیاورید این روش درستی برای تقویت زبان انگلیسی نمی باشد. بهتر است لغات را کاربردی و در جمله یاد بگیرید.

 

غلامعلی عباسی بازدید : 185 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

 

 

دسترسی به اطلاعات

شما به چه چیزی علاقمند هستید؟ علوم؟ موسیقی؟ کامپیوتـر؟ سلامتی؟ تجـارت؟ ورزش؟  رسانه‌هـای امروز – از قبیـل اینترنت، تلویزیون و مطبوعـات – دسترسی تقریباً نامحدودی را به اطلاعات پیرامون موضوعات مورد علاقه‌تان فراهم کرده است. فراموش نکنید که ما در عصر اطلاعات زندگی می‌کنیم.

تنها یک مشکل وجود دارد: بیشتر این اطلاعات به زبان انگلیسی است.

در اینجا چند مثال از اطلاعاتی که اگر انگلیسی بلد باشید می‌توانید از آنها استفاده کنید، بیان می‌شود:

بیشتر صفحات وب. بیش از یک میلیارد (1.000.000.000) صفحه اطلاعات در اینترنت وجود دارد! این شگفت‌انگیز است که تنها با یاد گرفتن یک زبان، به خیل عظیمی از اطلاعات در پهنه اینترنت دسترسی پیدا می‌کنید.

کتابها – در هر موضوعی، از سرتاسر جهان. شما می‌توانید کتابهایی با نویسندگان آمریکایی یا بریتانیایی بخوانید، و نیز کتابهای ترجمه شده از زبانهای دیگر. به هر موضوعی که علاقمند باشید، می‌توانید چیزی به انگلیسی درباره آن پیدا کنید.

مطبوعات. فقط مجله‌ها و روزنامه‌های انگلیسی زبان هستند که به راحتی در هر کجای جهان یافت می‌شوند. شما برای پیدا کردن مجله‌هایی مانند تایم یا نیوزویک مجبور نیستید خیلی وقت صرف کنید.

علوم. زبان انگلیسی کلیـد دنیـای علم و فن‌آوری است. حـدود 95% مقـالات علمی منتشر شده، به زبان انگلیسی است کـه تنها حدود 50% از آنها مربوط بـه کشورهای انگلیسی‌زبان (مانند آمریکا و انگلستان) می‌باشد.

گزارشات خبری. شبکه‌های تلویزیونی بین‌المللی از جمله BBC و CNN را در نظر بگیرید. آنها خبرها را بسیار سریع‌تر و حرفه‌ای‌تر منتشر می‌کنند. در هر کجای دنیا شما می‌توانید به آنها دسترسی داشته باشید.

 

گفتگو با دیگران

انگلیسی را می‌توان «زبان گفتگو» نامید. چرا؟ چون به نظر می‌رسد همه مردم جهان پذیرفته‌اند که برای گفتگو و ارتباط با یکدیگر از زبان انگلیسی استفاده کنند.

حدود یک و نیم میلیارد (1.500.000.000) نفر در جهان می‌توانند به انگلیسی صحبت کنند. یک میلیارد نفر دیگر هم مشغول فراگیری آن هستند.

تقریباً همه کنفرانسها و مسابقات بین‌المللی به زبان انگلیسی برگزار می‌شود. به عنوان مثال رقابتهای المپیک یا جام جهانی فوتبال را در نظر بگیرید.

سیاستمداران کشورهای مختلف از زبان انگلیسی برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده می‌کنند. انگلیسی، زبـان اصلی سازمانهایی از قبیـل سازمـان ملل متـحد (UN)، نـاتـو (NATO) و... می‌باشد.

 

اگر شما بتوانید به انگلیسی صحبت کنید، قادر خواهید بود:

با مردمان سراسر جهان ارتباط برقرار کنید. مثلاً می‌توانید عقاید و نظراتتان را در گروه‌های تبادل نظر اینترنتی بیان کنید. به افراد مورد علاقه‌تان ایمیل ارسال کنید و درباره زندگی و فرهنگشان اطلاعات کسب کنید.

راحت‌تر سفر کنید. به هر کجا که سفر می‌کنید می‌توانید با دیگران ارتباط برقرار کنید – انگلیسی در بیش از 100 کشور جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد. می‌توانید آدرس بپرسید، با افراد مکالمه کنید، یا... کمک بخواهید. کسی چه می‌داند، شاید روزی زبان انگلیسی جان شما را نجات دهد!

 

پیشرفتهای شغلی

اگر خواهان شغل خوبی در زمینه‌های تجاری یا علمی هستید، از پشت میز کارتان بلند شوید و همین حالا به فراگیری انگلیسی مشغول شوید!

دانستن انگلیسی به شما اجازه می‌دهد که:

عبارت «مسلط به زبان انگلیسی» را در رزومه (=خلاصه شرح حال و سوابق) خود درج کنید. بدین ترتیب شانس خود را برای بدست آوردن شغل بهتر و کسب درآمد بیشتر، افزایش می‌دهید.

دانش فنی خود را افزایش دهید. انگلیسی زبان فن‌آوری است، مخصوصاً فن‌‌آوریهای تراز بالایی مانند علوم کامپیوتر، ژنتیک و پزشکی. اگر می‌خواهید درباره این علوم مطالعه کنید، احتمالاً مجبور خواهید شد از منابع انگلیسی استفاده کنید.

یک تاجر بین‌المللی باشید. ایـن بسیار واضح اسـت. تجـارت بین‌المللی تنها بـا زبان انگلیسی میسر می‌شود. یادتان باشد که در دهکده جهانی به سر می‌برید. بنابراین اگر می‌خواهید نقشی ایفا کنید، باید انگلیسی بلد باشید – تا بتوانید با تجار دیگر ارتباط داشته باشید، در کنفرانس‌ها و همایش‌ها شرکت کنید، روزنامه‌ها و مجلات تجاری بخوانید و....

دانشجوی و محقق بهتری باشید. می‌توانید با دانشمندان کشورهای دیگر مکاتبه کنید. در همایشهای بین‌المللی شرکت کنید و با مطالعه مجلات و کتب، از یافته‌های جدید علمی با خبر شوید.

 

یاد گرفتن انگلیسی آسان است

انگلیسی نه فقط مفیدترین زبان دنیاست، بلکه یکی از آسان‌ترین زبانها برای یادگیری و استفاده محسوب می‌شود:

الفبای ساده – هیچ نماد یا نشانه خاصی از قبیل ä یا é وجود ندارد.

حالت جمع آسان – فقط کافی است یک s (یا es) به انتهای یک اسم اضافه شود. (one car, two cars)

کوتاهی کلمات – اغلب کلمات اصلی کوتاه هستند: run, work, big, go, man و.... کلمات طولانی‌تر هم غالباً کوتاه می‌شوند: fridge=refrigerator, os=operating system.

انگلیسی همه جا یافت می‌شود: دسترسی به تلویزیون، موسیقی، وب‌سایتها و مجلات انگلیسی زبان بسیار راحت است. شما مجبور نخواهید بود فقط از چند کتاب خسته‌کننده آموزشی استفاده کنید. می‌توانید همزمان هم انگلیسی بیاموزید و هم از آن استفاده کنید. بدیهی است که بدین ترتیب اشتیاق شما برای یادگیری افزایش می‌یابد.

غلامعلی عباسی بازدید : 389 یکشنبه 10 آذر 1392 نظرات (0)

 

 

Nav-1 ناو: واژه ایرانی به معنی کشتی است و ازهمین ریشه ناوبان – ناوخدای (ناخدا) مشتق می شود. درانگلیسی Navigate (کشتی رانی) وNavigable (قابل کشتی رانی) Navigator (ملاح) Navy blue (آبی سیر) و Naval (وابسته به نیروی دریانی) ازهمین ریشه آمده اند.

 Caravan – 2کاروان.

 Arch-3 قوس: درانگلیسی به مفهوم قوس می باشد. درفارسی "ارک" اراک واریکه داریم که به معنای مرکز قلب وحتی قوس به کار رفته اندواژه اراک ایرانشهر به معنی دل ایرانشهر بوده است. ازهمین ریشه کلمات Archreology (قوس شناسی وسپس معماریگرفته شده است.

 King- 4پادشاه : این واژه انگلیسی و  Konig آلمانی و  واژه های مشابه درسوئدی دانمارکی نروژی فنلاندی وایسلندی از ریشه Kay پهلوی وKavi اوستایی است. درزبان پشتو خنتما (نجیب زاده وبزرگوار) ودرزبان ترکی خان به احتمال زیاد بااین ریشه ها قرابت دارند. به این کلمات دقت کنید تا پی به شباهت آنها ببرید.            کی – کیان Kikg- Kigam KONIG- خان – خنتماکان- کاندیدا.

 dinar-5 دینار: پول عربی که ریشه ایرانی اوستایی دارد. (دَریک ) نام پول زمان هخامنشیان که درکتاب مقدس تورات وانجیل یاد شده است. مدتی هم یونانیان مسکوک خود را به صورت دریک به کار می برده اند. هردو ریشه ایرانی دارند ریشه Darik بعدا به صورت Dram ودراخما Drachmaدر زبان یونانی وانگلیسی درآمده است.

 better/best-6از ریشه بهتر و بهشت فارسی هستند . اینکه این دو صفت برتر و برترین در انگلیسی بی قاعده اند علت همین است.
Pepper-7 این واژه ازفلفل ایرانی گرفته شده است. این واژه به شکلPiper درلاتین Poivre درفرانسه peppe ایتالیا و پیری دریونانی است
Spinach-8 اسفناج: این واژه ایرانی درزبان های دیگربه صورت گوناگون یافت می شود ازجمله درفنلاند Pikatia پیناتیا در انگلیسی و فرانسه Spinach ودرزبان های دیگر اروپایی کم وبیش تغییراتی کاربرد دارد. جالب این است که بدانیم اسفناج خود معرب سپاناج فارسی است .
 Candy-9کلمه قند واژه ای است پارسی همان طور که شکر واژه ای است ایرانی. پس ازساخته شدن شکر در ایران که ریشه آن ایرانی و فارسی است کلمه کَندکه عربی شده اش  قند است به وجود آمد .کَندو نیز از همین ریشه ی کَند استیکی از واژه های انگلیسی که ریشه مشابهی با کند یا  قند دارد عبارتست از: Candy (شیرینی ). به گفته محمودی بختیاری کاندیدای وکالت در زمان قدیم لباس سفید رنگ شکری می پوشیده وبه همین ترتیب خود را نامزد انتخابات می کرده و بدین گونه واژه Candidate (کاندیدا نامزد) ساخته شد.

 sugar-10 به معنی شکر نه تنها در فارسی بلکه در عربی (سُکَّــر) و در همه ی زبان های جهان وارد شده است.

Nuphar-11 نیلوفر زردNenopharنام گل زیبای نیلوفر است که درزبان های دیگر اروپا ازجمله فرانسه – یونانی و نیز در ترکی دیده می شود.

- Orange-12 نارنج وترنج درپارسی کهن به نارنج وپرتقال اطلاق می شده اند درفرانسه Orang در ژاپنی Orenzi ودرزبان های ترکی ،کردی ، آسوری وبسیاری اززبان های دیگر دنیا وارد شده است.
 safron- 13زعفران در همه زبانهای جهان وارد شده.

- Ginger-14زنجبیل: درزبان انگلیسی Zenzero ایتالیایی.

Lemon- 15لیمو: ریشه لیمو درغالب زبان های دنیا ازجمله ترکی، فرانسه اسپانیولی ،ایتالیایی و..به کارمی رود .همچنین کلمه Limonade که ازلیمو گرفته شده است. Lemon آب نبات ترش Lemon juice آب لیمو و ... .

 16 - کلمهبوتهکه ریشه ای پارسی واصیل است درزبان های اروپایی به گونهBotanic (علم گیاه شناسی) وارد شده است. وبه نظر می رسد که واژه ی Pon فنلاندی نیز کوتاه شده آن باشد. درزبان ترکی نیز واژه بوته را داریم.در عربی به صورت بوتَق وارد شده و این واژه Botanic تقریبا بین المللی است ودرتمام زبان های اروپایی به کارمی رود.

alcohl  -17  یا همان الکل نیز هر چند عربی است اما فراموش نکنیم کاشف الکل زکریای رازی ایرانی بود و در دوره ی او چون زبان عربی زبان نوشتار جهان اسلام از جمله ایران بود این دانشمند به جای اینکه یک اسم فارسی روی کشف خود بگذارد یک اسم عربی گذاشت .

18-  بیجامه بیژامههمان پاجامه در فارسی است .

19 - cake  کیک همان است که در کرمانشاه کاک گفته می شود . البته کاک همان کیک نیست . بلکه واژه ی کاک وارد انگلیسی شده است . حتی در عربی نیز وارد شده است .( کَعک ) . اگر کیک و کاک و کعک را امروزه کنار هم بگذاریم سه نوع شیرینی متفاوت هستند . اما ریشه ی آن ها یکی است .

یوگورت به معنی ماست نیز ترکی است که وارد انگلیسی شده است .

نوشته های این تارنما در چند جایگاه گوناگون می باشد : ریشه شناسی ، معنی نامها ، زبان و ادبیّات عربی ، ریشه زبانزدها و ... در باره ریشه بسیاری از نامها آنچه نوشته ام برگرفته از خوانده ها و اندیشه خودم است واز جایی بر نداشته ام گاهی هم که از جایی گرفته ام مأخذ آن را نوشته ام . در آینده نزدیک می خواهم کتابی به نام « فرهنگ ریشه شناسی نام ها و واژه ها » چاپ کنم که 95 در صد آن اکنون آماده است . بسیاری از خوانندگان گرامی پیام می گذارند و پرسشهایی دارند . شوربختانه فرصت پاسخگویی به همه اینها را ندارم ؛ از این بابت رنجیده نشوید . شمار نامه ها بسیار است و وقت من اندک . نمی توانم به همه آنها پاسخ دهم . به بخش « نهاده های تارنما » بروید و آنچه را می خواهید بیابید روی آن کلیک کنید. در بخش پیوندها نیز شاید بتوانید با درون شد به برخی تارنماها پاسخ پرسشتان را بیابید . در ریشه یابی واژگان سخن صاحب نظران یکی نیست و همه اینها تنها گمانه های زبان شناسانه است

 

غلامعلی عباسی بازدید : 159 یکشنبه 10 آذر 1392 نظرات (0)

 

 

افراد موفق می دانند که باید هر روزشان مفید و پربار باشد و به همین دلیل سعی میکنند از هر روزشان بیشترین استفاده ممکن را ببرند، چه در جهت رشد فردی یا کاری خود. ابزاری که برای انگیزه دادن به خودشان استفاده می کنند، برنامه روزانه شان است. وقتی عادت کنید که برای هر روزتان برنامه داشته باشید، روی کارها تمرکز بیشتری داشته و اولویت های آن روز را خوب می فهمید. با این روش احتمال انجام شدن کارها خیلی بیشتر است.


‌● برای هر روزتان از شب قبل برنامه ریزی کنید
۲۰-۱۵دقیقه را هر شب صرف برنامه ریزی برای روز آینده کنید. متخصصین می گویند یک دقیقه برنامه ریزی، در ۱۰دقیقه وقت شما در اجرای کار صرفه جویی می کند. اگر برای برنامه ریختن تا روز بعد صبر کنید، ممکن است خیلی اتفاقات بیفتد که فکرتان را منحرف کند و نتوانید روی برنامه تمرکز داشته باشید. وقتی از روز قبل برنامه تان را آماده داشته باشید، می توانید هر اتفاق دیگری که در طول روز افتاده را در نظر گرفته و به برنامه تان اضافه و کم کنید. همچنین وقتی شب قبل برنامه ریزی می کنید، باعث می شوید که ذهن ناخودآگاهتان در طول شب روی این برنامه ها کار کند و بعد که صبح بیدار شدید، می دانید که دقیقاً چه کار باید بکنید و دیگر وقتتان را برای اینکه ببینید چه باید بکنید یا نکنید هدر نمی دهید.


یک لیست مستر تنظیم کنید
این لیست از همه کارهایی که فکرش را بکنید تشکیل شده است. اگر کاری به فکرتان می رسد که لازم است انجام دهید، فوراً آنرا در این لیست جای دهید. هیچ تعهدی به انجام همه کارهایی که در لیست مستر نوشته شده است ندارید. هدف این لیست این است که صرفاً آن کارها را فراموش نکنید. هر کار دیگری هم که در طول روز به ذهنتا می رسد را به این لیست اضافه کنید.


یک لیست از حتماً های روزانه تهیه کنید
این لیست از کارهایی تشکیل شده است که بالاترین اولویت را دارند و سنگین ترین نتیجه را در بر خواهند داشت، چه مثبت و چه منفی. برای تنظیم این لیست وقت بگذارید و خوب فکر کنید چون وقتی کاری وارد این لیست می شود باید تا آخر روز بعد بی بر و برگرد انجام شود. کارهایی که در این لیست نوشته می شوند به هیچوجه نباید به تاخیر بیفتند چون باعث می شود که اینکار برایتان شکل عادت درباید و به اولویت های روزانه تان بی توجه شوید. این لیست باید کوتاه بوده و بیشتر از
۶مورد روی آن نوشته نشده باشد.


یک لیست از بایدهای روزانه تهیه کنید
این لیست شامل کارهایی می شود که باید در طول روز انجام دهید اما حتمی و لازم نیستند که بخواهید آنها را روی لیست حتماً ها قرار دهید. این کارها را باید بعد از اتمام کارهای نوشته شده در لیست حتماًها به انجام برسانید.


قرارملاقات ها را فراموش نکنید
ساعت های خاصی در روز هستند که به یک ملاقات خاص تعلق دارند. وقتی قراری با کسی می گذارید حتماً آن را روی تقویم خود یادداشت کنید و بعد آن قرارها را به برنامه روزانه تان منتقل کنید.


بعضی کارها را به دیگران محول کنید
خیلی از کارهای قید شده در لیست روزانه تان هستند که می توانید انجام آنها را به دیگران واگذار کنید. افراد موفق می دانند که نمی توانند همه کارهایشان را شخصاً تمام کنند و همیشه خیلی از کارهایشان را به کسانی می سپارند که انجام دهند.


سه بار تاخیر در انجام کار
اگر می بینید که چند روز پشت سر هم کارهایتان را نیمه تمام می گذارید و به روز بعد معوق میکنید آنوقت باید از خودتان بپرسید چرا آن روز اول این کار در لیستتان بوده است و چه ارزشی در زندگیتان دارد. تا می توانید نباید بیشتر از سه روز کاری را به تاخیر بیندازید.


تنظیم وقت برای تهیه غذا
معمولاً چیزی که از خیلی برنامه ریزی ها جا می ماند تنظیم ساعتی برای خوردن غذاست. این مسئله اهمیت زیادی دارد، اول به این دلیل که در پولتان صرفه جویی کرده و برای غذاخوردن بیرون نمی روید، و دوم اینکه برای سلامتیتان بهتر است. خیلی از افراد موفق برای صرفه جویی در وقت به رستورانهای فست فود می روند و وضعیت سلامتیشان هم وخیم است. یادتان باشد، مدیریت زمان، مدیریت زندگی است و بالاترین اولویت زندگی، خودتان هستید.
با اجرای این استراتژی ها در تنظیمب برنامه روزانه می توانید بازده کاری خود را به طور قابل توجهی بالا برده و سریعتر به اهداف و آرزوهایتان دست پیدا کنید.

 

 

 

غلامعلی عباسی بازدید : 185 یکشنبه 10 آذر 1392 نظرات (0)

 

 

 خیلی از دوستان می پرسند زبان را چگونه یادبگیریم آیا می توان زبانی را در مدت کوتاهی آموخت ؟ برای روشن شدن کلی موضوع مطالب زیر درج می گردد:

یادگیری مکالمه انگلیسی و کلیه زبان های زنده جهان فقط در یک ماه

مکالمه انگلیسی در یک هقته 

روش اعجاب انگیز آموزش زبان انگلیسی

در خواب زبان بیاموزید

ما تافل و آیلتز شما را تضمین می کنیم

انگلیسی به روش ما

انگلیسی با روش استثنایی دکتر ...

انگلیسی با اساتید آمریکایی و...

انگلیسی به روش مهندس ...

انگلیسی تضمینی و ....

***و اما واقعیت موضوع***

امروزه همه عجله دارند . همه می خواهند یک شبه لاغر شوند یا یک روزه وزن اضافه کنند . برخی انتظار دارند یا این انتظار به آنها تلقین میشود که می توانند بیماری های صعب العلاج روحی وجسمی طولانی مدت خود را با اندکی دارو و در کمترین زمان درمان نمایند . متاسفانه این اوضاع و احوال گریبانگیر زبان انگلیسی نیز شده است .

این تبلیغات فراوان روزنامه ها مجلات و سایت های اینترنتی که ادعا می کنند زبان انگلیسی شما را در مدت کوتاهی به حد ایده آل می رسانند خیلی ها را که با ماهیت زبان و زبان آموزی بیگانه اند فریب می دهد و گاه دچار افسردگی و دلسردی می کند .

عده ای دائما بوق و کرنا می کنند که اگر تا کنون چنین بوده است یا چنان ما چنین می کنیم و .............ادامه ماجرا

و بعد تا بخود می آیید می بینید مبلغ کلانی از شما گرفته اند( البته با شگرد های خاص خود ) و بازهم نگرانی و یاس و ... 

جیب خود را با حماقت دیگران پر کن ( ضرب المثلی معروف)

شاید شما هم از خواندن این جملات ناراحت شوید .اما متاسفانه کشور ما با طغیان عده ای سود جو و بقول خودشان متخصص و کاربلد زبان روبرو شده است و فقط جیب عده ای دائما در حال پر شدن و عده ای در حال خالی شدن است

زبان آموزی فرایندی است بلند مدت که یک باره رخ نمی دهد و نیاز به برنامه مدون و منظم دارد . باید در کشور های غیر انگلیسی برای آن محیط ایجاد کرد . محیطی که دائما در آن بتوان انگلیسی شنید حرف زد و در کل تمرین کرد . باید انگیزه فراوان داشت یا ایجاد کرد . تمهیدات فراوان ( وقت و انرژی و انگیزه کافی ) می خواهد . نیاز به برنامه ریزی بلند مدت دارد که البته به اهداف  زبان آموزی نیز بستگی دارد . ایا می خواهیم برای آزمون تافل یا آیلتز آماده شویم یا برای کنکور سراسری و یا کارشناسی ارشد . می خواهیم زبان تخصصی رشته خود را بیاموزیم . همه این اهداف فرق دارد و روشهای نیل با آنها نیز طبیعتا تفاوت دارد . اگر می خواهیم مکالمه بیاموزیم با چه هدفی . امکانات و زمانی که قرار است برای یادگیری آن اختصاص دهیم چقدر است . سابقه زبانی ما چگونه بوده است ؟ آیا برای یادگیری وقت و علاقه کافی داریم یا فقط یک هوس زودگذر است ؟ تحصیلات ما در چه حدودی است ؟ توانایی زبانی هر فردی هم با دیگری تفاوت دارد . پیشینه های زبانی افراد هم یکی نیست و ... 

(نقل از وبگاهاستاد هاشمی)

البته با توضیحات فوق نمی خواهیم کسی را دلسرد کنیم و همه را از زبان بیزار نمایم ولی واقعیت این است که اگر هدف نهایی یادگیری ،روش و متد یادگیری، عادت های مناسب و با ثبات یادگیری، کیفیت و کمیت یادگیری، ابزارها و وسایل کمک آموزشی یادگیری(چند رسانه ای)، برنامه مدون یادگیری و نیز انتخاب موسسه آموزشی مناسب مشخص شود بگونه ایکه مهارت های چهارگانه زبان (Listening/Speaking/Reading/Writing)بصورت متوازن تقویت شود یادگیری آسان ، پویا و با کیفیت خواهد بود. اگر در یادگیری لغات،گرامر ،درک مطلب، تلفظ کلمات و نهایتا صحبت کردن متد مناسب ، پویا و استانداردی انتخاب کنیم یادگیری موفقی را تجربه خواهیم کرد.(در خصوص نحوه یادگیری موارد فوق در بخش نحوه یادگیری این وبلاگ اشاره شده است

ضمنا یکی از عوامل فیتلر کننده در یادگیری زبان جدید ترس و دلهره بی مورد(بیگانه هراسی) از ایجاد ارتباط عملی در حین گوش دادن و صحبت کردن است که اگر این ترس برطرف شود خیلی از مشکلات حل می شود و این مستلزم این است که موارد آموخته شده بصورت عملی با جرئت و اعتمادبنفس بالا بکار گرفته شود و از اشتباه کردن نهراسیم چراکه همه مادرزادی زبان آموز نشدند .

نهایتا یادگیری زبان فراتر از عوامل و امکانات بیرونی و مربی بستگی به میزان تلاش  و تمرین فردی ما دارد بطوریکه تلاش ما حداقل 80 درصد در یادگیری زبان جدید تاثیر دارد تا آن بخش از مغز ما که در یادگیری زبان جدید نقش دارد فعال گردد.

Practice make perfect

کار نیکو کردن از پر کردن است

غلامعلی عباسی بازدید : 163 یکشنبه 10 آذر 1392 نظرات (0)

 

  • آرش زاد  

یادگیری زبان را تقریبا همه دوست دارند. به تعبیری، هر زبان یک انسان جداست و با یادگیری هر زبانی، ملیت جدیدی را خواهید شناخت. از انگلیسی که پر کاربرد ترین زبان دنیاست، تا زبان های پر اهمیت دیگر، هر کدام راه های مختلفی را برای آموزش دارند. اما ساده ترین راه برای آموزش و یادگیری یک زبان، این است که پشت سیستم شخصی خود این کار را انجام بدهید! اینطور فرض می گیریم که هر کدام از شما دست کم آشنایی هر چند مختصری با زبان انگلیسی دارید. لذا برای استفاده از این سایت ها هر چقدر در انگلیسی قوی تر باشید، یادگیری دیگر زبان ها را هم به همان قدرت در پی خواهید گرفت. وب سایت هایی که در ادامه به آن ها اشاره می کنم به کمک یکی از پست های Josh Catone گرد آوری شده اند و خدمات بیشتر آن ها به صورت کاملا رایگان انجام می‌شود.

 

Mango Languages : از طریق این سایت می‌توانید یادگیری 12 زبان مختلف را به صورت محاوره ای آموزش ببینید.

Vocabulix : خدمات این سایت کاملا رایگان است. تقریبا به شکل یک شبکه اجتماعی عمل می‌کند که از طریق آن قادر خواهید بود اسپانیایی، آلملنی و انگلیسی را بیاموزید.

Spanishpod - Frenchpod - Chinesepod : سه وب سایت از یک مجموعه مشترک که می‌توانید از طریق آن ها به طور رایگان فرانسوی، چینی و اسپانیایی را یاد بگیرید.

BBC Languages : گروهی از زبان های مختلف را شامل می‌شود که به روش های گوناگون و دوره ای توانایی درک و یادگیری آن ها را دارید.

 

eLanguageSchool : آموزش هایی رایگان برای یادگیری 10 زبان مختلف دنیا به صورت آنلاین.

Linkua : این وب سایت بیش از 100 زبان زنده دنیا را شامل می‌شود که حتی فارسی را هم در بر دارد! در واقع آموزش های این سایت بیشتر شبیه به یادگیری در کلاس های خصوصی توسط مدرسین مختلف است که برای استفاده از آن نیاز به کمی پول دارید!

LiveMocha : این سایت به صورت ترکیبی آموزش های خود را ارائه می دهد و به وسیله انجمن های آنلاین خود، باعث ایجاد تکرار و تمرین شما می‌شود و به تلفظ صحیح تان کمک می‌کند.

 

پس از آنکه نیازهای اولیه خود را نسبت به یادگیری برطرف نمودید، احتیاج به تکرار و تمرین دارید. مطمئنا یادگیری انفرادی در صورتی که شخصی را در اطراف خود برای مکالمه زبان با او نداشته باشید کمی سخت به نظر می رسد. سایت های زیر برای این منظور به کمک شما خواهند آمد.

SharedTalk : یک سیستم تبادل زبان با پوشش 113 زبان مختلف که به کمک یکی از تولید کنندگان نرم افزار های محبوب آموزش زبان (RosettaStone) گرد آوری شده است.

xLingo : وب سایتی که به کاربران خود این اجازه را می دهد تا با ساخت کارت های آموزشی آن ها را بین یکدیگر به اشتراک بگذارند.

Palabea : با تکیه بر دوره های مختلف آموزش زبان، در افزایش تبادلات زبان های مختلف کمک می‌کند.

iTalki : اگر با Yahoo! Answer آشنا باشید، در استفاده از این سایت بسیار آسوده خواهید بود چرا که تقریبا الگوی این سایت بر پایه سیستم جواب گویی یاهو بنا شده است.

Huitalk : شامل انجمن ها، مقالات و لیست مختلفی از واژگان زبان ها است.

Interpals : یکی از محبوب ترین شبکه های تبادل زبان های مختلف دنیا است.

 

Mixxer : از وب سایت های رایگان تبادل زبان است که به وسیله سیستم اسکایپ عمل می‌کند.

TT4You : این هم یک سایت سراسری برای تبادل زبان است.

Language Buddy : با پشتیبانی از 115 زبان زنده دنیا، می‌تواند گزینه مناسبی برای انتخاب باشد.

Convesation Exchange : به وسیله دیدار های آنلاین از طریقچت ، ایمیل و یا رو در رو کمک شایانی را برای کسب مهارت شما در زبان خواهد نمود. طبق بررسی من، کاربران فارسی متعددی را نیز می‌توانید در این سایت بیابید!

Lingozone : این وب سایت نیز از طریق ایجاد بازی های مختلف، باعث تمرین و تکرار شما خواهد شد.

Language Exchange Network : دارای لیست تمرین های طبقه بندی شده می باشد که از این نظر ممکن است نظر بسیاری از کاربران را جذب نماید.

MyLanguageExchange : یکی از قدیمی ترین سایت های آنلاین زبان است که با دارا بودن بیش از یک میلیون کاربر با 15 زبان مختلف، همچنان یکی از پیشتازان است.

Language Exchange : ابزاری برای تبادل زبان که می‌توانید در فیس بوک از آن استفاده کنید.

مثل همیشه، اگر شما نیز وب سایت های مشابهی را در این زمینه می شناسید می‌توانید آن ها را در قسمت نظرات به دیگران معرفی نمایید

غلامعلی عباسی بازدید : 189 یکشنبه 10 آذر 1392 نظرات (0)

 

 

یادگیری مکالمه زبان انگلیسی به شکل مطلوب، آرزوی اکثر جوانان ایرانی است. چه آنها که انگیزه خاصی برای استفاده از این توانایی دارند، مثل سفر به خارج، ادامه تحصیل یا استخدام در یک مؤسسه خارجی ویا صرفا از روی علاقه و ایجاد ارتباط با جامعه جهانی.

همگان بر این اعتقاد هستند که آموزش های زبان در مدارس و دانشگاه های ایران کمکی به مکالمه نمی کند و اطلاعات مربوطه صرفا در محدوده گرامر یا ترجمه متون خلاصه می شود.

برخی از خانواده های ایرانی هم چون به سختی یادگیری زبان در بزرگسالی واقف هستند، فرزندان خود را از همان سال های ابتدایی در کلاس های ویژه ثبت نام می کنند.

اما بزرگسالان که فرصت شرکت در کلاس را داشته باشند ، همیشه به دنبال یک مرکز معتبر هستند و شاید چندین آموزشگاه را تجربه کرده باشند. اما چون صرفا در کلاس حضور به هم می رسانند و وقتی برای تمرین های هفتگی و مطالعه قبل از کلاس نمی گذارند، عملا به جایی نمی رسند.

برخی نیز که کار و شغل روزمره اجازه حضور در کلاس را نمی دهد، با خرید انواع کتاب ها و نوارها ، تصمیم می گیرند که در منزل یا خودرو ، شخصا اقدام به یادگیری کنند که چون اجبار و ضرب العجلی برایشان نیست، به مرور از خیر این شیوه می گذرند و مجموعه ای از کتاب و سی دی و نوار روی دستشان می ماند.

آنچه که در این مطلب قصد بیان آن را داریم اشاره به نکته های کلیدی و طلایی در یادگیری مکالمه زبان است که بر اساس تجربه های مختلف بدست آمده است.

این اطلاعات برای هر دو گروه فوق ، بخصوص برای آنان که از به کاربردن روش های مختلف خسته شده اند بسیار مفید خواهد بود.

سه شرط اصلی برای یادگیری مکالمه زبان:

1- انگیزه: تصمیم خود را بگیرید! به چه منظوری می خواهید زبان یاد بگیرید؟ اگر مصمم هستید ، آغاز کنید وگرنه وقتتان را تلف خواهید کرد!!

2- وقت و انرژی: یادگیری زبان یک کار ممتد و وقت گیر است و نباید بین بخش های مختلف آن فاصله انداخت ، پس دقیقا مشخص کنید در طول هفته چه زمانهایی را برای یادگیری مکالمه اختصاص می دهید.

3- محیط مناسب: هنگام یادگیری زبان باید فضای مناسب و ساکتی رو در نظر داشته باشید تا از تمرکز لازم برخوردار شوید.روی مکان های شلوغ یا ماشین و غیره زیاد حساب نکنید.( به همین دلیل برخی لابراتوارهای زبان را پیشنهاد می کنند).

آیا زبان فرّار است؟

* اگر یادگیری مکالمه زبان بخوبی و صحیح انجام شده باشد ، نباید فرّار باشد. مثل اینکه شما بعد از 10 سال دوری از خودرو ، بخواهید رانندگی کنید و بگویید شیوه رانندگی را فراموش کرده ام. توانایی مکالمه باید به ضمیر ناخودآگاه شما رسوخ کند، آنگاه در طول زمان تنها برخی کلمات و واژه ها از ذهنتان خارج می شود اما کلیات مکالمه همچنان در توانایی شما باقی می ماند. مگر اینکه آموزش شما سطحی باشد.

شنوایی مهمترین و بهترین روش

* مهمترین و مفیدترین روش یادگیری مکالمه ، شنوایی است. هر چه از روش شنوایی بیشتر استفاده کنید سرعت یادگیریتان بیشتر می شود. حال چگونه باید نوار ها را گوش کنیم:

1- به هیچوجه قبل از آنکه برای چند بار نوار درس مورد نظر را گوش نکرده اید ، سراغ خواندن متن آن نروید. چون اگر ابتدا متن درس را بخوانید، ممکن است برخی کلمات را غلط تلفظ کنید و این اشتباه دائم با شما خواهد ماند. پس اول نوار را گوش کنید ، بعد متن را بخوانید.

2- هر درس را چند بار باید گوش کنیم؟ یک بار؟ 5 بار؟ 10 بار؟ نه خیر.... 100 بار!! بله تعجب نکنید ، اگر مایل هستید اعتماد به نفس لازم در مکالمه را بدست بیاورید ، هر درس را آنقدر گوش می دهید تا حفظ شوید! می توان گفت کلیدی ترین موضوع در مکالمه همین باشد. شما باید متن درس ها را حفظ کنید. بعد با خاموش کردن نوار سعی کنید مثل گوینده آن متن را تکرار کنید. بزرگترین لذت شما زمانی است که یک پاراگراف طولانی را از بر بگویید!!

3- چگونه نوار گوش کنیم؟ فقط با استفاده از هدفون. چرا؟ به دو دلیل : اول) توانمندیهای یادگیری انسان به نسبت 60 و 40 درصد بین بینایی و شنوایی تقسیم می شود. اگر بخواهیم توان بینایی ما به کمک شنوائیمان بیاید، باید چشمهایمان را ببندیم، ( تصور کنید در جایی نشسته و با کسی صحبت می کنید، همکارتان به شما نزدیک می شود و در گوش شما مطلبی را توضیح می دهد .. در آن لحظه که دارید به مطلب او گوش می کنید ، به کجا نگاه می کنید؟ با اینکه چشمانتان باز است، اما در واقع به هیچ جا نگاه نمی کنید چون تمام هوش و حواس شما به فهمیدن حرف های او معطوف است!) هدفون نیز نوعی پچ پچ در گوش شماست که باعث می شود توجه شما به طور کامل به گفتار نوار و گوینده جلب شود.

دوم) صدایی که از هدفون در می آید به دلیل نزدیکی به پرده گوش انسان ، برای مدتها در محدوده ورودی گوش باقی می ماند و در یک حرکت رفت و برگشت مرتب تکرار می شود و شما سود بیشتری از آن می برید!

اگر سی دی تصویری هم می بینید باید همانند سینما فضا را تاریک کنید تا هیچ چیز دیگری توجه شما را به هم نزند.

4- خوب قرار شد به نوار برای چندین بار گوش کنیم، بعد متن را حفظ کنیم. در مرحله بعد وقتی با خواندن متن به طور کامل با یحث آشنا شدیم ، باید صدای خود را ضبط کنیم. یک نوار خالی آماده کنید و هر متنی را که حفظ کردید ، بدون نگاه کردن به کتاب، در آن ضبط کنید. البته در ابتدا این کار سخت خواهد بود اما اگر بخشی را فراموش کردید ، به جای مراجعه به کتاب ، مجددا آن بخش را گوش کنید. بعد دوباره صدای خود را ضبط کنید. تازه وقتی به صدای خود گوش کردید خواهید فهمید چقدر در لهجه و تلفظ کلمات پیشرفت کرده اید! .. فراموش نکنید برای رسیدن به لهجه مناسب، شما باید همانند یک مقلد صدا یا یک بازیگر تئاتر، نحوه گویش گوینده را تقلید کنید. حتی اگر طرف یک پیرزن یا بچه باشد مثل او حرف بزنید . توجه داشته باشید، اگر سعی کنید دقیقا مثل نوار حرف بزنید، کلمات بیشتری به خاطرتان می آید ، چون شما دقیقا همانی را می گویید که شنیده اید!! ، اما اگر با لهجه خودتان حرف بزنید ، دیگر شنیده های شما دردی را دوا نمی کند ، چون ذهن شما، آنها را چیز دیگری فرض می کند.

بهترین تمرین گفتار، در مقابل آینه است . در این روش اعتماد به نفس خود را نیز تقویت می کنید.

نکته: کسانی که مرتب به شما توصیه می کنند ، زیاد نوار یا رادیو گوش دهید یا فیلم زبان اصلی ببینید، درست می گویند، اما اینکار به گفتار شما کمکی نمی کند بلکه تنها فایده اش ، آشنایی گوش شما با فرکانس هاس ویژه مکالمه زبان است . حتی اگر معنی کلمات را نفهمید، باز هم گوش کنید .. بعدا که با معانی آشنا شدید ، ذهن شما همانند پازل این کلمات را کنار هم قرار می دهد و برداشت لازم را از گفتار به عمل می آورد.

تمرین، گرامر ، دیکته ، حفظ لغت و جمله سازی

همه این موارد را فراموش کنید!

در مراحل اولیه یادگیری مکالمه ، اجبار نداشته باشید که تمرین حل کنید، دیکته بنویسید، گرامر کار کنید و غیره ...فقط گوش کنید ، حفظ کنید و صدای خود را ضبط کنید.. تا آنجا پیش روید که از لهجه و سرعت گفتار خود راضی شوید.

پرداختن به بحث گرامری ، شما را از هدفتان دور می کند ..شما در حین حفظ مطلب ، به طور ناخودآگاه گرامر را هم رعایت می کنید و این روش ماندگار تر است تا اینکه با هدف قبلی بخواهید نکته های گرامری را در جملات خود بکار ببرید.

به دنبال یادگیری یا حفظ لغات هم نباشید ... با دیکشنری خداحافظی کنید! .... شما فقط جملات یا عبارت ها را یاد می گیرید نه کلمات .. هزاران هزار کلمه هم که بلد باشید اگر نتوانید در جمله بکار ببرید ، به چه دردتان می خورد؟

ما نباید خودمان جمله بسازیم بلکه جملات آماده را حفظ می کنیم!

فراموش نکنید، شما فقط و فقط جملاتی را می توانید در گفتار خود بکار ببرید که قبلا عین آن را خوانده یا شنیده باشید! در غیر اینصورت مثل یک دانش آموز با ادب ، بگویید هنوز نخوندیم آقا! ...

اگر تلاش کنید که یک جمله جدید بسازید یعنی به طور کلی عکس روش مورد نظر ما عمل می کنید. آیا وقتی شما فارسی حرف می زنید جمله سازی می کنید؟ خیر .. چرا؟ برای اینکه جملاتی که می خواهید بگویید قبلا بارها خوانده اید یا بگوشتان آشناست.

خیالتان راحت باشد، آنقدر جمله های متعدد حفظ خواهید کرد که نیاز به جمله سازی پیدا نمی کنید.

مکالمه زبان را وارد زندگی خود کنید

اگر بخواهید این جملات را به انگلیسی خیلی سریع بگویید، می توانید؟ تلویزیون را خاموش کن، سفره رو بنداز، ببین کیه در می زنه؟ برو درستو بخون...

یکی از اشتباهات بزرگ شیوه تدریس زبان در مدارس ما، تفاوت آن با نحوه حرف زدن یک نوزاد است. وقتی فرزند شما متولد می شود اولین کلماتی که با آنها آشنا می شود ، بعد از بابا و ماما، افعال امر هستند ، مثل بیا، بشین، دست نزن، جیزه!، دهنتو باز کن، بگو ماما، بخند و ....

اما ما در مدارس با جملات کامل خبری شروع می کنیم! .. He is a teacher! ، I am a student! .....

این موضوع را می توان بزرگترین نقص نظام آموزش زبان انگلیسی در مدارس دانست. تحصیلکردگان دانشگاهی ما هنوز نمی توانند فرق بین get، take و put را بخوبی درک کنند، چرا ؟ چون تنها با کاربرد امری این افعال جایگاه واقعی آنها مشخص می شود.

در اینجا قصد نداریم شما را به یادگرفتن افعال و شیوه کاربرد آنها توصیه کنیم ..چون قبلا گفتیم در یادگیری مکالمه ، گرامر به طور مستقل وارد عمل نمی شود بلکه در قالب جملات آموخته می شود.

پیشنهادی که ما داریم اینست:

1- چند شب پشت سر هم در حالیکه اعضای خانواده شما متوجه نیستند، ضبط صوت خود را روشن کنید تا مکالمات عادی افراد داخل منزل( مثلا حین صرف شام) ضبط شود.

2- در مرحله بعد تمام جملات رد و بدل شده بین اعضای خانواده را از روی نوار در دفتر خود بنویسید.

3- چون چند شب پشت سر هم ضبط کرده اید ، خواهید دید که برخی جمله ها تکراری است، انها را حذف کنید

4- به کمک استاد خود یا یک کسی که زبان خوبی دارد ، این جملات را تر جمه کنید

5- جملات را حفظ کنید

همین ...الان شما قادر هستید با همین جملاتی که حفظ کردید در منزل انگلیسی حرف بزنید!!! چون گفتار های خانوادگی و روزمره ما بسیار محدود و اکثرا تکراری هستند .

توسعه توانمندی خود

1- به طور کلی شیوه ای که اینجانب توصیه می کنم بر مبنای ترجمه " فارسی به انگلیسی" است. شما باید جملات ساده فارسی را بتوانید به انگلیسی ترجمه و حفظ کنید . آنوقت است که می توانید اعتماد بنفس لازم را بیابید.

2- از این شاخه به آن شاخه نپرید، روش های گوناگون را امتحان نکنید، انواع نوارها و کتابها را نخرید.. تنها یک مجموعه کتاب و نوار را تهیه و با همان ها شروع کنید. ( من در مورد نوع دوره و کتاب پیشنهادی ندارم ..خود تان تحقیق نمایید ، کتاب مهم نیست روش مهم است ..ما درباره روش صحبت کردیم .. اما شخصا دوره هایی که کتاب یا نوار کمتری داشته باشند مثل streamline یا New interchange یا امثال ان به سیستم های جهشی معروفند و سریعتر نتیجه می دهند.

3- برخی یادداشت ها و تذکر های ی روزمره خود را انگلیسی بنویسید...تذکرات به خودتان...دوستان یا اعضای خانواده ..قوانین منزل یا محل کار ..جملات کوچکی هستند ولی همیشه یادتان می ماند.

4- فینگلیش ننویسید ..در چت و ایمیل انگلیسی بنویسید حتی اگر همه اش غلط باشد ..از هر ایمیل یک چیز کوچک یاد بگیرید کافیست.

5- ترجمه متون را از طریق یادگیری مکالمه انجام دهید ...مکالمه شما که پیشرفت کند خود بخود در ترجمه هم موفق می شوید.

نکته آخر: در جای جای محل کار و منزل خود جملات مهم را بنویسید و نصب کنید تا هر روز در مقابل چشمانتان باشد ..جمله ..نه لغت!!! موفق باشید

علی اکبر ابراهیمی نماینده انجمن دوستداران ایران در کانادا

غلامعلی عباسی بازدید : 204 پنجشنبه 04 مهر 1392 نظرات (1)

 

یکی از روش های مؤثر یادگیری مطالب ،استفاده از جعبه لایتنر است.
در اینجا نحوه کار با این جعبه را توضیح می‌‌دهیم و امیدواریم شما با استفاده از این ابزار ساده و سودمند،بر یادگیری خود بیفزائید و در زمان محدودتر با کیفیت بهتر مطالب بیشتری را به خاطر بسپارید.
این وسیله توسط محقق اتریشی ” سباستین لایتنر” طراحی شده و مطالب را از حافظه کوتاه مدت شما به حافظه بلند مدت منتقل می‌‌نماید. یادگیری به کمک این روش شما را از تکرار مطالب بی نیاز می‌‌سازد. همین امر یادگیری را شیرین و جذاب می‌‌کند.

اساس علمی:
این وسیله بر اساس تجارب روان شناسی و تربیتی زیر طراحی شده است:
۱. اگر انسان یک مطلب یا مفهوم را به خوبی فرا بگیرد بعد از یک روز تا یک هفته تقریباً ۴۵% آن را فراموش می‌‌کند و بعد از یک ماه ۸۰% آن فراموش می‌‌شود. به این ترتیب فقط ۲۰% مطلب وارد حافظه درازمدت می‌‌شود. جعبه لایتنر برنامه را به گونه ای تنظیم می‌‌کند تا با بیشترین تکرار در قسمت خطرناک منحنی فراموشی،مطالب به حافظه دراز مدت هدایت شود.
۲. قانون یادگیری اسکینر: بر اساس این قانون هرگاه بعد از هر عملی پاداش دریافت شود، انجام آن عمل تشدید خواهد شد. امتیاز بیشتر، پاداش موفقیت در بازی است. این امتیاز شما را علاقمند می‌‌کند تا کماکان، با شدت بیشتری به بازی ادامه دهید.
این خاصیت در جعبه یادگیری لایتنر استفاده شده است، یعنی فرد تنها زمانی به قسمت بعدی می‌‌رود که مطلب را آموخته باشد، این عمل درست مانند امتیاز دادن، فرد را به ادامه فرایند یادگیری تشویق می‌‌کند.

مزایای این وسیله:
۱. از تکرارهای غیر ضروری جلوگیری می‌‌کند: شما برای آنکه مطلبی را از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت منتقل کنید نیازمند تکرارهای مکرر هستید. وقتی صفحه ای را برای چندمین بار مطالعه می‌‌کنید، مجبورید مطالبی را نیز که قبلا آموخته اید مجددا مرور کنید. در صورتی که دیگر لزومی به تکرار نیست و تکرار بی جهت آن‌ها باعث اتلاف وقت و انرژی، بی حوصلگی و در نتیجه دل زدگی شما می‌‌شود. اما جعبه لایتنر فقط مطالب چموش و رام نشدنی را شکار کرده و ما را وادار به تکرار آن‌ها می‌‌کند.
۲. اگر شما روند یادگیری را برای مدتی رها سازید، هیچ اختلالی در کار یادگیری ایجاد نمی شود جز آنکه مجبور می‌‌شوید کارت‌ها را بار دیگر مرور کنید. البته توصیه ما این است که کار را به طور منظم ادامه دهید.
۳. با گرفتن امتیاز و مشاهده پیوسته موفقیت ، یادگیری برای شما از عملی خسته کننده به یک بازی لذت بخش و دلنشین تبدیل می‌‌شود.

چگونه از جعبه لایتنر استفاده کنیم:
جعبه لایتنر یک قوطی در باز است که از پنج قسمت تشکیل می‌‌شود.

۱ ۲ ۴ ۸ ۱۵

عرض قسمت های مختلف به ترتیب ۱۵,۸,۴,۲,۱ واحد است. این جعبه را می‌‌توانید خودتان با مقوا، جعبه یا قوطی های پودر لباسشویی ، کفش و… درست کنید، یا اینکه از بازار تهیه نمائید.
این روش را می‌‌توانید برای یادگیری لغات زبان انگلیسی،فارسی و یا هر فرمول یا مطالب درسی فراری که می‌‌خواهید به خاطر بسپارید به کار گیرید.
هر موضوع یادگرفتنی را روی یک برگ کاغذ(فیش) بنویسید. دقت کنید که روی هر فیش تنها یک موضوع یادگرفتنی نوشته شود. یعنی لغت را در یک روی کاغذ و جواب آن را در روی دیگر برگه می‌‌نویسید.

مراحل کار:
۱. روز اول: تعدادی از برگه‌ها را تکمیل می‌‌کنید و پس از اینکه هر دوروی برگه را یکی دوبار مرور کردید، برگه‌ها را در خانه اول جعبه قرار دهید. می‌‌توانید هر روز، ده پانزده یا تعداد بیشتری برگه آماده نمائید.شاید در بعضی روزها هم برگه ای تهیه نکنید.
۲. روز دوم: ابتدا برگه هایی را که دیروز تهیه کرده بودید از خانه اول بردارید.سؤالات را از روی برگه بخوانید و سعی کنید جواب‌ها را به خاطر بیاورید. آنهایی را که بلد نبودید، مجدداً در خانه اول قرار دهید و آنهایی را که بلد بودید، به خانه دوم منتقل کنید. پشت این برگه های خانه دوم یک کاغذ رنگی با ارتفاع بیشتر قرار دهید.
در پایان، برگه هایی را که در روز دوم برای اولین بار تهیه کرده اید در خانه اول قرار دهید.
۳. روز سوم: به برگه های خانه دوم دست نمی زنید زیرا خانه دوم هنوز تکمیل نشده است و ظرفیت دو گروه برگه را دارد. پس باز هم از برگه های خانه اول شروع می‌‌کنید و برگه هایی را که جواب سؤالاتشان را بلد هستید به خانه دوم منتقل می‌‌نمائید و در پشت کاغذ رنگی قرار می‌‌دهید تا این برگه‌ها با برگه های روز گذشته مخلوط نشود. برگه هایی که پاسخشان را بلد نیستید به همراه برگه های جدیدی که امروز تهیه کرده اید در خانه اول قرار دهید.
۴. روز چهارم:
الف. ابتدا از خانه دوم شروع کنید، زیرا خانه دوم ظرفیت دو گروه برگه را دارد و ظرفیت آن روز قبل تکمیل شده است. ولی فقط برگه های ردیف جلوتر را برمی دارید.(یعنی برگه هایی که جلو کاغذ رنگی قرار دارند) سؤالات روی این برگه‌ها را مطالعه می‌‌کنید و اگر جواب درست دادید برگه‌ها را در داخل خانه سوم و در ابتدای آن قرار می‌‌دهید و پشت این برگه‌ها یک کاغذ رنگی با ارتفاع بیشتر قرار می‌‌دهید تا فاصله گذاری مشخص شود. ضمناً برگه های باقی مانده در خانه دوم را جلوتر می‌‌برید و کاغذ رنگی را در پشت این برگه‌ها می‌‌گذارید.
ب. سپس به خانه اول برگردید و برگه های آن را بردارید و آنهایی را که بلد هستید در خانه دوم و پشت کاغذ رنگی قرار دهید.
ج. برگه هایی که پاسخ آنها را بلد نیستید و همچنین برگه های جدیدی را که تهیه کرده اید در خانه اول می‌‌گذارید.
۵ . خانه سوم برای چهار گروه برگه در نظر گرفته شده و باید چهار روز صبر کنید تا این قسمت تکمیل شود.البته هر روز پس از ورود برگه‌ها از خانه دوم به خانه سوم پشت این برگه‌ها یک کاغذ رنگی می‌‌گذارید تا قسمت سوم هم به تدریج و پس از چهار روز تکمیل شود.
۶. خانه چهارم جای هشت گروه برگه را دارد و هشت روز پس از ورود اولین برگه‌ها پر خواهد شد. خانه پنجم جای پانزده گروه برگه را دارد و شانزده روز پس از ورود اولین برگه ها، این قسمت تکمیل می‌‌شود. یعنی اگر شما در کارتان وقفه ای نیندازید سی روز طول خواهد کشید تا هر پنج قسمت جعبه لایتنر تکمیل شود. توجه دارید که بین هر دو گروه برگه یک کاغذ رنگی با ارتفاع بیشتر قرار می‌‌دهید تا برگه های مربوط به روزهای مختلف با یکدیگر مخلوط نشوند.از روز سی و یکم به تدریج برگه‌ها از داخل جعبه خارج می‌‌شوند و شما می‌‌توانید این برگه‌ها را بایگانی نمائید. زیرا پس از پنج بار تکرار موفقیت آمیز هر برگه در زمان های متفاوت، می‌‌توانید مطمئن باشید که آن موضوع را برای همیشه فرا گرفته اید و هیچگاه آن را فراموش نخواهید کرد.
به این ترتیب شما با روشی که شبیه بازی انفرادی است، در اوقات فراغت می‌‌توانید با کمترین میزان اتلاف وقت آنچه را که یادگیری اش برایتان مشکل تر است بیشتر تکرار کنید و زودتر و برای همیشه به خاطر بسپارید و آنچه را که زودتر یاد می‌‌گیرید فقط با پنج بار تکرار برای همیشه فرا بگیرید.
نکته مهم: در هر مرحله که به سؤال یک برگه نتوانستید جواب دهید باید آن را به اولین خانه برگردانید.

 

منبع: تبیان

غلامعلی عباسی بازدید : 202 پنجشنبه 04 مهر 1392 نظرات (0)

 

 

در بيشتر ديکشنريها براي نشان دادن استرس (stress) از علامت  '  استفاده مي‌کنند. گاهي هم از حروف بزرگ استفاده مي‌شود. به عنوان مثال به کلمه‌هاي زير دقت کنيد:

magazine /,'/

letter /'/

در کلمه اول استرس روي سيلاب (يا بخش) سوم (-zine) و در کلمه دوم روي سيلاب اول (-let) قرار دارد.

هر کلمه انگليسي که داراي دو يا چند سيلاب باشد، حتماً داراي يک سيلاب استرس دار نيز مي‌باشد:

'yellow (= YEL + low)

sham'poo (= sham + POO)

com'puter (= com + PU + ter)

 

تغيير استرس کلمات

بسياري از کلمات در زبان انگليسي به دو صورت اسم و فعل (هر دو) به کار مي‌روند. تلفظ بسياري از اين نوع کلمات، چه به صورت اسم به کار روند و چه به صورت فعل هميشه يکسان است. مثلاً در کلمه sur'prise که هم به معني «غافلگيري» و هم به معني «غافلگير کردن» مي‌باشد، استرس همواره روي سيلاب دوم (-prise) قرار دارد.

اما بعضي از اين کلمات دو حالتي، اسم و فعل هر کدام - از لحاظ محل قرار گيري استرس - تلفظي متفاوت دارند. مهمترين اين کلمات در جدول زير آورده شده‌اند:

 

اسم

فعل

معني

'conduct

con'duct

رهبري - رهبري کردن

'conflict

con'flict

زد و خورد- زد و خورد کردن

'decrease

de'crease

کاهش - کاهش يافتن

'contest

con'test

رقابت - رقابت کردن

'contrast

con'trast

فرق - فرق داشتن

'escort

e'scort

نگهبان - نگهباني کردن

'export

ex'port

صدور - صادر کردن

'import

im'port

ورود - وارد کردن

'increase

in'crease

افزايش - افزايش يافتن

'insult

in'sult

توهين - توهين کردن

'permit

per'mit

اجازه - اجازه دادن

'present

pre'sent

هديه - هديه دادن

'progress

pro'gress

پيشرفت - پيشرفت کردن

'protest

pro'test

اعتراض - اعتراض کردن

'rebel

re'bel

شورش - شورش کردن

'record

re'cord

ثبت - ثبت کردن

'suspect

sus'pect

مظنون - مظنون بودن

'transfer

trans'fer

انتقال - انتقال دادن

'transport

trans'port

حمل و نقل - حمل کردن

'upset

up'set

واژگوني - واژگون کردن

 

صوات

غلامعلی عباسی بازدید : 182 پنجشنبه 04 مهر 1392 نظرات (0)

 

 

اول از همه خوبه بدونید که بین تمامی زبانهای دنیا ، آسانترین زبان برای یادگیری انگلیسی است، پس امیدوار باشید!! چون طبق آمار تقریبا ۴۴۳میلیون نفر در دنیا انگلیسی صحبت می کنند. این تعداد برای دیگر زبانهای اروپایی بسیار کمتر است. مثلا فرانسه۱۲۱میلیون نفر و آلمانی۱۱۸میلیون نفر. آمار کاملتر را اینجا ببینید.

این مطلب باعث می شه که به همین نسبت منابع وروش یادگیری هم متنوع تر و تاثیرگذارتر باشند چون بیشتر استفاده شده اند و در نتیجه بیشتر تست و بررسی شدند.
در اینجا
۷نکته ساده را برای شروعیادگیری توضیح می دهم تا با استفاده از آنها بتوانید در کوتاهترین زمان انگلیسی یاد بگیرید:

۱-   مهمترین قدم داشتن انگیزه کافی و شور و اشتیاق یادگیری است. اگر این را ندارید بقیه مطلب را نخونید. یا سعی کنید در خودتان انگیزه ایجاد کنید.
ساده است؛ در دنیای امروز برای برقراری ارتباط با افراد مختلف، رشد و پیشرفت در شغل و تحصیلات، دانستن اخبار روز، مجبورید انگلیسی بدانید، اما از دید اجبار به آن نگاه نکنید، به جای آن سعی کنید موقعیت و شرایطی را که بعد از یادگیری به دست خواهید آورد در ذهن خود به طورکامل مجسم کنید؛ تمام لذت و هیجان، در آمد بیشتر، تجربه های جدید، آدمها و مکانهای جدید، هر چیزی که برای شما جالب است؛ به همه اینها فکر کنید و سعی کنید از این رویا لذت ببرید. می بینید که اشتیاق و انگیزه شما برای یادگیری بیشتر می شود.

۲-   تمرین و تکرار. حتما باید برای تکرار آنچه که می خوانید وقت بذارید حتی شده۱۰دقیقه ولی هر روز! بی استعداد ترین آدمها هم باتکرار و تمرین می توانند به خوبی زبان یاد بگیرند. هرچه این وقتی که صرف می کنید بیشتر باشه زودتر پیشرفت می کنید. باز هم تاکید می کنم هر روز، حتی کم.

۳-   متدی که مناسب شماست را بیابید. هرکس مدل خودش فکر می کند، زندگی می کند، کار می کند و درس می خواند. آموزش زبان هم روشهای مختلفی دارد. فبل از شروع تحقیق کنید و با توجه به عادات و علایق خود، متدی بیابید که مناسب شما باشد. ممکن است این تحقیق کمی وقت شما را بگیرد ولی درعوض سرعت پیشرفت شما چند برابر خواهد شد.

۴-   شاید بدونید که بهترین سن شروع یادگیری زبان۴تا۵سالگی است. پس زمانی که می خواهید زبان بخوانید یک بچه۴ساله باشید نه یک مهندس۲۰و چندساله با کلی معلومات و پرستیژ اجتماعی!! یعنی از ندانستن و پرسیدن ترس نداشته باشید مثل بچه هایی که تازه چرا گفتن را یاد گرفتند. هر چیز جدیدی براتون جالب باشه ودرس را با تفریح بیاموزید.

۵-   اشتباه کنید! نترسید. زمانی که مرتکب اشتباه می شوید و متوجه اشتباه خودتان می شوید، هیچ وقت تا آخر عمر آن نکته را فراموش نخواهید کرد. پس، از این که ممکن است مرتکب اشتباهی شوید؛ کلمه ای را اشتباه بگویید یا بنویسید؛ یا آدمها شما را مسخره کنند، نترسید. بزرگترین یادگیری و رشد انسانها در اشتباهات آنهاست. این قانون هستی است.

۶-   زمانبندی داشته باشید. برای خودتان تاریخ تعیین کنید و متعهد باشید(به خودتان) که تا آن تاریخ حجمی از درس را که از قبل تعیین کرده اید تمام کنید و مدام خود را چک کنید. این کار برای شما تعهد و احساس مسئولیت ایجاد کرده و جدیت کار را زیاد می کند.

۷-   این را بدانید کهیادگیری یک زبان خارجی کار یک عمر است نه یک دوره. حتی کسانی که سالها زبان خوانده اند یا در کشورهای خارجی زندگی کرده اند، گاهی با کلماتی برخورد می کنند که معنی آن را نمی دانند. حتی در زبان مادری ما هم کلماتی هستند که معنی آنها را نمی دانیم. پس کمال گرا نباشید و با دیدن انبوهی از چیزهایی که نمی دانید، نا امید نشوید. هر چقدر هم که بدانید باز چیز جدیدی وجود دارد که شما نمی دانید.

دراین مقاله نیز می توانید با ابزارها و روش های موثر یادگیری زبان های خارجی (زبان انگلیسی) آشنا شوید.

نویسنده: غزاله فیروز

 

غلامعلی عباسی بازدید : 201 پنجشنبه 04 مهر 1392 نظرات (0)

 

 

همانطور که می دانید یکی از مهم ترین جوانب یادگیری یک زبان خارجی (زبان انگلیسی)، افزایش دایره لغات آن زبان می باشد. شما که در صدد یادگیری زبان انگلیسی هستید بدون دانستن لغات ضروری، اختصاصی و عمومی نه قادر به درک متون انگلیسی و مطالعه آنها، و نه مکالمه و شنیدن و فهمیدن زبان خواهید بود. در این مقاله سعی می شود راهکاری مناسب جهت یادگیری و بخاطرسپاری انبوهی از لغات زبان انگلیسی، عربی (یا هر زبان خارجی دیگر) به شما آموزش داده شود تا در کمترین زمان بیشترین لغات را تا ابد بخاطر بسپارید. این روش ها بسیار عملی بوده و بر روی بسیاری افراد نتایج خیره کننده ای داشته است.

این مقاله شامل۲بخش یادگیری و بیادسپاری لغات می باشد. بسیاری از ما روزانه لغات زیادی را دیده و حتی می توانیم براحتی برای چند دقیقه بخاطر بسپاریم، آیا تا بحال فکر کرده اید اگر کلیه لغاتی که با آنها مواجه می شوید و بطور کوتاه مدت یاد می گیرید، وارد حافظه بلند مدت شما شده بود، تابحال چند لغت بخاطر داشتید؟

یادگیری اولیه لغات:

اولین قدم برای افزایش دایره لغات مشاهده آنها و یادگیری اولیه آن است. به مطالعه متون مختلف عمومی و تخصصی بپردازید. داستان، خبر، مقاله و .. . این روزها با گسترش اینترنت این منابع در دسترس همگی هست و بهترین مطالب و منابع برای یادگیری و تقویت زبان اینترنت می باشد. لغات آشنا به همراه معنی آنها یادداشت کنید. در ابتدای کار از لغات مهم و ضروی شروع کنید و هر روز لیستی از لغات جدید داشته باشید. لیست مناسبی از لغات مربوط به کتاب ۵۰۰لغت کاملا ضروری (۵۰۴ Essential Words) می باشد که می توانید فلش کارت آن رااز این قسمت دانلود کنید.

حال به مهم ترین بخش کار یعنی یادگیری این لغات می پردازیم:

ابتدا هر لغت را یک بار به همراه معنی بخوانید و شکل آنها را دیده و بخاطر بسپارید. لغت را در ذهن خود تصویر سازی کنید، به عنوان مثال برای حفظ کردن کلمه Book (کتاب) تصویر یک کتاب را به همراه شکل کلمه Book در ذهن خود مجسم کنید. این کار هم از لحاظ لغت-معنی و هم املای کلمه بسیار مفید خواهد بود. به همین ترتیب تمامی لغات را بطور سطحی بخاطر بسپارید و آنها را واردحافظه کوتاه مدت خود بکنید. از فراموش کردن آنها نگران نباشید، در این مرحله هدف فقط بخاطر سپاری اولیه لغات است، در مرحله بعد خواهید آموخت چگونه یک لغت را تا ابد بیاد داشته باشید.

بخاطرسپاری ابدی لغات:

همه ما در دوران تحصیل خود لغات بسیاری را می آموزیم، ولی پس از مدتی دوری از آنها همگی فراموشی شده و بکل از دایره لغات ما پاک می شوند. چاره چیست؟

سباستین لایتنر روشی را به نام روش لایتنر ابداع کرده است که به یادگیری بدون فراموشی معروف است. در این روش مطالب سخت که زیاد از ذهن شما می روند، بیشتر برای شما مرور می شوند، و مطالب آسان وقت شما را بیهوده تلف نمی کنند. مرور اصولی با روش لایتنر تنها در عرض کمتر از چند ماه و با روزی کمتر از نیم ساعت زمان مفید، دایره لغات شما را به هزاران لغت افزایش خواهد داد، البته دیگر خیالتان از فراموش نشدن لغات نیز راحت خواهد بود.

برای استفاده از روش لایتنر و تمرین و تکرار و مرور اصولی لغات زبان انگلیسی، پیشنهاد ما به شمانرم افزار لایتنر ماندگار است.

درواقع نرم افزار لایتنر ماندگار عمل مشابهجعبه لایتنر را انجام می دهد. در این نرم افزار لغات آماده شده پس از یادگیری اولیه را وارد نرم افزار می کنید، تمام سوالات ابتدا به خانه اول (از ۱۵خانه) می روند. همچنین می توانید از فلش کارت های آماده و بسیار مفید بخش دانلود رایگان فلش کارت وبسایت استفاده کنید. کافیست شما هر روز (و یا هر وقت علاقه داشتید) وارد نرم افزار شده و لغات فعال که مشخص شده (تشخیص فعال بودن لغات، جابجائی لغات به خانه های مناسب، و .. همگی بطور اتوماتیک بر عهده نرم افزار می باشد) پاسخ دهید و تنها پس از مدتی کوتاه تاثیر معجزه آسای آن را در یادگیری خود و مهم تر از یادگیری، ماندگاری آن مشاهده کنید و دایره لغات خود را با لذت یادگیری به طرز خیره کننده ای افزایش دهید.

روش این نرم افزار بر پایه تمرین و مرور اصولی در بازه های زمانی مشخص می باشد که خودبخود مطالب سخت تر، بیشتر برای شما مرور می شود تا هنگامی که بطور کامل ملکه ذهن شما شده و به حافظه بلندمدتتان منتقل گردد و در این روش مطالب آسان، بیهوده وقت شما را برای تکرار نمی گیرند.

علاوه بر این می توانید با ثبت نام دروبسایت Hi2En.com از سیستم آنلاین لایتنر برای یادگیری لغات (Online Leitner Box) و بسیاری امکانات دیگر بهره مند شوید.

توصیه های دیگر:

* تا می توانید مطالب انگلیسی بخوانید، اخبار، مقالات و ..، بهترین منبع برای اینکاراینترنتمی باشد. بهترین روش برای مرور لغات، خواندن می باشد.

غلامعلی عباسی بازدید : 220 پنجشنبه 04 مهر 1392 نظرات (0)

 

 
یادگیری (learning discomfort ) یک فرایند است. در هر فرایند عوامل و متغیرهایی در حال تعاملند. نوع و شدت تعامل ، تغییرات گوناگونی را به دنبال می‌آورد. بررسی همه عوامل موثر در فرایند تدریس ، امکان پذیر نیست. چند تا از مهمترین این عوامل که تاثیر آشکاری در روند یادگیری دارند عبارتند از: آمادگی ، انگیزه و هدف ، تجارب گذشته ، موقعیت و محیط یادگیری ، روش تدریس رابطه جز و کل ، تمرین و تکرار:


آمادگی
شاگرد باید از لحاظ جسمی ، عاطفی ، عقلی و … رشد کافی کرده باشد تا بتواند بخوبی یاد بگیرد ویادگیری زمانی برایش مفید خواهد بود که از هر نظر آمادگی لازم داشته باشد. او حتی اگر بعضی از جنبه‌های آمادگی را کسب نکرده باشد، یادگیری برایش خستگی آور و کسل کننده خواهد شد و چندان پیشرفتی نخواهد کرد. مثلا در یادگیری نوشتن ، اعصاب و عضلات دست و انگشتان باید به قدر کافی رشد کرده و آمادگی داشته باشند. اگر کودکی را که از لحاظ جسمی و روانی آمادگی یاد گرفتن و نوشتن را ندارد، تعلیم بدهیم، جریان یادگیری او در این زمینه حتی در سال‌های بعدی به کندی پیش خواهد رفت، در صورتی که اگر همین کودک در سنی که آمادگی کافی دارد، تحت تعلیم قرار گیرد، نوشتن را زودتر فرا خواهد گرفت و در این زمینه سریعتر پیشرفت خواهد کرد.

آمادگی در زمینه‌های مختلف متفاوت است. ممکن است فرد از لحاظ عقلی آماده باشد ولی از نظر عاطفی نسبت به امر مورد نظر فاقد احساس مطبوع باشد. مثلا ترس از معلم احساس عدم امنیت ، دلهره ، اضطراب و پریشانی فکر ممکن استیادگیری را در زمینه مورد نظر مختل کند. رشد وآمادگی ذهنی افراد نیز در فهم و یادگیری علوم مختلف متفاوت است. مثلا ممکن است شاگردی در مرحله‌ای از رشد خود آماده درک علوم تجربی باشد، ولی برای درک علوم اجتماعی هنوز آمادگی لازم را بدسن نیاورده باشد. بنابراین ، معلم باید آمادگی هر یک از شاگردان خود را تدریس مواد درسی در نظر داشته باشد و فعالیت‌های آموزشی خود را متناسب با سطح آمادگی آنان عرضه کند.

هر چه فرد آمادگی بیشتری برای رفتار معینی داشته باشد، برای انجام دادن رفتار ، به محرک کمتری نیاز دارد. مثلا خنداندن یک انسان خوشحال بسیار ساده‌تر از خندان یک شخص غمگین است. هر چه فرد آمادگی کمتری داشته باشد‌، تحرک بیشتری برای ایجاد آن رفتار لازم است. تدریس و فعالیت معلم زمانی بیشترین تاثیر را دریادگیری خواهد داشت که شاگرد به آمادگی لازم رسیده باشد و در غیر این صورت شاگرد همچون چراغی که فتیله آن پایین کشیده شده باشد، هرگز برافروخته نمی‌شود و چیزی نخواهد آموخت.

انگیزه و هدف
یادگیری معلول انگیزه‌های متفاوتی است. یکی از این انگیزه‌ها که نقش مهمی در جریان ییادگیری میل و رغبت شاگرد به آموختن است. رغبت هر کس است که نیروی فعالیت را افزایش می‌دهد. برای اینکه شاگردان در ضمن یادگیری فعال باید به موضوعی که می‌خواهند قرا بگیرند علاقمند باشند. برای ایجاد رغبت ، لازم نیست موضوعات درسی را به طور تصنعی جالب توجه نشان داد، همینکه مطالب و مفاهیم درسی بر اساس نیاز شاگردان تنظیم شده باشد و مسائل اساسی و واقعی آنان را مطرح سازد و به آنان در برخورد با محیط کمک کند، رغبت آنان برانگیخته خواهد شد.

یکی دیگر از عوامل ایجاد انگیزه ، هدف است. هدف به فعالیت انسان و جهت و نیرو می‌دهد. اگر انسانی در طول زندگی خود هدف قابل وصولی نداشته باشد، پویایی و حرکت خود را از دست خواهد داد. هدف ارزشمند، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار می‌کند. در مدارس ، هدف‌های تربیتی باید انعکاس از احتیاجات و تمایلات شاگردان باشد و بطور واضح بیان شود.

معلم و دانش آموز باید بدانند غرض از فعالیت‌های آموزشی در یک مقطع زمانی خاص چیست. مشخص بودن هدف‌ها در مدرسه ، سبب هماهنگی پیش فعالیت‌های معلم و شاگرد می‌شود و آنان را به اجرای فعالیت‌های متنوع بر می‌انگیزد و جهت و میزان پیشرفت آنان را نشان می‌دهد، محیط مدرسه و کلاس را آموزنده و نشاط آور می‌سازد و سطح یادگیری شاگردان را گسترش داده و یادگیری را عمیق‌تر و موثرتر می‌کند.

تجارب گذشته
آموخته‌ها و تجارب گذشته شاگرد ساخت‌شناختی وی را تشکیل می‌دهد. آمادگی شاگرد در حد وسیعی تحت تاثیر تجارب گذشته اوست. فرد زمانی می‌تواند مفاهیم و مسائل جدیدی را درک کند که مفهوم و مساله جدیدی با ساخت‌شناختی او مرتبط باشد. در واقع ، فرآیند یادگیری همچون روند رشد است. همچنان که رشد جریانی دائمی است، یعنی گذشته ، حال و آینده آنان با هم ارتباط دارد، یادگیری نیز جریانی است که تجارب گذشته پایه و اساس وضع فعلی آن را تشکیل می‌دهد و آنچه فرد در آینده خواهد آموخت باید متناسب با تجارب او در زمان حاضر باشد.

فرد وقتی مفهومی را واقعا می‌‌آموزد که پایه و ریشه در تجارب گذشته‌اش داشته باشد. اگر این ارتباط برقرار نشود،یادگیری به معنی خاص خود صورت نخواهد گرفت. بنابراین معلم همواره باید فعالیت‌های آموزشی را بر اساس تجارب گذشته شاگردان و متناسب با ساخت‌شناختی آنان طراحی و اجرا کند. توجه به این امر شرط اساسی موفقیت در کارها تربیتی است. معلم آگاه در فعالیت‌های آموزشی و پرورشی ابتدا زمینه‌ها و تجارب گذشته شاگرد را بررسی می‌کند، توان او را برای درک و هم مسئله جدیدی می‌سنجد و مفاهیم جدید را با توجه به سطح دانش او ارائه می‌دهد. مثلا اگر معلم ریاضی در تدریس مفهوم تازه ، زمینه‌های قبلی شاگردان را به دست فراموشی بسپارد و آموزش خود را بدون توجه به مطالب و دانش قبلی آنان در این زمینه آغاز کند، هرگز موفق نخواهد بود.

البته ممکن است در اینجا سوال مطرح شود که با توجه به اینکه تجارب گذشته شاگردان یک کلاس ، دلیل تفاوت در شکوفایی استعداد ، محیط خانواده و سطح تربیت والدین یکسان نیست. چگونه ممکن است معلم روش تدریس خود را متناسب با تجارب همه شاگردان انتخاب کند. اگر چه چنین امری کار آسانی نیست، اختلاف سطح دانش‌آموزان را می‌توان از طریق آموزش ترمیمی یا فعالیت‌های متنوع دیگر که به حل این مسئله کمک می‌کند‌، از میان برد.

موقعیت و محیط یادگیری
موقعیت ومحیط یادگیری از عوامل بسیار موثر دریادگیری است. محیط مانند نور ، هوا ، تجهیزات و امکانات آموزشی. طبیعی است هر چه امکانات آموزشی ، کتابخانه و منابع مختلف علمی مناسب‌تر و بیشتر باشد، یادگیری شاگردان در مقایسه با یادگیری شاگردان مدرسه‌ای که دارای فضای مناسب نیست و در آن جز کتاب درسی منابع دیگری یافت نمی شود بسیار متفاوت خواهد بود.

محیط ممکن است عاطفی باشد. رابطه معلم و شاگرد ، رابطه شاگردان با هم ، رابطه والدین با هم و نگرش والدین و مربیان در زمینه تربیت کودکان ، همگی می‌تواند در میزان یادگیری شاگردان موثر باشد. موقعیت آموزش منظم همراه با محبت و احترام متقابل ، نسبت به محیط‌های خشک و تهی از عواطف ، تاثیر بیشتری در یادگیری احترام متقابل ، نسبت به محیط‌های خشک و تهی از عواطف ، تاثیر بیشتری در یادگیری خواهد داشت. عاطفه به عنوان یک عامل بسیار موثر می‌تواند در جریان یادگیری عمل کند.

عواملی نظیر عدم امنیت ، ترس ، اضطراب ، نومیدی ، شک و تردید می‌توانند در فعالیت‌های آموزشی از همه امکانات یاد شده برخوردار باشد، شاگرد را به کنجکاوی و تلاش برای یادگیری و حل مسائل ذهنی خود واردار می‌سازد. البته محیط و موقعیت تلاش برای یادگیری و حل مسائل ذهنی خود وادار می‌سازد. البته محیط و موقعیت یادگیری باید متناسب با آمادگی ، استعداد ، نیاز و گرایش شاگردان باشد.

اگر مجموعه عوامل موجود در محیط برای شاگرد برانگیزنده و قابل درک نباشد، مساله‌ای در ذهن او ایجاد نخواهد شد یا در صورت وجود مساله ، شاگرد توانایی حل آن را نخواهد داشت. به هر حال ، امکانات محیط آموزشی ، اعم از نیروی انسانی و تجهیزات ، وضع اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی خانواده نگرش والدین و مربیان نسبت به تحصیل و آموزشگاه و هزاران عامل محیطی دیگر می‌تواند در کیفیت و کمیت یادگیری شاگردان موثر باشد.

روش تدریس معلم
در کنار شرایط و امکانات آموزشی نیرویی انسانی و بویژه معلم ، از مهمترین عوامل تشکیل دهنده محیط‌های آموزشی است. تاثیر موقعیت و امکانات مناسب بر هیچ فردی پوشیده نیست. اما امکانات و تجهیزات بدون وجود معلم کارایی لازم را نخواهد داشت. معلم با شناخت امکانات به تجهیز مناسب محیط آموزشی می‌پردازد. محیط و امکانات آموزشی را سازماندهی می‌کند‌، موقعیت آموزشی مناسب را بوجود می‌آورد و با شناخت استعداد ، علایق و توانایی شاگردان ، آنان را در طریق صحیح یادگیری هدایت می‌کند.

البته چنین نقشی به دانش و اعتقادات معلم بستگی دارد. اگر چه کنجکاوی و ارضای آن را بدیهی ترین احتیاجات شاگردان است. اگر معلم با نظریه ها و اصول یادگیری آشنا نباشد و تدریس را فقط انتقال واقعیت‌های علمی بداند و تجارب یادگیری را منحصر به نشستن در کلاس ، گوش دادن و حفظ کردن مطالب شنیده شده یا نوشته شده در کتاب تصور کند، مسلم است که در تقویت کنجکاوی و پرورش استعداد و تفکر علمی شاگردان چندان موفقیتی به دست نخواهد آورد. زیرا شاگرد که همواره علاقمند به فکر کردن است. در بررسی عوامل مختلف باید فرصت حرکت و جنبش داشته باشد تا بتواند به هدف‌های آموزشی برسد. یادگیری بدون تلاش و فعالیت و تعامل با محیط صورت نخواهد گرفت.

کسی که می‌خواهد یاد بگیرد باید فعالیتی متناسب با علایق و توان خود داشته باشد. و اگر در روش تدریس معلم این نکات در نظر گرفته نشود، مدرسه و کلاس برای شاگرد جالب توجه و جذاب نخواهد بود، اما اگر معلم خود را راهنما و ایجادکننده شرایط مطلوب یادگیری بداند و بجای انتقال اطلاعات ، روش کسب تجربه را به شاگردان بیاموزد، آنان در برخورد با مسائل فعال‌تر خواهند شد، از منابع مختلف استفاده خواهند کرد، اطلاعات لازم را به دست خواهند آورند، به سازماندهی آن خواهد پرداخت و آن را تحلیل خواهند کرد تا به حل مسائل نایل شوند.

با چنین روشی ، شاگرد نه فقط حقایق علمی را فرا می‌گیرد. بلکه با روش‌های علمی کسب معرفت نیز آشنا خواهد شد، طرز کار را با منابع مختلف و نحوه استفاده از مطالب درسی برای حل مساله را خواهد آموخت و در فرِآیند یادگیری ، ابتکار و خلاقیت خود را به کار خواهد انداخت.

توجه به کل به جای جز
طرفداران مکتب گشتالت معتقدند کل ، اجزا را در یک طرح و زمینه قرار می‌دهد و ارتباط آنها را روشن می‌سازد. به نظر ایشان ، اجزا به تنهایی بی‌معنی و نامفهوم هستند ولی وقتی در یک طرح زمینه قرار بگیرند، معنی و مفهوم آنها روشن می‌شود. طرح یا کل قابل انتقال و تعمیم است، اما اجزا و کیفیت خالص آنها این خصوصیت را ندارد طرح یا کل ، عناصر را مشخص می‌سازد و آنها را در یک زمینه خالص به هم ارتباط می‌دهد.

مطالعه فرایند یادگیری نشان خواهد داد که حرکت از کل به جز روند یادگیری را بهتر و فهم مطالب را آسان‌تر می‌کند. اجزا به تنهایی بی‌معنی و نامربوط هستند و در طرح و کل ، معنی پیدا می‌کنند. البته کل معادل مجموع اجزا نیست و بررسی تک تک اجزا و روی هم قرار دادن آنها سبب تصور کل نمی‌شود. کل عبارت است از نحوه ارتباط و پیوند اجزا با هم و تا این ارتباط مشخص نشود، اجزا قابل فهم نیستند.

در جریان تدریس ، معلم باید در حد امکان ، ابتدا مطالب درسی را به صورت کل مطرح کند و ارتباط اجزا با کل را مشخص سازد و پس از آن به بررسی و تحلیل اجزا بپردازد. مطالعه جزئیات بدون در نظر گرفتن رابطه آنها با هم و همچنین رابطه آنها با کل ، موجب پریشانی فکر خواهد شد، در حالی که مطالعه از کل به جز با مشخص کردن روابط جز با کل ، قدرت تحلیلی در فراگیران می‌دهد و در نتیجه یادگیری معنی‌دار می‌شود. به عبارت دیگر ، حفظ و فکر و تکرار ، جای خود را به فهم و اندیشه می‌دهد.

تمرین و تکرار
برای بسیاری از دست‌اندرکاران آموزش و پرورش، هنوز این سوال‌ها مطرح است : تمرین و تکرار چه نقشی در فرآیند یادگیری دارد؟ آیا پیشرفت یادگیری مستقیما تابع تکرار است؟ اگر چنین نیست، شرایطتمرین و تکرار چیست؟ مساعدترین موقعیت برای تمرین کدام است؟ تکالیف تکراری مدارس می‌تواند برای شاگردان مفید باشد یا نه؟

در پاسخ به سوالات مطرح شده باید گفت: تاثیرتمرین و تکرار در کل فرآیند یادگیری و حیطه‌های مختلف آن بویژه در حیطه روانی – حرکتی ، انکار ناپذیر است. همه این ضرب‌المثل قدیمی در کار نیکو کردن از پر کردن است،را شنیده‌اند و واقفند که بازی روی یخ یا رانندگی فقط در نتیجه تمرین و تکرار یاد گرفته می‌شود. و اگر تکرار نشوند، دیر یا زود به دست فراموشی سپرده خواهند شد.

ولی این نکته نیز غیر قابل انکار است کهکیفیت اجرای تمرین ، مقدار و زمان آن نقش بسیار مهمی در تثبیت یا عدم تثبیت رفتار دارد. چنانکه آزمایش‌های متعدد نشان داده است، اجرای تمرین در زمان غیر متمرکز ، اثر یادگیری بیشتری نسبت به اجرای تمرین در زمان متمرکز دارد. مثلا شاگرد موضوع مورد یادگیری را در دو تمرین بیست دقیقه‌ای ، زودتر از یک تمرین چهل دقیقه‌ای یاد می‌گیرد. از همین رو ، تمرین و تکرار موثر باید شرایط و ویژگی خاصی داشته باشد، از جمله اینکه باید منظم و مرتب و طول دوره‌های آن مناسب باشد و در شرایط واقعی و طبیعی انجام پذیرد.

اگر شاگرد در اوضاع و احوال ساختگی و غیر طبیعی تمرین کند، مطلع شود. زیرا اطلاع از پیشرفت ، او را به کوشش وا می‌دارد. تمرین نباید بیش از حد طولانی و خستگی‌آور باشد. هر گاه عملی به طور سریع و متوالی تکرار شود ، اغلب موجب کاهش کارایی تمرین می‌شود. به این معنی که شخص در انجام دادن آن عمل به تدریج کندتر و ضعیفتر می‌شود، تا اینکه سرانجام از انجام دادن آن سرباز می‌زند. در واقع خستگی یادگیری را کاهش می‌دهد.

منبع: رشد

 

 

غلامعلی عباسی بازدید : 181 پنجشنبه 04 مهر 1392 نظرات (0)

 

با شناسایی سبک یادگیری خود و بکارگیری تکنیکهای یادگیری ویژه مربوط به آن یادگیری خود را بهبود بخشید:

۱- سبک یادگیری دیداری

۶۵درصد جمعیت را شامل می گـردد. خــصوصیات این نوع افراد به قرار زیر است:

* بـا مشـاهـده و تـرکیـب تـصـاویـر بـا اطلاعات، اطلاعات را بخاطر می سپارند.
* بـرای بـرقـراری ارتـبـاط با دیگران و همچنین سازماندهی اطلاعات از تصاویر، نقشه ها و نمودارها استفاده میکنند.
* مـعـمـولا بـرای بـه خـاطـر آوردن مطـلبی چشمان خود را برای تجسم آن در ذهن خود میبندند.
* معمولا افرادی مرتب و منظمی میباشند.
* اینگونه افراد در تجسم اشیاء، طرحها و نتایج در ذهن خود توانا میباشند.
* معمولا در کلاس درس نیمکتهای ردیف جلو را اشغال میکنند.
تمایل به برداشتن یادداشت های مفصل و با جزئیات فراوان دارند.
* جذب کتابهای مصور میگردند.
* در بخاطر آوردن لطیفه ها مشکل دارند.
برای برجسته ساختن نکات کلیدی از ماژیکهای با رنگ روشن استفاده میکنند.

تکنیکهای یادگیری:
۱- در روند آموزش از رنگها، تصاویر، اشکال، نمادها، اسلایدها و جداول استفاده کنید.
۲- برای یادگیری بهتر به حرکات و چهره آموزگار نگاه کنید.
۳-یک محیط آرام و بدون سرو صدا را برای مطالعه برگزینید.

۲- سبک یادگیری شنیداری

۳۰درصد جمعیت را شامل می گـردد. خصوصیات این گونه افراد به قرار زیر است:

* تمایل دارند بیشتر با اصوات و موسیقی سرو کار داشته باشند.
* قادرند ریتم و تن صدا را تشخیص دهند.
* از طریق گوش دادن یاد میگیرند.
* برای به خاطر سپردن اطلاعات آنها را با یک صدای خاص ترکیب میکنند.
* در محیطهای شلوغ و پر سرو صدا تمرکز خود را از دست میدهند.
* به یادداشت برداشتن تمایلی ندارند.
* تمایل دارند مطالب را با صدای بلند بخوانند.
* برای بخاطر سپردن مطالب دروس خود را با صدای بلند  مکررا روخوانی میکنند.

تکنیکهای یادگیری:
۱- در مباحث گروهی کلاس خود مشارکت کنید.
۲- از اصوات و موسیقی در یادگیری خود بهره گیرید.
۳-عوض نت برداری از ضبط صوت برای ثبت مطالب کمک بگیرید.

۳- سبک یادگیری جنبشی-بساوایی

۵درصد جمعیت را شامل میـگـردد. خصوصیات این گروه به قرار زیر است:

* بـرای یادگیری و بخاطر سپردن اطلاعات از جسم و حس لامسه خود بهره میگیرند.
* به فعالیتهای بدنی و ورزش علاقه مندند.
* در هـنگام بر قراری ارتباط و گفتگو مکررا دستهای خود را تکان داده و از ژستهای جسمانی استفاده میکنند.
* از آنکه در کلاس درس بی حرکت بنشینند و به درس گوش دهند بیزارند.
* برای یادگیری و بخاطر سپردن اطلاعات به تحرک و تمرینات عملی نیازمندند.
* هنگام مرور مطالب درسی خود  مرتبا راه میروند و نکات کلیدی را با صدای بلند تکرار میکنند.

تکنیکهای یادگیری
۱- در حین یادگیری آدامس بجوید.
۲- برای یادگیری بهتر از حس لامسه، حرکت و تمرینات عملی بهره گیرید.
۳-حین یادگیری موسیقی گوش دهید

 

غلامعلی عباسی بازدید : 185 یکشنبه 24 شهریور 1392 نظرات (0)

 

 

 “به همان اندازه یاد می گیرید که از یاد گرفتن خود لذت برده باشید.”
-باب پایک، از کتاب تکنیک های آموزش خلاق

منظور باب پایک از گفته بالا، لذتیادگیری بوده است که از مشارکت و درگیر شدن با مطلب به دست می آید. او همچنین به ما یادآور می شود که افراد بزرگسال، بچه هایی هستند که فقط جثه بزرگی دارند. خیلی از ما دوست داریم بازی کنیم، کشف کنیم، رنگ آمیزی کنیم و بازی و سرگرمی را با یادگیری ترکیب کنیم.

علاوه بر این،استرس و اضطراب بالا موانع موجود بر سر راه یادگیری هستند. بنابراین وقتی معلم بتواند از بازی، شوخی و تفریح برای کاهش این استرس و اضطراب استفاده کند، آنوقت دانشجو با خیال راحت و آسوده و با فراغ بال به یادگیری می پردازد.

معلمین می توانند همچنین از طنز و شوخ طبعی برای کاهش مقاومت شاگردان استفاده کنند. برای مثال، خیی از معلم ها را دیده ام که به جای واژه داوطلب از واژه قربانی استفاده کرده اند و طنز موجود در این گفته باعث شده افراد بیشتری داوطلب شوند و درنتیجه شاگردان از یادگیری لذت ببرند.

خنده و شوخی تا حد زیادی بستگی به ارتباط شما با دانش آموزان دارد. گاهی اوقات رابطه شما بعنوان معلم با شاگردانتان بر مشارکت آنها در کلاس و یادگیریشان تاثیر دارد. اگر شما را دوست داشته باشند، احتمال اینکه از شما چیزی بیاموزند و در کلاس مشارکت داشته باشند خیلی بیشتر است. درعوض، شوخی و طنز می تواند کوتاهترین فاصله بین دو فرد باشد.

وقتی گروهی روی یک مشکل کار می کنند، گاهی اوقات بهترین کار این است که وقفه ای در کارشان ایجاد کنند، روی یک معما کار کنند، کمی قدم بزنند، یا هر نوع تفریح دیگری را انجام دهند که به آن علاقه مندند. این روش ذهن را آزادتر می کند و باعث می شود بهتر بتوانند روی مشکلشان کار کنند.

در زیر نکات و توصیه هایی برایتان آورده ایم که به شما کمک می کند تفریح و سرگرمی را هم وارد روند آموزش خود کنید و نتیجه بهتری به دست آورید:

۱) آنها را هم وارد کار کنید. می دانیم که اگر دانشجوها در کلاس درس منفعل باشند، مطمئناً دچار پس رفت می شوند. بنابراین باید در چنین زمانهایی بلافاصله آنها را با یک سرگرمی مشغول کنید. مثلاً من خودم در کلاسهای مهارت های میتینگ از شاگردان می خواهم که خصوصیات بدترین میتینگی که در آن شرکت داشته اند را برایم لیست کنند. این کار هم نوعی سرگرمی است و هم به روند یادگیریشان کمک می کند.

۲) مشغول نگهشان دارید. وقتی انرژی در شاگردها جریان پیدا کرد، باید این جریان را حفظ کنید. به طور کل، سخنرانی های خود من در کلاس ندرتاً بیشتر از ۱۰دقیقه طول می کشد و مدام فعالیت هایی مثل آنچه در مورد بالا ذکر شد را از آنها می خواهم.

۳) از داستان استفاده کنید. داستانسرا (معلم) با اشارات، حرکات، تغییر لحن، و حالات صورت، پل ارتباط بین داستان و مخاطبین است. این داستان ها می تواند هم سرگرم کننده باشد و هم یک مفهوم را به آنها منتقل کند.

۴از کلیپ های ویدئویی استفاده کنید. دانش آموزان در همه سنین دیدن فیلم را خیلی دوست دارند. برای مثال، در یکی از کلاسهای آموزش مهارت های سخنرانی، من یکی از فیلم هایفریس بولر” را برای شاگردانم پخش کردم که بحثی درمورد تاثیر و عدم تاثیر مهارت های سخنرانی راه بیندازم.

۵) از بازی استفاده کنید. بازی می تواند یک موضوع خیلی خشک را به یک بحث جالب و سرگرم کننده تبدیل کند. مثلاً من در کلاس کنترل فرایند آمار، از دانشجوها خواستم که یک بازی طاس انجام دهند تا احتمال و نمودار ستونی را به آنها معرفی کنم.

۶) جایزه بدهید. انرژی که یک تکه شکلات یا حتی بازی پولی به شاگردها می دهد غیرقابل باور است. در یکی از کلاس ها ما این بازی پولی را پیاده کردیم که براساس سطح موفقیت گروه ها انجام می شد. اینکار علاوه بر تفریح، تمرکز شاگردها را هم بالاتر برد.

۷) از وسیله های مختلف استفاده کنید. به محض اینکه من با خودم یک وسیله سر کلاس می آورم، توجه همه شاگردها به آن جلب می شود. مثلاً برای نشان دادن “تعادل مفهوم” من یک کیسه حبوبات به سمت یکی از شاگردها پرت می کنم. وقتی آن شاگرد آن را دوباره به سمت من پرت می کند، به بچه ها توضیح می دهم که این نشاندهنده ارتباط آشکار است. خیلی از معلم ها را دیده ام که برای توضیح دادن یک مفهوم خاص در ارتباط یا یک نوع ارتباط خاص، از کلاه ها و لباس های مختلف استفاده می کنند.

۸) از رنگ، تصویر و موسیقی استفاده کنید.استفاده از رنگ، تصویر و موسیقی لذت و تفریح را بیشتر کرده و به یادگیری هم سرعت می دهد. جو استرلینگ در کلاس های خود از تکنیک های گرافیکی که در آن از تصویر و رنگ و کلمات استفاده شده است، بهره می گیرد. او در این باره می گوید، “سالیان سال تجربه به من یاد داده که این تکنیک های گرافیکی ارزش جلسات آموزش، میتینگ ها، مکالمات، و جلسات برنامه ریزی، را بالاتر می برد.”

۹) از استعاره و تمثیل استفاده کنید. استفاده از استعاره و تمثیل راه بسیار خوب و سرگرم کننده ای برای توضیح دادن مطالب و فهماندن آن به شاگردان می باشد. مثلاً من وقتی در یک شرکتی که متحمل تغییرات زیادی می شد درس می دادم، از شاگردانم خواستم برای توضیح  احساس خود به آن تغییر از یک تصویر استفاده کنند. یک گروه گفت “این تغیر مثل این است که در موج گرفتار شده ای و بالا و پایین می پری”. گروه دیگر گفت “این تغییر مثل این می ماند که در یک مزرعه ذرت گم شده ای و نه نقطه شروعت رامی بینی و نه می دانی که چطور باید از آنجا بیرون بیایی.”

با استفاده از ایده هایی که در این مقاله گفته شد، لذت یادگیری را در دانشجویانتان چندبرابر کنید.

منبع: مردمان

 

غلامعلی عباسی بازدید : 136 یکشنبه 24 شهریور 1392 نظرات (0)

 

راهبرد های مطالعه و یادگیریروانشناسانیادگیری در طول بیست سال اخیر به پیشرفت های عظیمی دست یافته و به دیدگاههای تازه ای نسبت به مطالعه و یادگیری رسیده است. نظریه ها و روش های جدید یادگیری و مطالعه که عمدتاً از روانشناسی خبر پردازی  سر بر آورده اند. در بسیاری از مواقع مکمل نطریه ها وروش های قدیمی هستند، اما در بعضی موارد با آن ها متفاوت است. بنا بر نظریه های قدیمی خواندن که در روش های مطالعه زیر بنای روش های تند خوانی قرار گرفته، چنین فرض شده است که سرعت مطالعه وابسته به حرکات سریع چشم است، یعنی هر چقدر چشم سرعتر از روی کلمات بگذرد، ذهن نیز سریع تر اطلاعات موجود در کلمات را درک می کند. بر خلاف این نظریه در روان شناسی یادگیری جدید که از یک رویکرد خبرپردازی یا پردازش اطلاعات سر چشمه می گیرد، اینگونه استدلال می شود که عامل مهم در سرعت مطالعه، پردازش اطلاعات در ذهن خواننده است. یعنی هر چه ذهن آدمی اطاعات دریافتی را سریع تر پردازش کند، سرعت درک ولذا سرعت مطالعه او نیز بیشتر خواهد بود. تفاوت های فردی افراد در خواندن به فرآیند پردازش اطلاعات مرکزی وابسته است نه به فرآ یند های حسی پیرامونی.


روش های یادگیری موثر:

به منظور بهبود فرآیند یادگیری ،روش های متعددی بیان شده اند. برای آشنایی بیشتر شما عزیزان با این روش ها به طور اجمالی به بررسی دو روش موثر به نام های روش پس ختام و مردر میپردازیم.

روش پس ختام:

این روش شامل۶مرحله وکلمه ی پس ختام از حروف اول این مراحل تشکیل شده که عبارتند از :

۱-پیش خوانی:

به معنای اجمالی به منظور دریافت کلیات موضوع و سازمان دهی کلی مطلب است . در این روش، خواننده قبل از خواندن دقیق، کل مطلب را مرور و بررسی   می کند.

۲- سوال کردن:

برای هر قسمت از کتاب یا هر فصلی که مطالعه میشود ،میتوان پرسش هائی مطرح کرد و با مطالعه ی بیشتر به آن ها پاسخ داد . سوال ها را با کلمات چگونه ، چه کسی چرا ، چه چیز وغیره باید مطرح کرد.

۳ـ خواندن:

در این مرحله، کل متن یا کتاب مطالعه می شود و به پرسش های مطرح شده پاسخ داده می شود. سرعت خواندن باید با سادگی یا پیچیدگی متن تناسب داشته باشد.

۴ـ تفکر:

اندیشیدن در مورد موضوع مطالعه به آن معنا می دهد و به یاد سپاری آن کمک می کند. به منظور یادگیری بهتر مطالب، از پیش آموخته شده ارتباط داده، نکات اصلی وفرعی را شناسایی کرده وبه یکدیگر پیوند داده و تناقضات موجود در متن را حل کرد. با توجه به آنچه که گفته شد، مهمترین اصل زیربنای تفکر در جریان مطالعه، بسط معنایی است. یعنی شاخ و برگ دادن به مطالب آموخته شده و ایجاد ارتباط بین آنها و آموخته های قبلی که می تواند به یاد سپاری مطالب کمک کند.

۵ـ از حفظ گفتن:

پس از مطالعه هر قسمت، باید مطالب آن توسط خواننده به زبان ساده بازگو شود. این بازگویی مطالب، معلوم می کند که کدام قسمت ها به خوبی یاد گرفته نشده و باید مجدداُ مطالعه شود.

۶ـ مرور کردن:

پس از اتمام مطالعه یک کتاب یا مطالب درسی به منظور جلوگیری از فراموشی مطالب باید کل مطلب مرور شود. بهترین راه مرور کردن این است که بدون مراجعه به متن اصلی به پرسش های مطرح شده پاسخ داده شود. در صورتی که خواندن متن، نتواند به پرسش ها پاسخ دهد، لازم است به متن اصلی مراجعه کرده و مجدداُ اقدام بهمطالعه قسمت فراموش شده نمایید. پژوهش های مختلفی که در رابطه با تاثیر روش پس ختام در افزایش پیشرفت تحصیلی و بالا بردن کیفیت یادگیری دانش آموزان و دانشجویان انجام شده نشان داده اند که این روش تاثیر زیادی دارد.

روش مردر:

یکی از روش های مطالعه یادگیری، روش مردر نام دارد. مراحل این روش عبارتند از:

۱ـ حال وهوا:

منظور این است که برای مطالعه باید سر حال وآماده یادگیری باشید. بدین منظور سعی کنید با ایجاد حالت آرمیدگی عضلانی براضطراب خود غلبه کرده و افکار مثبت را جانشین افکار منفی و شک تردید های بیهوده سازید.

۲ـ درک و فهم:

در این مرحله بکوشید تا آنجا که ممکن است، مطالبی را که می خوانید به طور عمیق درک کنید. از میزان درک خود آگاه باشید و مطالبی را که خوب نفهمیده اید، با علامت سؤال مشخص کنید.

۳ـ یادآوری:

آنچه را که در هر مرحله خوانده و فهمیده اید، به یاد آورید.در این مرحله با استفاده از تخیل، تفسیر و تحلیل مطالب به یادگیری مطلب کمک کنید.

۴ـکشف و هضم:

در این مرحله مطالبی که در مراحل قبل نفهمیده اید، مراجعه کرده و به یادگیری آنها و کشف ارتباط بین مطالب با یکدیگر بپردازید. مطالب پیچیده را به اجزای ساده تر تجزیه کنید و برای فهم آنها از معلمان، اساتید ومنابع معتبر کمک بگیرید.

۵ـ بسط و گسترش:

مطالبی را که می خوانید به آنچه که قبلا‏ٌ  آموخته اید، ارتباط داده و به آن شاخ و برگ دهید و سؤال هایی نظیر این سؤال ها را از خود بپرسید:

ـ اگر به نویسنده ی مطلب دسترسی داشتید، از او چه سؤال هایی می پرسیدید؟
ـ چگونه می توانید آنچه را که آموخته اید، برای دیگران قابل فهم سازید؟
ـ چگونه می توانید از اطلاعاتی که کسب کرده اید، در عمل استفاده کنید؟

۶ـ مرور وپاسخ دادن:

مرور مطالب آموخته شده و پاسخ دادن به سؤال های طرح شده به منظور رفع ابهامات و اشکالات احتمالی، یکی از مهمترین مراحل در تمامروش های یادگیری است.

 

غلامعلی عباسی بازدید : 180 یکشنبه 24 شهریور 1392 نظرات (0)

 

 

نکاتی برای دستیابی به نتیجه دلخواه در امتحانات، ارائه روش هایی بسیار ساده در بالا بردن سرعتیادگیری، حفظ کردن ومطالعه:

در فواصل زمانی کوتاه اما پیوسته درس بخوانید
آمار نشان داده که ذهن انسان در زمان های کوتاه و مکرر بسیار متمرکزتر از زمان های طولانی عمل می کند. بنابراین حتی اگر فقط ده دقیقه برای درس خواندن فرصت دارید، آن را به فواصل زمانی کوتاهتر تقسیم کنید. همچنین بهتر است پس از هر ده دقیقه درس خواندن به خودتان استراحت بدهید.
از آنجا که مغز انسان به منظور “ساخت پروتئین” و تجدید نیرو به زمان نیازمند است، این روش کارایی بسیاری دارد. زمان استراحت به مغز فرصت جذب آموخته ها را می دهد، در مقابل درس خواندن برای مدت زمان طولانی نه تنها کسالت آور است، بلکه باعث خستگی، ایجاد استرس و گیج شدن می شود، در نتیجه قدرت یادگیری را کاهش می دهد.

با خیالی آسوده استراحت کنید
اگر زمان شما اجازه می دهد به منظور تجدید قوا، یک روز کامل را به استراحت بگذرانید. با این کار ممکن است احساس عذاب وجدان کنید و مرتبا با خود بگوئید : “باید امروز را هم درس می خواندم” و زمان گرانبهایی را که به استراحت تخصیص داده اید، با استرس سپری کنید. اما همانطور که در بالا اشاره شد، فراموش نکنید که در حالت استرس مغز اطلاعات جدید را جذب نمی کند. یک روز را به فراغت بگذرانید و احساس بدی از درس نخواندن خود نداشته باشید.

وضعیت جسمی خود را در نظر بگیرید
در زمان هایی که خسته، عصبانی ، حواس پرت و شتاب زده هستید درس نخوانید. زمانی که مغز انسان در حالت آرامش است، مانند یک اسفنج اطلاعات را جذب می کند، برعکس زمانی که استرس دارید، تلاش شما برای یادگیری بی فایده است، زیرا در چنین حالتی مغز اطلاعات را دفع می کند. هیچگاه در زمانی که فکر شما به چیزهای دیگری مشغول است، خود را مجبور به درس خواندن و یادگیری نکنید، این کار چیزی جز اتلاف وقت نیست.

درس ها را در همان روز مرور کنید
زمانی که چیز جدیدی یاد می گیرید، سعی کنید در همان روز نکات مهمش را دوره کنید. با گذشت چند روز، برای یادآوری آن مطالب به تلاش بیشتری نیاز خواهید داشت. به هر حال یک مرور سریع در انتهای روز، باعث ماندگاری بیشتر در مغز و یادآوری آسانتر مطالب خواهد بود.

مرحله به مرحله پیش بروید
ممکن است باور نداشته باشید که همیشه از کل به جزء و از بزرگ به کوچک رسیدن ، روش کارایی در امر یادگیری در سنین مختلف است. در زمان درس خواندن ابتدا سعی کنید یک درک کلی از مطلب داشته باشید سپس وارد جزئیات شوید، با این روش امکان موفقیت شما بیشتر می شود.
مرور کردن تنها روشی است که برای یادآوری دانستنی های فراموش شده می تواند مفید باشد.

محیطی مناسب برای درس خواندن فراهم کنید
همیشه فراهم کردنمحیط مناسب برای درس خواندن را در اولویت اول قرار دهید. به طور مثال اگر به سکوت احتیاج دارید، تمام سعی تان را برای ایجاد یک مکان دور از سر و صدا برای موفقیت در درس خواندن ، به کار بگیرید.

میزان خستگی مغزتان را در نظر داشته باشید
کاملا طبیعی است که گاهی مغز انسان در اثر خستگی، مطالب را فراموش می کند، این امر هرگز بدان معنا نیست که شما آدم کودنی هستید، به جای عصبانی شدن، سعی کنید چنین حالتی را پیش بینی کنید و با آن کنار بیایید.
تصور کنید که مغز شما لایه های اطلاعات را به ترتیب روی هم می چیند، با قرار گرفتن اطلاعات جدید در سطوح بالا، اطلاعات لایه های پایین تر کهنه شده و به آسانی قابل دسترس نخواهند بود، بنابراین به فراخوانی شما دیرتر جواب می دهند، مرور کردن تنها روش جلوگیری از چنین پیشامدی است.

با برنامه ریزی مناسب، درس خواندن را به عادت تبدیل کنید
عموما اگر ساعات مشخصی از روز را برای درس خواندنبرنامه ریزی کنید، خیلی زود به آن عادت خواهید کرد. بدون تخصیص ساعات مشخصی از روز، ممکن است هیچگاه وقت درس خواندن پیش نیاید. یک روش مناسب برای این کار یادداشت کردن زمان در دفتر روزانه است، درست مثل اینکه از پزشک وقت گرفته اید، مثلا در دفتر یادداشت خود بنویسید : ”
۲تا۴بعد از ظهر– درس خواندن

هدف داشته باشید
یکی از دلایل اصلی که باعث می شود افراد به اهداف خود نرسند این است که معمولا آنها را دست نیافتنی می پندارند. در صورتی که با برنامه ریزی و مدیریت صحییح می توان به کلیه اهداف خود دست یافت.
کافی است سعی کنید فرق بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را دریابید، اهداف بلند مدت را مانند یک رویا در ذهن بپرورانید و نگه دارید، در عین حال فعالیت های روزانه زندگی را به اهداف کوتاه مدت اختصاص دهید.

ناامیدی دشمن یادگیری است
افرادی که دائما خود را به دلیل کندی در یادگیری سرزنش می کنند، حتی اگر پیشرفتی مناسب و قوه یادگیری بالایی داشته باشند، همواره در استرس به سر می برند. در مقابل افرادی که به خود و سرعت یادگیری شان اطمینان دارند، حتی اگر از هوش و استعداد کمتری نسبت به گروه قبل برخوردار باشند، نتیجه کارشان بهتر است، زیرا این افراد انرژی خود را صرف نگرانی و حساسیت های بی مورد نکرده ، آهسته و پیوسته پیش می روند.

منبع: www.farya.c

غلامعلی عباسی بازدید : 213 یکشنبه 24 شهریور 1392 نظرات (0)

 

 

یکی از مهمترینمهارتهای یادگیری، درک مطلب می‌‌باشد. هر چه ادراک و دریافت بهتر باشد، یادگیری و یادآوری مطالب نیز آسان تر می‌‌شود. برای درک بهتر بایدهدف و انگیزه داشت. به خاطر داشته باشید که مطالعه بدون هدف و پیش زمینه همچون گردابی است که فرد را در خود گرفتار می‌‌کند.

هدف مطالعه
هدف مطالعه ارتباط دادن مطالب جدید با مطالبی است که از قبل می‌‌دانید، اگر راجع به موضوع پیش زمینه ای نداشته باشید و بخواهید آن را در ذهن خود جای دهید، مثل این است که بخواهید آب را در دستان خود نگه دارید. می‌‌بینید که این کار غیر ممکن است و به زودی مطالب از ذهن شما خارج می‌‌شود.
به عنوان مثال سعی کنید این اعداد را بخوانید و بخاطر بسپارید:
خواندن و حفظ کردنش سخت است نه؟
۴۲۳۶۱۵۷
این یکی آسان تر است، بخاطر اینکه کوتاهتر شده است.
۴۲۳۶۱۵۷
و این یکی از همه آسان تر است، چون به ترتیب اعداد نوشته شده و به خاطر پیش زمینه ای که دارید به راحتی آن را حفظ می‌‌کنید.
۷۶۵۴۳۲۱
اگر ورزش را دوست داشته باشید، چون پیش زمینه ای برای خواندن، فهمیدن و به خاطر سپردن مطالب ورزشی در ذهن خود دارید، خواندن مطالب ورزشی برای شما بسیار آسان تر می‌‌شود.

تقویت مهارت مطالعه و درک مطلب
برای درک مطلب نیاز به انگیزه،تمرکز، پیش زمینه وروش مطالعه صحیح دارید.
در اینجا توصیه هایی برای تقویت این مهارت ذکر می‌‌کنیم که شما را در درک بهتر و سریع تر مطالب فارسی و انگلیسی یاری خواهد کرد:

۱- اطلاعات عمومی خود را افزایش دهید.
با خواندن کتاب، روزنامه و مجله اطلاعات عمومی خود را گسترش دهید و به رویدادهای اطراف خود علاقه نشان دهید.

۲- با ساختار پاراگراف آشنا شوید.
معمولا هر پاراگراف با مقدمه ای شروع شده و با نتیجه ای پایان می‌‌یابد. اغلب اولین جمله به توصیف کلی مطالب می‌‌پردازد و زمینه را برای توضیح بیشتر فراهم می‌‌کند. پس به جملات اول هر پاراگراف بیشتر توجه کنید تا بتوانید موضوع بحث را بهتر تشخیص دهید. همچنین به دنبال نشانه ها، کلمات و عباراتی باشید که نشان دهنده تغییر موضوع مورد بحث می‌‌باشند.

۳- حدس بزنید و پیش بینی کنید.
یک خواننده باهوش و زرنگ همیشه سعی می‌‌کند تا نظرات نویسنده، سؤالها و موضوعهای بعدی را حدس بزند. این کار باعث کنجکاوی و افزایش دقت خواننده می‌‌شود.

۴- به شیوه تنظیم مطالب توجه کنید.
آیا مطالب بر اساس ترتیب زمانی نوشته شده اند و یا بر اساس درجه اهمیت؟ ترتیب مطالب بر اساس کاربرد آنهاست و یا بر اساس دشواری آنها؟ این کار به تنظیم مطالب در ذهن کمک می‌‌کند.

۵- در خود انگیزه و علاقه ایجاد کنید.
پیش از آنکه مطلبی درس داده شود، نگاهی گذرا به آن بیندازید. سؤالاتی در مورد آن از خود بپرسید و با هم کلاسی‌ها در مورد آن صحبت کنید. هر چه انگیزه و علاقه شما بیشتر باشد، درک شما نیز بهتر خواهد شد.

۶- به نکاتی که به فهم مطلب کمک می‌‌کند توجه کنید.
به عکس ها، نمودارها، جدول‌ها و سرفصل‌ها توجه کنید. اولین و آخرین پاراگراف هر بخش را بخوانید.

۷- مطالب را خلاصه نویسی و دوره کنید.
یک بار خواندن کتاب هیچ گاه کافی نیست. برای فهم عمیق تر باید زیر مطالب مهم را خط بکشید، خلاصه کنید و دوره نمایید.

۸- از تکنیکی منظم و منسجم استفاده کنید.
هنگام مطالعه از یک روش منظم استفاده کنید تا به آن روش مسلط شوید. یکی ازبهترین روشها، شامل مراحل پیش خوانی، پرسش، خواندن، بازگویی و تعریف و دوره مطالب می‌‌باشد.

۹- با تمرکز و توجه کامل مطالعه کنید.
یک خواننده خوب همیشه با تمرکز و توجه کامل مطالعه می‌‌کند و هیچ مطلبی را نخوانده باقی نمی گذارد. پس تا موضوعی را کاملا نفهمیده اید، به سراغ موضوع بعدی نروید.

منبع: تبیان

غلامعلی عباسی بازدید : 190 دوشنبه 14 مرداد 1392 نظرات (0)

 


جانوران را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد. دسته‌ای که از هنگام زایش خویش تنهایند و برای ادامه زیست خویش قایم به ذات‌اند، هم‌چون مار و یا لاک‌پشتی که چون از تخم بیرون می‌آید، بنا بر غریزه خویش می‌داند چگونه باید تغذیه و خود را در برابر خطرها حفظ کند. دسته دیگر جانورانی هستند که پس از زایش خویش، هم‌چون جوجه پرنده‌ای که در لانه از تخم بیرون می‌آید و یا هم‌چون کودکی که از مادر زاده می‌شود، نمی‌توانند بدون کمک و یاری مادران و پدران خویش زنده بمانند. این دسته از جانوران را می‌توان جانورانی «اجتماعی» نامید، زیرا نوزاد از لحظه زایش خویش با مادر و پدر خود در مراوده‌ای متقابل قرار دارد. به این ترتیب زبان به مثابه ابزار مراوده میان این «جانوران اجتماعی» به‌وجود آمد. زبان در آغاز از عناصر ایما و اشاره تشکیل شده بود، پرندگان در کنار آن توانستند زبان آوایی را به‌وجود آورند که بنا بر بررسی‌های کنونی برخی از پرندگان باهوش گویا می‌توانند با زبان آوایی خویش با هم سخن بگویند. حتی بررسی‌ آواهای پرندگان نشان می‌دهد که یک نوع پرنده بر حسب آن که در چه منطقه‌ای زندگی می‌کند، داراهای آواهای گوناگون است، یعنی آن‌ها به زبان‌های آوایی گوناگون با هم در مراوده‌اند. به این ترتیب می‌توان به‌این نتیجه رسید که ابزار زبان چه در میان پرندگان و چه در میان میمون‌ها و انسان‌ها سیستمی قراردادی است که به‌تدریج در تاریخ تکامل این موجودات به‌وجود آمد و با پیدایش آن پرندگان، میمون‌ها و انسان‌ها توانستند تجربیات خود را به‌هم منتقل کنند. به‌این ترتیب پیدایش زبان سبب شد تا تجربیات گذشته در اندیشه آدمی نخست به صورت اسطوره و سنت انباشته شوند و سپس در مرحله دیگری از تکامل انسانی خط پدید آمد که با آن ابزار انسان توانست تجربیات خود را ثبت و از گزند حوادث حفظ کند. پیدایش زبان و خط در عین حال سبب انکشاف حوزه اندیشه انسان گشت، زیرا انسان توانست با زبان و خط الگوهای گفتاری و نوشتاری به‌وجود آورد که آموزش را برای نوزادان آسان‌تر ساخت. نوام چامسکی حتی بر این باور است که «خصوصییات زبان در انسان ذاتی» است و «به‌طور ارثی برنامه‌ریزی شده است.» تازگی اندیشه چامسکی در آن است که «کودک مجموعه محدودی از اطلاعات را از محیط زبانی خویش می‌گیرد و خود قادر است ترکیبات جدیدی بسازد.»[1]


ا
www.manouchehr-salehi.de

غلامعلی عباسی بازدید : 205 یکشنبه 13 مرداد 1392 نظرات (0)

 

 

   در بیشتر دیکشنریهای امروزی برای نشان دادن تلفظ کلمات از سیستم IPA استفاده می‌شود. در جدول زیر همه علائم و نشانه‌های IPA آورده شده است. به علامت‌ها و کلمه‌های نمونه دقت کنید و با کلیک روی Amer (انگلیسی آمریکایی) یا Brit (انگلیسی بریتانیایی) تلفظ آنها را بشنوید (با فرمت mp3). تلفظ بریتانیایی نیز آنجا که با تلفظ آمریکایی تفاوت آشکاری دارد، آورده شده است.

حروف همخوان (بی‌صدا)

 IPA

words

listen

 

bad, lab

Amer

 

did, lady

Amer

 

find, if

Amer

 

give, flag

Amer

 

how, hello

Amer

 

yes, yellow

Amer

 

cat, back

Amer

 

leg, little

Amer

 

man, lemon

Amer

 

no, ten

Amer

 

sing, finger

Amer

 

pet, map

Amer

 

red, try

Amer

 

sun, miss

Amer

 

she, crash

Amer

 

tea, getting

Amer

 

check, church

Amer

 

think, both

Amer

 

this, mother

Amer

 

voice, five

Amer

 

wet, window

Amer

 

zoo, lazy

Amer

 

pleasure, vision

Amer

 

just, large

Amer

حروف واکه (صدا‌دار)

 IPA

words

listen

 

cup, luck

Amer

 

arm, father

Amer / Brit

 

cat, black

Amer

 

met, bed

Amer

 

away, cinema

Amer

 

turn, learn

Amer / Brit

 

hit, sitting

Amer

 

see, heat

Amer

 

hot, rock

Amer / Brit

 

call, four

Amer / Brit

 

put, could

Amer

 

blue, food

Amer

 

five, eye

Amer

 

now, out

Amer

 

go, home

Amer

 

where, air

Amer / Brit

 

say, eight

Amer

 

near, here

Amer / Brit

 

boy, join

Amer

 

pure, tourist

Amer / Brit

   

1- در و و … ، در انگلیسی بریتانیایی تلفظ نمی‌شود،

مگر اینکه قبل از یک حرف واکه (صدادار) بیاید (مثلاً

در answering و answerit). اما در انگلیسی آمریکایی همیشه

تلفظ می‌شود.

۲- در انگلیسی آمریکایی بجای تلفظ می‌شود.

۳- بسیاری از آمریکایی‌ها () و را به یک شکل تلفظ می‌کنند.

غلامعلی عباسی بازدید : 246 شنبه 22 تیر 1392 نظرات (0)

 


داشتن علم، به تنها یی ارزش نیست. هستند کسانی که دانش فراوان دارند ، ولی مانند ظرفی پر از عسل اند که هیچ منفذی برای استفاده از عسل ها در آنها نیست. علم دانشمند زمانی اهمیت دارد که آن را به دیگران منتقل کند و البته زکات دانش ، آموختن آن به بندگان خداست. عنایت خداوند متعال به معلم پاک نهاد و ایجاد توفیقات بسیار زیاد برای او در صحنه های گوناگون زندگی خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نزدیکی به امامان معصوم (ع) یکی از آثار تعلیم است. به اعتراف بسیاری از معلمان ، یاد دادن به دیگران بهترین عامل برای جای گزین شدن مطالب علمی در ذهن است، زیرا معلم در مقام تعلیم، راهبر و راهنمای علمی افراد زیادی است و این موقعیت حساس، سبب تلا ش او در حل مشکلات علمی می شود که نتیجه اش بالا رفتن سطح علمی وی نیز خواهد بود. دانش شخصی که بیاموزد ولی ترییت نشود، مانند اسلحه ای است که با آن جان انسانها را به خطر می اندازد. در قرآن کریم که از تعلیم و تربیت به عنوان هدف پیامبران ذکر شده، در سه مورد تربیت بر تعلیم مقدم گردیده (بقره : 151، آل عمران: 164جمعه2) و تنها در یک آیه تعلیم بر تربیت مقدم شده است. (بقره 129)

ارزش و مقام معلم

سخنی زیبا از امام صادق (ع) ارزش و مقام معلم را خوب روشن می سازد0 حضرت می فرماید: ((تمامی جنبندگان روی زمین و ماهی های دریا و هر کوچک و بزرگ در زمین وآسمان خدا ، برای آموزگار خوب طلب آمرزش می کنند)). بحار الانوار ، ج 2 ، ص 17.

معلم، شاگردانش، این امانت های الهی را از آلودگی ها و تباهی ها حفظ کرده و سعی می کند با تعلیمات خود و تربیت آنان، زمینه رشد و کمالشان را فراهم آورد. انتظار جامعه از افراد به اندازه ارزش و مقام آنان است و  بنابر این، معلمی که چنین مقامی دارد، هیچ گاه مرتکب اعمال نا شایستی نمی شود.

تاثیر معلم بر شاگرد

شاگردان به خاطر نفوذ روحی و معنوی معلم ، تاثیرات شگرفی از اومی گیرند که گاهی سر نوشت ملتی را تغییر می دهند0 بیشتر انسانهای موفق ، کامیا بی خود را مدیون معلمان خود می دانند و نیز افرادی هستند که سر خوردگی و شکست های زندگی شان ، ناشی از برخورد بد معلمان است0 استاد شهید مطهری (رحمه الله) در مورد تاثیر معلم خود حاج آقا میرزا علی شیرازی می گوید: (( او بزرگ مردی بود. مرا برای اولین بار با نهج البلاغه آ شنا کرد و درک محضر او را همواره یکی از ذخا یر گران بهای زندگی خود می شمارم که حاضر نیستم آن را با هیچ چیز معاوضه کنم و شب و روزی نیست که خاطره اش درنظرم مجسم نشود و یادی از او نکنم و نامی نبرم)) مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه.

سوز و گداز معلم

نخستین و اساسی ترین نشانه معلم نمونه ، برخور داری او از سوز و گداز ((انسان سازی)) است. تنها عده معدودی از انسانها هستند که همه وجودشان سر شار از سوز و گداز سازندگی است0 این افراد عاشق تربیت هستند0 قوی ترین انگیزه در آنها ، سوز و شوق انسان سازی است 0 این افراد ، از هدایت فردی به شادی و خرسندی دست می یابند. سوز وگداز، اساسی ترین و ضروری ترین ویژگی معلم نمونه است. چنین معلمی به مدرسه و کلاس عشق می ورزد، زیرا او در چنین محیطی بهتر و کامل تر می تواند به هدف انسان سازی خود برسد. یکی از ویژگی های یگانه معلم نمونه انسان، پیامبر اکرم (ص) سوز و عشق به هدایت و ارشاد انسانها بود. (یوسف: 103).

هنر مندی معلم

معلم بودن، تنها در انحصار معلومات نیست ، بلکه افزون بر معلومات و تخصص، هر معلم باید با هنر معلمی آشنا باشد، یعنی بداند چگونه از معلومات خود بهره بگیرد و به عبارت دیگر، با چه زبانی با شاگردان سخن بگوید، چه شیوه هایی را در ارتباط با شاگردان در نظر بگیرد و چگونه با شاگردان ارتباط بر قرار سازد. معلم نمونه با بهره گیری از فنون روان شناسی، با قدرت و مهارت، امواج متلاطم کلاس را آرام کرده، تسلط و توانایی اداره کلاس را عملا" عرضه می دارد. این روانشناسی معلم برای اداره هر کلاس شیوه خاصی را در نظر می گیرد، چنان که در خصوص تک تک شاگردان نیز رفتار خاصی را انتخاب می کند. به رعایت همه این اصول، ((هنر معلمی )) میگویند. معلم نمونه، ص32.

اخلاق معلم

انسانها به طور فطری عاشق کمال هستند و بی اختیار در برابر کمال به خضوع در آمده، جذب آن می گردد. وقتی شاگردی جذب کمالی از کمالات معلم شود، به سوی آن کمال و صاحب کمال کشیده خوا هد شد. تغییرات اخلاقی، با گفتار و پند و اندرز صورت نمی پذیرد، بلکه کردار و رفتار انسانها ست که موجب دگرگو نی در دیگران می گردد. امام صادق (ع) در سخنی ارزشمند می فرماید: ((مردم را با اعمال و رفتار خود به خوبیها دعوت نمایید و توجه داشته باشید که دعوت زبانی، فاقد ارزش و بهاست)) همان، ص 35.

هر معلمی ((مربی)) است و بر این اساس، اخلاق و خوی معلم انسان را می سازد و درس و بحث علمی،  بهانه ای بیش نیست.

فروتنی معلم

سزاوار است که معلم خوش خلق و فروتن باشد و با رفق و مدارا با شاگردان ارتباط بر قرار سازد. از امام صادق (ع) نقل شده که امیرالمومنان (ع) فرمود: ((دانشمندان واقعی سه ویژگی دارند: دانش و بینش، حلم و بردباری، سکوت و آ رامش و وقار)). همان، ص 101.

کسانی که عفل و خرد بیشتری دارند ، قدرت کنترل نفس آنان در مقایسه با دیگران زیادتر است0 وقتی بین دو انسان رابطه عا طفی و صمیمی نباشد، خود به خود جدایی بینشان  به وجود خواهد آمد ، زیرا نزدیکی و صمیمیت، بسیاری از توهمات و پیش داوری ها از بین می برد. معلم متواضع با فروتنی خود، راه ارتباطی را به روی شاگرد می گشاید و شاگرد از این فرصت استفاده کرده، بسیاری از دشواری های فکری و روحی خود را حل خوا هد کرد. رسول خدا(ص) در این زمینه می فرماید: ((به شاگردانی که درس می دهید و با آنان که از آنها درس می آموزید ، با نرمی و ملایمت رفتار کنید)) همان، ص 104.

ویژگی های معلم موفق

        ایمان و توکل به خدا

انسان برای پرواز به سوی کمال ، به دو با ل علم و ایمان نیاز دارد و معلم که جاده کمال را به شاگردانش می نمایاند، بیش از دیگران نیازمند این دو گوهر است ، معلمی که به خدا ایمان ندارد، تنها آگاهی های خود را به شاگردانش منتقل می کند و شاگردان از آن دانش ها در امور دنیایی خود استفاده می کنند، ولی اثری در کمال انسانی آ نها نخواهد داشت. دانشمندان حقیقی، خدا پرست و با ایمان بوده اند. بعضی از این دانشمندان مشکلات علمی خود را با استمداد از خدای بزرگ و راز و نیاز به درگاهش حل می کردند.

امام جواد(ع) در این زمینه می فرماید: ((ما وسیله و ابزاری بیش نیستیم و معلم واقعی خداست، پس باید در کارمان به او توکل کنیم)) بحار الانوار، ج75، ص 364.

        اخلاص

معلم در خدمت مقدس خود ، لازم است اندیشه اش را از هر چه غیر از خداست پاک کند. معلمی که به خاطر پول ، مقام ، شهرت ،و .... می آ موزد، پاداش او همین ها خواهد بود و این امور در مقابل خشنودی خداوند و پاداش بزرگ او بی ارزش است. عمل مخلصا نه و قیام خدایی موعظه رسول خدا (ص) در قرآن کریم است که می فرماید: ((ای رسول ما! (به امت) بگو که من به یک سخن شما را پند می دهم وآن سخن این است که برای خدا قیام کنید)) سبا: 46.

        هدایتگری ومدیریت

هدف از بعثت رسول اکرم (ص) هدایت مردم به سوی خدا بوده است ، چنان که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: ((ا ی  رسول ما! تورا فرستادیم تا به اذن خدا مردم را به سوی او دعوت کنی)). احزاب: 45 و 46.

معلم نیز به پیروی از رسول خدا (ص) شاگردانش را به سوی هدایت و نور دعوت ، و آنان را ازتاریکی های گمراهی و جهل ، به روشنایی علم و تقوا هدایت می کند.

همچنین معلم موفق کسی است که در کنار هدایت شاگردان، توانایی اداره کلا س را نیز دا شته باشد. عواملی هم چون شوخی زیاد، مجا ل و میدان دادن بیش از حد به شاگردان ، گفتکوی یک جانبه معلم و  بی روح بودن کلاس و.... به مدیریت او صدمه می زند. با پرسش از دانش آموزان و ایجاد تنوع گفتاری و رفتاری برای رفع خستگی شاگردان و آمادگی روحی و جسمی آنان به صورتهای مختلف، می توان کلا س را به خوبی مدیریت و اداره کرد. معلم نمونه، ص 57 و 58.

        استقامت و پشتکار

معلم موفق در راه تعلیم شاگردان و از بین بردن جهل آنان ، ثابت قدم و استوار می باشد. ممکن است او بارها و بارها مطلبی را به شاگردان خود، به ویژه کودکان کم سن و سا ل بگوید ، ولی آنان نیاموزند. در این راه باید صبر کرد و دانست که نتیجه صبر، موفقیت است. دل های شاگردان کند ذهن، از سنگ سخت تر نیست و همان گونه که قطرات آب با گذشت زمان دل سنگ را می شکافد، تکرار و یادآوری مطالب توسط معلم نیز دل های سخت را خوا هد شکافت.

        داشتن بیان و قلم خوب

ابزار اصلی کار معلم ، گفتارو سخن اوست و نیکوست از گفتاری گیرا و پر جاذبه برخوردار باشد 0 تحولات بزرگ جهان توسط کسانی صورت گرفته که دارای بیانی قوی بوده اند. خطبه ای کوتاه و شور انگیز از امام علی (ع) در جنگ صفین، روحی تازه در کا لبد بی جان لشکر دمید و توانستند دشمن را تار و مار کرده و شریعه فرات را از سپاهیان معاویه باز پس گیرند. اهمیت شیوه سخن گفتن برای معلم، کمتر از توان علمی او نیست. داشتن شیوه نگا رشی خوب نیز برای معلم لازم است واز نظر درجه اهمیت، در درجه بعد از سخن گفتن قرار دارد، زیرا تهیه جزوه، طرح سوال برای امتحان و..... به روش نوشتاری خوب نیاز دارد.

وظایف معلم

        ایجاد روحیه تفکر و تعقل

رکن اساسی در تعلیم و تعلم ، فکر کردن است که در دین مبین اسلام، اهمیت فراوانی دارد. امام علی (ع) می فرماید: ((هیچ دانشی هم چون اندیشیدن نیست)). از این رو معلم می تواند روحیه تفکر را در شاگردان خود ایجاد کرده و از تکلیف و درس زیاد که فرصتی برای تفکر به آنان نمی دهد بکا هد.

        بالا بردن توان علمی خویش

توقف در یک حد از دانش و آگا هی، نقص بزرگی برای معلم است. لازم است معلم همراه با زمان و پیشرفت علوم بر دانش خود بیفزاید. استفاده از تجارب دیگران در زمینه تدریس برای معلم مفیداست وبر معلومات او می افزاید. همچنین لازم است یک معلم موفق، از فراگیری مهارت های نوین، غفلت نورزد.

      وفای به عهد و عمل به گفته ها

شاگردان در مورد وعده های معلم، حساس اند و قول های او را هرگز از یاد نمی برند. بنا براین، نوشتن وعده ها و تصمیم های روزانه در دفتر کوچکی و عمل کردن به آن ها ،نشان از دقت معلم و راهی برای جلب اعتماد شاگردان دارد. معلمی که خود به گفته ها و نکات اخلاقی که بیان می کند عمل ننماید، سخنانش تاثیری نخواهد داشت و دانش وی بی ارزش خواهد بود. عیسی بن مریم (ع) فرمود: ((بدبخت ترین مردم کسی است که او را دانشمند بشناسند، ولی عملی در او دیده نشود)).

راهنمایی های معلم در زمینه های مختلف در صورتی اثر بخش است که خود در عمل به آن گفته ها از شاگردان پیشی گرفته باشد0 باید از امام علی (ع) درس بگیریم که فرمود: ((ای مردم! به خدا قسم شما را به هیچ اطاعتی ترغیب نمی کنم، مگر آنکه خود در عمل به آن پیشی گرفته باشم)). نهج البلاغه، صبحی صالح  خطبه 175.

 

        آگاهی دادن و ایجاد انگیزه درسی

معلم سخت کوش، افزون به تدریس ماده درسی، دانش پژوهان را با اوضاع و احوال جهان امروز آ شنا      می کند تا نگرششان به جهان وسعت یا بد. انسانی که محدوده فکری اش از چهار دیواری روستا یا شهرش آن طرف تر نمی رود، نمی تواند انسان ارزشمندی شود. خدمت به مردم، کشور و دین دیدی وسیع        می خواهد. یک عامل موثر در بی رغبت بودن بعضی از شاگردان به ماده درس، انگیزه و هدف نداشتن است که معلم می تواند با معرفی موضوع درس و شناساندن جا یگاه آن در بین علوم دیگر، این انگیزه و هدف را به وجود آورد. اگر شاگردان هدف از یاد گیری درس مورد نظر و فایده آن را بشناسند، با رغبت بیشتری آن را دنبال می کنند.

غلامعلی عباسی بازدید : 232 شنبه 28 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

 

انسان ها همواره به یافتن راه های تازه برای یادگیری بهتر و سریع تر علاقه مند بوده اند. از سوی دیگر، مدّت زمانی که هر کس می تواند صرف یادگیری چیزهای جدید کند محدود است.

 


توصیه هایی از روان شناسی برای بهبود کارایی و اثربخشی یادگیری

 
 
     
 
     
 
 

 

 

 

 

 

   
 
     
     
     

انسان ها همواره به یافتن راه های تازه برای یادگیری بهتر و سریع تر علاقه مند بوده اند. از سوی دیگر، مدّت زمانی که هر کس می تواند صرف یادگیری چیزهای جدید کند محدود است. بنابراین، استفاده بهینه از زمان، نقشی اساسی در این مورد بازی می کند. و البته، یادداری، یادآوری و انتقال اطلاعات نیز جایگاه خاص خود را دارا می باشد. توصیه های زیر به شما کمک می کند که اطلاعات فرا گرفته را به طور دقیق به خاطر بسپارید، بعداً آن ها را به یادآورید و به طور موثری از آن ها در موقعیت های مختلف استفاده کنید.

۱) تقویت حافظه

خواندن مقاله ۱۰ راهنمایی موثر برای تقویت حافظه را به شما توصیه می کنیم. توصیه های اولیه مانند بهبود تمرکز، اجتناب از با عجله حفظ کردن مطالب و سازماندهی به اوقات مطالعه، نقطه شروع خوبی است امّا با استفاده از مطالب مختلف روان شناسی نیز می توانید کارایی یادگیری خود را به نحو چشمگیری بهبود بخشید.

۲) به یادگیری (و تجربه کردن) چیزهای جدید ادامه دهید

یکی از مطمئن ترین شیوه ها برای یادگیری اثربخش تر، ادامه دادن یادگیری است. در مقاله ای که در سال ۲۰۰۴ در مجله نیچر به چاپ رسید، آمده بود که کسانی که تردستی یاد می گیرند بر حجم ماده خاکستری در قطعه پس سری آن ها، ناحیه ای در مغز که به حافظه دیداری مرتبط است، افزوده می شود. هنگامی که این افراد تمرین کردن مهارت تازه را متوقف کنند، مادّه خاکستری اضافی از بین می رود.

بنابراین، اگر شما زبان تازه ای را فرا می گیرید، تمرین کردن آن زبان برای حفظ پیشرفتی که به دست آورده اید اهمیت دارد. همان طور که شاخ و برگ های زاید درختان را قطع می کنند، در مغز نیز این فرایند هرس کردن وجود دارد. برخی مسیرهای اطلاعاتی در مغز حفظ می شود و برخی دیگر حذف می شوند. اگر می خواهید اطلاعات جدیدی که به تازگی یاد گرفته اید در مغزتان حفظ شوند، به تمرین و مرور ذهنی آن ها بپردازید.

۳) یادگیری از چند راه مختلف

سعی کنید یادگیری را از چند راه مختلف انجام دهید. مثلاً به جای آن که فقط از طریق گوش کردن به یک وسیله پخش صدا به یادگیری بپردازید (یادگیری شنیداری)، راه دیگری برای تمرین و مرور ذهنی اطلاعات، هم به صورت کلامی و هم دیداری بیابید. مثلاً آنچه یاد گرفته اید را برای دوستتان تشریح کنید، از آن یادداشت بردارید یا یک نقشه ذهنی برای آن رسم کنید. با یادگیری از چند راه مختلف، در واقع به استحکام بخشیدن بیشتر اطلاعات در ذهنتان کمک خواهید کرد. هر چه در ناحیه های بیشتری از مغز، اطلاعات درباره یک موضوع ذخیره شده باشد، ارتباطات درونی بیشتری برقرار می شود. این افزونگی اطلاعات بدین معنی است که با در دست داشتن یک سرنخ واحد، امکان بیشتری برای استخراج اطلاعات از ناحیه های مختلف حافظه وجود خواهد داشت. این ارجاعات متقابل اطلاعات یعنی ما مطلب را یاد گرفته ایم نه این که صرفاً حفظ کرده باشیم.

۴) آنچه یادگرفته اید را به کس دیگری بیاموزید

یکی از بهترین راه های یادگرفتن یک چیز، آموختن آن به فردی دیگر است. ابتدا آنچه یاد گرفته اید را به کلمات و عبارات خود ترجمه کنید. خود این فرایند به تنهایی به استحکام بیشتر و یکپارچگی اطلاعات در مغز شما کمک می کند. سپس راهی را پیدا کنید تا آنچه یادگرفته اید را با دیگران به اشتراک بگذارید. اگر هیچ فردی را نیافتید که به طور حضوری مطالب را با او در میان بگذارید می توانید به وب نویسی (blog) روی آورید.

۵) از آموخته های قبلی برای یادگیری جدید استفاده کنید

یکی دیگر از بهترین راه های اثربخش تر کردن یادگیری، استفاده از یادگیری رابطه ای است که مستلزم ارتباط دادن اطلاعات جدید به چیزهایی است که از قبل می دانستید. برای مثال، چنانچه در حال مطالعه نمایشنامه رومئو و ژولیت هستید، می توانید آنچه درباره این نمایشنامه یاد گرفته اید را با دانش قبلی خود درباره شکسپیر، دوره تاریخی که در آن می زیسته و سایر اطلاعات مربوط، مرتبط سازید.

۶) تجربه عملی به دست آورید

برای بسیاری از ما، یادگیری مستلزم خواندن کتاب و مقاله، حضور در کلاس و جلسات سخنرانی، و یا انجام پژوهش در کتابخانه و بر روی وب است. با وجودی که یافتن اطلاعات و سپس نوشتن آن ها اهمیت دارد امّا دانش و مهارت های جدید را به محک تجربه زدن، چیز دیگری است و یکی از مطمئن ترین شیوه ها برای بهبود یادگیری است. اگر در حال کسب مهارت یا توانایی تازه ای هستید، بر روی به دست آوردن تجربه عملی تمرکز کنید. اگر یک مهارت ورزشی است، آن فعالیت را به طور مرتب انجام دهید. اگر در حال یادگیری یک زبان جدید هستید، هیچ فرصتی را برای صحبت کردن به آن زبان با فردی دیگر از دست ندهید.

۷) به جای تلاش برای به یادآوردن، پاسخ را ببینید

البته یادگیری فرایند کاملی نیست. گاهی اوقات، جزئیات چیزهایی که فراگرفته ایم را فراموش می کنیم. اگر برای به یادآوردن مطلبی با خود کلنجار می روید و به ذهنتان فشار می آورید، پژوهش ها نشان می دهند که بهتر است پاسخ درست را از کسی بپرسید یا از منبعی به دست آورید. مطالعات نشان داده اند که هر چه بیشتر زمان صرف به یادآوردن یک مطلب کنید، احتمال این که در آینده دوباره آن را فراموش کنید بیشتر است. چرا؟ زیرا این تلاش برای به یادآوردن اطلاعات آموخته شده قبلی، در واقع به جای پاسخ درست به یادگیری «حالت خطا» می انجامد.

۸) بهترین شیوه یادگیری خود را کشف کنید

یک راهبرد خوب دیگر برای بهبود اثربخشی یادگیری، درک عادت ها و سبک های یادگیری خود است. نظریه های مختلفی درباره سبک های یادگیری وجود دارد که می تواند به شما کمک کند تا بهترین شیوه یادگیری خود را بهتر درک کنید. نظریه هوش چندگانه گاردنر، به توصیف هشت نوع هوش می پردازد که می تواند به آشکارسازی قدرت های فردی شما کمک کند. سبک های یادگیری یونگ نیز می تواند به شما کمک کند تا ببینید کدام راهبرد یادگیری بهترین کاربرد را برای شما دارد.

۹) استفاده از آزمون برای بهبود یادگیری

هر چند ممکن است به نظر آید که صرف زمان بیشتر برای مطالعه، یکی از بهترین راه های به حداکثر رساندن یادگیری است امّا پژوهش ها نشان داده اند که امتحان گرفتن کمک می کند تا آنچه یاد گرفته اید را بهتر به خاطر بسپارید، حتی اگر آن مطلب در امتحان نیامده باشد. مطالعات نشان داده اند که دانشجویانی که مطالعه کرده اند و سپس از آن ها امتحان گرفته شده است، یادآوری بلند مدّت بهتری از مطالب داشته اند، حتی در مورد اطلاعاتی که در امتحان نیامده باشد. دانشجویانی که زمان بیشتری برای مطالعه در اختیار داشتند امّا از آن ها امتحان گرفته نشده است، قدرت یادآوری به مراتب کمتری داشته اند.

۱۰) دست از انجام چند کار همزمان بردارید

برای سال های متمادی این گونه فکر می شد که کسانی که چند کاره هستند و بیشتر از یک کار را در یک زمان انجام می دهند، مزیتی بر دیگران دارند. اما اکنون پژوهش ها نشان می دهند که انجام چند کار همزمان می تواند باعث اثربخشی کمتر یادگیری گردد. با پریدن از یک فعالیت به فعالیت دیگر و انتقال تمرکز، یادگیری شما کندتر و کم اثرتر می شود وخطای بیشتری می کنید. چگونه می توانید از این خطر اجتناب کنید؟ توجه خود را برروی کاری که در دست دارید متمرکز سازید و برای مدّت زمان از پیش تعیین شده ای به کار ادامه دهید.

     
   
 
 
     

کارگاه آموزشی روان یار ( www.ravanyar.com )

 
 
 
غلامعلی عباسی بازدید : 190 جمعه 20 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

 

 

1- بجای لغت ، عبارت (phrases) یادبگیرید
دانش آموزان معولا لغت یاد می گیرند ، بعد سعی می کنند لغات را کنار هم قراردهند و جمله بنویسند. گاهی بعضی از دانش آموزان تعداد زیادی لغت می دانند ولی از ساختن جمله و صحبت کردن عاجزند.
اگر شما 1000 لغت بدانید ممکن است حتی نتوانید 1 جمله درست بیان کنید ولی اگر شما 100 عبارت بدانید میتوانید صدها جمله با آنها بسازید .و در آخر اگر شما هزار عبارت بلد باشید میتوانید مثل یک انگلیسی زبان صحبت کنید.
دلیل دیگر برای اینکه شما عبارت یاد بگیرید این است که آن وقت دیگر لازم نیست هنگام صحبت کردن جملات فارسی را به انگلیسی در ذهنتان ترجمه کنید ، بلکه همان عبارات را بکار خواهید برد.
2 – فقط به تمرین روخوانی و گوش کردن اکتفا نکنید.
هنگامی که دارید Reading و Listening تمرین می کنید مطالبی را که دارید می خوانید و گوش می کنید با صدای بلند تکرار کنید .
اینکار باعث می شود که بین مغز و زبان شما همانگی ایجاد شود و روان صحبت کنید.
3 – خود را در انگلیسی غرق کنید
برای یادگیری سریعتر انگلیسی اطراف خود را با مطالب انگلیسی پر کنید .برای مثال با دوستان خود قرار بگذارید تا از این به بعد به زبان انگلیسی با هم صحبت کنید. ویا همیشه همراه خود مطالبی برای گوش کردن به انگلیسی داشته باشید.
4 – همواره انگلیسی صحیح را یاد بگیرید
همیشه سعی کنید مطالبی را برای یادگیری زبان انتخاب کنید که صحیح و قابل اعتماد باشند و عموم زبان آموزان از آن استفاده می کنند.

غلامعلی عباسی بازدید : 194 جمعه 20 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

 


نكاتي در مورد نحوه يادگيري زبان انگليسي ،نحوه ايجاد انگيزه براي يادگيري زبان،‌نحوه صحيح خواندن و صحيح ياد گرفتن زبان و اهميت فوق العاده يادگيري زبان انگليسي و ...كه اميدوارم افراد علاقه مند به يادگيري زبان انگليسي بتونن استفاده كافي رو ببرن


چه چيزي براي فراگيري صحيح زبان لازم است؟
شايد شما همه‌ي نکات فراگيري زبان را بدانيد، ولي اگر آنها اجرا نکنيد، چيزي زيادي ياد نخواهيد گرفت. واقعيت اين است که اگر مي‌خواهيد به خوبي انگليسي صحبت کنيد، بايد کمي زندگي روزمره‌تان را تغيير دهيد. در اينجا چند نمونه از کارهايي که مي‌توانيد انجام دهيد آورده شده است:

  • مي‌توانيد روزي يک ساعت يک کتاب انگليسي را مطالعه کنيد و ساختارهاي گرامري جملات را بررسي کرده و کلمات جديد را در يک ديکشنري جستجو کنيد.
  • مي‌توانيد به يک منبع شنيداري (مثلاً يک نوار کاست يا يک سي‌دي mp3 و…) گوش کنيد و آن قسمت‌هايي که متوجه نمي‌شويد را آنقدر تکرار کنيد تا آنچه گفته مي‌شود را کاملا درک کنيد.
  • مي‌توانيد يک ايميل به انگليسي بنويسيد و مرتباً از يک ديکشنري استفاده کنيد و يا در اينترنت به جستجو بپردازيد تا مطمئن شويد تمام کلمات به درستي به کار برده شده‌اند.
  • هنگاميکه در خيابان مشغول قدم زدن هستيد درباره آن چيزهايي که مي‌بينيد با خودتان به انگليسي صحبت کنيد.


به نظر شما چه کسي مي‌تواند اين کارهاي ظاهراً عجيب و غيرعادي را انجام دهد؟ فقط کسي که از انجام دادن آنها لذت مي‌برد. اگر مي‌خواهيد به خوبي انگليسي بياموزيد، بايستي به همين شکل عمل کنيد. مشکل اينجاست که همه‌ي زبان‌آموزها مي‌خواهند خيلي خوب به انگليسي صحبت کنند، اما بيشتر آنها نمي‌خواهند براي فراگيري آن (در تنهايي) وقت صرف کنند. کمبود انگيزه باعث مي‌شود که زبان‌آموز حاضر نشود از وقت آزاد خود براي فراگيري زبان استفاده کند و يا اگر هم وقت مي‌گذارد، نمي‌تواند بطور پيوسته و منظم آن را ادامه دهد.

يک زبان‌آموز معمولي (فاقد انگيزه‌ي لازم) روز قبل از يک آزمون يا تست انگليسي، ممکن است تـا 12 سـاعت هم مطالعـه کنـد، امـا (برخلاف زبان‌آموزان با انگيزه) در روزهاي بعد حاضر نخواهد بود روزي نيم ساعت هم به مطالعه‌ي يک کتاب انگليسي بپردازد.

يک زبان‌آموز با انگيزه از فراگيري زبان لذت مي‌برد و بنابراين وقت بيشتري روي آن مي‌گذارد و آن را بطور منظم انجام مي‌دهد. انگيزه‌ي بالا براي او امتياز ديگري هم دارد و آن اينست که بخاطر سپردن کلمات و ساختارهاي گرامري آسان‌تر مي‌شود، زيرا مغز انسان اطلاعات مربوط به چيزهاي مورد علاقه‌اش را به راحتي به خاطر مي‌سپارد

تعداد صفحات : 2

درباره ما
مشخصات نویسنده غلامعلی عباسی درباره : غلامعلی عباسی متولد 1340 دبیر بازنشسته زبان انگلیسی در شهرستان اردبیل هستم . این وبلاگ دفتر یادداشت بنده محسوب می کردد . هر مطلبی که به یادگیری بیشتر زبان انگلیسی کمک نماید و به نظر من مفید باشد در این وبلاگ جمع آوری نموده و با علاقه مندان زبان انگلیسی به اشتراک گذاشته ام . اطمینان کامل دارم که انتقادات و ایرادهای بیشماری متوجه این وبلاگ می تواند باشد ولی بنده به عنوان مدیر این وبلاگ در بهبود این کار انتظار راهنمایی و پیشنهاد از طریق دوستداران زبان و اهل فن را دارم . تا حد ممکن منابع اعلام میگردد . امیدوارم مورد قبول و پسند همكاران ارجمند و دانش آموزان و دانشجویان زبان انگلیسی واقع گردد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2128
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 11
  • آی پی امروز : 108
  • آی پی دیروز : 55
  • بازدید امروز : 130
  • باردید دیروز : 66
  • گوگل امروز : 18
  • گوگل دیروز : 15
  • بازدید هفته : 196
  • بازدید ماه : 562
  • بازدید سال : 19,215
  • بازدید کلی : 790,665