loading...
آموزش زبان انگلیسی
غلامعلی عباسی بازدید : 379 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (2)

 بیل گیتس

1 - موفقیت یک معلم پست و بدجنس است که افراد باهوش را به این ذهنیت می اندازد که آنها هیچ گاه شکست نخواهند خورد.

2 – جشن گرفتن برای پیروزی و بزرگداشت موفقیت خوب است، اما مهم تر از آن درس گرفتن از شکست است.

3 – همه ما همواره به کسانی نیاز داریم که به ما بازخورد بدهند. به این روش است که ما پیشرفت کرده و اصلاح می‌شویم.

4 – ناراضی ترین مشتریان شما برترین و بهترین منابع برای فراگیری و پیشرفت شما هستند.

5 – انسان همیشه از تغییر هراس دارد.

6 – اغلب افراد در مورد آنچه در یک سال می‌توان انجام داد غلو و اغراق می‌کنند و آنچه در ده سال می‌توان انجام داد، ‌دست کم می‌گیرند.

7 – هیچ گاه خود را با هیچ کس دیگری در این دنیا مقایسه نکنید. در غیر این صورت به خودتان توهین کرده اید.

8 – اگر نمی‌توانید اثری خوب و زیبا خلق کنید، حداقل آن را با ظاهری زیبا و خوب خلق کنید.

9 – موفقیت ما به شکل اساسی وابسته و بر مبنای همکاری و تشریک مساعی، از همان ابتدای کار است.

10 – برای انجام کارهای بزرگ، گاهی لازم است ریسک های بزرگ بکنید.

11 – "نمی‌دانم" را به "هنوز نمی‌دانم" تغییر دهید.

استیو جابز

 

1 – در بسیاری از مواقع افراد نمی‌دانند چه می‌خواهند تا آنکه کسی آنچه را می‌خواهند ‌به ایشان نشان دهد.

2 – کیفیت بسیار بیش از کمیت اهمیت دارد.

3 – آنچه بیش از همه افراد و صاحبان حرَف موفق را از دیگران متمایز می‌سازد، پشتکار محض است.

4 – شغل و کار شما بخش مهمی از بوم زندگی شما را پر می‌کند و بهترین راه برای رسیدن به رضایت واقعی این است که آنچه به بزرگ بودن آن اعتقاد دارید را انجام دهید.

5 – آنچه بین یک رهبر و یک پیرو تمایز ایجاد می‌کند، «خلاقیت و ابتکار» است.

6 – چیزهای مورد علاقه من در زندگی با پول به دست نمی آیند. کاملا واضح است با ارزش ترین منبعی که همه ما ‌داریم، زمان است.

7 – طراحی تنها ظاهر و صورت یک چیز نیست. طراحی همچنین نحوه کار را نیز شامل می‌شود.

8 – من تنها شخصی هستم که می‌دانم از دست دادن 250 میلیون دلار در یک سال... شخصیت انسان را قوام می‌دهد.

9 – تمرکز و سادگی یکی از اصول راهنمای من در زندگی است.

10 ـ زمان شما محدود است. لذا آن را برای زندگی کردن در جهان شخصی دیگر هدر ندهید



غلامعلی عباسی بازدید : 657 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (0)


دوران آشنایی و نامزدی، به عنوان مهم ترین و اولین فصل مشترک زندگی یک زن و مرد، بسیار حائز اهمیت است. در این دوران باید چند مولفه را مدنظر داشت که شاید کمتر کسی به آنها توجه کند یا با جوان دم بخت راجع به آنها به گفت وگو بنشیند. این نکات ساده، اما بسیار مهم آنقدر ارزشمند است که بی توجهی به آنها می تواند آینده زندگی یک زوج جوان را با بحران طلاق مواجه کند. در دوران نامزدی تان این نکات مهم را رعایت کنید تا ازدواج موفقی داشته باشید.

واقع بین باشید

نسبت به کل ماجرای آشنایی تان واقع نگر باشید. تا حد امکان، تابع احساسات و هیجانات موقت و گذرای خود نباشید و به شکلی کاملا منطقی با این دوران مواجه شوید و همه جانبه فرد مورد نظرتان را مورد سنجش و شناخت قرار دهید. عشق و دوست داشتن اگر چه برای ازدواج لازم است، اما شرط کافی و تضمین کننده زندگی مشترک موفق نیست. خیالپردازی و رویابافی را به زمانی دیگر موکول کنید، هم اکنون وقت آن است که چشمان را بیناتر و گوش هایتان را شنواتر کنید و به مسائل مهمی از زندگی که گاه فراتر از عشق آتشین است، توجه داشته باشید.

تعیین تکلیف کنید

قبل از ازدواج از موضوعات مهم زندگی تان با هم حرف بزنید. شما باید بدانید همسر آینده شما چه انتظاراتی از خود و شما در طول زندگی دارد، در مورد مسائل مهم زندگی به توافق برسید و براحتی از کنار آنها نگذرید. مثلا باید به توافق برسید که قرار است در کدام شهر، خانه یا محله زندگی مشترک خود را آغاز کنید؟ زندگی مستقلی خواهید داشت یا این که با یکی از خانواده ها باید زندگی کنید؟ زمان بچه دار شدنتان چه مدت پس از ازدواج است؟ معاشرت های فامیلی و دوستانه به چه شکل باید باشد؟ و... به شوخی گرفتن یا طفره رفتن از موضوع یا جواب ندادن به سوالات احتمالی خود را جدی بگیرید.

به احساسات و عواطف خود توجه کنید

با خود و احساسات تان رودربایستی نداشته باشید. اختلاف و بگومگو، دلخوری و ناراحتی بسیار، خشم و عصبانیت، نداشتن تمایل مثبت یا داشتن حس منفی نسبت به یکدیگر، بهانه تراشی ها و... علائم هشداردهنده ای است که هیچ گاه گذشت زمان ترمیم کننده آنها نخواهد بود و در ادامه آن مسائل و مشکلات در زندگی مشترک با شدت بیشتری بروز خواهد یافت. فراز و نشیب های بسیار دوران نامزدی، پیش مقدمه و نشانه آشکاری است که به شما هشدار می دهد قطعا در زندگی مشترک، زمانی که زیر یک سقف قرار گرفتید، مشکلات شما تشدید خواهد شد. بپذیرید اینجا همان جایی است که باید بایستید، اوضاع و شرایط خود و نامزدتان را دوباره بسنجید و محک بزنید.

خطوط قرمز رابطه را مشخص کنید

به هوای غرق شدن در عشق و عاشقی، سکوت پیشه نکنید و از مطالبه حقوق تان صرف نظر ننمایید. زندگی آینده تان را به بهانه کوتاه آمدن و نگفتن خواسته ها، به نازل ترین قیمت به فروش نگذارید. شما و نامزدتان با هم هستید تا دریابید آیا می توانید زندگی سالم و موفقی را با هم رقم بزنید یا خیر؟! پس باید صفات قابل تحمل و غیرقابل تحمل یکدیگر را بشناسید.

برای کسب این نوع شناخت لازم است خود را برای همدیگر افشا سازید، بی هیچ تعارف و رودربایستی بگویید از چه چیز خوشتان می آید و چه چیز ناخوشایندتان است؛ چه رفتارهایی را می پسندید و از چه رفتارهایی دوری می کنید؛ تمایل دارید همسرتان در زندگی چگونه رفتاری داشته باشد؛ چه رفتارهایی را هرگز در همسرتان نمی پذیرید، میزان و محدوده سازگاری و انطباق خود در زندگی را مشخص کنید و... . محدوده ها و خط قرمز های غیرقابل مذاکره یا حتی غیرقابل چانه زنی را مشخص کنید و به اطلاع فرد مقابل برسانید و تفهیم کنید که اینها خواسته های مهم و غیرقابل اغماض تان در زندگی است.

رفت و برگشت را جدی بگیرید

اگر شما به خاطر یک رفتار آزاردهنده از جانب نامزدتان دلخور و ناراحت شدید و او پس از عذرخواهی به شما قول داد که هیچ گاه آن را تکرار نکند، اما بعدها، نه یک بار بلکه چند بار آن را تکرار کرد، لازم است جوانب احتیاط را رعایت کنید. رفتارهای رفت و برگشتی، جزو رفتارهایی است که بسیاری از همسران جوان بابت آن، متحمل آسیب و درد بسیار می شوند و گاه حتی چاره ای جز رها کردن نیست، چون فرد مقابلشان مبتلا به مشکلی است که برطرف کردن آن نیازمند درمان های روان شناختی است.

حواستان به آزارهای روانی باشد

اگر در دوره نامزدی حس می کنید افکار و احساساتتان سرکوب می شود و آن طور که باید و شاید در مقابل نامزدتان مجال بروز ندارید، اگر نامزدتان همیشه به فکر تحمیل احساسات و افکار خود به شماست و مدام از شما به طور موجه یا غیرموجه ایرادهای بنی اسرائیلی می گیرد یا شما را آن گونه که هستید، فکر می کنید و رفتار دارید، قبول ندارد و دائما به این فکر است که شما را تغییر داده و مطابق میل خود سازد، بهتر است در مورد ادامه این رابطه، با احتیاط بیشتر گام بردارید.

اولویت های زندگی اش را بشناسید

در دوره نامزدی، اولویت های زندگی نامزدتان را مشخص کنید. شما و زندگی مشترک تان در اولویت اول قرار دارید یا حرفه و شغل، خانواده، دوستان، تفریحات و...

بلوغ یا عدم بلوغ فکری، عاطفی و اجتماعی ازجمله مولفه هایی است که توجه به آن الزامی و ضروری است، شما باید بدانید نامزدتان آنقدر به تکامل و بلوغ رسیده که بتواند همه زندگی اش را کار نداند، رابطه عاطفی بین خود، خانواده و همسرش را مدیریت کند، ارتباطات اجتماعی و معاشرت های خود را بهینه و متعادل سازد؛ اینجاست که می توان گفت فرد به بلوغ زندگی مشترک رسیده یا خیر.

میزان عمل او را بسنجید

از حرف تا عمل فرسنگ ها فاصله است. مثلا، اگر نامزد شما خود را فردی معتقد به دین معرفی می کند، ادعای او را مورد محک و سنجش قرار دهید، ادعا داشتن به دین هرگز لزوما به معنای عمل کردن بر طبق دستورات دینی نیست، حتی چه بسا ممکن است تلقی شما از دینداری با تلقی ایشان از این موضوع، کاملا متفاوت باشد یا اگر نامزدتان خود را فردی مستقل و مختار در زندگی معرفی می کند از طریق واگذاری مسئولیت هایی که نیاز به تصمیم گیری دارد، می توانید استقلال فکری و عملی او را بسنجید و ادعای او را در واقعیت مورد توجه و نظر قرار دهید.

تعهد نامزدتان به شما چقدر است؟

مسئولیت پذیری و پذیرش تعهد در قبال زندگی خود و دیگری ازجمله مولفه های اساسی و مهم در زندگی همسران است. اگر زن و مرد نسبت به یکدیگر متعهد باشند با تمام وجود سعی می کنند در ایفای وظایف خود کمترین قصور و کوتاهی را داشته و به نیازهای جسمی، روحی و عاطفی همسر خود توجه کرده و پاسخگوی آنها باشند. اگر نامزدتان نسبت به تعهدات مردانه یا زنانه خویش چندان پایبند نیست و هر بار با توسل به طرقی یا بهانه ای از آن سرباز می زند، لازم است مجددا با اتخاذ تدابیری جدید، او را به دعوت به تعهدات نموده، چه بسا برخی از تخلفات از سر ناآگاهی و عدم شناخت است، اما اگر این خصیصه عادت رفتاری نامزدتان باشد بهتر است در مورد ادامه رابطه با نگاهی روشن تر و واقع بینانه تر پیش بروید.

رازهای زندگی تان را فاش نکنید

صداقت داشته باشید، اما هرگز صداقت به معنای افشای رازهای شخصی و خانوادگی تان نیست. بازگو کردن برخی مسائل نه تنها برای آینده زندگی شما موثر نیست، بلکه ممکن است ذهن نامزدتان را مشوش کرده و رابطه امروز و فردایتان را با مشکلاتی مواجه کند. اگر ضرورتی برای بیان مطلبی از زندگی تان وجود ندارد هرگز آن را با نامزدتان در میان نگذارید، اما اگر مساله ای است که دانستن یا ندانستن آن در تصمیم همسرتان برای شروع زندگی مشترک نقش دارد لازم است آن را بیان کنید. مثلا اگر هم اکنون از بیماری رنج می برید او را از این مهم آگاه کنید، اما اگر سابقا مبتلا به بیماری بوده اید و الان هیچ اثری از آن نیست لازم به بیان آن نیست.
  

غلامعلی عباسی بازدید : 358 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (0)


آیا وقت آن نرسیده تا در بین دوستان و آشنایان و نزدیکان‌تان دست به یک خانه تکانی بزنید؟ احتمالاً شما هم از وجودِ نخاله وار برخی افراد در کنار خود حسابی رنج می‌کشید. این افراد کسانی هستند که شما را آدم حساب نمی‌کنند، به اعتماد‌تان خیانت می‌کنند و به جای این‌که به شما انرژی بدهند، دائم افکار منفی را به شما منتقل می‌کنند. بدبختی این‌جاست که انسان یک موجود اجتماعی است و نمی‌تواند برود تنهایی در جنگل زندگی کند و گرنه بد فکری نبود. در واقع همین الانش هم ما در جنگل زندگی می‌کنیم و چیزی که باید دنبالش باشیم نه یک جنگل دیگر، بلکه آدم‌های باحال و همدل و با شعوری، که آدم را رو به جلو هل بدهند. برای شروع این خانه تکانی اول بیایید ۱۰ مدل آدم‌ نخاله را شناسایی کنیم، بعدش دیگر با خودتان.

 

"آدم‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند. آن‌هایی که الهام‌بخش‌تان می‌شوند و آن‌هایی که روح‌تان را می‌پوسانند. عاقلانه انتخاب کنید" – هانس هِنسن

 

1. آن‌هایی که مثل جاروبرقی، وقت‌تان را می‌مکند

 


ممکن است برخی از اعضای خانواده یا دوستان‌تان دل‌شان بخواهد وقت شما را به تصرف خودشان در بیاورند. یک جمله پوسیده هم یاد گرفته‌اند که: قسمتی از دوستی بده بستان است و این‌که باید خود را موظف کنی که وقتی را به من اختصاص بدهی و از این‌جور چیزها. مطمئناً اگر در مترو یا اتوبوس روی صندلی نشسته باشید و پیرمردی را ببینید که به زورِ عصا سرپا است، از جای‌تان بلند می‌شوید تا او بنشیند. اما وقتی ببینید تابلو زده‌اند که "اولویت نشستن با سالمندان است" کمی به شما برمی‌خورد که چرا باید کاری که خودتان اتوماتیک انجام می‌دهید را به شما گوشزد کنند. برگردیم به دوستان نخاله و پر توقع. خواه ناخواه شما برای دوستان‌تان وقت می‌گذارید اما اگر کسی بخواهد به شما گیر بدهد این آدم نخاله محسوب شده و روی اعصاب است.

به محض این‌که فرصت کردید از چنگال چنین افرادی فرار کنید که در غیر این‌صورت عمرتان را حسابی تلف خواهند کرد.

اما اعضای خانواده را که نمی‌توان کات کرد! پس این‌جور موقع‌ها با آن‌ها چه‌کار کنیم؟ باجناقی دارید که هر چند روز یک‌بار باتری ماشینش در جاده ورامین خالی می‌کند و انگار به غیر از شما کس دیگری را نمی‌شناسد. نصب کردن نرم‌افزارهای "لیست سیاه" و یا حتی خاموش کردن گوشی موبایل در بعضی از ساعات روز چاره کار است. همه ما به لحظاتی برای خلوت کردن احتیاج داریم و اگر کسی بخواهد خرمگس معرکه بشود باید به نحوی خودمان را از شرش خلاص بکنیم.

"نظر شخصی من این است که گذراندن وقت به تنهایی، در بعضی اوقات، باعث سلامتی روانی انسان می‌شود. آدم باید یاد بگیرد که چطور زمان تنهایی خود را مدیریت کند و اختیار آن قسمت از وقتش را دست افراد دیگر نسپارد" – اسکار وایلد

2. کسانی که چپ و راست شما را مورد شماتت قرار می‌دهند

 

 


کسی مخالف نظر صادقانه و بازخورد دادن به صورت منصفانه، در مورد رفتار افراد نیست. اما وقتی کار از حد می‌گذرد که طرف به نوع دستشویی رفتن شما هم گیر می‌دهد. این جور رفتار دیگر اسمش انتقاد سازنده نیست بلکه عیب جویی محسوب می‌شود. به چنین فردی بگویید عیب جویی‌هایش دردی را از شما دوا نمی‌کند و فقط حال‌تان را می‌گیرد تا بلکه از کارش دست بکشد. نکشید کات.

 

3. آن‌هایی که همیشه مظلوم نمایی می‌کنند

 

خدا نیاورد آن روزی را که این افراد جایی مرتکب اشتباهی بشوند. چنان مظلوم نمایی می‌کنند که مردم کوبانی بدبختی‌های‌شان از یادشان برود. انگار که خطا و اشتباه برای این افراد معنی و مفهومی ندارد. همیشه باید خودشان را مظلوم نشان بدهند و انگشت اتهام را به طرف بقیه بگیرند. اگر در اتاقی بودید که یک طرفش فردی مظلوم نما قرار داشت و در طرف دیگر استخر تمساح‌ها، الله و اکبر گویان در استخر تمساح‌ها شیرجه بزنید و خودتان را خلاص کنید و گرنه بازیچه‌ی این فرد می‌شوید. انقدر احساس خطاکاربودن و در عین حال ظالم بودن را به شما نسبت می‌دهد که حال‌تان از خودتان بهم بخورد و روانی شوید. قبل از این‌که مظلوم نمایی را شروع کنند، آن‌ها را با گفتن "روضه شروع شد!" خلع سلاح کنید .

 

4. آن‌هایی که فاز منفی به آدم می‌دهند

 

این افراد منفی گرایی را مثل سرماخوردگی به بقیه سرایت می‌دهند. کافی است ۵ دقیقه در کنار این افراد بنشینید تا قلب‌تان بپوسد. هر چقدر هم که آدم شاد و سرزنده‌ای باشید و مثل یک خرس گریزلی سرشار از انگیزه باشید بالاخره در لحظاتی از زندگی غم و اندوه گلوی شما را خواهند فشرد. کافیست یک آیه یأس خوان در کنار خود داشته باشید تا شما را به باتلاق تباهی و منفی‌گرایی فرو ببرد… حالا خر بیار و باقالی بار کن. احساساتی مثل اضطراب، نگرانی، بدبینی و افسردگی رفتاری نظیر غرغر کردن مداوم را چنان به جان شما می‌اندازند که از دوستی با ایشان مثل سگ پشیمان شوید.

عمر زمین
 ۴ میلیارد سال است و عمر شما نهایتاً ۱۰۰ سال. اگر قصد دارید که در این فرصت کوتاه از زندگی و مواهب آن لذت ببرید از این‌جور نخاله‌ها دوری کنید و گرنه این احساسات منفی مانند زنجیری به پای‌تان بسته می‌شوند. نتایج تحقیقات دانشگاه معتبرYale نشان می‌دهد که داشتن ذهنیت مثبت خود به خود ۷ سال به عمر آدم می‌افزاید. آن‌هم نه عمری که آدم هر روزش دعا کند که ایشالا هواپیمای مسافربری روی سرش بیفتد.

5. آن‌هایی که انرژی‌تان را هورت می‌کشند

 

 


دراکولا چطور خون قربانیانش را می‌مکید؟ در کنارتان دراکولاهایی هستند که به‌جای خون، انرژی می‌مکند. چرا شما قربانی این افراد باشید؟ چرا شما باید رفتار بچه‌گانه این افراد را تحمل کنید؟ هر چه باشد هر کسی در زندگی‌اش لحظات سختی دارد و باید احساساتش را کنترل کند، نه این‌که خودش را مانند باری روی دوش این و آن بیندازد. چند دفعه مراعات حالش را کردید و اجازه دادید اعصاب خوردی‌اش را سر شما خالی کند تا کمک کرده باشید به حالت عادی برگردد؟ فایده‌ای هم داشت؟ مگر شما کیسه بوکس این آدم هستید که بخواهد با مشت زدن به شما بوکس بازی یاد بگیرد؟ این‌گونه افراد از نظر روانی در زیر خط فقر قرار دارند و شعور اخلاقی‌شان متمایل به صفر است. هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهید به چنین آدمی بها بدهید.

6. آن‌هایی که غمخوار و دلسوز شما نیستند

 

انگار نه انگار که همین الان برایش تعریف کردید که چطور مجبور شدید ماشین‌تان را به زیر قیمت بفروشید تا با بدبختی چک آخر برج‌تان را پاس کنید … در حالی که با گوشی‌اش بازی می‌کند و اصلاً نگاهش به شما نیست، هنوز حرف‌تان تمام نشده می‌گوید حاجی داریم می‌رم پاتایا، انقدر پول روی‌هم جمع نکن، بیا با هم بریم یکم از پولا رو خرج کن. قاه قاه قاه … (حیف که خانواده از این‌جا رد می‌شه). اصلاً انتظار ندارید که بیاید مشکلات‌تان را برای‌تان حل کند، اما برای‌تان انقدر ارزش قائل نیست که ۲ دقیقه به درد دل‌تان گوش کند. بعضی از این افراد با درجات مختلف مشکل روانی خودپسندی مواجه هستند که چنین رفتاری را بروز می‌دهند. "بقیه به درک، خودم چی می‌خوام" برای‌شان مهم است. از قدیم هم وجود داشته‌اند و سعدی هم بهشان گفته که "نشاید که نامت‌تان نهند آدمی". این افراد قادر نیستند که خودشان را جای افراد دیگر بگذارند و کمی دلسوزی و شفقت نشان بدهند. اما بار دیگر که چنین رفتاری را از خود بروز دادند دیگر تحمل‌شان نکنید. به آن‌ها بگویید:

"عشق و محبت از ملزومات روابط انسانی است نه از تزئینات آن. بدون این‌ چیزها آدمیزاد نمی‌تواند زنده بماند" – دالای لاما

 


7. آن‌هایی که صداقت سرشان نمی‌شود و مثل ریگ دروغ می‌گویند

 

 


بعضی وقت‌ها گندی به الک زده‌اید و از رفیق‌تان می‌خواهید که صدایش را در نیاورد، اما فردا که در خانه را باز می‌کنید می‌بینید هر کسی از کنارتان رد می‌شود نیشش را تا پس کله‌اش باز می‌کند! دل‌تان می‌خواهد آن رفیق دهن‌ لق‌تان را پیدا کنید و با دمپایی ابری خیس چنان در دهنش بزنید که رستم با گرز گران بر سر اکوان دیو کوفت! این‌جور آدم‌ها از راه‌های گوناگونی به آدم ضربه می‌زنند. ممکن است از شما پول قرض بگیرند و قول بدهند حتماً در فلان تاریخ این پول را پس می‌دهند، اما موقع پس دادن پول ده جور حرف بزنند و شما را دنبال خودشان بدوانند. این جور افراد روزی
 ۲۰۰ بار قربان صدقه آدم می‌روند، اما اگر پایش بیفتد آدم را به یک کیلو از این خیارهای پلاسیده‌ی پشت وانتی، می‌فروشند. "دروغ گفتن هم با کلمات انجام می‌شود، هم با سکوت" – آدرین ریچ

صداقت، روراستی و اطمینان به یکدیگر از ویژگی‌های بسیار باارزش دوستی‌‌های چندین و چند ساله به شمار می‌روند و کسی که چپ و راست دروغ دَنگَل به شما تحویل می‌دهد ارزش یک روز بیشتر رفاقت را ندارد. اجازه ندهید کارتان با چنین دغل دوستانی به جاهای باریک بکشد. شاید از غریبه بخورید و به خودتان بگویید "بیخیخیل"، اما اگر از دوست بخورید چنان کمرتان می‌شکند که هیچ چرثقیلی قادر به بلند کردن شما از زمین نیست.


8. آن‌هایی که فتنه‌گر هستند و از آدم سوءاستفاده می‌کنند

 


بعضی از دوستان‌تان هستند که سال به دوازده ماه یک شارژ
 ۲هزارتومنی حرام‌تان نمی‌کنند که هیچ جواب سلام‌تان را هم نمی‌دهند، اما همین‌که به موقعیت خوبی رسیدید ناگهان مثل سگ نگهبان برای‌تان دُم می‌جنبانند… به مجرد این‌که خرشان از پل گذشت، دوباره از رادار خارج می‌شوند. شما برای این فرد نقش یک ابزار را دارید، نه بیشتر. شایعه پراکنی در دهان این افراد سلاحی مرگبارتر از شمشیر سامورایی است. با فرد دیگری دعوایش شده و حریفش نمی‌شود. کنار شما می‌نشیند و انقدر پشت سر طرف شایعه می‌بافد و صفحه می‌گذارد تا شما را هم به خط خود بکشاند. اگر آدم ساده‌ای باشید، جز این‌که در دام یک فتنه‌گر بیفتید و الکی الکی برای خودتان دشمن بتراشید، چیز بهتری نصیب‌تان نمی‌شود. چنین آدمی خیرخواه شما نیست. یک آدم فتنه‌گر سعی می‌کند کنار شما بنشیند و تظاهر کند که به درد دل‌تان گوش می‌کند، اما در واقع دارد از شما نقطه ضعف جمع می‌کند تا بعداً همین‌ها را علیه‌تان استفاده کند.

هیچ مرام و معرفتی برای این‌جور آدم‌ها خرج نکنید که فقط از آن سوء استفاده می‌کنند. ماشین زیر پای‌تان را با باک پر در اختیارش قرار می‌دهید که بتواند بدون دغدغه،
 ۳ روز خانواده‌اش را بردارد و به مسافرت ببرد، اما ۵ روز بعد می‌بینید که ماشین را با باک خالی آورده و جلوی در حیاط شما ول کرده و رفته و از طریق تلفن این را به شما اطلاع می‌دهد. بالا سر ماشین که می‌روید و می‌بینید گل گیرش هم خورده است و لابد موقع گرفتن خلافی هم متوجه می‌شوید بدون این‌که روح‌تان خبردار شده باشد چند بار چراغ قرمز را رد کرده‌اید و در خیابان سرعت رفته‌اید و لایی کشیده‌اید! از این‌ آدم‌ سوء استفاده کننده چندان بعید نیست که زده باشد کسی را نفله و ناقص کرده باشد و از صحنه تصادف گریخته باشد. در هر صورت اختیار مال‌تان را دارید اما حداقل اگر ماشین‌تان بیمه نیست آن‌را به دست این جور آدم‌ها نسپارید. شناسایی سوء استفاده کننده هم چندان کار سختی نیست. اگر بعد از مدتی متوجه شدید که طرف فقط "دستِ بگیر" دارد، دورش را سم سوسک بریزید و قیدش را بزنید.


9. آن‌هایی که از قصد به شما ضربه وارد می‌کنند

 


این آیتم گستره‌ی بسیار وسیعی از اعمال را شامل می‌شود که می‌توانند زندگی را به کام شما زهر کنند. مثلاً ممکن است مادر و پدر خودتان بر سر شیوه‌ی تربیت کردن فرزندان‌تان، شما را دائم مورد انتقاد قرار ‌دهند، آن‌هم درحالی که دوران بچگی خودتان راهکارهایشان به درد لای جرز هم نمی‌خورد. شاید این ضربه وارد کردن، عکس العمل آنیِ موذیانه‌ای از طرف دوست‌تان باشد که باعث شود احساس بدی به شما دست بدهد. بعضی وقت‌ها مردم چنان عکس‌العمل‌های بدی نشان می‌دهند که به صداقت، پشتکار یا توانایی‌های خود شک کنید.

عموماً این جور آدم‌ها به‌جای این‌که شما را با صمیمیت، محبت و حمایت‌شان به جلو هل بدهند، برای‌تان یک میدان مین ساخته‌اند که عبور کردن از آن همانا و از دست دادن روحیه مثبت همان. برای فرار کردن از دست چنین طاعونی، به دلایل بیشتر نیازی ندارید.


10. کسانی که دائم خوف به آدم وارد می‌کنند

 


آیا می‌دانستید انسان جوری برنامه‌ریزی شده است که دائم درباره امنیت، سلامتی و بقاء‌اش نگران باشد؟ اگر به زمان غارنشینی فلش بک بزنیم که اجدادمان باید از دست هر سگ و سوته‌ای فرار می‌کردند تا زنده بمانند، چندان هم پذیرفتن این سخت نیست که چرا هنوز هم رگه‌
هایی از این نوع استرس را در خود نگه داشته‌ایم. اجداد خود من که تا چهار، پنج نسل پیش از ترس دزدان و حرامیان به غار پناه می‌بردند، شما را نمی‌دانم. اما در دنیای کنونی لولو خورخوره‌ها از کوسه ۱۰ متری، شیر ژیان گرسنه و گله فیل‌های رَم کرده، به سرطان، پراید، پسماند کارخانه‌ها، انتشار امواج پارازیت، ظهور خَرچُسونه رادیواکتیوی غول آسا از وسط بیابان و پاس نشدن چک آخر برج (و چیزهای دیگری که اگر از آن‌ها اسم ببرم، باید دنبال شغل جدید بگردم) تغییر یافته است.

بنابراین همان‌طور که می‌بینید هر آدمی به اندازه خودش درگیری ذهنی و نگرانی دارد و این‌که شخص دیگری بخواهد در هنگام حضور و یا از پشت تلفن بار دیگر این چیزها را به یاد آدم بیاورد، نور علی نور است. بدبختی این‌جاست که تعداد این آدم‌های ضد حال کم هم نیست. جالب این‌جاست که از بین تمام این مصائب، خود استرس بزرگترین قاتل جان انسان است. یعنی اگر کمی بی‌خیال زندگی کنید احتمال زنده ماندتان بیشتر از زمانی است که دائم اضطراب داشته باشید. بنابراین کسانی که به شما استرس وارد می‌کنند را نخاله به حساب بیاورید و از آن‌ها فاصله بگیرید تا این چند صباح زندگی را آسوده‌تر طی
 کنید . 

 



غلامعلی عباسی بازدید : 471 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (0)

 

 

هر كس عقاید شخصی خودش را درباره میلیونرها و ثروتمندان دارد. در اینجا میخواهیم برخی از این عقاید را به چالش كشیده و شما را با ویژگی های میلیونرها آشنا كنیم. موضوع مورد بحث هیچ ارتباطی با شانس، زندگی رویایی یا طمع ندارد، بلكه هدف تغییر طرز فكر شماست به نحوی كه شما را از سایرین متمایز كند. 

1. میلیونرها افراد سخت كوشی هستند

بر اساس تحقیقی توسط
 Spectrem، ٩٤٪ میلیونرها سخت كوشی را نخستین عامل موفقیت خود دانسته اند. درست مثل "سم والتون" و والمارت كه تجارت خود را از صفر شروع كردند یا "استیو جابز" و اپل كه مرتباً با ارایه ایده های جدید و كار بر روی آنها توانست تجارتش را رونق دهد.

شما باید اینگونه عمل كنید: سخت كوشی یكی از لازمه های میلیونر شدن است. شما باید این اصل را بپذیرید و هر گونه سختی و زحمت را به جان بخرید.

2. اكثر میلیونرها افرادی خود ساخته اند

امروزه تنها ١٨٪ میلیونرها ثروتشان را از راه ارث بدست آورده اند كه این رقم همچنان رو به كاهش است. اغلب میلیونرها با سرمایه بسیار اندك كار خود را شروع كرده اند و بیشترشان در فقر و تنگدستی اسفناكی متولد شده اند. "كارل ایكان"، "لاری بیج" و "جف بزوس" تنها سه نمونه از مشهورترین و تاثیرگذارترین افراد این دسته به شمار می روند.

شما باید اینگونه عمل كنید: هركز بهانه گیری نكنید كه فلان شخص از راه ارث پولدار شده، پس من نمی توانم. اكثر میلیونرها پولشان را با تلاش خودشان بدست آورده اند پس اگر شما هم فكر خود را بر این موضوع متمركز كنید حتماً موفق می شوید.

3. میلیونرها از شما می خواهند كه یك میلیونر باشید

میلیونرها می دانند برای شما نیز ثروت كافی برای پولدار شدن موجود است و این موضوع به طرق مختلف به خود آنها نیز در موفقیتشان كمك می كند چرا كه تعداد میلیونرهای بیشتر برابر است با تجارت و سرمایه گذاری بیشتر و در نتیجه درآمد بیشتر. "رابرت كیوساكی" و "دونالد ترومب" در این باره كتابی با عنوان "چرا میخواهیم شما ثروتمند شوید" نوشته اند. این عنوان صحت دارد، نبردی در كار نیست بلكه تنها یك نظام همكاری دوستانه است كه جریان دارد.

شما باید اینگونه عمل كنید: یك میلیونر شوید، به همین راحتی. این درست كه از گفته تا عمل فاصله بسیار است اما مطالعه مطالب این مقاله نقطه آغاز بسیار مهمی است. پس به خواندن ادامه بدهید ...

4. میلیونر ها همه كاره نیستند

حتماً ضرب المثل "همه كاره هیج كاره است" را شنیده اید؟ خوب در حقیقت میلیونرها دقیقاً متضاد این ضرب المثل هستند. آنها اغلب در یك رشته و یا نهایتاً شاخه های بسیار كمی تخصص دارند. آنها می دانند در چه كاری مهارت دارند و چه كاری را دوست دارند پس زندگی خود را وقف آن كار می كنند.

شما باید اینگونه عمل كنید: این طرز تفكر را كه باید در همه ی كارها متخصص شوید رها كنید. ببینید به چه كاری علاقه دارید، پس تمام تلاش و تمركز خود را وقف آن كنید. و در آن زمینه ای كه علاقه دارید متخصص شوید.

5. میلیونرها چندین منبع درآمد دارند

موضوع تنها تنوع نیست بلكه باید به طرق مختلف درآمد ایجاد كرد. "وارن بافت" در چندین سهم سرمایه گذاری کرده است درست مثل "جف بزوس" كه مالك بیش از یك شركت است. میلیونرها نسبت به تخصص خود آگاهی دارند و شعب آنها نیز خاص است و از طریق همین تعدد شعب منابع چندگانه درآمدزایی ایجاد كرده اند تا به ثروت حقیقی دست یابند.

شما باید اینگونه عمل كنید: همین حالا منابع متعدد درآمدزایی خود را ایجاد كنید. یا در مورد داشتن آنها برنامه ریزی کنید. ممكن است در آغاز این منابع خیلی كوچك باشند اما دلیلی وجود ندارد كه همیشه اینطور بماند. رویكردهای سرمایه گذاری و كسب و كارهای متفاوتی را امتحان كنید. فقط اطمینان حاصل كنید وقتی میخواهید شروع كنید بدانید چه می كنید.

6. میلیونرها به تحصیل اهمیت می دهند

با شنیدن داستان های اخراج "مارك زاكربرگ" (موسس فیسبوك) و "مت مولنوب" (موسس ورد پرس) از كالج، ممكن است تحصیل را بی اهمیت بدانید، اما با دانستن این مطلب كه اكثر میلیونرها حداقل لیسانس داشته اند، درك استثنا بودن این دو میلیونر اخراجی از این قاعده آسان می شود. علوم اقتصاد، تجارت و مهندسی برای میلیونرها سه علم بسیار مهم به شمار می روند. اخذ مدارج علوم اقتصادی برای میلیونرها در اولویت است. به یاد داشته باشید بسیاری از همین اخراج شدگان از كالج در وهله ی اول از همان دانشی كه در كالج یاد گرفته بودند برای شروع تجارت استفاده كرده اند.

شما باید اینگونه عمل كنید: به كسب علم بپردازید. اگر خواستید از كالج اخراج شوید و یك میلیونر خودكفا باشید كه ما به شما خداقوت می گوییم اما آغاز به كار با داشتن یك سابقه علمی شانس شما را برای كسب پول بیشتر افزایش می دهد.

7. اكثر میلیونر ها احساس ثروتمندی نمی كنند

به طور كلی وقتی شما یك میلیونر هستید، همچنان هزاران نفر دیگر هستند كه از شما پول بیشتری دارند به همین خاطر است كه میلیونرها خود را "ثروتمند" نمی پندارند. همه ما مایلیم موفقیت خود را با حوادثی كه قرار است برایمان اتفاق بیافتد تعریف كنیم و میلیونرها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. درست مثل وقتی كه فكر می كنید با ارتقا درجه شغلی یا خرید خودرو جدید خوشحال خواهید شد، میلیونرها هم اغلب وقتی خود را ثروتمند می شمرند كه میلیون ها و بیلیون های بعدی را كسب كنند.

شما باید اینگونه عمل كنید: همه ما درس بسیار مهمی از این مطلب میگیریم. " همانجایی باش كه الان هستی و از این بودن لذت ببر". تو بهتر میشوی، ثروتمندتر، باهوش تر، اما این بدان معنی نیست كه باید منتظر رسیدن مرحله بعدی باشی تا از آن لذت ببری. همین حالا از زندگی ات لذت ببر. همین جایی كه هستی.

8. میلیونرها در "ظاهر" ثروتمند نیستند

شاید تا به حال افرادی را دیده باشید كه جدیدترین مدل های خودروی "پورشه" را میرانند، در عمارت ها زندگی می كنند و احتمالاً تا بناگوش زیر قرض و بدهی فرو رفته اند و خرجشان هم بیشتر از دخلشان است. سندروم زیاده خواهی افراد زیادی را اسیر كرده است. از این اسارت رها شوید. اكثر میلیونرها در خانه های معمولی زندگی می كنند و خودروهای مدل پایین سوار میشوند. آنها بیشتر به كسب پول فكر میكنند نه خرید وسایل اضافی.

شما باید اینگونه عمل كنید: هرگز به این فكر نكنید كه دیگران راجع به شما چه تصوری دارند. پول خود را بودجه بندی كنید و آن را ذكاوتمندانه سرمایه گذاری كنید. این راه ثروتمند شدن است. خانه های بزرگ و خودروهای لوكس تنها شما را در باتلاقی از قرض و بدهی فرو می برند. نكته مهم این است كه باید كمتر از آنچه كسب میكنید خرج كنید.

9. میلیونرها می دانند تنهایی از پس كارها برنمی آیند

آنها ممكن است خودساخته باشند اما این بدان معنی نیست كه كارها را به تنهایی انجام می دهند. میلیونرها ارزش دوستیابی، برقراری ارتباط با دیگران و جستجوی متخصصین در مواقع نیاز را می فهمند. طبق گفته اكثر میلیونرها آنها همیشه مشاورانی داشته اند كه نقش بزرگی در مسیر موفقیتشان ایفا كرده اند.

شما باید اینگونه عمل كنید: اگر می خواهید كار بزرگی را شروع كنید، حتماً به كمك دیگران نیاز خواهید داشت. میلیونر شدن هم از این قائده مستثنی نیست. رجوع به دیگران برای مشورت بسیار با اهمیت است.

10. میلیونرها عاشق خرید كردن هستند ... اما به صورت متفاوت

اگر به عادت خود برای خرید لباس های نو، خودرو و اسباب بازی مرتباً ادامه دهید، در حقیقت خود را به عادتی خو داده اید كه شما را به سمت ورشكستگی می کشاند. میلیونرها عاشق خرید كردن اند اما به شیوه ای متفاوت. آنها به دنبال معاملات خوب در زمینه سرمایه گذاری و تجارت هستند و نه لزوماً خرید موتورسیكلت های جدید و تلویزیون های هزار اینچی. آنها تفاوت بین دارایی ها و بدهی ها را می فهمند و بیشتر بر روی اولی تمركز دارند تا دومی.

شما باید اینگونه عمل كنید: تفكرتان را برای افزایش دارایی ها در مقابل بدهی ها تغییر دهید. یكی از مهمترین تفاوت های فقرا و ثروتمندان این است كه فقرا بدهی میخرند و ثروتمندان دارایی. پس مانند ثروتمندان خرید كنید. امروزه میلیون ها میلیونر در سرتاسر دنیا وجود دارند. آنها متفاوتند و این متفاوت بودن لزوماً به این معنا نیست كه طرز فكرشان درست باشد. اینها همه ویژگی های عمومی میلیونرها و بیلیونرها هستند. این ویژگی ها را در خود پرورش دهید و مطمئن باشید شما هم به زودی یك میلیونر خواهید شد.

غلامعلی عباسی بازدید : 613 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (0)


هیچ دقت کردین؛ دیگه یواش یواش داریم ملت باشعور و بافرهنگی می شیم ؟!

همین چندوقت پیش تا چیزی گرون می شد می رفتیم تو صف که بخریم و بزاریم کنار گرونتر که شد بفروشیمش ولی الان کمپین راه می ندازیم و همه با هم تحریمش می کنیم و نمی خریمش تا ارزون شه!

همین چند وقت پیش ملت با چوب و سنگ سگ و گربه های بدبختو می زدن ولی الان می بینیم تو هر کوچه ای براشون غذا می زارن کنار پیاده رو!

همین چند وقت پیش اگه یک اوا خواهر می دیدیم همگی مسخرش می کردیم ولی الان می گیم بیماره خدا شفاش بده!

همین چند وقت پیش یکی موهاش عجیب بود تیکه بارونش می کردیم ولی الان می گیم دوست داره این تیپی باشه به ما چه!

همین چند وقت پیش کسی کمربندشو پشت فرمون می بست بهش می گفتیم بچه سوسول ولی الان ماشینو روشن می کنیم اول کمبربندمونو می بندیم می گیم واسه سلامتیمون واجبه

همین چند وقت پیش می گفتیم ترکها… رشتیا… اصفهانی ها… قزوینی ها… فلانن و براشون جوکهای آنچنانی می ساختیم ولی الان می گیم همه ما ایرانی هستیم و همه ما از یک آب و خاکیم!

همین چند وقت پیش یکی حرفی خلاف میل مون می زد می ریختیم تو صفحه های اینترنتیش و انواع فحش ها… را نثارش میکردیم ولی الان اگر کسی هم اینکارو بکنه می ریم و بعنوان یک ایرانی ازش عذرخواهی می کنیم!

همین چند وقت پیش تا همسایمون مهمونی و پارتی می گرفت زنگ می زدیم
۱۱۰ و می فروختیمشون و پشت چشمی کلی بهشون می خندیدیم ولی الان می گیم جوونن بذار تفریح شونو بکنن و می ریم زنگشونو می زنیم می گیم بی زحمت ساعت ۱۲ شب دیگه تعطیلش کنید و همسایمونم ۱۲ نشده تعطیل می کنه!

همین چندوقت پیش هر چرت و پرتی بهمون می گفتن قبول می کردیم و به دیگران هم انتقالش می دادیم ولی الان هر حرفی را که می شنویم سریع می گیم منبع معتبرشو اعلام کن!

همین چندوقت پیش واسه پرسپولیس و استقلال دست به یقه رفیق چند سالمون می شدیم ولی الان می گیم چیش به من و تو می رسه؟! کل کل می کنیم و آخرش عذرخواهی می کنیم!

همین چند وقت پیش کسی نظرش باهامون مخالف بود هشتر و پشترش می کردیم ولی الان می گیم خوب اینم نظرش اینه، هرکی نظرش برای خودش محترمه!

همین چندوقت پیش بچه دار که می شدیم پدر بزرگ و مادر بزرگمون سریع خواب می دیدین یکی اومده تو خوابشونو و گفته اسم بچتو فلان بذار و ما هم خوشحال می شدیم و می ذاشتیم، ولی الان می گیم سردلتون سنگین بوده شب، خواب ناجور دیدین، اون اسمی که دلم بخاد می ذارم رو بچه م!

همین چند وقت پیش عمرا فکر نمی کردیم بتونیم ملت بافرهنگ و متمدنی باشیم ولی داریم می بینیم که یواش یواش داریم می شیم و به اصل و ذات خودمون برمی گردیم و اینها همش از نشانه های باسواد شدن و آگاهی یافتن اکثریت جامعه و تحقق شعار خواستن توانستن است …
 

البته شاید هنوز خیلی راه مونده تا بطور کامل باشعور و بافرهنگ بشیم ولی همینکه شروع کردیم خیلی خوبه… بسیار خوب است و خیر.
  

غلامعلی عباسی بازدید : 353 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (0)


  
 




سموم و موادشیمیایی بسیاری در طول روز وارد جریان خون می‌شوند. اینها موادزائدی هستند که توسط بدن خودمان تولید می‌شوند و یا موادشیمیایی هستند که از غذاهایی که می‌خوریم و هوایی که تنفس می‌کنیم، داروهایی که مصرف می‌کنیم یا موادآرایشی که استفاده می‌کنیم جذب می‌شوند. 

البته بدن شما دستگاه تصفیه خود را دارد و به طور مداوم خون را برای از بین بردن ترکیبات مضر و حفظ سلامت تصفیه می‌کند. کلیه‌ها، کبد، روده‌ها، ریه‌ها و پوست بخش‌های اصلی دستگاه تصفیه بدن هستند. با خوردن موادغذایی درست هم می‌توانید به اعضای داخلی بدنتان برای تصفیه سموم بیشتر از جریان خونتان و جلوگیری از بروز بیماری کمک کنید. در زیر به
۱۵ ماده‌غذایی مفید برای کمک به تصفیه بدن اشاره می‌کنیم:

1. سیر

سیر خام سرشار از سولفور می‌باشد که ماده‌معدنی مهم است که به بدن برای از بین بردن سموم کمک می‌کند. بدن شما را تحریک می‌کند که آنزیمی سم‌زدا ترشح کند که سموم را از جریان خون تصفیه کند. سیر همچنین روده‌ها را از باکتری‌های ناسالم، انگل و ویروس پاک می‌کند.

2. قاصدک

قاصدک سرشار از آنتی‌اکسیدان و سایر موادمغذی مفید برای از بین بردن سموم از دستگاه گوارش و نابودسازی رادیکال‌های آزاد است. برگ‌های تازه قاصدک یا چای ریشه آن کبد و پانکراس را تحریک می‌کند که سموم را از جریان خون بیرون بکشند. همچنین سالهاست که از آن برای درمان مشکلات کبدی استفاده می‌کنند.

3. سیب

سیب سرشار از ویتامین‌ها، موادمعدنی، فیبر و موادمغذی سم‌زدا است. یکی از ترکیبات موجود در سیب تولید صفرا را تحریک کرده و به کبد برای از بین بردن سموم کمک می‌کند. سیب همچنین سرشار از فیبرهای محلول است که این فیبرها برای پاکسازی خون و روده‌ها به کلسترول و فلزات سنگین می‌چسبند.

4. چغندر

چغندر که سرشار از آنتی‌اکسیدان و سایر موادمغذی مفید است، راهی عالی برای محافظت از بدنتان دربرابر رادیکال‌های آزاد به شمار رفته و به کبد برای از بین بردن سموم بیشتر از جریان خون کمک می‌کند.

5. جعفری

جعفری به عنوان یک ادرارآورد عمل می‌کند که به کلیه‌ها کمک می‌کند سموم بیشتری را از طریق ادرار دفع کنند.

6. هویج

هویج سرشار از ویتامین‌های
A، B6، C و K، پتاسیم و گلوتاتیون می‌باشد که پروتئینی پاک‌کننده کبد است. برای گرفتن تاثیر سم‌زدایی بهتر از هویج، بهتر است آن را به صورت خام مصرف کنید زیرا پخته شدن گلوتاتیون آن را از بین می‌برد.

7. سبزیجات برگ‌دار

سبزیجات برگداری مثل اسفناج، کلم، بروکلی و کلم‌پیچ آنتی‌اکسیدان‌هایی بسیار قوی هستند که کل بدن را پاک می‌کنند. اضافه کردن سبزیجات برگدار به برنامه‌غذایی‌تان بهترین راه برای حفظ سلامت عمومی‌تان است. این موادغذایی سرشار از فیبر هستند که به پاکسازی دستگاه گوارش کمک می‌کند. همچنین میزان بالایی ویتامین، موادمعدنی و سایر موادمغذی قوی در خود دارند.

8. جوانه کلم‌بروکلی

بااینکه بروکلی خواص سم‌زدایی قوی دارد، جوانه‌های آن حتی بهتر هم هستند. آنها
۲۰ مرتبه بیشتر از بروکلی سولفوروفان در خود دارند که به از بین بردن سموم کمک می‌کند.

9. لیمو

لیمو سرشار از موادمغذی و آنتی‌اکسیدان بوده و کبد را برای از بین بردن سموم فعال می‌کند. نوشیدن آب‌لیموی ولرم در صبح، خاصیت قلیایی را در بدنتان بالا برده که موجب تبدیل سموم به ترکیباتی محلول در آب می‌شود که به راحتی از طریق ادرار دفع می‌شوند. لیمو سرشار از ویتامین
C است که بدنتان برای تولید پروتئین سم‌‌زدای کبد یعنی گلوتاتیون به آن نیاز دارد.

10. بذرکتان

بذرکتان حاوی اسیدچرب امگا
۳ می‌باشد که به بدن برای از بین بردن قندخون کمک می‌کند. همچنین سرشار از فیبر می‌باشد که به دفع سموم زیادی از بدن کمک می‌کند.

11. زردچوبه

زردچوبه، ملکه ادویه‌ها سالیان سال در طب سنتی برای درمان مشکلات کبد و گوارش مورد استفاده قرار می‌گرفته است. ترکیب فعال آن، کورکومین، به تسریع روند تصفیه در بدن کمک می‌کند.

12. ریحان

ریحان به کبد و کلیه‌ها برای از بین بردن سموم کمک می‌کند. این ماده‌غذایی برای گوارش و عفونت‌ها بسیار مفید بوده و برای بیرون کردن سموم بیشتر از بدن مثل یک ادرارآور عمل می‌کند.

13. بلوبری

بلوبری یکی از قوی‌ترین و بهترین موادغذایی در جهان است. سرشار از آنتی‌اکسیدان بوده، خواص ضدالتهاب داشته و برای پاکسازی خون از سموم و رادیکال‌های آزاد مفید است.

14. آوکادو

آوکادو برای سلامت عمومی بدن فوق‌العاده هستند. کلسترول را پایین آورده، فشارخون را کاهش داده و میزان بالایی گلوتاتیون در خود دارد که برای تصفیه کبد از سموم و آلاینده‌ها مفید است.

15. گشنیز

گشنیز به بدن کمک می‌کند از شر جیوه و سایر فلزات سنگین که از طریق غذاهایی که مصرف می‌کنید و یا هوای آلوده‌ای که تنفس می‌کنید وارد بدن می‌شود، خلاص شوید.

و یادتان نرود برای بیرون کردن سموم از بدنتان میزان زیادی آب بنوشید و به اندازه کافی بخوابید. در زمان خواب، بدن فرصت خواهد داشت خود را تصفیه کرده و به طور طبیعی سموم را از بین ببرد.
 

 

 

غلامعلی عباسی بازدید : 417 یکشنبه 14 تیر 1394 نظرات (0)

 


درست است، درست است، کتاب خواندن خوب است، سرگرم کننده است و کلاس دارد. چندین دلیل برای خواندن کتاب وجود دارد که همه هم بر روی آن تاکید دارند، اما 7 دلیل را بخوانید که پشتوانه‌ی علمی دارند.

1. کتاب خواندن از شما انسان بهتری می‌سازد.

این جمله کلیشه‌ای و یا استعاری نیست. نه تنها یکی، بلکه دو تحقیق موازی کشف کرده‌اند که کتاب خواندن واقعا از ما انسان‌های بهتری می‌سازد؛ مهربان‌تر و نسبت به دیگران با درک‌تر. در سال
۲۰۱۳ دانشگاه اموری آمریکا مطالعه‌ای انجام داد که در آن مغز افراد بعد از مطالعه را با مغز افرادی که مطالعه نمی‌کنند را مقایسه کرد. محققان این دانشگاه با استفاده از اسکن مغز دریافتند که خواندن کتاب انسان را وادار به تصور محتوی آن و به گونه‌ای لمس کردنش می‌شود. می‌توان دلیل مشهور بودن کتاب‌های به عنوان مثال جین آستین و یا ارنست همینگوی را از این طریق توجیه کرد؛ خواننده مطالب و احساسات درون آنها را احساس می‌کند.

اما همه‌ی ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود! دیوید کومر کید و امانوئل کاستانو، روانشناسان مدرسه‌ی جدید تحقیقات اجتماعی نیویورک آمریکا، ثابت کرده‌اند که خواندن ادبیات تخیلی توانایی تشخیص و درک احساسات مردم را در افراد افزایش می‌دهد. مهارت بسیار مهمی در جهت دهی به روابط اجتماعی پیچیده!

2. کتاب خواندن باعث کاهش استرس می‌شود.

دلیل اینکه اکثر بچه‌ها نمی‌خواهند کتاب بخوانند اجباری است که از طرف مدرسه و یا والدین روی آنهاست که باعث از بین رفتن تمام جذابیت مطالعه می‌شود، درست نیست؟ مطالعه باید آرامش بخش و هیجان‌انگیز باشد، که مطلبی است که دکتر دیوید لوئیس، یکی از پیشگامان علوم اعصاب دریافته است. دکتر لوئیس گزارش داده است که کتاب خواندن تا
۶۸ درصد سطح استرس را کاهش داده باعث کاهش قابل توجه تپش قلب می‌شود. در مقایسه می‌توان گفت که قدم زدن بیرون از خانه سطح استرس را تا ۴۲ درصد کاهش می‌دهد

 

دلیل این امر غوطه‌ور شدن در دنیای دیگر (دنیای خیالی) است که سطوح استرس را کاهش می‌دهد و حتی تا مدتی بعد از پایان مطالعه باعث احساس آرامش می‌شود. مطالعات دریافته‌اند که روزی ۶ دقیق مطالعه برای کاهش بسزای استرس کافی است.

3. کتاب خواندن باعث افزایش هوش می‌شود.

این که اصلا مسئله‌ی پیچیده‌ای نیست: جدا کتاب خواندن باعث افزایش هوش می‌شود. مطالعه‌ای که در سال
۲۰۱۳ انجام شد نشان داد که کودکانی که تفریحی مطالعه می‌کنند، نسبت به همکلاسی‌های‌شان در مدرسه عملکرد بهتری دارند. طبق مطالعه‌ای که توسط محققان انستیتوی مطالعات (IOE) انجام شد، این تفاوت در کودکان بین ۱۰ تا ۱۶ سال چشمگیرتر بود.

شاید در کمال تعجب، تفریحی کتاب خواندن کودکان از سطح تحصیلات والدین در توسعه‌ی شناخت آن‌ها موثرتر است. اما جالب‌تر این است که مطالعه نه تنها به تقویت هجی کردن و ادبیات کودکان بلکه در موضوعاتی مانند ریاضی نیز به آنها کمک می‌کند. طبق نظر محققان، توانایی یادگیری و پردازش اطلاعات بسیار مهم است و دقیقا به همین دلیل است که مطالعه بسیار کمک می‌کند.

4. کتاب خواندن به روابط فردی کمک می‌کند.

چندان مدرک خلاصه شده‌ای از تحقیقات صورت گرفته در تایید این قضیه موجود نیست، اما به نظر می‌رسد بسیاری از دانشمندانی که بر روی این قضیه کار می‌کنند، اتفاق نظر دارند. به خصوص روان درمانگرانی مانند کن پیج می گویند که مطالعه‌ی یک کتاب (یا کتب مشابه) بین زن و شوهر و بحث کردن در مورد آن با یکدیگر معجزه می‌کند.

 

یک کتاب درمانگر در مدرسه‌ی زندگی لندن عقیده دارد که یکی از لذات با هم مطالعه کردن این است که به جنبه‌های جدیدی از یکدیگر پی می‌برید و یا اینکه دوباره احساس نزدیکی روزهای اول ازدواج را نسبت بهم خواهید یافت. مطالعه کردن تنها به رابطه‌ی فعلی کمک نمی‌کند، بلکه در یافتن روابط جدید نیز بسیار موثر است.

5. کتاب خواندن شما را سخنران بهتری می‌کند.

این موضوع نیز اصلا پیچیده نیست: مطالعه به کسب دایره‌ی لغات بهتر وغنی‌‌تر کمک می‌کند. با این که این امر بسیار واضح است، اما محققان کانادایی نیز آن را از نظر علمی ثابت نموده‌اند.

6. کتاب خواندن از آلزایمر جلوگیری می‌کند.

داشتن زندگی فعال (از نظر ذهنی) معمولا یکی از بهترین اقداماتی است که می‌توان انجام داد تا از ابتلا به آلزایمر جلوگیری کرد. مطالعه ی دیگری که در سال
۲۰۰۱ منتشر شد نشان داد که احتمال ابتلا به بیماری‌های ذهنی در افراد مسنی که به طور مرتب مطالعه می‌کنند و یا بازی‌های فکری انجام می‌دهند، بسیار کمتر است.

ر واقع تمرین فوق العاده‌ای برای سلول‌های خاکستری است؛ همانطور که بدن‌تان نیاز به ورزش و تمرین دارد، ذهن‌تان نیز باید کار کند.

7. کتاب خواندن ذهن‌تان را فعال نگه می‌دارد.

 

نه تنها مطالعه باهوش‌تر می‌کندتان، ذهن‌تان را نیز فعال نگه می‌دارد. مطالعه‌ای که در زمینه‌ی عصب‌شناسی در ژورنال پزشکی آکادمی عصب‌شناسی آمریکا چاپ شد، می‌گوید که مطالعه در طول زندگی یک فرد بسیار مهم است، از کودکی تا سنین بالا. افرادی که در طول زندگی‌شان به طور مداوم مطالعه می‌کنند، دارای توانایی‌های ذهنی و حافظه‌ای بهتری در تمامی مدارج زندگی هستند.


"کسی که کتاب نمی‌خواند، نسبت به کسی که نمی‌تواند بخواند، برتری‌ای ندارد."

مارک تواین

 

غلامعلی عباسی بازدید : 585 جمعه 12 تیر 1394 نظرات (0)

 


 
 


در گرمای تابستان همه ما به دنبال انواع نوشیدنی هستیم تا کمی سرحال بیاییم و خنک شویم؛ شربت های پرتقال، توت فرنگی،‏ آلبالو و ... انتخاب های خوبی هستند اما گاهی اوقات بدلیل شیرینی زیاد شما را باز هم تشنه تر می کند. بنابراین همینجا به شما توصیه می کنیم که به جای خریدهای مکرر شربت های رنگارنگ، گاهی هم سراغ عرقیات گیاهی بروید. آنها را با آب ترکیب کنید و شربت های مقوی و سالم تری ‏بخورید. ضمن اینکه بعضی از این نوشیدنی ها به تعادل دمای بدن شما کمک می کند و با کمک آن ها راحت تر می توانید فصل گرما را سپری کنید. البته از خواص دارویی آن ها هم غافل نشوید.

‏گلاب

همه ما برای تهیه دسرهای سنتی ایرانی حتما یک شیشه گلاب در خانه داریم. شاید هنگام خرید گلاب از عطاری ها با اصطلاح "دو آتیشه" روبه رو شوید. این اصطلاح در مورد سایر عرقیات هم به کار می رود و به این معناست که گیاه هنگام عصاره گیری دوباره جوشانده شده، آب کمتر و غلظت بیشتر دارد. بطورکلی گلاب و سایر عرقیات دو آتشه قیمت بیشتری دارند. در مورد خواص گلاب باید بگوییم که برای قلب و اعصاب مفید است و به کاهش درد چشم کمک می کند. ضمن اینکه برای تمیز کردن پوستتان هم می توانید از آن استفاده کنید. گلاب از گل محمدی به دست می آید و برخی از افراد به عنوان خوشبو کننده هم از آن استفاده می کنند.

آویشن

آویشن گیاه خوش بویی است که عرق آن طبیعت گرمی دارد. اگر بعد از هر غذا یک استکان از آن را بنوشید از دردهای مفصلی ‏در امان می مانید. عرق آویشن اشتها آور بوده ‏و ضد نفخ است و سبب ضد عفونی شدن مجاری تنفسی می شود. این را هم بدانید که کمی تلخ و گس است.

زیره

برخلاف ادویه زیره که ‏خوش عطر و بوست، عرق زیره کمی تلخ و تند است. اما برای افرادی که از چاقی رنج می برند این طعم ناخوشایند اصلا مهم نیست. به هر حال باید بدانید که عرق زیره دشمن چاقی است و ناراحتی های روده را برطرف می کند! چون طبیعت گرم و خشکی دارد برای درمان نفخ شکم و هضم بهتر غذا عرق زیره را فراموش نکنید و بعد ‏از غذا چشم هایتان را ببندید، بینی تان را بگیرید و یک نصف استکان از آن را به معده تان بفرستید.

‏رازیانه

رازیانه گیاه پرخاصیتی است که عرق آن هم شما را از خواص خویش بی نصیب نمی گذارد. بعد هر وعده غذایی یک استکان عرق رازیانه بخورید تا اشتهای شما در وعده غذای بعدی بیشتر شود. عرق رازیانه طبیعت گرم و خشکی دارد. قاعده آور و ادرار آور است و به نابودی سنگ های مثانه و کلیه کمک می کند. قیمت یک لیتر عرق رازیانه حدود
۴۵٠٠ ‏تومان است.

کاسنی

این عضور خانواده عرقیات خواص مختلفی دارد. ‏مهم ترین مزیتش که به روزهای گرم سال مربوط می شود این است که حرارت بدن را تسکین می دهد. علاوه بر این، خواص دیگری هم به آن نسبت می دهند. کاسنی تب بر است، کلسترول خون را پایین می آورد و به تقویت پوست کمک می کند. بعضی از عطاری ها به شما توصیه می کنند تا برای رفع گرمازدگی عر‌ق کاسنی و شاهتره را با هم ترکیب کنید و قبل از غذا یک استکان بخورید.

شاتره

اگر خیلی گرمایی هستید و مجبورید ساعت های زیادی از روز ‏در زیر آفتاب کار کنید مصرف عرق شاتره را حتما در برنامه غذایی تان بگنجانید. شاتره خاصیت ضد گرمازدگی دارد، حرارت بدن شما را تعدیل کرده و به رفع نارسایی های کبدی کمک می کند. برای تصفیه شدن خون هم می توانید از این داروی گیاهی کمک بگیرید.

‏خارشتر

‏شاید در نگاه اول این اسم به نظرتان خنده دار باشد اما خارشتر هم ‏بین عرقیات گیاهی دیده می شود. واقعیت این است که اصلا مزه خوبی ندارد و به شدت بد بو است. افرادی که می خواهند با کمک عرق خارشتر با سنک کلیه و مثانه مبارزه کنند باید ‏طعم و مزه ناخوشایند آن را تحمل کنند. عرق خارشتر ادرار آور است و به تصفیه خون و کبد کمک می کند. گاهی برای رفع تب و لرز هم استفاده می شود.

نعناع

عرق نعنا یکی از مشهورترین عرقیات گیاهی است که شاید مهم ترین خاصیت آن رفع دل پیچه ‏و دل درد است. عرق نعناع طعم ملایمی هم دارد و به همین دلیل مصرف آن بیش ‏از سایرین رایج است. علاوه ‏بر این عرق نعناع اشتها آور ‏است و با داشتن طبیعت گرم ‏و خشک، شما را از نفخ شکم ‏نجات می دهد.

بیدمشک

‏اگر این روزها دچار نگرانی و مشکلات عصبی شده اید، ناراحت هستید و با قرص آرامبخش به خواب می روید، برای آرامش بیشتر عرق بیدمشک را امتحان کنید چون آرامش بخش و خونساز است و به تقویت قلب و معده کمک می کند. در کنار اینها برای برطرف شدن دردهای عضلانی هم موثر است.

‏بهار نارنج

این هم جزو عرقیات خوش خوراک است و با نبات هم خوشمزه می شود. عرق بهارنارنج به تقویت اعصاب شما کمک می کند تا در زندگی آرامش بیشتری داشته باشید. اگر شب ها فکر و خیال به سراغتان می آید و خواب راحتی ندارید عرق بهار نارنج را امتحان کنید. چون در درمان بی خوابی نقش موثری دارد.

غلامعلی عباسی بازدید : 386 جمعه 12 تیر 1394 نظرات (0)

 

هر كس عقاید شخصی خودش را درباره میلیونرها و ثروتمندان دارد. در اینجا میخواهیم برخی از این عقاید را به چالش كشیده و شما را با ویژگی های میلیونرها آشنا كنیم. موضوع مورد بحث هیچ ارتباطی با شانس، زندگی رویایی یا طمع ندارد، بلكه هدف تغییر طرز فكر شماست به نحوی كه شما را از سایرین متمایز كند. در ادامه ایمیل به تشریح ١٠ عامل موفقیت میلیونرها می پردازیم.

1. میلیونرها افراد سخت كوشی هستند

بر اساس تحقیقی توسط
Spectrem، ٩٤٪ میلیونرها سخت كوشی را نخستین عامل موفقیت خود دانسته اند. درست مثل "سم والتون" و والمارت كه تجارت خود را از صفر شروع كردند یا "استیو جابز" و اپل كه مرتباً با ارایه ایده های جدید و كار بر روی آنها توانست تجارتش را رونق دهد.

شما باید اینگونه عمل كنید: سخت كوشی یكی از لازمه های میلیونر شدن است. شما باید این اصل را بپذیرید و هر گونه سختی و زحمت را به جان بخرید.

2. اكثر میلیونرها افرادی خود ساخته اند

امروزه تنها ١٨٪ میلیونرها ثروتشان را از راه ارث بدست آورده اند كه این رقم همچنان رو به كاهش است. اغلب میلیونرها با سرمایه بسیار اندك كار خود را شروع كرده اند و بیشترشان در فقر و تنگدستی اسفناكی متولد شده اند. "كارل ایكان"، "لاری بیج" و "جف بزوس" تنها سه نمونه از مشهورترین و تاثیرگذارترین افراد این دسته به شمار می روند.

شما باید اینگونه عمل كنید: هركز بهانه گیری نكنید كه فلان شخص از راه ارث پولدار شده، پس من نمی توانم. اكثر میلیونرها پولشان را با تلاش خودشان بدست آورده اند پس اگر شما هم فكر خود را بر این موضوع متمركز كنید حتماً موفق می شوید.

3. میلیونرها از شما می خواهند كه یك میلیونر باشید

میلیونرها می دانند برای شما نیز ثروت كافی برای پولدار شدن موجود است و این موضوع به طرق مختلف به خود آنها نیز در موفقیتشان كمك می كند چرا كه تعداد میلیونرهای بیشتر برابر است با تجارت و سرمایه گذاری بیشتر و در نتیجه درآمد بیشتر. "رابرت كیوساكی" و "دونالد ترومب" در این باره كتابی با عنوان "چرا میخواهیم شما ثروتمند شوید" نوشته اند. این عنوان صحت دارد، نبردی در كار نیست بلكه تنها یك نظام همكاری دوستانه است كه جریان دارد.

شما باید اینگونه عمل كنید: یك میلیونر شوید، به همین راحتی. این درست كه از گفته تا عمل فاصله بسیار است اما مطالعه مطالب این مقاله نقطه آغاز بسیار مهمی است. پس به خواندن ادامه بدهید ...

4. میلیونر ها همه كاره نیستند

حتماً ضرب المثل "همه كاره هیج كاره است" را شنیده اید؟ خوب در حقیقت میلیونرها دقیقاً متضاد این ضرب المثل هستند. آنها اغلب در یك رشته و یا نهایتاً شاخه های بسیار كمی تخصص دارند. آنها می دانند در چه كاری مهارت دارند و چه كاری را دوست دارند پس زندگی خود را وقف آن كار می كنند.

شما باید اینگونه عمل كنید: این طرز تفكر را كه باید در همه ی كارها متخصص شوید رها كنید. ببینید به چه كاری علاقه دارید، پس تمام تلاش و تمركز خود را وقف آن كنید. و در آن زمینه ای كه علاقه دارید متخصص شوید.

5. میلیونرها چندین منبع درآمد دارند

موضوع تنها تنوع نیست بلكه باید به طرق مختلف درآمد ایجاد كرد. "وارن بافت" در چندین سهم سرمایه گذاری کرده است درست مثل "جف بزوس" كه مالك بیش از یك شركت است. میلیونرها نسبت به تخصص خود آگاهی دارند و شعب آنها نیز خاص است و از طریق همین تعدد شعب منابع چندگانه درآمدزایی ایجاد كرده اند تا به ثروت حقیقی دست یابند.

شما باید اینگونه عمل كنید: همین حالا منابع متعدد درآمدزایی خود را ایجاد كنید. یا در مورد داشتن آنها برنامه ریزی کنید. ممكن است در آغاز این منابع خیلی كوچك باشند اما دلیلی وجود ندارد كه همیشه اینطور بماند. رویكردهای سرمایه گذاری و كسب و كارهای متفاوتی را امتحان كنید. فقط اطمینان حاصل كنید وقتی میخواهید شروع كنید بدانید چه می كنید.

6. میلیونرها به تحصیل اهمیت می دهند

با شنیدن داستان های اخراج "مارك زاكربرگ" (موسس فیسبوك) و "مت مولنوب" (موسس ورد پرس) از كالج، ممكن است تحصیل را بی اهمیت بدانید، اما با دانستن این مطلب كه اكثر میلیونرها حداقل لیسانس داشته اند، درك استثنا بودن این دو میلیونر اخراجی از این قاعده آسان می شود. علوم اقتصاد، تجارت و مهندسی برای میلیونرها سه علم بسیار مهم به شمار می روند. اخذ مدارج علوم اقتصادی برای میلیونرها در اولویت است. به یاد داشته باشید بسیاری از همین اخراج شدگان از كالج در وهله ی اول از همان دانشی كه در كالج یاد گرفته بودند برای شروع تجارت استفاده كرده اند.

شما باید اینگونه عمل كنید: به كسب علم بپردازید. اگر خواستید از كالج اخراج شوید و یك میلیونر خودكفا باشید كه ما به شما خداقوت می گوییم اما آغاز به كار با داشتن یك سابقه علمی شانس شما را برای كسب پول بیشتر افزایش می دهد.

7. اكثر میلیونر ها احساس ثروتمندی نمی كنند

به طور كلی وقتی شما یك میلیونر هستید، همچنان هزاران نفر دیگر هستند كه از شما پول بیشتری دارند به همین خاطر است كه میلیونرها خود را "ثروتمند" نمی پندارند. همه ما مایلیم موفقیت خود را با حوادثی كه قرار است برایمان اتفاق بیافتد تعریف كنیم و میلیونرها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. درست مثل وقتی كه فكر می كنید با ارتقا درجه شغلی یا خرید خودرو جدید خوشحال خواهید شد، میلیونرها هم اغلب وقتی خود را ثروتمند می شمرند كه میلیون ها و بیلیون های بعدی را كسب كنند.

شما باید اینگونه عمل كنید: همه ما درس بسیار مهمی از این مطلب میگیریم. " همانجایی باش كه الان هستی و از این بودن لذت ببر". تو بهتر میشوی، ثروتمندتر، باهوش تر، اما این بدان معنی نیست كه باید منتظر رسیدن مرحله بعدی باشی تا از آن لذت ببری. همین حالا از زندگی ات لذت ببر. همین جایی كه هستی.

8. میلیونرها در "ظاهر" ثروتمند نیستند

شاید تا به حال افرادی را دیده باشید كه جدیدترین مدل های خودروی "پورشه" را میرانند، در عمارت ها زندگی می كنند و احتمالاً تا بناگوش زیر قرض و بدهی فرو رفته اند و خرجشان هم بیشتر از دخلشان است. سندروم زیاده خواهی افراد زیادی را اسیر كرده است. از این اسارت رها شوید. اكثر میلیونرها در خانه های معمولی زندگی می كنند و خودروهای مدل پایین سوار میشوند. آنها بیشتر به كسب پول فكر میكنند نه خرید وسایل اضافی.

شما باید اینگونه عمل كنید: هرگز به این فكر نكنید كه دیگران راجع به شما چه تصوری دارند. پول خود را بودجه بندی كنید و آن را ذكاوتمندانه سرمایه گذاری كنید. این راه ثروتمند شدن است. خانه های بزرگ و خودروهای لوكس تنها شما را در باتلاقی از قرض و بدهی فرو می برند. نكته مهم این است كه باید كمتر از آنچه كسب میكنید خرج كنید.

9. میلیونرها می دانند تنهایی از پس كارها برنمی آیند

آنها ممكن است خودساخته باشند اما این بدان معنی نیست كه كارها را به تنهایی انجام می دهند. میلیونرها ارزش دوستیابی، برقراری ارتباط با دیگران و جستجوی متخصصین در مواقع نیاز را می فهمند. طبق گفته اكثر میلیونرها آنها همیشه مشاورانی داشته اند كه نقش بزرگی در مسیر موفقیتشان ایفا كرده اند.

شما باید اینگونه عمل كنید: اگر می خواهید كار بزرگی را شروع كنید، حتماً به كمك دیگران نیاز خواهید داشت. میلیونر شدن هم از این قائده مستثنی نیست. رجوع به دیگران برای مشورت بسیار با اهمیت است.

10. میلیونرها عاشق خرید كردن هستند ... اما به صورت متفاوت

اگر به عادت خود برای خرید لباس های نو، خودرو و اسباب بازی مرتباً ادامه دهید، در حقیقت خود را به عادتی خو داده اید كه شما را به سمت ورشكستگی می کشاند. میلیونرها عاشق خرید كردن اند اما به شیوه ای متفاوت. آنها به دنبال معاملات خوب در زمینه سرمایه گذاری و تجارت هستند و نه لزوماً خرید موتورسیكلت های جدید و تلویزیون های هزار اینچی. آنها تفاوت بین دارایی ها و بدهی ها را می فهمند و بیشتر بر روی اولی تمركز دارند تا دومی.

شما باید اینگونه عمل كنید: تفكرتان را برای افزایش دارایی ها در مقابل بدهی ها تغییر دهید. یكی از مهمترین تفاوت های فقرا و ثروتمندان این است كه فقرا بدهی میخرند و ثروتمندان دارایی. پس مانند ثروتمندان خرید كنید. امروزه میلیون ها میلیونر در سرتاسر دنیا وجود دارند. آنها متفاوتند و این متفاوت بودن لزوماً به این معنا نیست كه طرز فكرشان درست باشد. اینها همه ویژگی های عمومی میلیونرها و بیلیونرها هستند. این ویژگی ها را در خود پرورش دهید و مطمئن باشید شما هم به زودی یك میلیونر خواهید شد.

غلامعلی عباسی بازدید : 179 چهارشنبه 10 تیر 1394 نظرات (0)

 


 
 



کارشناسان تغذیه با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان به روزه داران توصیه می کنند، نوشیدنی های سنتی مانند شربت آبلیمو، خاکشیر، تخم شربتی، کاسنی، سکنجبین و بیدمشک می تواند به کاهش تشنگی و عطش در ماه مبارک رمضان کمک کند.

یک کارشناس تحقیقات میکروبیولوژی مواد غذایی انستیتو تغذیه گفت: روزه داری در فصل گرما بدن را دچار کم آبی می کند، آب بدن مهمترین عاملی است که می تواند برای روزه داران باعث مشکلات زیادی شود و حتی جان فرد را به خطر اندازد.

دکتر نسرین حاج سید جوادی فاصله بین افطار تا سحر را بهترین زمان برای جبران آب بدن خواند که می توان از نوشیدنی های سنتی، چای کمرنگ ، انواع میوه های تابستانی و آب میوه های طبیعی و کم شیرین استفاده کرد. وی اظهار کرد: راهکارهایی را متخصصان تغذیه به روزه داران برای جبران کم آبی بدن توصیه می کنند به شرح زیر است:

فاصله بین افطار تا سحر بهترین زمان برای جبران آب بدن

حاج سید جوادی با بیان اینکه بین افطار تا سحر روزه داران می توانند از نوشیدنی های سنتی، چای کمرنگ، آب میوه های طبیعی و انواع میوه های تابستانی استفاده کنند، گفت: چای به دلیل داشتن مواد آنتی اکسیدان و ضد سرطان برای بدن مفید است، اما چای به دلیل مدر بودن باعث می شود مقدار بیشتری از آب بدن دفع شود. وی یاد آور شد: هنگام افطار بهتر است که از شیر ولرم همراه با مواد دارای قند طبیعی مانند خرما، عسل یا انگور شیرین استفاده شود چرا که این مواد شیرین علاوه بر تنظیم قند خون، خاصیت سم زدایی نیز دارند.

این کارشناس تغذیه توصیه کرد: یکی از راههای مقابله با تشنگی در ماه مبارک رمضان مصرف میوه و سبزی فراوان است که علاوه بر مقاومت بیشتر در مقابل تشنگی، به دلیل داشتن فیبر، سرعت حرکت مواد غذایی را کاهش داده وسبب می شود احساس گرسنگی نیز دیرتر فعال شود. وی ادامه داد: مصرف میوه و سبزی سبب رفع مشکل یبوست نیز می شود. سبزی ها مانند کاهو، خیار، کرفس و سبزی خوردن چون آب را در خود نگه می دارند باعث استمرار و تداوم آبرسانی به بدن می شوند و مصرف سالاد کاهو به خصوص در وعده سحر توصیه می شود.

پرهیز از نوشیدن آب یخ

حاج سید جوادی افزود: زمانی که آب خنک همراه با یخ مصرف می شود چون دمای بدن را برای مدت کوتاهی پایین می آورد، اما باعث رفع عطش در دراز مدت نمی شود. وی توصیه کرد: هنگام افطار باید از نوشیدن آب یخ به طور ناگهانی پرهیز کرد همچنین در وعده افطار نیز از نوشیدنی های ولرم استفاده کرد.

رفع تشنگی با نوشیدنی های سنتی

کارشناس تحقیقات میکروبیولوژی مواد غذایی انستیتو تغذیه به برخی از نوشیدنی های مناسب برای فصل گرما و ماه رمضان اشاره کرد و گفت: خانواده ها بهتر است این شربت ها و نوشیدنی ها را تهیه و پس از افطار به تدریج و مورد استفاده قرار دهند.

شربت آبلیمو

وی به شربت آبلیمو یکی از نوشیدنی های سنتی رایج اشاره کرد و افزود: شربت آبلیمو کم شیرین سبب ترشح بزاق شده و احساس تشنگی را در روزه داران برطرف می کند.

شربت خاکشیر و تخم شربتی

وی اظهار کرد شربت خاکشیر و تخم شربتی خنک کننده و ضد عطش هستند و می توانند آب را درون دانه های خود نگه دارند و به تدریج آن را به بدن برسانند. در نتیجه نیاز بدن را به مدت طولانی تر نسبت به آب تامین می کند. بهتر است آنها را بدون شکر یا با شکر کم مصرف کرد.

کاسنی

وی گفت: در بین عرقیات سنتی، فقط کاسنی خاصیت خنک کنندگی بدن را دارد، از این رو پیشنهاد می شود نوشیدنی هایی مانند خاکشیر را با کمی کاسنی و گلاب مخلوط و سپس استفاده کرد.

شربت سکنجبین

وی توصیه کرد، شربت سکنجبین به تنهایی یا با اضافه کردن سکنجبین به خاکشیر نیز می تواند به رفع عطش کمک کند و بهتر است این ترکیب را تهیه و برای کاهش تشنگی آن را نوشید.

دم کرده نعناع

حاج سید جوادی ادامه داد: دم کرده برگ خشک نعناع و یا مخلوط آن با عسل بین افطار تا سحر موجب رفع تشنگی خواهد شد. وی توضیح داد: تهیه و مصرف شربت نعناع نیز رفع تشنگی بسیار مفید است. برای تهیه آن باید از شربت پایه استفاده کرد. جوشاندن شکر و آب به نسبت دو به یک و افزودن مقداری عرق نعناع و آب لیمو ترش که باید به صورت خنک مصرف شود. این شربت نیز به میزان زیادی از عطش جلوگیری می کند.

دم کرده لیمو عمانی با گل گاو زبان و نبات

وی یاد آور شد، دم کرده لیمو عمانی با گل گاو زبان و نبات نیز می تواند علاوه بر رفع تشنگی، باعث آرامش و خواب مناسب در شب شود.

شربت تمبر هندی با عسل

حاج سید جوادی اظهار کرد: خیس کردن تمبر هندی و صاف کردن آن و سپس مخلوط آن با عسل و تهیه شربت، نوشیدنی مفیدی برای رفع یبوست در ماه رمضان محسوب می شود.

مخلوط زردآلوی تازه همراه با عسل

کارشناس تحقیقات میکروبیولوژی مواد غذایی انستیتو تغذیه افزود: مخلوط زرد آلوی تازه همراه عسل نیز مناسب جهت رفع عطش و برای سنگینی معده می توان استفاده کرد. وی توصیه کرد که می توان به جای یک عدد میوه، نصف تا یک لیوان آب میوه مصرف کرد، البته بهتر است آبمیوه طبیعی باشد. مخلوط میوه ها با شیر مانند شیر موز یا توت فرنگی نیز از نظر تغذیه بسیار با ارزش است.
 

غلامعلی عباسی بازدید : 182 چهارشنبه 10 تیر 1394 نظرات (0)

 


آیا وقت آن نرسیده تا در بین دوستان و آشنایان و نزدیکان‌تان دست به یک خانه تکانی بزنید؟ احتمالاً شما هم از وجودِ نخاله وار برخی افراد در کنار خود حسابی رنج می‌کشید. این افراد کسانی هستند که شما را آدم حساب نمی‌کنند، به اعتماد‌تان خیانت می‌کنند و به جای این‌که به شما انرژی بدهند، دائم افکار منفی را به شما منتقل می‌کنند. بدبختی این‌جاست که انسان یک موجود اجتماعی است و نمی‌تواند برود تنهایی در جنگل زندگی کند و گرنه بد فکری نبود. در واقع همین الانش هم ما در جنگل زندگی می‌کنیم و چیزی که باید دنبالش باشیم نه یک جنگل دیگر، بلکه آدم‌های باحال و همدل و با شعوری، که آدم را رو به جلو هل بدهند. برای شروع این خانه تکانی اول بیایید ۱۰ مدل آدم‌ نخاله را شناسایی کنیم، بعدش دیگر با خودتان.


"آدم‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند. آن‌هایی که الهام‌بخش‌تان می‌شوند و آن‌هایی که روح‌تان را می‌پوسانند. عاقلانه انتخاب کنید" – هانس هِنسن


1. آن‌هایی که مثل جاروبرقی، وقت‌تان را می‌مکند



ممکن است برخی از اعضای خانواده یا دوستان‌تان دل‌شان بخواهد وقت شما را به تصرف خودشان در بیاورند. یک جمله پوسیده هم یاد گرفته‌اند که: قسمتی از دوستی بده بستان است و این‌که باید خود را موظف کنی که وقتی را به من اختصاص بدهی و از این‌جور چیزها. مطمئناً اگر در مترو یا اتوبوس روی صندلی نشسته باشید و پیرمردی را ببینید که به زورِ عصا سرپا است، از جای‌تان بلند می‌شوید تا او بنشیند. اما وقتی ببینید تابلو زده‌اند که "اولویت نشستن با سالمندان است" کمی به شما برمی‌خورد که چرا باید کاری که خودتان اتوماتیک انجام می‌دهید را به شما گوشزد کنند. برگردیم به دوستان نخاله و پر توقع. خواه ناخواه شما برای دوستان‌تان وقت می‌گذارید اما اگر کسی بخواهد به شما گیر بدهد این آدم نخاله محسوب شده و روی اعصاب است.

به محض این‌که فرصت کردید از چنگال چنین افرادی فرار کنید که در غیر این‌صورت عمرتان را حسابی تلف خواهند کرد.

اما اعضای خانواده را که نمی‌توان کات کرد! پس این‌جور موقع‌ها با آن‌ها چه‌کار کنیم؟ باجناقی دارید که هر چند روز یک‌بار باتری ماشینش در جاده ورامین خالی می‌کند و انگار به غیر از شما کس دیگری را نمی‌شناسد. نصب کردن نرم‌افزارهای "لیست سیاه" و یا حتی خاموش کردن گوشی موبایل در بعضی از ساعات روز چاره کار است. همه ما به لحظاتی برای خلوت کردن احتیاج داریم و اگر کسی بخواهد خرمگس معرکه بشود باید به نحوی خودمان را از شرش خلاص بکنیم.

"نظر شخصی من این است که گذراندن وقت به تنهایی، در بعضی اوقات، باعث سلامتی روانی انسان می‌شود. آدم باید یاد بگیرد که چطور زمان تنهایی خود را مدیریت کند و اختیار آن قسمت از وقتش را دست افراد دیگر نسپارد" – اسکار وایلد

2. کسانی که چپ و راست شما را مورد شماتت قرار می‌دهند


 


کسی مخالف نظر صادقانه و بازخورد دادن به صورت منصفانه، در مورد رفتار افراد نیست. اما وقتی کار از حد می‌گذرد که طرف به نوع دستشویی رفتن شما هم گیر می‌دهد. این جور رفتار دیگر اسمش انتقاد سازنده نیست بلکه عیب جویی محسوب می‌شود. به چنین فردی بگویید عیب جویی‌هایش دردی را از شما دوا نمی‌کند و فقط حال‌تان را می‌گیرد تا بلکه از کارش دست بکشد. نکشید کات.


3. آن‌هایی که همیشه مظلوم نمایی می‌کنند


خدا نیاورد آن روزی را که این افراد جایی مرتکب اشتباهی بشوند. چنان مظلوم نمایی می‌کنند که مردم کوبانی بدبختی‌های‌شان از یادشان برود. انگار که خطا و اشتباه برای این افراد معنی و مفهومی ندارد. همیشه باید خودشان را مظلوم نشان بدهند و انگشت اتهام را به طرف بقیه بگیرند. اگر در اتاقی بودید که یک طرفش فردی مظلوم نما قرار داشت و در طرف دیگر استخر تمساح‌ها، الله و اکبر گویان در استخر تمساح‌ها شیرجه بزنید و خودتان را خلاص کنید و گرنه بازیچه‌ی این فرد می‌شوید. انقدر احساس خطاکاربودن و در عین حال ظالم بودن را به شما نسبت می‌دهد که حال‌تان از خودتان بهم بخورد و روانی شوید. قبل از این‌که مظلوم نمایی را شروع کنند، آن‌ها را با گفتن "روضه شروع شد!" خلع سلاح کنید .

 

4. آن‌هایی که فاز منفی به آدم می‌دهند


این افراد منفی گرایی را مثل سرماخوردگی به بقیه سرایت می‌دهند. کافی است ۵ دقیقه در کنار این افراد بنشینید تا قلب‌تان بپوسد. هر چقدر هم که آدم شاد و سرزنده‌ای باشید و مثل یک خرس گریزلی سرشار از انگیزه باشید بالاخره در لحظاتی از زندگی غم و اندوه گلوی شما را خواهند فشرد. کافیست یک آیه یأس خوان در کنار خود داشته باشید تا شما را به باتلاق تباهی و منفی‌گرایی فرو ببرد… حالا خر بیار و باقالی بار کن. احساساتی مثل اضطراب، نگرانی، بدبینی و افسردگی رفتاری نظیر غرغر کردن مداوم را چنان به جان شما می‌اندازند که از دوستی با ایشان مثل سگ پشیمان شوید.

عمر زمین
۴ میلیارد سال است و عمر شما نهایتاً ۱۰۰ سال. اگر قصد دارید که در این فرصت کوتاه از زندگی و مواهب آن لذت ببرید از این‌جور نخاله‌ها دوری کنید و گرنه این احساسات منفی مانند زنجیری به پای‌تان بسته می‌شوند. نتایج تحقیقات دانشگاه معتبر Yale نشان می‌دهد که داشتن ذهنیت مثبت خود به خود ۷ سال به عمر آدم می‌افزاید. آن‌هم نه عمری که آدم هر روزش دعا کند که ایشالا هواپیمای مسافربری روی سرش بیفتد.


5. آن‌هایی که انرژی‌تان را هورت می‌کشند


 


دراکولا چطور خون قربانیانش را می‌مکید؟ در کنارتان دراکولاهایی هستند که به‌جای خون، انرژی می‌مکند. چرا شما قربانی این افراد باشید؟ چرا شما باید رفتار بچه‌گانه این افراد را تحمل کنید؟ هر چه باشد هر کسی در زندگی‌اش لحظات سختی دارد و باید احساساتش را کنترل کند، نه این‌که خودش را مانند باری روی دوش این و آن بیندازد. چند دفعه مراعات حالش را کردید و اجازه دادید اعصاب خوردی‌اش را سر شما خالی کند تا کمک کرده باشید به حالت عادی برگردد؟ فایده‌ای هم داشت؟ مگر شما کیسه بوکس این آدم هستید که بخواهد با مشت زدن به شما بوکس بازی یاد بگیرد؟ این‌گونه افراد از نظر روانی در زیر خط فقر قرار دارند و شعور اخلاقی‌شان متمایل به صفر است. هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهید به چنین آدمی بها بدهید.


6. آن‌هایی که غمخوار و دلسوز شما نیستند


انگار نه انگار که همین الان برایش تعریف کردید که چطور مجبور شدید ماشین‌تان را به زیر قیمت بفروشید تا با بدبختی چک آخر برج‌تان را پاس کنید … در حالی که با گوشی‌اش بازی می‌کند و اصلاً نگاهش به شما نیست، هنوز حرف‌تان تمام نشده می‌گوید حاجی داریم می‌رم پاتایا، انقدر پول روی‌هم جمع نکن، بیا با هم بریم یکم از پولا رو خرج کن. قاه قاه قاه … (حیف که خانواده از این‌جا رد می‌شه). اصلاً انتظار ندارید که بیاید مشکلات‌تان را برای‌تان حل کند، اما برای‌تان انقدر ارزش قائل نیست که ۲ دقیقه به درد دل‌تان گوش کند. بعضی از این افراد با درجات مختلف مشکل روانی خودپسندی مواجه هستند که چنین رفتاری را بروز می‌دهند. "بقیه به درک، خودم چی می‌خوام" برای‌شان مهم است. از قدیم هم وجود داشته‌اند و سعدی هم بهشان گفته که "نشاید که نامت‌تان نهند آدمی". این افراد قادر نیستند که خودشان را جای افراد دیگر بگذارند و کمی دلسوزی و شفقت نشان بدهند. اما بار دیگر که چنین رفتاری را از خود بروز دادند دیگر تحمل‌شان نکنید. به آن‌ها بگویید:

"عشق و محبت از ملزومات روابط انسانی است نه از تزئینات آن. بدون این‌ چیزها آدمیزاد نمی‌تواند زنده بماند" – دالای لاما

 


7. آن‌هایی که صداقت سرشان نمی‌شود و مثل ریگ دروغ می‌گویند

 

 


بعضی وقت‌ها گندی به الک زده‌اید و از رفیق‌تان می‌خواهید که صدایش را در نیاورد، اما فردا که در خانه را باز می‌کنید می‌بینید هر کسی از کنارتان رد می‌شود نیشش را تا پس کله‌اش باز می‌کند! دل‌تان می‌خواهد آن رفیق دهن‌ لق‌تان را پیدا کنید و با دمپایی ابری خیس چنان در دهنش بزنید که رستم با گرز گران بر سر اکوان دیو کوفت! این‌جور آدم‌ها از راه‌های گوناگونی به آدم ضربه می‌زنند. ممکن است از شما پول قرض بگیرند و قول بدهند حتماً در فلان تاریخ این پول را پس می‌دهند، اما موقع پس دادن پول ده جور حرف بزنند و شما را دنبال خودشان بدوانند. این جور افراد روزی
۲۰۰ بار قربان صدقه آدم می‌روند، اما اگر پایش بیفتد آدم را به یک کیلو از این خیارهای پلاسیده‌ی پشت وانتی، می‌فروشند. "دروغ گفتن هم با کلمات انجام می‌شود، هم با سکوت" – آدرین ریچ

صداقت، روراستی و اطمینان به یکدیگر از ویژگی‌های بسیار باارزش دوستی‌‌های چندین و چند ساله به شمار می‌روند و کسی که چپ و راست دروغ دَنگَل به شما تحویل می‌دهد ارزش یک روز بیشتر رفاقت را ندارد. اجازه ندهید کارتان با چنین دغل دوستانی به جاهای باریک بکشد. شاید از غریبه بخورید و به خودتان بگویید "بیخیخیل"، اما اگر از دوست بخورید چنان کمرتان می‌شکند که هیچ چرثقیلی قادر به بلند کردن شما از زمین نیست.


8. آن‌هایی که فتنه‌گر هستند و از آدم سوءاستفاده می‌کنند




بعضی از دوستان‌تان هستند که سال به دوازده ماه یک شارژ
۲ هزارتومنی حرام‌تان نمی‌کنند که هیچ جواب سلام‌تان را هم نمی‌دهند، اما همین‌که به موقعیت خوبی رسیدید ناگهان مثل سگ نگهبان برای‌تان دُم می‌جنبانند… به مجرد این‌که خرشان از پل گذشت، دوباره از رادار خارج می‌شوند. شما برای این فرد نقش یک ابزار را دارید، نه بیشتر. شایعه پراکنی در دهان این افراد سلاحی مرگبارتر از شمشیر سامورایی است. با فرد دیگری دعوایش شده و حریفش نمی‌شود. کنار شما می‌نشیند و انقدر پشت سر طرف شایعه می‌بافد و صفحه می‌گذارد تا شما را هم به خط خود بکشاند. اگر آدم ساده‌ای باشید، جز این‌که در دام یک فتنه‌گر بیفتید و الکی الکی برای خودتان دشمن بتراشید، چیز بهتری نصیب‌تان نمی‌شود. چنین آدمی خیرخواه شما نیست. یک آدم فتنه‌گر سعی می‌کند کنار شما بنشیند و تظاهر کند که به درد دل‌تان گوش می‌کند، اما در واقع دارد از شما نقطه ضعف جمع می‌کند تا بعداً همین‌ها را علیه‌تان استفاده کند.

هیچ مرام و معرفتی برای این‌جور آدم‌ها خرج نکنید که فقط از آن سوء استفاده می‌کنند. ماشین زیر پای‌تان را با باک پر در اختیارش قرار می‌دهید که بتواند بدون دغدغه،
۳ روز خانواده‌اش را بردارد و به مسافرت ببرد، اما ۵ روز بعد می‌بینید که ماشین را با باک خالی آورده و جلوی در حیاط شما ول کرده و رفته و از طریق تلفن این را به شما اطلاع می‌دهد. بالا سر ماشین که می‌روید و می‌بینید گل گیرش هم خورده است و لابد موقع گرفتن خلافی هم متوجه می‌شوید بدون این‌که روح‌تان خبردار شده باشد چند بار چراغ قرمز را رد کرده‌اید و در خیابان سرعت رفته‌اید و لایی کشیده‌اید! از این‌ آدم‌ سوء استفاده کننده چندان بعید نیست که زده باشد کسی را نفله و ناقص کرده باشد و از صحنه تصادف گریخته باشد. در هر صورت اختیار مال‌تان را دارید اما حداقل اگر ماشین‌تان بیمه نیست آن‌را به دست این جور آدم‌ها نسپارید. شناسایی سوء استفاده کننده هم چندان کار سختی نیست. اگر بعد از مدتی متوجه شدید که طرف فقط "دستِ بگیر" دارد، دورش را سم سوسک بریزید و قیدش را بزنید.


9. آن‌هایی که از قصد به شما ضربه وارد می‌کنند




این آیتم گستره‌ی بسیار وسیعی از اعمال را شامل می‌شود که می‌توانند زندگی را به کام شما زهر کنند. مثلاً ممکن است مادر و پدر خودتان بر سر شیوه‌ی تربیت کردن فرزندان‌تان، شما را دائم مورد انتقاد قرار ‌دهند، آن‌هم درحالی که دوران بچگی خودتان راهکارهایشان به درد لای جرز هم نمی‌خورد. شاید این ضربه وارد کردن، عکس العمل آنیِ موذیانه‌ای از طرف دوست‌تان باشد که باعث شود احساس بدی به شما دست بدهد. بعضی وقت‌ها مردم چنان عکس‌العمل‌های بدی نشان می‌دهند که به صداقت، پشتکار یا توانایی‌های خود شک کنید.

عموماً این جور آدم‌ها به‌جای این‌که شما را با صمیمیت، محبت و حمایت‌شان به جلو هل بدهند، برای‌تان یک میدان مین ساخته‌اند که عبور کردن از آن همانا و از دست دادن روحیه مثبت همان. برای فرار کردن از دست چنین طاعونی، به دلایل بیشتر نیازی ندارید.


10. کسانی که دائم خوف به آدم وارد می‌کنند




آیا می‌دانستید انسان جوری برنامه‌ریزی شده است که دائم درباره امنیت، سلامتی و بقاء‌اش نگران باشد؟ اگر به زمان غارنشینی فلش بک بزنیم که اجدادمان باید از دست هر سگ و سوته‌ای فرار می‌کردند تا زنده بمانند، چندان هم پذیرفتن این سخت نیست که چرا هنوز هم رگه‌
هایی از این نوع استرس را در خود نگه داشته‌ایم. اجداد خود من که تا چهار، پنج نسل پیش از ترس دزدان و حرامیان به غار پناه می‌بردند، شما را نمی‌دانم. اما در دنیای کنونی لولو خورخوره‌ها از کوسه ۱۰ متری، شیر ژیان گرسنه و گله فیل‌های رَم کرده، به سرطان، پراید، پسماند کارخانه‌ها، انتشار امواج پارازیت، ظهور خَرچُسونه رادیواکتیوی غول آسا از وسط بیابان و پاس نشدن چک آخر برج (و چیزهای دیگری که اگر از آن‌ها اسم ببرم، باید دنبال شغل جدید بگردم) تغییر یافته است.

بنابراین همان‌طور که می‌بینید هر آدمی به اندازه خودش درگیری ذهنی و نگرانی دارد و این‌که شخص دیگری بخواهد در هنگام حضور و یا از پشت تلفن بار دیگر این چیزها را به یاد آدم بیاورد، نور علی نور است. بدبختی این‌جاست که تعداد این آدم‌های ضد حال کم هم نیست. جالب این‌جاست که از بین تمام این مصائب، خود استرس بزرگترین قاتل جان انسان است. یعنی اگر کمی بی‌خیال زندگی کنید احتمال زنده ماندتان بیشتر از زمانی است که دائم اضطراب داشته باشید. بنابراین کسانی که به شما استرس وارد می‌کنند را نخاله به حساب بیاورید و از آن‌ها فاصله بگیرید تا این چند صباح زندگی را آسوده‌تر طی
کنید .


غلامعلی عباسی بازدید : 199 چهارشنبه 10 تیر 1394 نظرات (0)

 


 
 



دوران آشنایی و نامزدی، به عنوان مهم ترین و اولین فصل مشترک زندگی یک زن و مرد، بسیار حائز اهمیت است. در این دوران باید چند مولفه را مدنظر داشت که شاید کمتر کسی به آنها توجه کند یا با جوان دم بخت راجع به آنها به گفت وگو بنشیند. این نکات ساده، اما بسیار مهم آنقدر ارزشمند است که بی توجهی به آنها می تواند آینده زندگی یک زوج جوان را با بحران طلاق مواجه کند. در دوران نامزدی تان این نکات مهم را رعایت کنید تا ازدواج موفقی داشته باشید.

واقع بین باشید

نسبت به کل ماجرای آشنایی تان واقع نگر باشید. تا حد امکان، تابع احساسات و هیجانات موقت و گذرای خود نباشید و به شکلی کاملا منطقی با این دوران مواجه شوید و همه جانبه فرد مورد نظرتان را مورد سنجش و شناخت قرار دهید. عشق و دوست داشتن اگر چه برای ازدواج لازم است، اما شرط کافی و تضمین کننده زندگی مشترک موفق نیست. خیالپردازی و رویابافی را به زمانی دیگر موکول کنید، هم اکنون وقت آن است که چشمان را بیناتر و گوش هایتان را شنواتر کنید و به مسائل مهمی از زندگی که گاه فراتر از عشق آتشین است، توجه داشته باشید.

تعیین تکلیف کنید

قبل از ازدواج از موضوعات مهم زندگی تان با هم حرف بزنید. شما باید بدانید همسر آینده شما چه انتظاراتی از خود و شما در طول زندگی دارد، در مورد مسائل مهم زندگی به توافق برسید و براحتی از کنار آنها نگذرید. مثلا باید به توافق برسید که قرار است در کدام شهر، خانه یا محله زندگی مشترک خود را آغاز کنید؟ زندگی مستقلی خواهید داشت یا این که با یکی از خانواده ها باید زندگی کنید؟ زمان بچه دار شدنتان چه مدت پس از ازدواج است؟ معاشرت های فامیلی و دوستانه به چه شکل باید باشد؟ و... به شوخی گرفتن یا طفره رفتن از موضوع یا جواب ندادن به سوالات احتمالی خود را جدی بگیرید.

به احساسات و عواطف خود توجه کنید

با خود و احساسات تان رودربایستی نداشته باشید. اختلاف و بگومگو، دلخوری و ناراحتی بسیار، خشم و عصبانیت، نداشتن تمایل مثبت یا داشتن حس منفی نسبت به یکدیگر، بهانه تراشی ها و... علائم هشداردهنده ای است که هیچ گاه گذشت زمان ترمیم کننده آنها نخواهد بود و در ادامه آن مسائل و مشکلات در زندگی مشترک با شدت بیشتری بروز خواهد یافت. فراز و نشیب های بسیار دوران نامزدی، پیش مقدمه و نشانه آشکاری است که به شما هشدار می دهد قطعا در زندگی مشترک، زمانی که زیر یک سقف قرار گرفتید، مشکلات شما تشدید خواهد شد. بپذیرید اینجا همان جایی است که باید بایستید، اوضاع و شرایط خود و نامزدتان را دوباره بسنجید و محک بزنید.

خطوط قرمز رابطه را مشخص کنید

به هوای غرق شدن در عشق و عاشقی، سکوت پیشه نکنید و از مطالبه حقوق تان صرف نظر ننمایید. زندگی آینده تان را به بهانه کوتاه آمدن و نگفتن خواسته ها، به نازل ترین قیمت به فروش نگذارید. شما و نامزدتان با هم هستید تا دریابید آیا می توانید زندگی سالم و موفقی را با هم رقم بزنید یا خیر؟! پس باید صفات قابل تحمل و غیرقابل تحمل یکدیگر را بشناسید.

برای کسب این نوع شناخت لازم است خود را برای همدیگر افشا سازید، بی هیچ تعارف و رودربایستی بگویید از چه چیز خوشتان می آید و چه چیز ناخوشایندتان است؛ چه رفتارهایی را می پسندید و از چه رفتارهایی دوری می کنید؛ تمایل دارید همسرتان در زندگی چگونه رفتاری داشته باشد؛ چه رفتارهایی را هرگز در همسرتان نمی پذیرید، میزان و محدوده سازگاری و انطباق خود در زندگی را مشخص کنید و... . محدوده ها و خط قرمز های غیرقابل مذاکره یا حتی غیرقابل چانه زنی را مشخص کنید و به اطلاع فرد مقابل برسانید و تفهیم کنید که اینها خواسته های مهم و غیرقابل اغماض تان در زندگی است.

رفت و برگشت را جدی بگیرید

اگر شما به خاطر یک رفتار آزاردهنده از جانب نامزدتان دلخور و ناراحت شدید و او پس از عذرخواهی به شما قول داد که هیچ گاه آن را تکرار نکند، اما بعدها، نه یک بار بلکه چند بار آن را تکرار کرد، لازم است جوانب احتیاط را رعایت کنید. رفتارهای رفت و برگشتی، جزو رفتارهایی است که بسیاری از همسران جوان بابت آن، متحمل آسیب و درد بسیار می شوند و گاه حتی چاره ای جز رها کردن نیست، چون فرد مقابلشان مبتلا به مشکلی است که برطرف کردن آن نیازمند درمان های روان شناختی است.

حواستان به آزارهای روانی باشد

اگر در دوره نامزدی حس می کنید افکار و احساساتتان سرکوب می شود و آن طور که باید و شاید در مقابل نامزدتان مجال بروز ندارید، اگر نامزدتان همیشه به فکر تحمیل احساسات و افکار خود به شماست و مدام از شما به طور موجه یا غیرموجه ایرادهای بنی اسرائیلی می گیرد یا شما را آن گونه که هستید، فکر می کنید و رفتار دارید، قبول ندارد و دائما به این فکر است که شما را تغییر داده و مطابق میل خود سازد، بهتر است در مورد ادامه این رابطه، با احتیاط بیشتر گام بردارید.

اولویت های زندگی اش را بشناسید

در دوره نامزدی، اولویت های زندگی نامزدتان را مشخص کنید. شما و زندگی مشترک تان در اولویت اول قرار دارید یا حرفه و شغل، خانواده، دوستان، تفریحات و...

بلوغ یا عدم بلوغ فکری، عاطفی و اجتماعی ازجمله مولفه هایی است که توجه به آن الزامی و ضروری است، شما باید بدانید نامزدتان آنقدر به تکامل و بلوغ رسیده که بتواند همه زندگی اش را کار نداند، رابطه عاطفی بین خود، خانواده و همسرش را مدیریت کند، ارتباطات اجتماعی و معاشرت های خود را بهینه و متعادل سازد؛ اینجاست که می توان گفت فرد به بلوغ زندگی مشترک رسیده یا خیر.

میزان عمل او را بسنجید

از حرف تا عمل فرسنگ ها فاصله است. مثلا، اگر نامزد شما خود را فردی معتقد به دین معرفی می کند، ادعای او را مورد محک و سنجش قرار دهید، ادعا داشتن به دین هرگز لزوما به معنای عمل کردن بر طبق دستورات دینی نیست، حتی چه بسا ممکن است تلقی شما از دینداری با تلقی ایشان از این موضوع، کاملا متفاوت باشد یا اگر نامزدتان خود را فردی مستقل و مختار در زندگی معرفی می کند از طریق واگذاری مسئولیت هایی که نیاز به تصمیم گیری دارد، می توانید استقلال فکری و عملی او را بسنجید و ادعای او را در واقعیت مورد توجه و نظر قرار دهید.

تعهد نامزدتان به شما چقدر است؟

مسئولیت پذیری و پذیرش تعهد در قبال زندگی خود و دیگری ازجمله مولفه های اساسی و مهم در زندگی همسران است. اگر زن و مرد نسبت به یکدیگر متعهد باشند با تمام وجود سعی می کنند در ایفای وظایف خود کمترین قصور و کوتاهی را داشته و به نیازهای جسمی، روحی و عاطفی همسر خود توجه کرده و پاسخگوی آنها باشند. اگر نامزدتان نسبت به تعهدات مردانه یا زنانه خویش چندان پایبند نیست و هر بار با توسل به طرقی یا بهانه ای از آن سرباز می زند، لازم است مجددا با اتخاذ تدابیری جدید، او را به دعوت به تعهدات نموده، چه بسا برخی از تخلفات از سر ناآگاهی و عدم شناخت است، اما اگر این خصیصه عادت رفتاری نامزدتان باشد بهتر است در مورد ادامه رابطه با نگاهی روشن تر و واقع بینانه تر پیش بروید.

رازهای زندگی تان را فاش نکنید

صداقت داشته باشید، اما هرگز صداقت به معنای افشای رازهای شخصی و خانوادگی تان نیست. بازگو کردن برخی مسائل نه تنها برای آینده زندگی شما موثر نیست، بلکه ممکن است ذهن نامزدتان را مشوش کرده و رابطه امروز و فردایتان را با مشکلاتی مواجه کند. اگر ضرورتی برای بیان مطلبی از زندگی تان وجود ندارد هرگز آن را با نامزدتان در میان نگذارید، اما اگر مساله ای است که دانستن یا ندانستن آن در تصمیم همسرتان برای شروع زندگی مشترک نقش دارد لازم است آن را بیان کنید. مثلا اگر هم اکنون از بیماری رنج می برید او را از این مهم آگاه کنید، اما اگر سابقا مبتلا به بیماری بوده اید و الان هیچ اثری از آن نیست لازم به بیان آن نیست.
 

غلامعلی عباسی بازدید : 177 چهارشنبه 10 تیر 1394 نظرات (0)

 

بیل گیتس

 

1 - موفقیت یک معلم پست و بدجنس است که افراد باهوش را به این ذهنیت می اندازد که آنها هیچ گاه شکست نخواهند خورد.

2 – جشن گرفتن برای پیروزی و بزرگداشت موفقیت خوب است، اما مهم تر از آن درس گرفتن از شکست است.

3 – همه ما همواره به کسانی نیاز داریم که به ما بازخورد بدهند. به این روش است که ما پیشرفت کرده و اصلاح می‌شویم.

4 – ناراضی ترین مشتریان شما برترین و بهترین منابع برای فراگیری و پیشرفت شما هستند.

5 – انسان همیشه از تغییر هراس دارد.

6 – اغلب افراد در مورد آنچه در یک سال می‌توان انجام داد غلو و اغراق می‌کنند و آنچه در ده سال می‌توان انجام داد، ‌دست کم می‌گیرند.

7 – هیچ گاه خود را با هیچ کس دیگری در این دنیا مقایسه نکنید. در غیر این صورت به خودتان توهین کرده اید.

8 – اگر نمی‌توانید اثری خوب و زیبا خلق کنید، حداقل آن را با ظاهری زیبا و خوب خلق کنید.

9 – موفقیت ما به شکل اساسی وابسته و بر مبنای همکاری و تشریک مساعی، از همان ابتدای کار است.

10 – برای انجام کارهای بزرگ، گاهی لازم است ریسک های بزرگ بکنید.

11 – "نمی‌دانم" را به "هنوز نمی‌دانم" تغییر دهید.

استیو جابز

 

1 – در بسیاری از مواقع افراد نمی‌دانند چه می‌خواهند تا آنکه کسی آنچه را می‌خواهند ‌به ایشان نشان دهد.

2 – کیفیت بسیار بیش از کمیت اهمیت دارد.

3 – آنچه بیش از همه افراد و صاحبان حرَف موفق را از دیگران متمایز می‌سازد، پشتکار محض است.

4 – شغل و کار شما بخش مهمی از بوم زندگی شما را پر می‌کند و بهترین راه برای رسیدن به رضایت واقعی این است که آنچه به بزرگ بودن آن اعتقاد دارید را انجام دهید.

5 – آنچه بین یک رهبر و یک پیرو تمایز ایجاد می‌کند، «خلاقیت و ابتکار» است.

6 – چیزهای مورد علاقه من در زندگی با پول به دست نمی آیند. کاملا واضح است با ارزش ترین منبعی که همه ما ‌داریم، زمان است.

7 – طراحی تنها ظاهر و صورت یک چیز نیست. طراحی همچنین نحوه کار را نیز شامل می‌شود.

8 – من تنها شخصی هستم که می‌دانم از دست دادن 250 میلیون دلار در یک سال... شخصیت انسان را قوام می‌دهد.

9 – تمرکز و سادگی یکی از اصول راهنمای من در زندگی است.

10 ـ زمان شما محدود است. لذا آن را برای زندگی کردن در جهان شخصی دیگر هدر ندهید

غلامعلی عباسی بازدید : 190 سه شنبه 09 تیر 1394 نظرات (0)


کاملاً طبیعی است که همه ما همیشه بخواهیم بهتر شویم، بیشتر داشته باشیم و کارهای بیشتری انجام دهیم. اما در مسیر زندگی اغلب فراموش می‌کنیم که چیزی که برای شاد بودن نیاز داریم همان چیزی است که درست روبرویمان قرار دارد. ما در تلاش برای موفق بودن یادمان می‌رود به خودمان گوشزد کنیم که کاملیم، کافی هستیم و درست همین لحظه را داریم. چرا با بدخلقی آن را خراب کنیم؟ چرا همین الان شاد نباشیم؟ در زیر به 8 نکته‌ای اشاره می‌کنیم که برای شاد بودن و بهره بردن از زمان حالتان به آنها هیچ نیازی ندارید:

1. نگران بودن در مورد اشتباهات گذشته

این واقعیت که در گذشته اشتباهاتی مرتکب شده‌اید یکی از دلایلی است که باید لبخند بزنید و بخاطر آن خوشحال باشید. تعجب کردید؟ خوب، باید بگوییم که اگر هیچ اشتباهی در زندگی‌تان مرتکب نمی‌شدید، چیزهای مهمی که امروز می‌دانید را نمی‌دانستید. زندگی فراز و نشیب‌های خود را دارد و اینها زیبایی زندگی است. افتادن بهترین راهی است که چیزی یاد بگیرید. گذشته شما، هرچقدر هم که سخت بوده باشد، نباید مانع راه آینده‌تان شود. چرا خودتان را اذیت کنید و به جای اینکه روی حال و آینده‌تان تمرکز کنید خودتان را درگیر گذشته می کنید؟ زندگی شما در دستانتان است. بخاطر اینکه می‌ترسید دوباره زمین بخورید، خودتان را از اتفاق‌های خوبی که ممکن است برایتان بیفتد محروم نکنید. چون چیزی که مهم است این است که همیشه می‌توانید بلند شوید و به راهتان ادامه دهید.

2. هر اتفاق دیگری که در مکان‌ها و زمان‌های دیگر می‌افتد

همه چیزی که دارید همین لحظه است. خوب یا بد ما به همه مکان‌ها و زمان‌ها دسترسی نداریم. اینکه روی روز دیگر و زمان دیگری تمرکز کنید فقط لحظه حالتان را خراب خواهد کرد. فیلم Click را دیده‌اید؟ در این فیلم شخصیت اصلی داستان یک ریموت کنترل در دستان خود دارد که می‌تواند لحظات زندگی‌اش را با آن جلو بزند و رد کند. آخر کار همه زندگی‌اش را جلو زد و اصلاً از آن خوشحال نبود. آنوقت فهمید تنها چیزی که همه انسان‌ها دارند لحظه اکنون است و اگر بخواهید آن لحظه را رد کنید، کل زندگی‌تان را نابود خواهید کرد. بیشتر انسان‌ها تمرکزشان روی جایزه است و وقتی آن را به دست می‌آورند باز هم راضی نیستند. مسیر به سمت مدال طلا خیلی مهم‌تر از آن مدالی است که در آخر کار می‌گیرید. پس سعی کنید از مسیر لذت ببرید، لحظات خوب و بد آن را پشت سر گذاشته و از آنها درس بگیرید. آینده به هر حال می‌رسد. پس بهتر است امروز کاری انجام دهید.

3. لحظه ناب و شرایط ایدآل

چیزی که باید بیشتر وقت‌ها به خودمان یادآور شویم این است که برای شروع کردن چیزی نباید به دنبال زمان ایدآل باشیم. در مورد خوشبختی هم همینطور است، نباید منتظر بمانیم خوشبختی برایمان اتفاق بیفتد، باید آن را برای خودمان بسازیم. اینکار را می‌توانیم با عوض کردن طرز فکرمان نسبت به زندگی انجام دهیم. قدرشناسی برای چیزهای کوچکی که در زندگی داریم تاثیر بسیار قابل‌توجهی در دید ما نسبت به اطرافمان دارد. از هر لحظه لذت ببرید و زیبایی را در چیزهای عادی زندگی ببینید تا بفهمید برای اینکه هر روز شاد باشید نیاز به چیز زیادی ندارید.

4. وحشت از فصل‌های زندگی

همانطور که آب‌وهوا فصل‌های مختلف دارد، زندگی ما هم همینطور است. اگر به آن فکر کنید، همه چیز در زندگی در حال تغییر است. هیچ چیز برای مدتی طولانی یکجور نمی‌ماند. در مورد ما هم همینطور است. مطمئناً ما کسی که پارسال یا سال‌های قبل بودیم نیستیم. بنابراین دفعه بعدی که از چیزی احساس استرس کردید، به خودتان یادآور شوید که هیچ چیز در زندگی دائمی نیست، حتی نگرانی‌هایتان. یادتان باشد اتفاقاتی که الان برایتان می‌افتد فقط یک دوره از زندگی شما هستند و با قوی ماندن می‌توانید راحت‌تر آنها را پشت سر بگذارید. از اینکه کنترلی روی همه جنبه‌های زندگی‌تان ندارید وحشت نکنید. گاهی ‌اوقات لازم بوده که چیزهای جدیدی تجربه کنید تا درس جدیدی بگیرید تا رشد کرده و قوی‌تر شوید. فقط به این دلیل که الان کل تصویر را نمی‌بینید به این معنی نیست که هیچوقت آن را نخواهید دید.

5. همه چیزهایی که ندارید

فقط به این خاطر که نتوانسته‌اید به هدف‌هایی که برای خودتان تعیین کرده‌اید برسید به این معنی نیست که نباید به خودتان اجازه دهید همین الان شاد باشید. ممکن است فکر کنید که فقط وقتی می‌توانید شاد باشید که به چیزهایی که می‌خواهید رسیده باشید. این یک تله است. باید کسی که هستید و چیزهایی که دارید را تحسین کنید. برای هر لحظه‌ای که سپری می‌کنید، هر بار که زمین می‌افتید، هر بار که بلند می‌شوید، هر کسی که کنارتان هست و هر کسی که تنهایتان گذاشته، شکرگزار باشید. قدرشناسی یکی از کوتاهترین راه‌ها به سمت خوشبختی است.

6. تایید دیگران

خیلی‌ها از اینکه جلو دیگران خودشان باشند می‌ترسند چون تصور می‌کنند خودِ واقعی‌شان به اندازه ماسکی که بر چهره دارند مورد قبول دیگران نیست. آنها سعی می‌کنند با برآورده کردن توقع دیگران از خودشان زندگی‌هایشان را پیش ببرند. خیلی‌اوقات این افراد تا زمانیکه وقت کافی با خودشان نمی‌گذرانند به این مسئله پی نمی‌برند. اینکه فقط برای خودتان وقت بگذارید کیفیت زندگی‌تان را بالا خواهد برد. باعث می‌شود بتوانید افکارتان را جمع کرده، زندگی‌تان را اولویت‌بندی کرده و چیزهای بیشتر درمورد خودتان کشف کنید. تنهایی وقت گذراندن کمکتان می‌کند با احساساتتان ارتباط برقرار کرده و یاد بگیرید که مهمترین فرد زندگی خودتان هستید. پس چرا باید نگران این باشید که دیگران چه فکری می‌کنند؟ چرا باید از خود واقعی‌تان خجالت بکشید؟ چرا باید درمورد چیزهایی که واقعاً برایتان مهم هستند و کارهایی که می‌خواهید در زندگی‌تان انجام دهید احساس تردید کنید؟ اینکه بخواهید بنا بر انتظارات دیگران زندگی کنید، شادتان نمی‌کند اما صادق بودن با خودتان مطمئناً اعتمادبه‌نفستان را بالا برده و قوی‌تر و شادترتان می‌کند.

7. یک زندگی ایدآل

زندگی هیچکس ایدآل نیست. درواقع، هیچ چیز در زندگی کامل نیست. کمال چیزی نیست که به دنبالش باشید. ممکن است تصور کنید که باعث شادی‌تان می‌شود اما احتمال اینکه اینکار را نکند بیشتر است. قدر زندگی را همانطور که هست - چالش‌انگیز، رنگی، جالب و پر از موانع و مشکلات - دانستن، چشم‌هایتان را به این واقعیت باز خواهد کرد که برای شاد بودن نیاز به داشتن یک زندگی کامل ندارید. سختی‌ها، موانع و مشکلات شما را قوی‌تر می‌کنند و کمکتان می‌کنند زیبایی زندگی را درک کنید. برای داشتن یک زندگی آسان دعا نکنید. دعا کنید قدرتی داشته باشید که بتوانید سختی‌ها را تحمل کرده و قدر زندگی‌تان را بدانید.

8. شنا کردن در دریای پول

خیلی از ما اسیر این فکرهاییم که با پول چه چیزهایی را می‌توانیم بخریم و یادمان می‌رود به خودمان گوشزد کنیم که با پول چه چیزهایی را نمی‌توانیم بخریم. یادتان باشد که پول را همیشه در ذهنتان نگه دارید اما نه در قلبتان. ثروت واقعی دریای پر از پول نیست. نعمت‌هایی که داریم ما را ثروتمند می‌کند. یک روح پر زرق و برق همیشه بهتر از یک ماشین پر زرق و برق است.
 

غلامعلی عباسی بازدید : 164 سه شنبه 09 تیر 1394 نظرات (0)

 


 
 


روزه داری از زیباترین فریضه‌های الهی است. روزه گرفتن تأثیرات بسیار مفیدی بر سلامت جسم و اندام‌های داخلی بدن دارد و برای حفظ سلامت و توانایی سپری کردن این ماه پرفیض لازم است در گروه‌های سنی مختلف نکاتی رعایت شود. اغلب پس از ماه مبارک رمضان افراد دچار افزایش وزن، ضعف شدید بدنی و بیماری‌های گوارشی می‌شوند.

توصیه‌های تخصصی برای حفظ سلامتی در ایام روزه‌داری بسیاری از افراد بویژه نوجوان‌ها و جوان‌ها عادتشان این است که افطارشان را با یک یا چند لیوان آب یخ و نوشابه باز می‌کنند؛ بزرگ‌ترها نیز تمایل به خوردن آش در ماه رمضان دارند. یک متخصص گوارش می‌گوید این‌ها از جمله عادت‌های نادرست غذایی شایع میان عموم است که باعث پدید آمدن مشکلات جسمی در زمان روزه‌داری آن‌ها می‌شود. در چنین شرایطی فرد نه‌تنها خیلی زود سیر می‌شود و نمی‌تواند غذا بخورد بلکه دچار مشکلات گوارشی نیز خواهد شد. بنابراین بهترین توصیه این است که افراد با کمی آب ولرم، خرما، شیر یا فرنی افطار کنند و دور آب سرد و نوشابه یک خط قرمز بکشند. بد نیست بدانید نوشابه‌های گازدار یا آبمیوه‌های مصنوعی حاوی ماده‌ای به نام سوربیتول هستند؛ قندی که جذب نمی‌شود و می‌تواند یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد نفخ شکم باشد.

البته خوشبختانه کم نیستند افرادی که افطارشان را با نان و پنیر و سبزی و گردو یا کره و مربا و عسل شروع می‌کنند. این نوع تغذیه بسیار خوب است. درمانی برای یبوست عارضه‌ای که در ماه رمضان خیلی شاهد آن هستیم یبوست است. زمانی که فرد
۱۸ ساعت گرسنه می‌ماند حرکت روده‌ها مقداری کاهش پیدا می‌کند. همچنین مصرف نکردن مایعات هم روی این موضوع تاثیر می‌گذارد و زمینه بروز یبوست را فراهم می‌کند؛ بخصوص در هفته اول ماه رمضان که این مساله بیشتر خود را نشان می‌دهد. برای پیشگیری از یبوست، هنگام افطار و سحر نباید از خوردن سبزیجات مثلا سالاد همراه روغن زیتون و حتی پیاز خام غفلت شود، اما خوردن مواد چربی و قندی زیاد ممنوع است چون باعث بروز و تشدید یبوست می‌شود. در واقع هر چند مواد قندی انرژی زیادی را تأمین می‌کنند ولی باعث یبوست هم می‌شوند که مصداق بارز آن خوردن زولبیا و بامیه و حلواست که عادت رایجی بین ما ایرانی‌ها به حساب می‌آید.

همچنین تخمه یکی از خوراکی‌هایی است که نفخ را بیشتر می‌کند پس توصیه می‌شود در ماه رمضان اصلا تخمه نخورید. فاصله میان افطار و شام از مهم‌ترین پرسش‌های روزه‌داران این است که آیا خوردن سحری ضرورت دارد؟ آیا باید بین زمان خوردن افطار و شام یک فاصله طولانی وجود داشته باشد؟ در پاسخ به سوال اول باید گفت که بله همه روزه‌داران باید موقع سحر بیدار شده و غذا و مایعات کافی مصرف کنند تا دچار عوارض گوارشی نشوند. از طرفی تا جایی که ممکن است بین افطار و شام نباید فاصله طولانی وجود داشته باشد چون وقتی شما شام را دیروقت می‌خورید دیگر اشتهایی ندارید که سحر از خواب بیدار شوید و بتوانید تغذیه مناسبی داشته باشید. اصلاح یک باور اشتباه سوپ ساده و شله‌‌زرد نیمه‌گرم از جمله غذاهای خوب برای باز کردن روزه محسوب می‌شود، در حالی که آش رشته با توجه به کشک و حبوبات خیلی زیادی که دارد، غذای مناسبی نیست؛ چه برای افراد سالم و چه افرادی که بیماری‌های گوارشی دارند چون باعث نفخ و ترش کردن خواهد شد.

افت قندخون را این گونه جبران کنید
مهران ولایی معادن غذا و داروی دانشکده علوم پزشکی ایران در خصوص نکات تغذیه‌ای ماه رمضان توصیه کرد: ممکن است با روزه گرفتن دچار پایین آمدن قندخون شویم، بنابراین بهتر است برای افطار کردن از آب نیمه گرم، شیر، فرنی و مواد حاوی قند طبیعی مانند عسل، کشمش، خرما و ...، استفاده شود. خوردن غذاهای چرب و پرکالری مانند آش، کله پاچه، حلوا و ... می‌تواند مضرات زیادی را در پی داشته باشد.

اختلال در سیستم گوارش نتیجه‌ی نادیده گرفتن اصول غذایی
وی با تأکید بر استفاده نکردن از غذاهای غیر خانگی در این ایام ادامه داد: آب سرد و انواع نوشابه‌ها می‌توانند آسیب‌های جدی را به سیستم گوارش فرد وارد کنند. مصرف سوسیس و کالباس می‌تواند فرد را دچار خستگی و تشنگی کند.

وعده‌های غذایی‌ بعد از افطار
با توجه به طولانی بودن روز در ماه‌‌های فصل تابستان، بهتر است غذای مصرفی در وعده سحر خصوصیات و ویژگی‌هایی داشته باشد تا بتواند از ایجاد گرسنگی در طول روز پیشگیری کند.

معاونت غذا و داروی دانشکده علوم‌پزشکی ایران در مورد وعده‌های غذایی پس از افطار می‌گوید: بهتر است تا دو ساعت بعد از افطار شام میل نکنید. علاوه براین وعده‌ی شام باید دارای پروتئین کافی، چربی کم و به میزان کم استفاده شود. نوشیدن شش تا هشت لیوان آب بین افطار تا سحر می‌تواند در تأمین آب بدن مؤثر واقع شود. خوردن میوه‌جات و سبزیجات نیز علاوه بر آب‌رسانی بدن می‌تواند برای جلوگیری از یبوست مفید باشد.

چگونه دیرتر گرسنه شویم؟
برای وعده‌ی غذایی سحر توصیه می‌شود از موادغذایی که دارای مولکول درشت هستند استفاده شود مانند سیب‌زمینی و نان، چرا که این مواد زمان بیشتری برای هضم شدن لازم داشته و می‌توانند انرژی مورد نیاز افراد را تأمین کنند.

افراد بیماری که علاقه به روزه گرفتن دارند نباید خودسرانه مصرف داروهای خود را قطع یا تغییر دهند. قطع ناگهانی برخی از داروها می‌تواند خطرات زیادی را در پی داشته باشد. بنابراین لازم است بیماران با پزشک خود در این خصوص مشورت کنند. دکتر ولایی درپایان گفت: پرهیز از خوردن غذاهای سنگین و تند غذا خوردن نیز می‌تواند از بروز اختلالات گوارشی جلوگیری کند.

این غذاها را در وعده سحری نخورید!
در هنگام سحر، خوردن غذاهای شور، مملو از پروتئین، غذاهای سیر و پیازدار، کباب و ماهی مناسب نیستند چون عطش را بیشتر می‌کنند. حمید افراسیابی گفت: در هنگام سحر و در ایام رمضان باید از خوردن غذاهای سنگین، چرب و مملو از پروتئین خودداری کرد چون فقط افراد را به اصطلاح سنگین می‌کند.

وی افزود: بنابراین غذاهایی مانند حلیم، کله پاچه، کباب و ماهی در وعده سحر را نباید خورد چون تشنگی را بیشتر می‌کنند. این متخصص طب سنتی گفت: خوردن چای پررنگ و قهوه و کاکائو تشنگی را تشدید کرده و آب بدن را دفع می کنند.

افراسیابی ادامه داد: مصرف غذاهای شور، کنسروها، تن‌ها، غذاهای خشک، پرادویه و تند به هنگام سحر مناسب نیستند چون عطش را در طول روز بیشتر می کنند. وی گفت: همچنین خوردن غذاهایی مثل آش که در آن سیر و پیاز زیاد استفاده می‌شود نیز باید به حداقل برسد چون تشنگی را بیشتر کرده و از طرفی زود هضم می‌شوند.

رفع ضعف بدن با میوه‌ها در ماه رمضان
در ماه مبارک رمضان، خوردن سبزیجات و میوه‌ها در فاصله افطار تا سحر، در کاهش ضعف بدن مؤثر است. برلیانت بزرگمهر، رئیس انجمن تغذیه ایران گفت: استفاده از میوه‌ها و سبزی‌ها به طور مختلف شامل سالاد، پخته و تازه برای همه گروه‌های سنی در تمام روزهای سال توصیه می‌شود که این امر در ماه رمضان بسیار اهمیت پیدا می‌کند.

اثر میوه‌ها و سبزی‌ها در بدن
تأکید بر مصرف میوه‌ها و سبزیجات به خصوص در دوران روزه‌داری به این دلایل می‌باشد. بزرگمهر در این خصوص تصریح کرد: سبزی‌ها و میوه‌های تازه به دلیل وجود فیبر از یبوست جلوگیری می‌کنند، همچنین میوه‌ها و سبزی‌ها به دلیل داشتن مواد معدنی بالا از ضعف شخص در طول دوره روزه‌داری جلوگیری می‌کند و به دلیل وجود آب در ساختار میوه‌ها و سبزی‌ها به رفع تشنگی هم کمک شایانی می‌کند.

بزرگمهر در خصوص میزان استفاده از میوه‌ها و سبزی‌ها هم افزود: توصیه می‌شود روزانه 5-3 واحد سبزی به صورت‌های مختلف و 4-2 واحد میوه در انواع مختلف استفاده شود.این واحدهای توصیه شده می‌تواند به عنوان مثال به ازای هر میوه بزرگتر 1 واحد منظور شود و برای میوه‌های کوچکتر نصف لیوان از اینگونه میوه‌ها یک واحد غذایی محسوب می‌شود.

وی در پایان به حفظ فعالیت روزه‌داران هم اشاره کرد و گفت: در این ایام به دلیل برخی عادات غذایی نادرست مانند مصرف زیاد شیرینی (زولبیا و بامیه) امکان افزایش وزن، زیاد خواهد بود بنابر این روزه‌داران نباید انجام فعالیت‌های روزانه را قطع کنند و با حفظ ترکیب و تناسب غذایی در این دوران می‌توان بدون بروز مشکلی، ایامی بی‌دغدغه‌ای را سپری کرد.

ماه رمضان هندوانه بخورید
یک متخصص تغذیه ضمن توصیه به خوردن هندوانه در ماه رمضان برای جبران تشنگی و کم‌آبی بدن گفت: غذاهای چرب و شیرین را در این ایام نباید استفاده کرد. همچنین افراد خانواده باید مراقب تغذیه سالمندان یا کودکانی که روزه نمی‌گیرند نیز باشند تا آن‌ها در این روزها دچار مشکلات تغذیه‌ای نشوند. دکتر محمد صفریان اظهار کرد: گرسنگی در طول روزه‌داری دلیل مناسبی برای خوردن غذای بیشتر در وعده افطار نیست.

وی با تاکید بر تغذیه سالم در ماه رمضان، عنوان کرد: بیشتر مردم در ماه رمضان افزایش وزن پیدا می‌کنند؛ در صورتی که باید کاهش وزن را شاهد باشیم. یکی از دلایل این افزایش وزن، میزان مصرف بیشتر موادغذایی به خصوص غذاهای چرب است.

صفریان افزود: در فصل تابستان بخصوص در ماه رمضان نیاز به مایعات در همه افراد چه روزه‌دار باشند و چه روزه نگیرند، افزایش می‌یابد؛ بنابراین توصیه می‌شود در این ماه افراد از میوه‌هایی مانند هندوانه که حجم آب بیشتری دارند، استفاده کنند تا جبران مایعات از دست رفته در طول روز باشد.

این متخصص تغذیه خاطرنشان کرد: کسانی که از رژیم خاصی پیروی می‌کنند در طول ماه مبارک رمضان نیز رژیم آنان با وضعیت روزه‌داری تنظیم می‌شود و وعده‌های غذایی آنان در سحر و افطار گنجانده می‌شود.
 

غلامعلی عباسی بازدید : 178 سه شنبه 09 تیر 1394 نظرات (0)

 


 
 


کارشناسان تغذیه با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان به روزه داران توصیه می کنند، نوشیدنی های سنتی مانند شربت آبلیمو، خاکشیر، تخم شربتی، کاسنی، سکنجبین و بیدمشک می تواند به کاهش تشنگی و عطش در ماه مبارک رمضان کمک کند.

یک کارشناس تحقیقات میکروبیولوژی مواد غذایی انستیتو تغذیه گفت: روزه داری در فصل گرما بدن را دچار کم آبی می کند، آب بدن مهمترین عاملی است که می تواند برای روزه داران باعث مشکلات زیادی شود و حتی جان فرد را به خطر اندازد.

دکتر نسرین حاج سید جوادی فاصله بین افطار تا سحر را بهترین زمان برای جبران آب بدن خواند که می توان از نوشیدنی های سنتی، چای کمرنگ ، انواع میوه های تابستانی و آب میوه های طبیعی و کم شیرین استفاده کرد. وی اظهار کرد: راهکارهایی را متخصصان تغذیه به روزه داران برای جبران کم آبی بدن توصیه می کنند به شرح زیر است:

فاصله بین افطار تا سحر بهترین زمان برای جبران آب بدن

حاج سید جوادی با بیان اینکه بین افطار تا سحر روزه داران می توانند از نوشیدنی های سنتی، چای کمرنگ، آب میوه های طبیعی و انواع میوه های تابستانی استفاده کنند، گفت: چای به دلیل داشتن مواد آنتی اکسیدان و ضد سرطان برای بدن مفید است، اما چای به دلیل مدر بودن باعث می شود مقدار بیشتری از آب بدن دفع شود. وی یاد آور شد: هنگام افطار بهتر است که از شیر ولرم همراه با مواد دارای قند طبیعی مانند خرما، عسل یا انگور شیرین استفاده شود چرا که این مواد شیرین علاوه بر تنظیم قند خون، خاصیت سم زدایی نیز دارند.

این کارشناس تغذیه توصیه کرد: یکی از راههای مقابله با تشنگی در ماه مبارک رمضان مصرف میوه و سبزی فراوان است که علاوه بر مقاومت بیشتر در مقابل تشنگی، به دلیل داشتن فیبر، سرعت حرکت مواد غذایی را کاهش داده وسبب می شود احساس گرسنگی نیز دیرتر فعال شود. وی ادامه داد: مصرف میوه و سبزی سبب رفع مشکل یبوست نیز می شود. سبزی ها مانند کاهو، خیار، کرفس و سبزی خوردن چون آب را در خود نگه می دارند باعث استمرار و تداوم آبرسانی به بدن می شوند و مصرف سالاد کاهو به خصوص در وعده سحر توصیه می شود.

پرهیز از نوشیدن آب یخ

حاج سید جوادی افزود: زمانی که آب خنک همراه با یخ مصرف می شود چون دمای بدن را برای مدت کوتاهی پایین می آورد، اما باعث رفع عطش در دراز مدت نمی شود. وی توصیه کرد: هنگام افطار باید از نوشیدن آب یخ به طور ناگهانی پرهیز کرد همچنین در وعده افطار نیز از نوشیدنی های ولرم استفاده کرد.

رفع تشنگی با نوشیدنی های سنتی

کارشناس تحقیقات میکروبیولوژی مواد غذایی انستیتو تغذیه به برخی از نوشیدنی های مناسب برای فصل گرما و ماه رمضان اشاره کرد و گفت: خانواده ها بهتر است این شربت ها و نوشیدنی ها را تهیه و پس از افطار به تدریج و مورد استفاده قرار دهند.

شربت آبلیمو

وی به شربت آبلیمو یکی از نوشیدنی های سنتی رایج اشاره کرد و افزود: شربت آبلیمو کم شیرین سبب ترشح بزاق شده و احساس تشنگی را در روزه داران برطرف می کند.

شربت خاکشیر و تخم شربتی

وی اظهار کرد شربت خاکشیر و تخم شربتی خنک کننده و ضد عطش هستند و می توانند آب را درون دانه های خود نگه دارند و به تدریج آن را به بدن برسانند. در نتیجه نیاز بدن را به مدت طولانی تر نسبت به آب تامین می کند. بهتر است آنها را بدون شکر یا با شکر کم مصرف کرد.

کاسنی

وی گفت: در بین عرقیات سنتی، فقط کاسنی خاصیت خنک کنندگی بدن را دارد، از این رو پیشنهاد می شود نوشیدنی هایی مانند خاکشیر را با کمی کاسنی و گلاب مخلوط و سپس استفاده کرد.

شربت سکنجبین

وی توصیه کرد، شربت سکنجبین به تنهایی یا با اضافه کردن سکنجبین به خاکشیر نیز می تواند به رفع عطش کمک کند و بهتر است این ترکیب را تهیه و برای کاهش تشنگی آن را نوشید.

دم کرده نعناع

حاج سید جوادی ادامه داد: دم کرده برگ خشک نعناع و یا مخلوط آن با عسل بین افطار تا سحر موجب رفع تشنگی خواهد شد. وی توضیح داد: تهیه و مصرف شربت نعناع نیز رفع تشنگی بسیار مفید است. برای تهیه آن باید از شربت پایه استفاده کرد. جوشاندن شکر و آب به نسبت دو به یک و افزودن مقداری عرق نعناع و آب لیمو ترش که باید به صورت خنک مصرف شود. این شربت نیز به میزان زیادی از عطش جلوگیری می کند.

دم کرده لیمو عمانی با گل گاو زبان و نبات

وی یاد آور شد، دم کرده لیمو عمانی با گل گاو زبان و نبات نیز می تواند علاوه بر رفع تشنگی، باعث آرامش و خواب مناسب در شب شود.

شربت تمبر هندی با عسل

حاج سید جوادی اظهار کرد: خیس کردن تمبر هندی و صاف کردن آن و سپس مخلوط آن با عسل و تهیه شربت، نوشیدنی مفیدی برای رفع یبوست در ماه رمضان محسوب می شود.

مخلوط زردآلوی تازه همراه با عسل

کارشناس تحقیقات میکروبیولوژی مواد غذایی انستیتو تغذیه افزود: مخلوط زرد آلوی تازه همراه عسل نیز مناسب جهت رفع عطش و برای سنگینی معده می توان استفاده کرد. وی توصیه کرد که می توان به جای یک عدد میوه، نصف تا یک لیوان آب میوه مصرف کرد، البته بهتر است آبمیوه طبیعی باشد. مخلوط میوه ها با شیر مانند شیر موز یا توت فرنگی نیز از نظر تغذیه بسیار با ارزش است.
 

غلامعلی عباسی بازدید : 176 پنجشنبه 21 خرداد 1394 نظرات (0)

چرا مردم موفق می شوند؟ آیا باهوش بودن یا خوش شانس بودن دلیل موفقیت این افراد است؟ "ریچارد سنت جان" هیچ یک از این دو عامل را دلیل موفقیت نمی داند. در حقیقت این سخنران، موفقیت را در زمان انجام کاری که به آن عشق می ورزید، به دست آورده است. او بیش از یک دهه از عمرش را به مطالعه، بررسی و تحلیل داستان های موفقیت افراد مختلف گذرانده است. حاصل فعالیت های گسترده او در هشت کلمه جادویی، سه دقیقه شگفت انگیز و یک کتاب موفق خلاصه می شود.

جرقه این پروژه در هواپیما و با سوالی که یکی از مسافران درباره دلایل واقعی موفقیت از او پرسید، زده شد و همین پرسش باعث شد ریچارد
۱۰ سال از عمرش را به بررسی فرآیند موفقیت و مصاحبه با بیش از ۵۰۰ فرد بسیار موفق در حوزه های مختلف اختصاص دهد.

او ابتدا دلایل موفقیت این افراد را از آنها جویا شد و سپس با بررسی و تحلیل پاسخ های دریافتی، داده های به دست آمده را در پایگاه داده های منظم گردآوری کرد و در نهایت توانست هشت ویژگی مشترک افراد موفق را شناسایی کند. او بر همین اساس کتاب پرفروش و موفق "هشت نکته برای عالی بودن" را منتشر کرد که در واقع این کتاب گنجینه ای ارزشمند از راه های موفقیت افراد بسیار موفق است.

ریچارد با نگارش و انتشار این کتاب، این رازهای طلایی را با خوانندگان به اشتراک می گذارد. این رازها به مخاطبان کمک می کند تا در مسیری که در پیش گرفته اند، موفق شوند و به هدف خود که ممکن است راه اندازی کسب و کار، تغییر جهان، رهایی از فقر، تشکیل خانواده، آموزش فرزندان و ... باشد دست یابند. این کتاب حس اعتماد به نفس افراد را تقویت کرده و توانمندی های بالقوه و بالفعل آنها را شناسایی می کند. در ادامه، متن سخنرانی شگفت انگیز سه دقیقه ای ریچارد سنت جان را می خوانید.

راز موفقیت را از موفق ها بخواهید!

سخنرانی مختصر سه دقیقه ای امروز نسخه فشرده سخنرانی دو ساعته ای است که برای دانش آموزان دبیرستانی ارائه می دهم. همه چیز از روزی شروع شد که سوار هواپیما شده و در راه آمدن به کنفرانس "تد" بودم. تقریبا هفت سال پیش بود. در صندلی کنار من دختر نوجوانی نشسته بود که به نظر می رسید دبیرستانی باشد. این دختر خانواده بسیار فقیری داشت و می خواست در زندگی اش موفق شود. او سوال بسیار ساده ای را از من پرسید و گفت: "چه عاملی باعث دستیابی به موفقیت می شود؟"

از اینکه نمی توانستم پاسخ مناسبی به این نوجوان بدهم، احساس بدی داشتم. زمانی که از هواپیما پیاده شدم و به کنفرانس تد آمدم، در همان ابتدای ورود به سالن به طور ناگهانی و گویی که به من الهام شده باشد، به خودم گفتم: "خدایا! من داخل اتاقی هستم که پر از افراد موفق است. بهتر نیست از همین افراد دلایل و عوامل موفقیت شان را جویا شوم و پاسخ هایشان را با کودکان و نوجوانان به اشتراک بگذارم؟"

 

و امروز هفت سال از آن روز سرنوشت ساز گذشته است و من در این مدت با ۵۰۰ فرد موفق مصاحبه و گفتگو کرده ام و قصد دارم در این سخنرانی شما را با آنچه که به موفقیت می انجامد، آشنا کنم. و حالا می پردازیم به "هشت راز موفقیت"

1. اشتیاق؛ انگیزه ما برای طی مسیر

نخستین عامل موفقیت، اشتیاق است. "فریمن توماس"، طراح اتومبیل شرکت دایملر کرایسلر، اشتیاق را عامل انگیزه بخش و هدایتگر خود برای رسیدن به موفقیت می داند؛ پس افراد موفق کاری را انجام می دهند که به آن عشق می ورزند و تنها کسب درآمد به آنها انگیزه بیشتر نمی دهد. نکته جالب اینجاست که اگر کاری را با علاقه انجام دهید، پول و درآمد هم خود به خود به دست می آید.

2. کار برایتان مثل تفریح باشد

دومین عامل، کار و تلاش است. "روپرت مورداک"، مدیرعامل سرشناس چندین شرکت بزرگ و موفق و یکی از غول های رسانه ای جهان، کار و تلاش را عامل ضروری موفقیت می داند. به گفته او، هیچ چیز آسان به دست نمی آید و کار و تلاش هم به نوبه خود مفرح و سرگرم کننده است.

درست شنیدید روپرت مورداک معروف، کار و تلاش را سرگرم کننده می داند؛ پس افراد موفق کار کردن را نوعی تفریح می دانند و سخت برای آن تلاش می کنند. در حقیقت این افراد معتاد کار نیستند و واقعا از کار و تلاش خود لذت می برند.

3. تمرین مداوم و دیگر هیچ

"الکس گاردا"، مدیرعامل یکی از شرکت های موفق تولید کننده بازی های رایانه ای، تمرین و ارتقای مهارت ار راز موفقیت می داند. به نظر او موفق شدن عجیب و وابسته به یک فرمول جادویی نیست و تنها نیازمند تمرین و تمرین و تمرین است.

4. تمرکز بر هدف واحد

عامل بعدی تمرکز است. "نورمن جویسن"، فیلمساز معتقد است برای موفق شدن باید تنها بر روی یک هدف تمرکز کرد.

5. اراده ترغیب کننده

حالا نوبت به اراده می رسد. "دیوید گالو"، دانشمند علوم دریایی، اراده جسمی و روحی را یکی از عوامل مهم موفقیت می داند و بسیار بر توجه به آن تاکید می کند. افراد موفق با اراده قوی خود اعتماد به نفس را در وجودشان به وجود می آورند و خود را از تردید و خجالت رها می کنند.

"گلدی هاون"، بازیگر معروف آمریکایی، اعتراف می کند که در ابتدا نسبت به خود و توانایی هایش دچار شک و تردید بود و خود را به اندازه کافی باهوش و خوب تصور نمی کرد. او فکر می کرد که هرگز موفق نخواهد شد؛ البته ترغیب خود و ایجاد اراده همیشه چندان هم آسان نیست.

مادرها همیشه منبع خوبی برای ایجاد انگیزه، اراده و پشتکار هستند. "فرانک گری" که معماری موفق و شناخته شده است، مادرش را عامل ایجاد انگیزه و اراده در خود می داند.




6. ارائه خدمات ارزشمند


خدمت کردن به دیگران عامل هفتم موفقیت است. "شروین نولاند"، استاد جراحی دانشگاه یِیل آمریکا، خدمت در کِسوت یک پزشک را نوعی امتیاز ویژه می داند. بسیاری از کودکان و نوجوانان آرزو دارند روزی میلیونر شوند؛ پس باید به این بچه ها یاد داد که با ارائه خدمات ارزشمند به دیگران می توان به این آرزو رسید و ثروتمند شد.

7. ایده های ناب و خلاق

برخورداری از ایده های ناب و ارزشمند یکی دیگ راز عناصر لازم برای دستیابی به موفقیت است. بیل گیتس، مدیرعامل مایکروسافت، می گوید: "من یک ایده ناب و فوق العاده داشتم و می خواستم نخستین شرکت تولیدکننده نرم افزارهای ویژه رایانه های شخصی و خانگی را راه اندازی کنم."

به نظر من هم ایده گیتس بسیار خوب بود. خلق ایده های ناب، فرآیندی عجیب و جادویی نیست؛ در واقع این فرآیند از چند مرحله بسیار ساده تشکیل شده است که توجه به اطراف و کنجکاوی از عناصر ضروری آن به شمار می رود.

8. مقاومت در برابر ناملایمات

بالاخره نوبت هشتمین عامل، یعنی سماجت رسید. شما باید در برابر شکست سمج باشید، روحیه خود را نبازید، در برابر ناملایمات مقاومت کنید و در نهایت مقابل انتقادها، طرد شدن ها، فشارها و آزار دیگران جا نزنید.
باور کنید با توجه به این هشت عامل می توانید به آسانی به فردی موفق تبدیل شوید. به من اعتماد داشته باشید و این هشت توصیه را سرلوحه کار خود قرار دهید. مطمئنم هرگز پشیمان نخواهید شد.


منبع : مجله موفقیت

 

 

غلامعلی عباسی بازدید : 252 سه شنبه 19 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

 

The words "become", "get", "go" and "turn" are not always used correctly. We've listed some phrases which are wrong and some which are correct. Always use a good dictionary if you're not sure.

correct phrase

common error

I got a present from him.

I became a present from him.

When do I get my steak?

When do I become my steak?

He got a shock when he saw his car.

He became a shock when he saw his car.

The tea does him good.

The tea becomes him good.

I want to become a teacher.

I will a teacher.

He became famous.

He would famous

We became friends.

We were friends.

It became clear that she wanted to leave.

It would clear that she wanted to leave.

It's getting dark.

It will dark.

He turned red.

He was red.

She went white when she saw the accident.

She was white when she saw the accident.

The word "get" is very common in spoken English, "become" is more formal.
German native speaker sometimes use "become" in an incorrect way

غلامعلی عباسی بازدید : 205 سه شنبه 19 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

Correct phrase

Common error

We live in a village near Hamburg.

We live in a village by Hamburg.

Frank stayed at my place last weekend.

Frank stayed by me last weekend.

I stayed at my grandmother's (house) during the Easter holidays.

I stayed by my grandmother during the Easter holidays.

Emily lives with her mother.

Emily lives by her mother.

Here are some correct phrases:

Correct phrase

I took my sister by the hand.

We travelled by night.

I live by the sea.

غلامعلی عباسی بازدید : 195 سه شنبه 19 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

to negotiate

net price

obliged

opportunity

order

orderform

overdraft

overdue

overdrawn

payable by you

to postpone

preferential rate

prior notice

profit margin

purchase

quarterly

quotation

to quote a price

range

rate

ready for despatch

receipt

recipient

to recommend

with reference to

to refund

registered letter

reimbursement

remittance

to renew

repeat order

replacement

on request

to request

requirement

respite

to retail

retail price

reward

sales

sample

to satisfy a requirement

under separate cover

to ship

shipment

to be short-listed

to sign

sold out

spare parts

statement of account

to have something in stock

in storage

to store

to subscribe

substantially reduced

supplier

survey of damage

terms

terms of payment

trade fair

bank transfer

turnover

undermentioned

unfortunate

unit price

unsaleable

valid

value

warehouse

warrant

waybill

wholesale

within a week/month

غلامعلی عباسی بازدید : 258 سه شنبه 19 خرداد 1394 نظرات (0)

 

accordance (in accordance with)

account

accounting error

acknowledge (to)

address

addressee

advance (in advance)

advance payment

advice of payment

after-sales service

agreement

air freight

air waybill

amount due

apology

apply (to apply for)

approval (on approval)

as from

balance (financial)

bank account

bill of exchange

bill of lading

blank cheque

branch

brand

brisk trade

business (on business)

buyer

cancel

cargo

carriage free

carriage paid

to dispatch to

draft

duly signed

due date

dutiable

duty free

to enclose

enclosed

enquiry

exchange rate

expenses

extension of payment time

failure to pay

fee

file

firm offer

free of charge

goods

to grant a discount

to be grateful

hereby

inadequate packing

included

initial order

to inquire

inquiry

insurance

introductory price

invoice

to invoice

leaflet

liability

liable

to mention

as mentioned

money order

غلامعلی عباسی بازدید : 229 سه شنبه 19 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

Orders

Thank you for your quotation of JUNE 1st 2002.

We are pleased to place an order with you for 200 MCF computers.

Please send us the undermentioned goods.

We should be grateful for delivery by 26th September 2002.

Please quote number 234.559 on all correspondence.

Please confirm receipt of the order.

Your prices are not competitive enough.

We have therefore decided not to place an order with you.

Our order no. 100.334 has not yet been delivered.

Please submit a quotation for a substitute.

We should like to cancel our order no. 778.001.

We are pleased to acknowledge your order of 1st July 2001.

Our dispatch department is processing your order.

Delivery will be made by 6th July 2001.

We will require two weeks to process your order.

The goods are no longer in stock/out of stock/no longer available.

However, we can offer you a substitute.

I am afraid your order has gone missing.

غلامعلی عباسی بازدید : 260 سه شنبه 19 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

Information

I was given your name by Mr Fisher.

We are interested in your samples.

I was interested to hear/know/see that ...

There is much demand for ...

Would you kindly send us model 4DC ?

We would be grateful for further details about your
offer.

Please let us know the current freight rate for sea/rail /air/ road transport.

In addition I would like a valid price list.

Would your company be able ...?

Please get in touch with our secretary, Mrs Barnes.

Please reply without delay/by return of post

غلامعلی عباسی بازدید : 336 سه شنبه 19 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

Faults and complaints

The goods we ordered on 11th March have not arrived.

We regret to inform you that our order no.2244, which should have been delivered by 3rd November, is now considerably overdue.

Our consignment of 100 computers was stolen in transit.

Mr Boyle is extremely concerned at ...

We have marked the delivery slip accordingly.

Please arrange for reimbursement of the value of the damaged goods.

I should like to query the charge for packing which seems unusually high.

We are sorry to hear that the goods are damaged.

غلامعلی عباسی بازدید : 209 سه شنبه 19 خرداد 1394 نظرات (0)

 

Faults and complaints

The goods we ordered on 11th March have not arrived.

We regret to inform you that our order no.2244, which should have been delivered by 3rd November, is now considerably overdue.

Our consignment of 100 computers was stolen in transit.

Mr Boyle is extremely concerned at ...

We have marked the delivery slip accordingly.

Please arrange for reimbursement of the value of the damaged goods.

I should like to query the charge for packing which seems unusually high.

We are sorry to hear that the goods are damaged.

غلامعلی عباسی بازدید : 207 سه شنبه 19 خرداد 1394 نظرات (0)

 

Delivery

Delivery will take three weeks.

The items are in stock and should be ready for dispatch by next Wednesday.

We will dispatch the goods on Tuesday by air freight.

Please note the address of our office.

Order no. 2113 will be ready for delivery as from 24th August 2002.

We are afraid to tell you that we are unable to deliver your order.

The documentation requested has been sent to you by registered post.

by messenger/by courier

This table was written by Ulrike Schroedte

غلامعلی عباسی بازدید : 263 جمعه 08 خرداد 1394 نظرات (0)

 

      1)         Some people say that you cannot make a conscious effort to learn a foreign language.  They hate to study grammar and say you must simply allow the language to sink in gradually

 

Others argue that language learning is a conscious and systematic process.   It is necessary to study hard, practise, and constantly ask for explanations and rules.

 

            Which idea do you believe in?    

 

2)         Some people think that to learn a new language you must completely forget your native language.  Others say you cannot and should not.  To what extent do you find that comparing your native language with the foreign language helps you to learn a new language?


 

غلامعلی عباسی بازدید : 215 جمعه 08 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 Abstract 

 At first sight , it may seem rather odd to focus on what learners get wrong rather than on what they get right. However, there are good reasons for focusing on errors. Many teachers nowadays regard student errors as evidence that progress is being made. Errors often show us that a student is experimenting with language, trying out ideas, taking risks, attempting to communicate, and making progress. Analyzing what errors have been made clarifies exactly where the learner has reached and helps set the syllabus for future language work. In dealing with errors, teachers have looked for correction techniques that, rather than simply giving learners the answer on a plate, help them to make their own correction. This may raise their own awareness about the language they are using. So it is important for the teacher to understand, and to feel deeply, that errors are inevitable and a natural part of the learning process. It is important for the teacher to transmit this attitude to learners. The learner who understands that learning involves making mistakes, errors, is more likely to make progress. Therefore, the important titles explained in details in this article are:

-                      different kinds of errors, especially certain errors which are often very important to the communication

-                      Sources of errors

-                      different steps in analyzing learner errors before inviting correction

-                      different correction techniques

-                      over-correction

 

Key words: mistakes, errors, analyzing errors, correction techniques,

                   over-correction

چکیده

شاید در نگاه اول پرداختن به خطاهای یادگیرندگان بجای توجه به عملکردهای صحیح آنان عجیب به نظر آید اما دلایل قانع کننده ای برای تمرکز بر روی خطاهای یادگیرندگان وجود دارد:

امروزه برای بیشتر معلمین خطاهای دانش آموزان مدرکی است که میزان پیشرفت آنها را نشان میدهد. اغلب موارد خطاها نشان میدهند که تا چه میزان دانش آموز با زبان درگیر شده و در حال آزمون و خطاست و تا چه حد برای برقراری ارتباط تلاش کرده و پیشرفت نموده است. تجزیه خطاهایی که توسط یادگیرندگان انجام می شود دقیقاً مشخص می کند که آنها به چه مرحله ای رسیده اند و بعلاوه در تدوین برنامه درسی بعدی نیز بسیار کمک کننده است . زمانیکه دانش آموزان اشتباه می کنند بیشتر معلمین بجای اینکه پاسخ صحیح را مستقیماً به دانش آموز ارائه کنند به دنیال تکنیک های تصحیح هستند چون آگاهی یادگیرندگان را نسبت به زبانی که استفاده می کنند بالا می برد بنابراین بسیار مهم است که معلمین بدانند خطاها جزئی غیر قابل اجتناب و بخشی طبیعی از فرایند یادگیری هستند و باید این مهم را نیز به دانش آموزان منتقل کنند.     یادگیرنده ای که بداند خطا کردن جزئی از فرایند یادگیری است پیشرفت بیشتری خواهد داشت.

به همین جهت عناوین زیر به تفضیل در این مقاله شرح داده می شوند :

? انواع مختلف خطاها ، خصوصاً انواع خاصی که مربوط به فرایند ارتباط برقرار کردن هستند

?  منشا خطاها

? تجزیه خطاها قبل از تصحیح آنها

? تکنیکهای تصحیح خطاها

? تصحیح بیش از حد

کلمات کلیدی : اشتباهات ، خطاها ، تجزیه خطاها ، تکنیکهای تصحیح ، تصحیح بیش از حد

 

  

Introduction

Language is complex phenomenon, and language learning a correspondingly complex activity. Many factors contribute towards the success or failure of the individual language learner. One of the most important, however is probably the confidence the learner has in his ability to succeed in the task. Teachers frequently undermine this confidence by emphasizing the difficulties the student faces. Probably even more important, however, in undermining the learners’ confidence, is the teacher’s over-zealous correction of mistakes. Inevitably it will appear unnatural and few students will succeed. Most students learning a foreign language, except the very young, bring with them the idea that the new language will behave like their own mother tongue. Interference of this kind will mean that structural mistakes are inevitable. It is necessary that teachers transmit to students the idea that mistakes are an essential part of the learning process, and definitely not something to be feared (James, 1998; Lewis, 2007).

     All students make mistakes at various stages of their language learning. It is part of the natural process they are going through and occurs for a number of reasons. In the first place, the students’ own language may get in the way. This is most obviously the case with ‘false friends’ – those words which sound or look the same but mean something different. False friends are more common where the learner’s language shares a common heritage with English (i.e. Romance languages).

     Grammatical considerations matter too: Japanese students frequently have trouble with article usage, Germans have to get used to positioning the verb correctly, Arabic students have to deal with a completely different written system etc. (James, 1998).

     Interference from the students’ own language is not the only reason for making mistakes. There is a category which a number of people call ‘developmental’ errors. These are the result of conscious or subconscious processing which frequently overgeneralises a rule, as, for example, when a student, having learnt to say things like ‘I have to go’, then starts saying ‘I must to go , not realizing that the use of ‘to’ is not permitted with ‘must’.  

     Some mistakes are deep-seated and need constant attention (ask experienced teachers about the third-person singular of the present simple!). While these are examples of ‘errors’, others seem to be more like ‘slips’ made while students are simultaneously processing information and they are therefore easier to correct quickly.

     Whatever the reason for ‘getting it wrong’, it is vital for the teacher to realize that all students make mistakes as a natural and useful way of learning. By working out when and why things have gone wrong, they learn more about the language they are studying (Hokkanen, 2001; Schneider, 1998).

غلامعلی عباسی بازدید : 162 جمعه 08 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

قسمت نهم: يوگا و افزايش تمركز

م. حورايي

يكي از تمرينات بسيار بسيار مؤثر در پرورش قوه تمركز، يوگا است. يوگا قدمت چند هزار ساله دارد و از كشور هند به ارمغان امده است. يوگا يك ورزش فكري بسيار مفيد محسوب مي شود كه در آن ِ واحد تأثيرات جسمي و رواني فوق العاده عالي دارد.

عموماً يوگا را با "ورزش" مقايسه مي كنند كه اين مقايسه ابداً صحيح نيست. يوگا به تنهايي مي تواند تأثيرات عالي ورزش را از نظر جسمي و سلامت جسمي در شما به جاي بگذارد بلكه در ذهن شما نيز تأثيرات مستقيم خارق العاده اي دارد. كساني كه يوگا را در برنامه روزانه خود قرار مي دهند، عملاً شاهد اين تأثيرات شگرف هستند. كسي كه يوگا مي كند، از درصد بيشتري از تواناييهاي ذهني خود استفاده مي كند و علاوه بر اين، به دليل تأثير عالي كه يوگا در آرام سازي دارد، از آرامشي سرشار برخوردار مي شود كه هم جسمي است و هم ذهني.

 

كساني كه يوگا مي كنند به خاطر برخوردار شدن از همين آرامش در رويارويي با مشكلات و بحرانهاي زندگي بهتر تصميم مي گيرند، منطقي ترند، عاقلانه تر فكر مي كنند و از شتاب زدگي و عجله به دور هستند.

 

يوگا با آرامشي كه به ارمغان مي آورد و ارتباطي كه با لايه هاي عميق تر مغز برقرار مي كند، يك احساس رضايت خاطر دروني و شادماني عميق را به همراه دارد. بيشتر بيماريهاي مفاصل مانند آرتروز، با يوگا درمان مي شود. يوگا تمدد اعصاب را موجب مي شود. انرژي ذهني و مانيتيسم شخصي را افزايش مي دهد و شخصي را افزايش مي دهد و شخص را از جذابيت فوق العاده اي بهره مند مي سازيد. يوگا تمرين مؤثري در تناسب اندام است و شما چه از چاقي فراوان و چه از لاغري مفرط رنج ببريد، يوگا به شما تناسب اندام مي بخشد.

 

يوگا را "راز جوان زيستن" مي دانند. بسياري از حركات يوگا چين و چروك پوست را از بين مي برد و از به وجود آمدن آن هم جلوگيري مي كند. حتي يوگا از ريزش مو هم ممانعت مي كند.

 

تعداد زيادي از حركات يوگا براي فعال شدن غدد كم كار، بسيار مؤثر است. پس مي بينيم كه يوگا تنها يك تمرين براي تمركز فكر نيست و فايده هاي جسمي و روحي بسياري دارد.

همين كه يوگا "آرامش" را موجب مي شود، خود منشأ همه چيز است. رفع اضطراب و استرس، اعتماد به نفس، روحيه شاد، خلاقيت، تناسب اندام، زيبايي و جواني تنها گوشه اي از فوايد فراوان يوگاست. اما آنچه كه مد نظر ماست و شايد يكي از مهمترين تأثيرات يوگا باشد، همين تمركز فكر است.

 

 

يوگا چيست؟

بسياري از شما فكر مي كنيد كه يوگا مجموعه اي است از حركات و وضعيتهايي كه كم شباهت به ورزش نيستند. اين تصور، اشتباه است. يوگا به هيچ عنوان به تنهايي چنين معنايي نمي دهد. يوگا در اصل به معناي "اتصال و پيوستگي" است. به معناي "وحدت ماده و انرژي" است. به مفهوم "يكي شدن جسم و روح" است. يوگا يعني "يكپارچه شدن با تمامي خود".

 

يوگا تمام قواي جسمي و روحي شما را جمع و هماهنگ مي كند. با اين تعريف، مي بينيم كه هر روشي كه شما را به اين هماهنگي جسم و روح برساند و اين وحدت ماده و انرژي را ايجاد كند، يوگا محسوب مي شود. محدود كردن يوگا فقط به يك سري حركات، از درك نادرست مفهوم يوگا ناشي مي شود. يوگا به معني عميق كلمه، كليه مراحل و روشهايي را در بر مي گيرد كه شما را به اين هماهنگي، آرامش و تمركز مي رساند.

 

 

مراحل يوگا

يوگا پنج مرحله دارد كه هر كدام از اين مراحل، مفهوم يوگا را به تنهايي در بر مي گيرد. يعني هر مرحله به تنهايي، خود يوگا محسوب مي شود. اما انجام شدن اين مراحل با هم، شما را به اوج اين مفهوم و به دنبال آن به تمركزي كه در جستجويش هستيد مي رساند.

اين كه مي گوييم يوگا پنج مرحله دارد نبايد تصور شود كه بسيار دشوار و سخت است. بلكه در عين حال فوق العاده آسان و راحت است. اكنون ما هر يك از اين مراحل را شرح مي دهيم.

 

 

مراحلي كه عبارتند از:

1. تفكر مثبت

2. رهايي

3. تنفس صحيح و فوايد آن

4. تغذيه صحيح

5. حركات

 


تفكر مثبت

مهمترين ركن يوگا تفكر مثبت است. امروزه در تمام مؤسسات آموزش يوگا در دنيا، ابتدا مفهوم "تفكر مثبت" را آموزش مي دهند و بعد به سراغ مراحل ديگر مي روند. اين تفكر مثبت اگرچه يك مفهوم روان شناسي به نظر مي آيد، اما در هند كهن ريشه دارد. يوگيهاي هندي عقيده داشتند كه شرط اول يوگي بودن اين است كه به يك صفا و خلوص دروني رسيده باشند. يك پاكي درون و پاكي انديشه. اين انديشه پاك و ناب و خالص، همان تفكر مثبت امروزي است و اساس كار محسوب مي شود.

 

بيشتر اوقات وقتي مي گوييم: تفكر مثبت داشته باشيد، اين طور تلقي مي شود كه بايد با يك خوش بيني و خوش خيالي محض به زندگي نگاه كنيم و يا واقعيت منفي آن را نبينيم و يا اين كه چشم بر روي آن ببنديم و ناديده اش بگيريم و حال آن كه تفكر مثبت مطلقاً چنين مفهومي ندارد.

 

ما در اين انديشه پاك ابتدا در يك نگرش عمومي تمام واقعيت زندگي را مي بينيم. خوبيها، بديها، جنايتها، محبتها، دوستيها، دشمنيها و . . . ديد اول، يك نگاه كاملاً واقع بينانه است. نه ديد مثبت است نه ديد منفي. نگاهي است كه تمام واقعيتهاي پيرامون خود را مي بيند و مي پذيرد. بعد از اين نگرش عمومي، تفكر مثبت مفهوم مي يابد. حال ما مي آييم و توجه و تمركز خود را به جنبه هاي مثبت يك موضوع و كلاً به واقعيتهاي مثبت معطوف مي كنيم. توجه به نكات مثبت، آن قدر شما را با روحيه و قوي مي كند كه توان چاره جويي و تدبير براي مقابله با واقعيتهاي منفي و يا حتي سازگاري با آنها را در شما دو چندان مي نمايد. شما با اين نوع تفكر، هم روحيه و اعتماد به نفس عالي داريد و هم بهتر براي جنبه هاي منفي چاره جويي و تدبير مي كنيد.

 

اساساً فقط "ذهن مثبت" قادر به تدبير و چاره انديشي است نه ذهن منفي. كساني كه پس از نگرش عمومي تمام توجه و تمركز خود را به واقعيتهاي منفي معطوف مي كنند، آن قدر از نظر جسمي و روحي ضعيف مي شوند كه حتي نكات مثبت را از دست مي دهند.


مثلاً فردي كه سر پناهي آرام براي زندگي دارد و از سلامت كافي برخوردار است اما شغل مناسبي ندارد و يا به اندازه كافي زيبا نيست، اگر همه توجه خود را به شغل نامناسب يا از آن بدتر، به زشت بودن خود معطوف كند، آن قدر روحيه خود را دچار بحران مي كند كه سلامتش را هم از دست مي دهد و دير يا زود به خاطر ارتباط تنگاتنگ روح و تن، به هزار بيماري مبتلا مي شود. بيماريهاي عصبي، افسردگي، سردردهاي شديد، بيماريهاي گوارشي مثل زخم معده و . . .

 

در صورتي كه همين فرد مي توانست با توجه به جنبه هاي مثبت زندگي خود، روحيه و اعتماد به نفس عالي در خود ايجاد كند و با استفاده از منابع و امكانات موجود براي مشكلات زندگي خود تدبير و چاره جويي كند. يك ذهن منفي قادر است خيلي سريع از بين تمام واقعيتهاي موجود، جنبه هاي منفي را كشف و استخراج كند و با توجه و تمركز در آن، به افسردگي و غم و ناراحتي خود دامن بزند.

 

حال آنكه يك ذهن مثبت قادر است در بحراني ترين وضعيتها و منفي ترين واقعيتها، جنبه هاي مثبت را پيدا كند و حتي فقط يك جنبه مثبت بيابد و بر آن توجه و تمركز كند و با تكيه بر آن، به اصلاح وضعيتهاي منفي موجود بپردازد. بنابراين مي بينيد كه منظور از تفكر مثبت، انكار واقعيتهاي منفي زندگي نيست بلكه هدف اين است كه دست كم وضعيتهاي مثبت را حفظ كنيم و براي منفيها نيز چاره اي بينديشيم. تفكر مثبت، يك مهارت ذهني ويژه است كه شايد به دست آوردن آن از تمام آنچه كه در اين مجموعه به شما ارائه شده است، مهمتر و در عين حال آسان تر باشد. بايد تفكر مثبت را تمرين كنيد. اين تمرين بسيار ساده و راحت است: از اين پس به هر چيزي كه برخورد مي كنيد، چه شخص، چه شيء و چه موقعيت و وضعيت، جنبه هاي مثبت آن را كشف و استخراج كنيد و بر آنها تمركز و توجه نماييد. تمرين را از چيزهاي ساده شروع كنيد و اول از همه، از خود شروع كنيد. همين الآن از خود بپرسيد كه چگونه شخصيتي هستيد؟ ذهن منفي شما مي گويد: تمركز حواس ندارم، حافظه ام افتضاح است. بي اراده و بي اعتماد به نفس هستم. بيني بزرگي دارم. دچار بي خوابي ام. از شغلم راضي نيستم. جورابم سوراخ است. عصبي و كينه اي هستم. وقتي از او مي پرسيم: ديگر چه؟ مي گويد: همين. اما ذهن مثبت شما، بر جنبه هاي مثبت تأكيد دارد: معده ام از سلامت كامل برخوردار است. شنوايي ام بسيار خوب است. قدرت فكر دارم. لباسي بر تن دارم. شمارش از يك تا صد را بلدم. دو دوست خوب دارم. براي پرورش اراده ام تلاش مي كنم. وقتي به او مي گوييم: ديگر چه؟ مي گويد: به دنبال يك شغل مناسب هستم و چون تلاش مي كنم، يقين دارم كه موفق مي شوم. هم اكنون با مطالعه اين كتاب و عمل به تمرينهاي آن مي خواهم قدرت تمركز خود را چند برابر كنم.

 

ازاين پس در مواجهه با هر چيز، فوراً سؤالي را از خودتان بپرسيد: اين سؤال طلايي بهترين تمرين براي پرورش ذهنيت مثبت است. به عبارت ديگر، كليد طلايي دستيابي به آن است. سؤال اين است: «چه جنبه هاي مثبتي در اين وجود دارد؟»

 

رهايي

رهايي به معناي "خواستن در اوج رها كردن و رها كردن در اوج خواستن" است. وابستگي با تمركز منافات دارد. هر وابستگي ميدان فكري شما را اشغال مي كند و شما را از تمركز بر موضوعي ديگر باز مي دارد. رهايي يعني: كم كردن وابستگيهاي خود. چه اين وابستگي ذهني و رواني باشد چه جسمي و مادي. بايد مدام درحال بخشيدن و رها شدن و آزاد شدن باشيد. ذهن يوگي يك ذهن آزاد است، يك ذهن رها و در اوج آرامش. اين رهايي نه به معناي ترك دنيا و لذتهاي مادي است، بلكه به مفهوم لذت بردن از مواهب الهي بدون وابسته شدن به آنها است.

شادي خود را به وضعيت خاص و موقعيتي ويژه وابسته نكنيد كه اگر چنين باشد از اين لحظه خود شادمان نيستيد و هميشه در انتظار و افسوس به سر مي بريد.

 

ممكن است بگوييد: "انسان بايد هدف داشته باشد و براي رسيدن به آن تلاش كند. آيا خود ِ هدف داشتن يك نوع وابستگي نيست؟" در پاسخ، ما تأكيد مي كنيم كه بايد هدفمند باشيد و حتماً اهدافي داشته باشيد، اما مي گوييم كه تمام آرامش و موفقيت و كاميابي و لذت و بهره مندي خود را به دستيابي به هدف و زمان رسيدن به آن وابسته نكنيد. همان قدر مشتاق و خواهان باشيد كه آماده رها كردن هستيد. برخي از ما چنان به دنبال اهداف مادي خود مي رويم كه تمام زندگي اين لحظه را بر خود حرام مي كنيم و خودمان را از همه چيز محروم مي كنيم تا به آن يك چيز برسيم و در اين تلاش، خود را چنان به در و ديوار مي كوبيم و عصبي و پر اضطرابيم كه هيچ جاي آرامش و لذت و بهره مندي براي خود باقي نمي گذاريم. گهگاه بايد آرام شويد، از تلاش باز بايستيد، ميدان ذهني را خالي كنيد و آن را از عشق و شادماني سرشار كنيد. رها و آزاد شويد. ذهن عصبي و درگير و مضطرب و وابسته نمي تواند در هيچ چيز تمركز كند حتي تمركز چنين ذهني بر هدف و تلاش براي دستيابي به آن، مطلوب و ايده آل نيست. تلاش كنيد اما با آرامش. تقلا و خودكشي نكنيد. اين، همان مفهوم رهايي است. لحظاتي در روز آرام شويد، با تمركز فوق العاده و آرام و پيوسته هم حركت كنيد. به هيچ عنوان آرامش خود را به كسي و چيزي و جايي وابسته نكنيد. نگوييد: فلان كس پيش من باشد، فلان چيز را داشته باشم، فلان جا باشم، آرام هستم. يادتان باشد منشأ آرامش در درون شماست. رها و آزاد باشيد. نگوييد: با او باشم، يا فلان جا باشم لذت مي برم. ياد بگيريد از وجود و حضور خودتان و از درون الهي خود لذت ببريد. رها باشيد.

 

غلامعلی عباسی بازدید : 186 جمعه 08 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

الف– ايجاد خلأ ذهني

تا خلأ نباشد، جذب، صورت نمي گيرد و هر خلأ، هميشه جذبي نيز به دنبال دارد. تا خالي نشويد نمي توانيد به درون بكشيد. اولين و مهمترين فايده يادداشت برداري، ايجاد خلأ ذهني است. آنچه را كه از كتاب و نويسنده فرا مي گيريد، با نوشتن، بيرون بريزيد تا براي جذب مطالب بعدي آماده شويد. در روان شناسي مطالعه و يادگيري، يكي از موانع يادگيري، "منع قبلي" است. منع قبلي يعني اين كه مطالبي كه شما قبلاً آموخته ايد، از تمركز شما بر مطالب اخير و فراگيري اين مطالب، ممانعت به عمل مي آورند. مثلاً وقتي قرار است كه شما ده نكته را به ترتيب فرا بگيريد، معمولاً نكات اوليه و ابتدايي چنان ذهن شما را به خود مشغول مي كنند كه يادگيري مطالب بعدي و انتهايي دشوارتر مي شود. شما خودتان اين موضوع را تجربه كرده ايد.

 

شما در دقايق اوليه مطالعه متوجه مي شويد كه به تدريج تمركز حواستان كمتر مي شود و بيشتر دچار حواس پرتي مي شويد. علت آن است كه همان مطلب اوليه مانع تمركز بر مطالب بعدي مي شوند. براي اين كه منع قبلي ايجاد نشود، بهترين و مؤثرترين راه، همين يادداشت برداري است. با يادداشت برداري است كه مطالب قبلي از ذهن شما بر روي كاغذ تخليه مي شوند و اين خلأ ذهني ايجاد شده، فراگيري مطلب بعدي را آسانتر مي كند.

 

 

ب– تحريك حافظه حركتي

وقتي كه مي نويسيد، دست و قلم شما حركت مي كند. بنابراين نه تنها حافظه حسي و چشمي شما بلكه حافظه حركتي شما نيز فعال مي شود و مطالب را بهتر به خاطر مي سپاريد. حال آن كه وقتي يادداشت بر نمي داريد و صرفاً مي خوانيد، فقط حافظه حسي شما فعال است كه مسلماً بازدهي شما در اين حالت كمتر است.

 

 

پ– از بين رفتن وسواس ذهني

وقتي كه يك سري مطالب را پشت سر هم و دنبال هم مي خوانيد و مجبوريد همه آنها را به خاطر بسپاريد، ذهن شما وسواس پيدا مي كند: "مبادا مطالب قبل را فراموش كنم؟" و در نتيجه به جاي آن كه به نكات جديد و تازه اي كه مي خوانيد، توجه داشته باشد، به مرور دانسته هاي قبلي مشغول مي شود تا خيالش راحت شود كه آن نكات فراموش نشده اند.

نوشتن هر مطلب پس از فراگيري، ذهن شما را آسوده مي كند. خيال شما راحت است كه اين مطلب، جايي نوشته شده و فراموش نمي گردد و اين گونه شما با همان تمركز اولين لحظات، به مطالعه خود ادامه مي دهيد.

 

 

ت– تأكيد بر درك و فهم مطلب

توجه داشته باشيد كه منظور ما از نوشتن اين نيست كه به كتاب نگاه كنيد و رونويسي كنيد بلكه مي گوييم هرچه را كه فرا گرفتيد و فهميديد، به زبان خودتان روي كاغذ بياوريد. حتماً بعد از آن كه جمله اي را فهميديد بنويسيد آن هم نه به صورت جملات طولاني و متني كلي بلكه به صورت اشاره اي و كوتاه و مختصر. مثلاً شما مي خوانيد: "براي آن كه يك دستگاه و يا جسمي به جرم m در حال تعادل قرار گيرد بايد دو شرط برقرار باشد. اول آن كه برآيند نيروهاي وارد بر آن دستگاه يا جسم صفر باشد. دوم آن كه گشتاور نيروهاي وارد بر جسم يا دستگاه هم صفر باشد."

 

اگر شما همين طور در ضمن خواندن، جمله ها را بر روي كاغذ بياوريد، كار مفيدي انجام نداده ايد. يعني عمل نوشتن شما كمكي به آموختن مطلب نمي كند. اما وقتي كه مطلب را فرا گرفته باشيد و آن را به طور خلاصه و موجز روي كاغذ بياوريد، به روش صحيح يادداشت برداري كرده ايد. مثلاً وقتي كه مطلب فوق را خوب فهميده باشيد، يادداشت مختصري مانند اين، از آن بر مي داريد: شرط تعادل اين است كه مجموع نيروها و مجموع گشتاورها صفر. و يا به زبان گوياي خودتان. خودتان را ملزم كنيد كه پس از درك هر مطلب، چيزي بنويسيد. آن وقت نوشته شما تأكيدي است براي آن كه آن مطلب كاملاً فهميده و درك شده است. براي آن كه بر مختصر نويسي تأكيد بيشتري كرده باشيم، چند مثال ديگر مي زنيم. ابتدا شما جمله اي را از كتاب مي خوانيد و بعد نوشته اي را كه يكي از دوستان شما پس از درك آن مطلب، يادداشت كرده است. بسيار عالي است كه شما هم براي تمرين، اين جملات را به زبان خود و به مختصرترين شكل ممكن يادداشت كنيد. "دوران 20 ساله امامت امام رضا (ع) از سال 183 هجري آغاز شد و تا سال 203 ادامه داشت. "امامت رضا (ع): مدت 20 سال، شروع 183 پايان 203" در مورد تركيبهاي يوني كه فرمول مشابه دارند. يعني استوكيومتري يا نسبت تعداد يونهاي آنها يكسان است، هرچه حاصل ضرب حلاليت، عدد بزرگتري باشد، ميزان حلاليت بيشتر است."

...............
...............
...............

"در صورت تحريك تار عصبي غشا در محل تحريك نسبت به يونهاي سديم، غشا نفوذ پذير مي شود كه اين باعث دپلاريزه شدن غشا در محل تحريك و ايجاد جريان عصبي مي گردد."

\...............
...............
...............

"هرگاه نقاط وسط اضلاع يك مثلث را به هم وصل كنيم، مثلثي حاصل خواهد شد كه با مثلث اول متشابه است و مشخصات آن را دارا مي باشد."

...............
...............
...............

و . . .

 

 

ث– تداعي نوشته ها

در آخرين مرحله، به نوشته خود نگاه مي كنيد و همه چيز را به خاطر مي آوريد. يادمان هست كه اين نوشته ها اشاره وار و مختصر بود. قصد شما اين است كه با بياني اجمالي تر و ساده تر بين نوشته ها و مطالب كتاب ارتباط برقرار كنيد. تلاش شما براي برقرار سازي ارتباط ميان نوشته هاي مختصر و مفاهيم كتاب همان درگيري ذهني است. همان درگيري ذهني كه براي تمركز حواس به آن نياز مبرم داريم. پس حالا با هم يك بار روش مطالعه متمركز يا به عبارت بهتر مراحل روش مطالعه متمركز را مرور مي كنيم:

- تند خواندن مطالعه اوليه

- سؤال كردن

- نوشتن

- تداعي نوشته ها

 

كه اينها همه به نوعي درگيري ذهني ايجاد مي كنند و ذهن شما را از فكر كردن به موضوعي ديگر و حواس پرتي باز مي دارند. شايد اكنون تصور كنيد كه مطالعه به اين شكل خيلي وقت مي برد و از روش مطالعه سنتي شما طولاني تر است. اما توجه كنيد كه شما در اين محاسبه، زمان هدر رفته و مطالعه غير مفيد و غير متمركز خود را به حساب نياورده ايد. شما در روش سنتي مطالعه، وقت فراواني را با حواس پرتيهاي متنوع و متعدد از دست مي دهيد. اما در روش جديد مطالعه، هم از تلف شدن "وقت" جلوگيري مي كنيد و هم لحظه به لحظه با علاقه و تمركز حواس بيشتري مطالعه مي كنيد و در نتيجه بهتر ياد مي گيريد.

منبع: شبكه‌ي آموزش

غلامعلی عباسی بازدید : 245 جمعه 08 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

 "تند خواندن"

راننده اي را در نظر بگيريد كه با سرعت بسيار كمي مثلاً 20 كيلومتر در ساعت در حركت است. وقتي سرعت اين راننده تا اين حد كم است، ديگر به توجه و تمركز فوق العاده اي نياز ندارد و چون ذهن درگير نمي شود، مدام در جايي ديگر مشغول مي شود. راننده مي تواند از داشبورد چيزي بردارد، شيشه را پاك كند، به مناظر بيرون نگاه كند و حتي غرق در تخيل شود. اما وقتي سرعت زياد شد، خود به خود درگيري ذهني بيشترمي شود و ذهن بيشتر به رانندگي متمركزمي شود و راننده ديگر فرصت ندارد به چپ و راست نگاه كند و يا مشغوليتهاي ذهني ديگري داشته باشد. اساساً ذهن چنان درگير است كه تمايلي براي درگير شدن در جاي ديگر ندارد. در مطالعه هم دقيقاً همين حالت وجود دارد. وقتي شما به بهانه بهتر فهميدن بسيار كند پيش مي رويد و كلمه به كلمه مي خوانيد، درگيري ذهني مطلوبي را ايجاد نمي كنيد و ذهن شما كه از اين ساكن بودن كلافه مي شود، خود را در جايي ديگر مشغول مي كند و حواستان پرت مي شود.

 

ما نمي گوييم آن قدر تند بخوانيد كه هيچ چيز نفهميد، بلكه مي گوييم سرعت مطالعه خود را تا آنجا افزايش دهيد كه يك درگيري ذهني مطلوب ايجاد شود. در اين سرعت، ذهن متمركز است. مي بينيد كه اگر كمي غفلت كنيد، سانحه اي رخ مي دهد. حتي اگر بتوانيد سرعت مطالعه خود را به دو برابر افزايش دهيد بسيار عالي است چرا كه هم در وقت خود صرفه جويي نموده ايد و هم با درگيري ذهني و تمركز بيشتري خوانده ايد. تا مي توانيد سرعت مطالعه خود را افزايش دهيد و سريعتر از آنچه كه قبلاً مي خوانده ايد بخوانيد. البته خوب مي دانيد كه اين سرعت، نسبي است و در متون مختلف مانند رمان، ادبيات، شيمي، فيزيك و . . . متفاوت است. مسلماً شما متون ساده تر را با سرعت بيشتر مي خوانيد. ما مي گوييم سرعت خود را با توجه به سرعت قبلي خود بيشتر كنيد. يكي ديگر از معايب تند خواندن اين است كه شما وقتي آرام و لغت به لغت مي خوانيد، درك ذهني كمتري داريد چرا كه ذهن با مفاهيم سر و كار دارد نه با كلمات. يادتان باشد مفهوم، هميشه در يك عبارت است نه يك واژه. وقتي شما كلمه شير را مي خوانيد، ذهن نمي داند منظور شير گاو است يا شير جنگل يا شير آب. اما وقتي جمله "شير آب را بستم." سريعاً خوانده مي شود، درك بهتر و سريعتري حاصل مي شود.

 

 

مطالعه اوليه

مطالعه اوليه همان گرفتن اطلاعات ابتدايي است. در مطالعه اوليه، قصد شما كنجكاو كردن ذهن با گرفتن اطلاعات ساده و كم حجم و مقدماتي است. در مطالعه اوليه شما متن را خط به خط نمي خوانيد بلكه نگاهي گذرا به متن مي انداريد و يك سري مفاهيم اوليه را از متن مي گيريد كه مثلاً متن حول و حوش چه موضوعي است. پس از آن بايد به خود رجوع كنيد و ببينيد كه خودتان از پيش چه اطلاعاتي درباره موضوع داريد و يا اين كه از قبل، از كسي چيزي شنيده ايد يا مطالعه كرده ايد. اطلاعات اوليه خودتان را به اطلاعات اوليه كتاب، در اين بررسي اجمالي بيافزاييد.

 

 

سؤال كردن

يادتان باشد كه پيش از مطالعه، با يكي دو سؤال، ذهن خود را هدفدار كنيد. وقتي مي گوييم هنگام مطالعه مدام از خودتان سؤال كنيد، منظورمان اين است كه پيش از مطالعه، در حين مطالعه و پس از آن، مي توانيد از خود بپرسيد. شما معمولاً براي طرح سؤالات از خود يك سري سؤالات حافظه اي كم ارزش مي پرسيد. مثلاً "بوعلي سينا كي متولد شد؟"، "جنگ جهاني دوم در چه تاريخي شروع شد؟"، "هيماليا كجاست؟" و . . . اين سؤالات معمول، كم ارزش ترين سؤالاتي است كه شما مي توانيد از خود بپرسيد.

 

در كتاب "روشهاي مطالعه" نوشته "كي پي بالدريج" و ترجمه دكتر علي اكبر سيف، به طرح سؤالات هفت گانه "گانيه" اشاره شده است. اين سؤالات هفت نوع مي باشد.

طرح اين سؤالات بسيار ارزشمند و مفيد است و فوق العاده در ايجاد تمركز حواس مؤثر است. ما در زير به اختصار، اين سؤالات هفت گانه را توضيح مي دهيم.

 

 

سؤالات هفت گانه گانيه

1. سؤالات حافظه اي:

اين سؤالات كم اثرترين و كم اهميت ترين سؤالات هستند. اين نوع سؤالات صرفاً با يادآوري اطلاعات سر وكار دارد. مانند: كشورهاي همسايه ايران كدامند؟ بوعلي سينا در چه تاريخي متولد شده است؟ جنگ جهاني اول در چه تاريخي رخ داد؟

 

 

2. سؤالات ترجمه اي:

اين نوع سؤالات، قوي تر و بهتر از سؤالات حافظه اي هستند. اين سؤالات تا حدي شبيه به "زبان گرداني" هستند كه قبلاً درباره آنها صحبت كرديم. سؤالات ترجمه اي يعني بيان يك مفهوم پيچيده يا يك مطلب دشوار به زبان ساده تر، مانند اين كه: گشتاور به زبان ساده يعني چه؟، فرمول انيشتين به زبان من چه مي شود؟، افزايش شعاع مولكولي را نسبت به افزايش عدد اتمي روي نمودار چگونه مي توان نشان داد؟

 

 

3. سؤالات تفسيري:

اين سؤالات را سؤالات رابطه اي هم مي گويند، كه به كشف و درك روابط ميان دو مفهوم مي پردازد. اين رابطه مي تواند تشابه يا تفاوت باشد. اين سؤالات از سؤالات ترجمه اي كمي بهترند: سؤالاتي مانند: "تفاوت دندانهاي گوشتخواران با گياهخواران چيست؟"، "حافظه از نظر ساختار و عملكرد، چه وجه تشابهي با كامپيوتر دارد؟ "و . . . از نوع سؤالات تفسيري هستند.

 

 

4. سؤالات كاربردي:

جالب ترين نوع سؤالات هستند. اين سؤالات همان طور كه از نامشان بر مي آيد مي خواهند مطالب علمي را به مسائل روزمره ربط دهند و آنها را در عمل بسنجند. مثلاً "چگونه مي توان از اصطكاك ناشي از كشش اجسام روي زمين كاست؟ "، "تشويق، بلافاصله پس از يك عمل خوب چه نقشي در شكل گيري شخصيت كودك دارد؟" و . . .

5. سؤالات تحليلي:

اياين سؤالات از چهار نوع بالا بهترند و سؤالات منطقي و استدلالي نيز خوانده مي شوند. در اين نوع از سؤالات ما قدمهاي منطقي يك شخص يا تغيير و تحول يك شيء يا وضعيت را از نقطه شروع تا پايان بررسي مي كنيم. مثلاً "آنتوني رابينز روان شناس به نام امروز، چگونه با ناكاميها، زندگي خود را دگرگون كرد؟" يا "هواپيما چگونه به وجود آمد؟" و . . .

 

 

6. سؤالات تركيبي:

اين سؤالات كه از سؤالات تحليلي قوي ترند، به سؤالات خلاق معروفند. در اين سؤالات، شما با پهلوي هم قرار دادن اطلاعات و ايده ها و انديشه هاي قبلي به طرح انديشه هاي نو دست مي زنيد و آن را به سؤال مي گذاريد. مثلاً "تناسب جمعيت و مسكن را در20 سال آينده ايران چگونه پيش بيني مي كنيد؟" يا "چه ماده اي مي توان به چاي افزود تا نوشيدني خوش طعم تري شود؟" و . . .

 

 

7. سؤالات ارزش نگاري:

اين سؤالات قوي ترين سؤالات است. در اين سؤالات، ما درباره مؤلف، نويسنده، مترجم، و متن كتاب داوري مي كنيم و نظر خودمان و روش خودمان را با نظر و روش آنها مقايسه مي كنيم. مثلاً از خود مي پرسيم از بين رمانهاي رومن رولان، نويسنده فرانسوي (جان شيفته، ژان كريستف، زندگي تولستوي، زندگي بتهوون و . . .) كدام اثر، شخصيت خود رومن رولان را نشان مي دهد؟

 

بايد توجه داشته باشيد كه اين سؤالات را خواننده طرح مي كند و از خود سؤال مي كند و به آنها پاسخ مي دهد و هرچه سؤال قويتر مطرح مي شود، تمركز و علاقه بيشتري هم ايجاد مي شود. براين نكته تأكيد مي كنيم كه خودتان بايد سؤال طرح كنيد نه اين كه به چند سؤال مطرح شده در كتاب پاسخ دهيد. وقتي كه خود شما سؤال طرح مي كنيد، بيشتر به پاسخگويي علاقمند مي شويد. البته به سؤالات كتاب هم فكر كنيد و به دنبال پاسخگويي به آنها هم باشيد اما حتماً با توجه به متن، اطلاعات قبلي و نظر و ايده خود سؤالات ديگري را هم مطرح كنيد.

 

 

نوشتن

هنگام مطالعه، هميشه قلم و كاغذي در دست داشته باشيد. چه آنچه كه مي خوانيد رمان باشد چه شعر، چه مطالعه آزاد، چه كتاب درسي، اعم از حفظ كردني يا فهميدني. در يك مطالعه فعال و پويا، كمتر چيزي مي تواند به اندازه قلمي كه در دست داريد، ذهن شما را درگير و متمركز كند.

 

اين قلم، مهمترين ابزار شماست. با آن، همه چيز را يادداشت مي كنيد. اگر رمان مي خوانيد همين طور كه جلو مي رويد در حاشيه كتاب و يا در كاغذي ديگر با نويسنده درگير شويد. اگر جايي برايتان خيلي جالب بود، در حاشيه بنويسيد: "چه جالب ! " اگر برايتان تعجب آور بود علامت تعجب بگذاريد. اگر برايتان سؤال برانگيز بود حتي مي توانيد در حاشيه، سؤال خود را مطرح كنيد و حتي در جايي نظرتان را اعلام كنيد. نظرتان را با نظر نويسنده مقايسه كنيد. يك مطالعه كننده فعال با قلم خود مدام با نويسنده درگير مي شود و عقايد و عواطف خود را خواه موافق خواه مخالف، به شكلي با نوشتن اعلام مي كند. خودتان را ملزم كنيد كه با نوشتن، نظر خود را بگوييد.


اين گونه ذهن شما همواره متمركز مي ماند چون ملزم است در هر لحظه عاطفه و انديشه خود را بيان كند. اگر كتاب، كتاب درسي شماست، از نكات مهم كتاب يادداشت برمي داريد كه اين يادداشتها بهتر است در برگه اي جدا نوشته شود. براي آن كه به اهميت يادداشت برداري پي ببريد، اينك فوايد آن را براي شما توضيح مي دهيم.

 

 

غلامعلی عباسی بازدید : 147 جمعه 08 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

م. حورايي

ذهن شما همواره مي خواهد درگير و مشغول باشد. بنابراين اگر آنچه كه اكنون انجام مي-دهيد در شما درگيري و مشغوليت ذهني ايجاد كند، فكر شما ديگر لزومي احساس نمي كند كه به جاي ديگر برود و در آنجا درگير شود. اما اگر در انجام اين كار، درگيري ذهني ايجاد نشود، ذهن شما شتابان به جايي مي رود كه خود را در آنجا مشغول كند.

                                              حواس پرتي چيست؟

ما مي خواستيم روش صحيح مطالعه متمركز را براي شما توضيح دهيم، ديديم كه بايد ابتدا حواس پرتي را تعريف كنيم. شايد شما تا به حال خيلي به "حواس پرتي" فكر كرده باشيد و بارها از خود پرسيده باشيد كه چرا گاهي به هنگام مطالعه حواس آدم پرت مي شود؟ ما نمي دانيم كه شما براي اين سؤال خود چه جوابي پيدا كرده ايد اما پاسخ صحيح اين پرسش را به شما مي كوييم: "حواس پرتي چيزي نيست جز تمايل ذاتي ذهن به درگيري و فعاليت."

 

ذهن شما همواره مي خواهد درگير و مشغول باشد. بنابراين اگر آنچه كه اكنون انجام مي-دهيد در شما درگيري و مشغوليت ذهني ايجاد كند، فكر شما ديگر لزومي احساس نمي كند كه به جاي ديگر برود و در آنجا درگير شود. اما اگر در انجام اين كار، درگيري ذهني ايجاد نشود، ذهن شما شتابان به جايي مي رود كه خود را در آنجا مشغول كند. و اين همان حواس پرتي است. براي روشنتر شدن موضوع، مثالي بزنيم: وقتي دوستتان با شما صحبت مي كند، اگر بتواند با بيان خود در شما مشغوليت ذهني و توجه و علاقمندي ايجاد كند، شما با تمركز فراوان به تمام حرفهايش گوش مي دهيد. اما اگر او نتواند چنين تأثيري در شما بگذارد چون ذهن شما درگير نمي شود به سرعت فكر ديگري به ذهنتان راه مي يابد و شما در حالي كه به مخاطب خود خيره شده ايد، داريد به چيز ديگري فكرمي كنيد. چيزي كه در شما درگيري ذهني ايجاد مي كند.

 

ذهن شما مدام به فعاليت نيازمند است و اين نيازمندي را هنگامي كه شما مشغول مطالعه كردن هستيد، هم دارد. بنابراين اگر آنچه كه مي خوانيد، در شما درگيري ذهني ايجاد كند، شما مشتاق و متمركز پيش مي رويد. در غير اين صورت چشمتان خطوط را دنبال مي كند و ذهنتان در جايي ديگر مشغول مي شود. به عبارت ديگر، حواستان پرت مي شود.

 

 

راه چاره

پيش از هر چيز، بايد به خاطر داشته باشيد كه اين شما هستيد كه بايد ذهن خود را با موضوع مطالعه درگير كنيد. معمولاً سبك نوشتاري كتاب تلاش مي كند كه در شما درگيري ذهني ايجاد كند اما عمده كار با خود شماست. ما اكنون مي خواهيم روش مطالعه متمركز را به شما آموزش دهيم، براي آن كه درگيري ذهني شما پايدار بماند. مي خواهيم ذهن شما با جمله جمله كتاب درگير شود. مي خواهيم كه شما يك مطالعه كننده فعال باشيد. روشهاي سنتي مطالعه كه شما پيش از اين داشته ايد، شما را از يك مطالعه متمركز باز مي دارد و باعث مي شود كه حواس شما مدام پرت شود.

 

غلامعلی عباسی بازدید : 527 جمعه 08 خرداد 1394 نظرات (0)

 

·  fabricate

put together out of artificial or natural components or parts

EXAMPLE SENTENCE:

Generally they are fabricated in that hardest of all metals—steel.
Hungerford, Edward

 

·  facet

a distinct feature or element in a problem

EXAMPLE SENTENCE:

For the last two years, my work has focused on all facets of the energy sector, including investment, development and policy issues.
Forbes (Feb 16, 2012)

 

·  facetious

cleverly amusing in tone

EXAMPLE SENTENCE:

I am looked upon as highly facetious at night, for I crack jokes with everybody near me until we fall asleep.
Forster, John

 

·  facile

performing adroitly and without effort

EXAMPLE SENTENCE:

His facile talent adapted itself to every style in turn.
Gozzi, Carlo

 

·  facsimile

an exact copy or reproduction

EXAMPLE SENTENCE:

These ultra-counterfeits are light years beyond the weak facsimiles produced by most forgers, who use desktop printers.
Time (Feb 24, 2012)

 

·  faction

a dissenting clique

EXAMPLE SENTENCE:

According to reports, an Islamist, al-Qaeda-linked faction known as Ansar Dine spearheaded the city’s takeover, likely muscling out more secular Tuareg and rebel comrades.
Time (Apr 6, 2012)

 

·  fallacy

a misconception resulting from incorrect reasoning

EXAMPLE SENTENCE:

It's called the straw man fallacy: refuting arguments nobody's made.
Salon (Jun 30, 2011)

 

·  fallible

wanting in moral strength, courage, or will; having the attributes of man as opposed to e.g. divine beings

EXAMPLE SENTENCE:

We regard them as extraordinary but fallible and imperfect men, whom it would be very unsafe to follow in every view and line of conduct.
Various

 

·  fallow

left unplowed and unseeded during a growing season

EXAMPLE SENTENCE:

But before that the fields, which had lain fallow through the winter, must be ploughed and harrowed.
Beyerlein, Franz

 

·  falter

the act of pausing uncertainly

EXAMPLE SENTENCE:

Tom tried to speak, but he faltered and moved from one foot to the other, in an embarrassed and hesitating way.
Lever, Charles James

 

·  familial

relating to or having the characteristics of a family

EXAMPLE SENTENCE:

They are also highly familial, with very high rates among first-degree relatives of affected people.
Scientific American (Jan 18, 2011)

 

·  famine

a severe shortage of food (as through crop failure) resulting in violent hunger and starvation and death

EXAMPLE SENTENCE:

To address famine in developing countries, genetic engineers can make inexpensive food crops, such as rice or corn, that contain extra nutrients.
Nature (Feb 29, 2012)

 

·  farcical

broadly or extravagantly humorous; resembling farce

EXAMPLE SENTENCE:

Mr. Sheldon's The Havoc seems also farcical in its type; nevertheless it is a serious satiric thrust at certain extreme conceptions of marital relations.
Burton, Richard Francis, Sir

 

·  fastidious

giving careful attention to detail; hard to please; excessively concerned with cleanliness

EXAMPLE SENTENCE:

Clodagh bent her head, noting with the fastidious intolerance of youth that his clothes were baggy and his hands unclean.
Thurston, Katherine Cec

غلامعلی عباسی بازدید : 454 جمعه 08 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

·  ebullient

joyously unrestrained

EXAMPLE SENTENCE:

The piece opened with ebullient bursts of energy and color that scampered over harmonica drones played by one or more members.
New York Times (May 10, 2010)

 

·  eclectic

selecting what seems best of various styles or ideas

EXAMPLE SENTENCE:

A former student of fine art, Mr Scruff's eclectic selections are accompanied by animations of the trademark "potato people" who humorously narrate his musical journey.
The Guardian (Aug 13, 2011)

 

·  edible

suitable for use as food

EXAMPLE SENTENCE:

Nevertheless, hunger increased so much that many ventured out into woods along the river seeking edible roots, and with some success.
Spears, John R.

 

·  edify

make understand

EXAMPLE SENTENCE:

Then Miss Fairbairn held one of her little discourses, with which now and then she endeavoured to edify her pupils.
Warner, Susan

 

·  efface

remove by or as if by rubbing or erasing

EXAMPLE SENTENCE:

Her rich beauty was wiped out as an acid-soaked sponge might efface a portrait.
Terhune, Albert Payson

 

·  effervescent

marked by high spirits or excitement

EXAMPLE SENTENCE:

When he ran for president, Barack Obama's effervescent campaign was about hope, optimism, national unity, and, above all, the future.
Newsweek (May 17, 2010)

 

·  effulgent

radiating or as if radiating light

EXAMPLE SENTENCE:

Ere another year be passed, we hope to see its effulgent rays light up all the dark corners of our land.
Cutter, Orlando P.

 

·  egalitarian

favoring social equality

EXAMPLE SENTENCE:

“We are living in an egalitarian society where everyone is equal,” he said.
BusinessWeek (Dec 2, 2011)

 

·  egotistical

characteristic of those having an inflated idea of their own importance

EXAMPLE SENTENCE:

I have lived an entirely egotistical life, for myself alone.
The Guardian (Jan 3, 2011)

 

·  egregious

conspicuously and outrageously bad or reprehensible

EXAMPLE SENTENCE:

“His comments were so egregious, naturally advertisers will have doubts about being associated with Limbaugh’s brand of hate,” Mr. Boehlert said in an e-mail message.
New York Times (Mar 5, 2012)

 

·  elated

full of high-spirited delight

EXAMPLE SENTENCE:

Young Barry returned from his parting walk with his brother in high spirits, elated with hope, and better both in mind and body.
Cobbold, Richard

 

·  eloquent

expressing yourself readily, clearly, effectively

EXAMPLE SENTENCE:

But, so far as the best selection of words, the clearest style, the most coherent and convincing argument can constitute eloquence, Mill's speeches are eloquent.
McCarthy, Justin

 

·  elucidate

make clear and (more) comprehensible

EXAMPLE SENTENCE:

Improving the understanding of why tissues in bar-headed geese are so adept at taking up oxygen might elucidate human respiration as well.
Scientific American (Nov 5, 2011)

 

·  

غلامعلی عباسی بازدید : 196 چهارشنبه 06 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

 

 

م. حورايي

در آخرين قسمت ‌مي‌خواهيم به سؤالاتي كه احتمالاً براي شما در زمينه تمركز حواس وجود دارد پاسخ دهيم.

1– آيا اختلاف و تفاوت افراد در قدرت يادگيري از هوش متفاوت آنها ناشي مي شود؟

جواب – خير. ريشه اين اختلاف در يادگيري، مطلقاً هوش ذاتي و يا ميزان انگيزه آنها نيست. انگيزه افراد، نسبتاً يكسان است. تفاوت، در توانايي تمركز داشتن و جذب كردن است.

 

 

2– آيا تمركز مي تواند خود به خود ايجاد شود؟

جواب – بله. بعضي از عوامل هستند كه باعث مي شوند تمركز حواس بدون تلاش ما به وجود بيايد. مثلاً علاقه فراوان به يك موضوع باعث مي شود كه ما بدون صرف انرژي، بر آن متمركز شويم. همين طور مشكلي كه بار هيجاني دارد و از نظر روحي براي ما مهم است، تمركز ايجاد مي كند.

 

 

3– آيا تمركز داشتن يعني بر افكار مزاحم تسلط داشتن؟

جواب - خير. اگر شما چنين تعريفي از تمركز حواس در ذهن خود داشته باشيد محكوم به شكست هستيد. شما هر چقدر هم كه در ايجاد تمركز حواس در خود ماهر شويد، هرگز قادر نيستيد عوامل حواس پرتي و افكار مزاحم را كاملاً حذف كنيد. تمركز حواس يعني كاهش عوامل حواس پرتي.

 

 

4 – اگر به شما بگويند از كل تمرينات اين كتاب، كدام عوامل را در ايجاد تمركز مؤثرتر مي دانيد، شما چه مي گوييد؟

جواب– علاقه، علاقه، علاقه.

 

 

5– مهمترين راه و شيوه ايجاد علاقه كدام است؟

جواب – افزايش دامنه اطلاعات از يك موضوع به آرامي. كسب اطلاعاتي ساده و مختصر درباره موضوع.

 

 

6– آيا سلامت جسمي در توانايي تمركز مؤثر است؟

جواب – البته. احساس سلامت و توانايي، نيروي حياتي فراواني را در شما ايجاد مي كند و اعتماد به نفس شما را افزايش مي دهد در حالي كه احساس بيماري و ناخوشي و كسالت باعث مي شود كه شما افسرده شويد و اعتماد به نفس خود را از دست بدهيد. از آن جا كه اعتماد به نفس و احساس توانمندي در هر موقعيتي نقش پايه اي دارد، در زمينه تمركز حواس هم همين طور است. هرچه بيشتر احساس سلامت و توانايي كنيد تمركز حواس بهتري هم مي توانيد داشته باشيد.

 

 

7– آيا يك موضوع درسي مي تواند عامل حواس پرتي براي موضوع ديگر شود؟

جواب – بله. هر چيزي كه بتواند توجه شما را از موضوع مورد نظرتان منحرف كند، عامل حواس پرتي است. مثلاً وقتي كه شما مشغول مطالعه فيزيك هستيد، توجه به درس شيمي حواس پرتي است. براي همين هم ما توصيه مي كنيم وقتي كه در حال مطالعه يك درس خاص هستيد، كتابها و موضوعات درسي ديگر جلوي چشم شما نباشند تا شما را به ياد موضوعات ديگر بيندازند.

 

 

8– گفتيد موسيقي به همراه مطالعه از تمركز شخص كم مي كند، اما من كسي را مي شناسم كه با آنكه هنگام مطالعه به موسيقي گوش مي كند قدرت فراگيري بالايي دارد.

جواب – موسيقي قدرت فراگيري را به صفر نمي رساند. اگر همين فرد عادت گوش دادن به موسيقي هنگام مطالعه را ترك كند مسلماً نمراتش خيلي بهتر خواهد شد.

 

 

9– شنيدم نويسنده اي مي گفت هر وقت روي صندلي مخصوصش مي نشيند تمركزش براي نوشتن بيشتر مي شود. آيا حقيقت دارد؟

جواب – كاملاً. اين موضوع، همان شرطي شدن است. هر كسي مي تواند خودش را به محيط يا زماني خاص عادت دهد و شرطي كند. عادتهاي متركز هر شخص هم متفاوت است. صندلي، يكي از عادتهاي تمركز است. البته بايد دقت كنيم كه صندلي مطالعه ما خيلي راحت نباشد. صندليهاي بسيار راحت باعث لميدن، چرت زدن و احساس خواب آلودگي مي شوند كه با تمركز حواس مغايرت كامل دارد.

 

 

10– براي آن كه قدرت تمركزم در طول برنامه درسي روزانه كاهش نيابد چه كار كنم؟

جواب – در شروع برنامه هر روز، ابتدا كتابهاي ساده تر، راحتتر، مطلوبتر و خوشايندتر را بگنجانيد. در فاصله بين مطالعه دو موضوع متفاوت، به تمرينات آرامش و ريلكس بپردازيد. از هواي آزاد استفاده كنيد. نفس عميق بكشيد و استراحت كنيد.

 

 

11– نقش اعتماد به نفس در تمركز حواس چيست؟

جواب – اعتماد به نفس، مهمترين عامل روان شناختي مؤثر در تمركز حواس است. احساس بي كفايتي همان چيزي است كه از فايق شدن شما بر سستي ممانعت مي كند. كاملاً ضروري است كه احساس مخالف آن يعني ارزش خود را بالا ببريد. خود پنداري مثبت، مهمترين كمكي است كه شما مي توانيد براي تمركز و يادگيري به خود بكنيد. موفقيت در كارهاي كوچك و يادآوري آنها از گذشته، دو عامل مؤثر در پرورش اعتماد به نفس هستند و پس از آن تصوير ذهني مثبت و كوچك نشمردن موفقيتهاي خود.

 

 

12– نقش ضمير ناخودآگاه در پرورش تمركز حواس چيست؟

جواب – ضمير ناخودآگاه مهمترين ابزار هر كسي براي دستيابي به هر موفقيتي است، از جمله پرورش تمركز حواس. براي ضمير ناخودآگاه صرفاً بايد هدف روشن و مشخصي را قرار داد و نگران هيچ چيز نبود. راه دستيابي، خود به خود نمايان مي شود. شما هدفتان تمركز حواس بوده و اين كتاب اكنون جذب شما شده است. اين كار ضمير ناخودآگاه شماست. همچنين اگر در طول تمرينات، خود را شخصي قوي و متمركز ببينيد. داراي همان تمركز قوي كه مشتاق آن هستيد مي شويد. هر موفقيت كوچك شما در ناخودآگاه شما ثبت مي شود و الگوي شما در آينده مي شود.

 

 

13– شما گفتيد براي پرورش اعتماد به نفس به خود تلقين كنيم. لطفاً بيشتر توضيح دهيد.

جواب – تلقين به نفس وقتي مؤثر است كه شما اصول آن را رعايت كنيد: اول آن كه به آنچه مي گوييد فكر و توجه كنيد. مثلاً وقتي مي گوييد: تمركز حواس من عالي است، خود را اين چنين تصور كنيد و به آن بينديشيد. دوم آنكه: آن را فراوان تكرار كنيد، خصوصاً شبها قبل از خواب. سوم آن كه به موضوع كاملاً معتقد باشيد. ترديد نداشته باشيد و با ايمان آن را انجام دهيد. چهارم اين كه با احساس و شور و اشتياق فراوان عبارات تأكيدي و جملات تلقيني را بگوييد نه از سر اجبار و وظيفه. بيشتر كساني كه تلقين به نفس را انجام مي دهند و خصوصاً تجسم عيني موضوع را در پيش مي گيرند، طي 2 الي 4 هفته نتيجه مثبت مي گيرند.

 

 

 

14– سن من زياد شده و براي همين تمركزم را از دست داده ام، چه كار كنم؟

جواب – ابداً چنين چيزي نيست. تحقيقات نشان داده است كه كلاس درس افراد مسن از تمركز بالايي برخوردار است. افراد مسن، غالباً دلايل محكمتر و اطمينان بخش تري براي فراگيري دارند و انگيزه فراگيري و استفاده مثبت از كلاس در آنها قويتر است. برتري بزرگتر ديگري كه بزرگ سالان دارند اين است كه آنان آموخته هاي خود را خيلي سريعتر از يك كودك در زندگي روزانه به كار مي گيرند و به همين دليل، اين آموخته ها خيلي سريع خودكار مي شوند.

 

 

15– گفته بوديد كه  كردن در كلاس چقدر مهم است. اگر اين طور است علت اين كه اكثر دانش آموزان در كلاس غالباً  نمي كنند چيست؟

جواب –  بسيار خوبي بود. اما جواب آن: اول اين كه بسياري از آنها پرسيدن را دليلي بر اين مي دانند كه مطلب را نفهميده اند و از پرسيدن ابا دارند كه اين سبب عقب ماندگي فراوان مي شود. دوم اين كه عده اي عزت نفس لازم را ندارند يا مضطرب مي شوند و يا خجالت مي كشند و يا واهمه دارند از اين كه مبادا شان احمقانه باشد. به اين افراد توصيه مي كنيم كه به پرورش اعتماد به نفس خود بپردازند و از همين امروز تصميم بگيرند كه  خود را در كلاس مطرح كنند. تمام مشكل در دفعه اول است. به تدريج  كردن برايتان عادي مي شود و خيلي راحت مي توانيد  خود را بپرسيد. به افراد دسته اول هم مي گوييم كه اين مثل قديمي را عمل كنند كه "پرسيدن عيب نيست، ندانستن عيب است." بر فرض هم كه پرسش شما نشانه آن باشد كه مطلب را نفهميده ايد، شما به كلاس آمده ايد كه بفهميد و معلم شما خيلي خوشحال مي شود از اين كه به شما كمك كند درك بهتري از مطلب داشته باشيد.

 

 

16– من در لحظات امتحان دچار حواس پرتي مي شوم و متركز نيستم. علت چيست؟

جواب – اول اين كه به احتمال فراوان اطلاعات شما براي امتحان كافي نيست. چون اطلاعات فراوان علاقه فراوان ايجاد مي كند و علاقه، شرط تمركز است. دوم آن كه از نتيجه امتحان مضطرب هستيد و اضطراب مانع تمركز است. سوم اين كه اهميت تحصيل و درس خواندن در ذهن شما كمتر از مسايل ديگر است. علاقمند شدن به درس، مطالعه منظم و مستمر و عادت كردن به آن، حضور در جلسه امتحان با آمادگي، زود رسيدن به جلسه امتحان، تنفس عميق و تمرينات آرامش قبل از امتحان، به تمركز بيشتر شما كمك مي كند. ضمن آن كه پاسخ دادن به ات آسان در ابتدا نيز شوق و تمركز شما را افزايش مي دهد.

 

 

17– من در هنگام پاسخگويي به  امتحاني ناگهان فكرم به جاي ديگر مي رود و رشته كلام را از دست مي دهم، چرا؟

جواب – شما ضعف سازماندهي داريد. قبلاً هم گفتيم كه تمركز و حافظه ارتباط تنگاتنگ و مؤثري دارند. يادداشت برداري، خواندن و به ياد آوردن، همه بايد با نظم و سازماندهي انجام شود. آنچه را كه مي خوانيد، روي كاغذ سازماندهي كنيد و ارتباطشان را با هم در نظر بگيريد.

 

 

18– آيا راه ميانبري براي تمركز حواس وجود دارد؟

جواب – تمركز يك مهارت اكتسابي است و زمان مي خواهد. اما تمرينات مستمر و استفاده از تلقين و تجسم عيني، روند پيشرفت و بهره وري را بسيار به جلو مي اندازد و سريع مي كند.

 

 

19– نقش بازيهاي فكري مانند شطرنج در تمركز حواس چيست؟

جواب – بسيار عالي است. به شرط آن كه در طول بازي، افكار منظم و دنباله دار و جهت داري را دنبال كنيد. يادتان باشد هر بازي كه در آن بازيكن آنچه را كه در بازي مي گذرد به خاطر بسپارد يا پيش بيني كند، در افزايش قدرت تمركز مؤثر است.

 

 

20- دوست من مي گويد وقتي سيگاري روشن مي كنم جريان فكرم به كار مي افتد و تمركزم بيشتر مي شود. نظر شما چيست؟

جواب – نه. تمام شواهد و تجارب و تحقيقات علمي درست عكس اين قضيه را نشان مي-دهد. ثابت شده است كه سيگار كشيدن عملاً روند هوش را به تأخير مي اندازد. علاوه بر اين، از آنجا كه سيگار بر سلامت تن و تنفس مستقيماً اثر منفي مي گذارد، مسلماً تمركز را بر هم مي- زند. اين موضوع يك عادت و يك برداشت نادرست ذهني است.

 

 

21– من نمي دانم آنچه كه شما گفتيد واقعاً مؤثر است يا نه. چون با انجام اين تمرينات گاهي تمركز فوق العاده خوبي دارم و گاهي هم مانند گذشته تمركز خوبي ندارم. چه كار كنم كه هميشه تمركز خوب داشته باشم؟

جواب – همين كه گاهي نتيجه گرفته ايد، نشان مي دهد كه تغيير در شما آغاز شده و قابليت دايمي شدن را دارد. اين موضوع با تلاش و تمرين مستمر شما و انجام تمرينات تلقين و تجسم، مسير تازه عصبي را در ذهن شما ايجاد مي كند و در ناخودآگاه به عنوان يك عادت و رفتار دايمي جاي مي گيرد. فقط از حركت باز نايستيد. توصيه همين است.

 

 

22– تفاوت تفكر مثبت با تجسم خلاق چيست؟

جواب – تفكر مثبت مربوط به ذهن آگاه و هوشيار شماست كه انديشه شما را اصلاح و پاك مي كند. تجسم خلاق، مربوط به ذهن نيمه آگاه و نيمه هوشيار شماست كه افكار مثبت ذهن آگاه را در ناخودآگاه ثبت و جايگزين مي كند.

 

 

23– من روشهاي پيشنهادي شما را يك هفته تمام است كه به كار برده ام اما هنوز نتيجه محسوسي نگرفته ام. آيا امكان دارد كه اين روشها براي من مناسب نباشد؟

جواب – به هيچ عنوان. از اين كه يك هفته است داريد تمرين مي كنيد خوشحاليم و به شما تبريك مي گوييم. فقط از شما مي خواهيم كه اين تمرينها را به طور مستمر تا 20 روز ديگر هم انجام دهيد و حدوداً پس از يك ماه در مورد خود قضاوت كنيد و خود را ارزيابي نماييد. الآن واقعاً خيلي زود است.

 

 

24– اساساً چرا وقتي در حال انجام كاري هستم، خيالات ديگر به سراغم مي آيند؟

جواب – خيال پروري، خود يك راه زندگي به صورت تفريحي است. هر چند وقت يك بار درست وسط يك كار جدي، شما رؤيايي مي شويد كه معني اش اين است: هنوز به آن كار رغبت كافي نداريد. هنوز به اندازه كافي بر انگيخته نشده ايد. بايد در خودتان علاقه بيشتر ايجاد كنيد و خود را هدفدار كنيد. اما در چنين مواردي توصيه مي كنيم كه در محيطي ديگر قرار بگيريد و خيال پردازي نكنيد، اين بار آگاهانه، خود خواسته و جهت دار. در فكر فرو نرويد بلكه فكر كنيد. فكر، شما را به هر سو نكشد بلكه شما فكر را به دنبال خود بكشيد. با اين كار، ذهن شما آسوده تر مي شود و براي تمركز بعدي مهيا مي گردد.

 

 

25– من نمي توانم دو ساعت مطالعه متمركز حتي به روش پيشنهادي شما داشته باشم.

جواب – زمان بندي شما نادرست است. پس از هر نيم ساعت مطالعه، پنج دقيقه استراحت كنيد تا اين آرامش، خلأ ذهني لازم را براي جذب مطالب بعدي و تمركز بر آنها به وجود آورد. پشت سر هم مطالعه نكنيد. حتي حافظه شما تمايل دارد كه پس از چند دقيقه جذب و فراگيري به دسته بندي و ذخيره سازي بپردازد.

 

 

26– من در منزلي كه در محله شلوغ و پر رفت و آمدي است زندگي مي كنم. سر و صدا واقعاً خيلي زياد است. چه كار كنم؟

جواب – اول اين كه اطمينان داشته باشيد كه در سخت ترين و دشوارترين شرايط نيز تمركز داشتن ممكن است. اگر علاقه و رغبت شما فراوان باشد، يا سر و صداي محيط را اصلاً درك نمي كنيد و يا كمتر درك مي كنيد. بنابراين سعي كنيد روشهاي علاقمند شدن به موضوع را به كار بگيريد. ضمن آن كه گفتيم آنچه مهم است سكوت نسبي است. ما مي گوييم در محيط منزل خود ساكت ترين جا نسبتاً كجاست؟ آنجا را انتخاب كنيد.

 

 

27– من از عدم تمركز خود بسيار كلافه بودم. آيا اين احساس نادرست بوده است؟

جواب – خير، بسيار هم عالي بوده است. اولين قدم مثبت براي هر تغييري نارضايتي از وضع قبلي و كنوني است. اين نارضايتي است كه ميل و انگيزه شما را براي دگرگوني، رشد و تغيير مهيا مي كند.

 

 


اكنون شما مفهوم تمركز حواس، روشهاي ايجاد آن به هنگام مطالعه در منزل و همين طور در كلاس درس و جلسه سخنراني را فرا گرفته ايد و بايد تمرين را شروع كنيد. يادتان باشد مهمترين عامل موفقيت انسانهاي موفق، پافشاري در تمرينات است. آن قدر تمرين كنيد تا موفق شويد.

منبع: شبكه‌ي آموزش

تعداد صفحات : 54

درباره ما
مشخصات نویسنده غلامعلی عباسی درباره : غلامعلی عباسی متولد 1340 دبیر بازنشسته زبان انگلیسی در شهرستان اردبیل هستم . این وبلاگ دفتر یادداشت بنده محسوب می کردد . هر مطلبی که به یادگیری بیشتر زبان انگلیسی کمک نماید و به نظر من مفید باشد در این وبلاگ جمع آوری نموده و با علاقه مندان زبان انگلیسی به اشتراک گذاشته ام . اطمینان کامل دارم که انتقادات و ایرادهای بیشماری متوجه این وبلاگ می تواند باشد ولی بنده به عنوان مدیر این وبلاگ در بهبود این کار انتظار راهنمایی و پیشنهاد از طریق دوستداران زبان و اهل فن را دارم . تا حد ممکن منابع اعلام میگردد . امیدوارم مورد قبول و پسند همكاران ارجمند و دانش آموزان و دانشجویان زبان انگلیسی واقع گردد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2128
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 11
  • آی پی امروز : 141
  • آی پی دیروز : 55
  • بازدید امروز : 183
  • باردید دیروز : 66
  • گوگل امروز : 19
  • گوگل دیروز : 15
  • بازدید هفته : 249
  • بازدید ماه : 615
  • بازدید سال : 19,268
  • بازدید کلی : 790,718