ميانه روى در غذا خوردن
امام على (ع ) مى فرمايد:
لو ان الناس قصدوا فى الطعم لا عتدلت ابدانهم ؛ (59)
اگر مردم در غذا خوردن ميانه روى كنند، همانا جسمشانتعادل يابد. نيز مى فرمايد:
من اقتصد فى اكله كثرت صحته و صلحت فكرته ؛ (60)
هر كس در خوردن ميانه روى كند، تندرستى اش فزونى مى يابد و فكر و عقلش اصلاحگردد.
و مى فرمايد:
قلة الاكل من العفاف و كثرته من الاشراف ؛ (61)
كم خوردن ، از پارسايى و پرهيزگارى است و پرخورى ، زياده روى و اسراف است .
و از رسولاكرم (ص ) نقل است :
البسوا و كلوا و اشربوا فى انصاف البطون ؛ فانه جزء من البنوة ؛ (62)
بپوشيد و بخوريد و بياشاميد، اما با ميانه روى . ميانه روى ، از ويژگى هاى نبوت است.
و نيز مى فرمايد:
لا تميتوا القلوب بكثرة الطعام و الشراب ؛ فان القلب يموت كالزرع اذاكثر عليهالماء؛(63)
با زياده روى در خوردن و آشاميدن ، قلب ها را نميرانيد؛ همانا، قلب مى ميرد. همانند زراعتكه بر اثر آب فراوان مى ميرند.
شيوه و زمان غذا خوردن
پيامبر اكرم (ص ) مى فرمايد:
كل و انت تشتهى و امسك و انت تشتهى ؛ (64)
غذا بخور در حالى كه اشتها دارى و از خودرن دست بكش در حالى كه اشتها دارى .
امام على (ع ) درباره چگونگى آغاز و اتمام غذا مى فرمايد:
ابدووا بالملح فى اول طعامكم فلويعلم الناس ما فى الملح لاختاروه على الترياقالمجرب ؛
غذاى خود را با نمك آغاز كنيد كه اگر مردم خبر داشتند از آن چه در نمك است ؛ آن را برنوشدارويى ترجيح مى دادند.
و امام صادق (ع ) مى فرمايد:
من غسل يده قبل الطعام و بعده بورك له فى اوله و آخره ؛ (65)
هر كس دستان خود را پيش و پس از غذا بشويد، غذا خوردن بر او، از آغاز تا پايان گواراخواهد بود.
در روايات فراوانى بر بهنگام غذا خوردن و خوددارى از غذا خوردن ميان دو وعده و هم چنينبرخوردن صبحانه و شام تاكيد شده است .(66)
به همان ميزان كه پرخورى موجب فساد بدن و زيان هاى جبران ناپذير و پيرى زودرسمى شود، غذا نخوردن در شب ، نكوهش شده است . امام صادق (ع ) مى فرمايد: ترك غذادر عشا، موجب خرابى بدن است . پيامبر اكرم (ص ) مى فرمايد:
كسى كه مى خواهد در اين جهان باقى بماند و با عمر طبيعى زندگى كند، هر روز صبح ،به قدر كافى ، غذا بخورد و كفشى بپوشد كه پا را نزند و به راحتى راه برود ولباسى سبك در بر كند كه خسته نشود. (67)
از مجموع روايات استفاده مى شود كه تغذيه انسان بايد منظم و در ساعاتى ويژه باشدو به اندازه بر طرف شدن نياز. امام خمينى قدس سره - اسوه نظم و انضباط- حتى براىغذا خوردن ، دقيقه را به حساب مى آورد. در اين باره چنين گفته اند:
برادران ، فيليم را از برنامه هاى انقلاب ، به فرانسه آورده بودند. پيشنهاد كردند كهبه امام بگويم ، بعد از شام فيلم را ببينند. رفتم عرض كردم :
شام آماده است ، بياورم ؟. به ساعت نگاه كردند و فرمودند: حالا ده دقيقه بهشام مانده !. (68)
نظم در راه رفتن
نظم در راه رفتن ، به معناى ميانه روى در سرعت آن است ؛ يعنى انسان بايد نه چندان تندراه رود كه نشانه سبكى است و نه چندان آهسته كه علامت تكبر است . ابن عباس از سيرهرسول الله (ص ) نقل مى كند:
پيامبر، وقتى از خانه خارج مى شد، به گونه اى گام بر مى داشت كه بازگو كنندهسلامت و توان مندى باشد و نشانه اى از كسالت و بيمارى در آن نباشد. (69)
امام على ، روش حضرت را در راه رفتن چنين بيان مى فرمايد:
يخطو تكفوءا و يمشى هوينا يبدو القوم اذا سادع الى خير. و اذا مشى تقلع كانما يخطهفى صبب ؛ (70)
پيامبر (ص ) با وقار گام بر مى داشت و با تواضع راه مى رفت و پيشى مى گرفتمردم را وقتى كه به سوى كار خيرى مى شتافتند و مانند كسى گام بر زمين مى گذاشتكه بر زمين سراشيب راه مى رود.
در قرآن كريم ، ميانه روى در راه رفتن ويژگى عباد الرحمان ذكر شده است :
و عباد الرحمان الذين يمشون على الارض هونا؛ (71)
بندگان خداوند رحمان ، كسانى هستند كه آرام بر زمين گام مى گذارند.
نيز لقمان حكيم ، فرزندش را به آرامى در راه رفتن سفارش مى كند:
و لا تمش فى الارض مرحا؛ (72)
و بر زمين ، متكبرانه راه مروادامه دارد ........
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
آرشیو
پیوندهای روزانه
آمار سایت