loading...
آموزش زبان انگلیسی
غلامعلی عباسی بازدید : 248 جمعه 29 فروردین 1393 نظرات (1)

 

 

مطالعه موفق با تمركز
قسمت دهم: مراقبه و مانترا

م. حورايي

يكي از تمرينات بسيار مؤثر در ايجاد خلأ فكري و قرار گرفتن در وضعيت بي‌فكري كه براي تمركز حواس فوق‌العاده مفيد و لازم است، روشي است به نام «مراقبه» يا «مديتيشن».

اين تكنيك، كه امروزه علم آن را كاملاً تأييد كرده است، نقش مؤثري در ايجاد آرامش دارد. كساني كه روزي 2 بار و هر بار 20 دقيقه تمرين را به طور مداوم انجام دهند، پس از مدتي از تمركز حواس، خلاقيت، آرامش و سلامت بيشتر برخوردار مي‌گردند. مراقبه و مديتيشن تكنيكي براي "دستيابي به لايه هاي عميق فكر" است و شخص مي‌تواند با اين تمرين، به منشأ ايجاد فكر دست پيدا كند.

 

آنچه كه ما آن را فكر مي‌ناميم، انرژي است كه به سطح مغز آمده است يعني از منشأ خود به مرور بالا آمده تا به سطح مغز رسيده است. توليد و ايجاد فكر را غالباً به سطح و عمق دريا تشبيه مي كنند. همان طور كه يك حباب، ابتدا در عمق دريا به صورت بسيار كوچك ايجاد مي شود و كم كم بالا مي آيد و هم زمان با بالا آمدن بزرگ و بزرگتر مي شود تا به سطح آب مي رسد، فكر نيز چنين روندي را طي مي كند. ابتدا از لايه هاي عميق مغز عبور مي كند و آنجا ما آن را احساس و تجربه مي كنيم و مي گوييم كه فكري به ذهنمان خطور كرد.

 

در دريا، سطح آب پر از موج و تلاطم است و حركت، نوسان فراوان دارد. اما عمق دريا كاملاً ساكت و آرام است و آن تلاطم و نوساني كه در سطح مشاهده مي شود، ابداً در عمق نيست. با آنكه همه حبابها كه در سطح به چشم مي خورند از همين قسمتهاي عميق مي آيند اما اينجا كاملاً ساكت و آرام است.

 

ما معمولاً با سطح مغز خود در ارتباطيم. آنجا كه همه چيز، شلوغ و پر هياهوست. ما اگر قادر باشيم به قسمتهاي عميق تر مغز دست پيدا كنيم و به منشأ فكر راه يابيم، عملاً هم سكوت و سكون ذهني برايمان ميسر مي شود و هم به جايي مي رسيم كه منشأ خلاقيت، تدبير و تمركز فراوان است. مراقبه، چنين كاري مي كند. مراقبه شما را به قسمتهاي عميق مغز مي برد. به سكوت ذهن، به سكون فكر و به خالي ِ درون با تمام فوايد فوق العاده اي كه يك مراقبه مداوم دارد، تمرين آن بسيار ساده و آسان است.

 

 

چگونه مراقبه كنيم؟

شما در هر وضعيتي كه دوست داريد بنشينيد. توجه داريد كه مراقبه حتماً بايد در حالت نشسته انجام شود. مراقبه در حالت خوابيده نداريم. وضعيتي راحت به خود مي گيريم. چشمهاي خود را مي بنديم و سكوت مي كنيم.

 

 

مانترا

مانترا يا ذكر در مراقبه، غالباً واژه اي بي معني است كه صرفاً يك فركانس صوتي دارد. يك صدا و صوت است و ديگر هيچ. نه معني دارد نه مفهوم. نه فكر را به خود مشغول مي كند. البته جلوتر، كه از نقش ذكر در عرفان اسلامي به عنوان يك تمرين مؤثر براي ايجاد تمركز صحبت مي كنيم، مي گوييم كه ذكر در ابتدا بايد با معني باشد و سپس در اثر تكرار بر زبان و در ذهن بي معني مي شود. در مديتيشن وقتي به مراقبه نشستيد و چشمها را بستيد، حالا بايد واژه اي بي معني را مدام در ذهن خود تكرار كنيد. اين واژه به ميل خودتان، هر واژه بي معنايي مي تواند باشد.

 

در نزد يوگيها مهمترين و متداول ترين مانتراها صوت "اوم" مي باشد. يعني شخص مي نشيند، چشمها را مي بندد و مدام در ذهن خود تكرار مي كند: اوم، اوم، اوم . . . و اين عمل را 20 دقيقه مداوم انجام مي دهد.

 

روان شناسي امروز ثابت كرده است كه با ذكر يك مانترا عملاً بعد از دقايقي تمام قسمتهاي ذهن را خستگي و رخوت مي گيرد و صرفاً يك نقطه فعال باقي مي ماند. مانتراي شما نيز مي تواند واژه "اوم" يا هر واژه بي معناي ديگري باشد كه انتخاب مي كنيد. اما آنچه بسيار مهم است اين است كه اين مانترا هميشه ثابت باشد و هيچ وقت آن را تغيير ندهيد و هميشه با اين مانترا مراقبه كنيد. اشتباه مسلمي كه بعضي از معلمان تكنيك مديتيشن مرتكب مي شوند و امروزه علم آن را به شدت مردود اعلام مي كند، اين است كه مي گويند هر كس مانترا يا صوتي مخصوص به خود دارد و ادعا مي كنند كه قادرند مانتراي هر كسي را كشف كنند و مانتراي مخصوصش را به طور خصوصي اعلام كنند و حتي به او مي گويند كه اين واژه صرفاً مال شماست و مراقب باشيد كه آن را با هيچ كس در ميان نگذاريد. علم اين موضوع را امروزه كاملاً رد كرده است. شما مي توانيد هر واژه ثابتي را كه دوست داريد انتخاب كنيد و هميشه از آن استفاده كنيد.

نكات مهم

1. مراقبه يا مديتيشن را روزي دوبار صبح و بعد ازظهر و هر بار20 دقيقه انجام دهيد.

 

2. در مراقبه همه چيز بايد طبيعي پيش برود و هيچ قصد و منظوري نبايد داشته باشيد. اگر چه مراقبه دستاوردهاي فراواني از جمله بهبود تمركز دارد اما هنگام انجام تكنيك، مطلقاً نبايد انتظار چيزي را داشته باشيد. حتي به اين فكر نكنيد كه داريد با قسمتهاي عميق مغز ارتباط برقرار مي كنيد. فقط تكنيك را به مدت 20 دقيقه انجام دهيد و مانترا را تكرار و تكرار كنيد. پس هر انتظاري در طول مراقبه، خود نوعي فكر محسوب مي شود كه اين تفكر با فلسفه انجام مديتيشن منافات دارد.

 

3. فكرهايي كه در طول مراقبه به ذهن شما خطور مي كند كاملاً طبيعي است. مثلاً شايد حدوداً يك دقيقه از جريان مراقبه شما نگذشته باشد كه فكري يا خاطره اي به ذهنتان خطور كند. اين كاملاً طبيعي است و مطلقاً نبايد جلوي اين روند طبيعي را بگيريد. بگذاريد فكر، شما را با خود به هر جايي كه مي خواهد ببرد و دوباره به مانتراي خود باز گرديد. دوباره فكر ايجاد مي شود و دوباره مانترا. همان قدر از تكرار مانترا استقبال كنيد كه از فكر استقبال مي كنيد. هر دو را به عنوان يك طبيعت و يك واقعيت بپذيريد.

 

4. در طول مراقبه لحظاتي هست كه در ذهن شما فقط مانترا وجود دارد و لحظاتي هم هست كه مي بينيد از مانترايتان غافل شده ايد و داريد فكر مي كنيد. لحظاتي وجود دارد كه شما در ذهن خود هم مانترا داريد و هم فكر، و سرانجام زماني پيش مي آيد كه شما نه مانترا داريد نه فكر. همه اينها طبيعي است. چه مانترا، چه فكر، چه فكر و مانترا با هم و چه هيچ كدام. براي همين است كه مي گويند در مديتيشن همه چيز طبيعي است. بگذاريد با تكرار مانترايي كه اراده كرده ايد، فكرتان به هر سو كه مي خواهد برود؛ يا در مانترا غوطه ور شويد يا در فكر، يا در هردو و يا در هيچكدام. تأكيد مي كنيم هر مقاومتي در مقابل جريانهاي فكري كه به ذهنتان خطور مي كند غلط است. فقط آسوده بنشينيد و به تكرار مانترا بپردازيد و اين را بيست دقيقه ادامه دهيد.

 

5. فكرهايي كه به ذهن شما خطور مي كند، در حقيقت نوعي پالايش است. اين فكرها از قسمتهاي عميق ذهن يا ناخودآگاه يا حافظه بلند مدت به سطح مي آيند و خالي مي شوند. گاهي اوقات خاطره ديروز، رؤياي فردا و گاهي اوقات رويدادهاي گذشته شما به ذهنتان مي آيند. بگذاريد همه اينها بيرون آيند و درونتان پالايش شود. پس از چند روز تا چند هفته انجام تمرين مداوم اين تمرين، به چنان پاكي درون و خلأ ذهني مي رسيد كه تجربه اش برايتان بسيار جالب و دوست داشتني است.

 

6. شرايط محيطي كه در آن به انجام مراقبه مي پردازيد با شرايط ريلكسيشن تفاوتي ندارد. محيطي آرام، نسبتاً ساكت و بي دغدغه.

 

 

فرآيند مراقبه

اما ببينيم مراقبه يا مديتيشن چگونه پالايش ذهن را موجب مي شود و درون را ازتنشهاي عصبي و فشارهاي روحي پاك مي كند. با تكرار مانترا، كم كم ذهن آسوده و خالي و راحت مي شود و به دنبال آن، جسم راحت مي شود. وقتي جسم راحت شد و ذهن آسوده بود، شما در يك حالت استراحت عميق به سر مي بريد كه مي گويند اين استراحت عميق دو برابر، مؤثرتر از خواب است.

 

در يك استراحت عميق، شما به ناخودآگاه دسترسي داريد و با لايه هاي عميق مغز مانند خواب كه در آن رؤيا مي بينيد، ارتباط برقرار مي كنيد. در اين آرامش و استراحت عميق و ارتباط با ناخودآگاه، تنشهاي عصبي، فكرهاي مزاحم و خصوصاً شايد افكار ناراحت كننده شما از عمق به سطح بيايد. بيرون آمدن اين خاطرات، شايد كمي جسم را پر تنش و منقبض كند. اين انقباضات عضلاني ذهن را فعال مي كند و در نتيجه اين فعاليت فكر، توليد مي شود. پس از لحظاتي فرو رفتن در فكر، مجدداً به مانتراي خود باز مي گرديد و مانترا ذهن را آسوده مي كند و اين چرخه مجدداً تكرار مي شود. شايد در بيست دقيقه مراقبه يك وعده شما اين چرخه چندين بار تكرار شود و اين پالايش چندين بار صورت گيرد.

 

 

مديتيشن واقعي

عده زيادي از اين مسأله نگران هستند كه آيا تمرين را درست انجام مي دهند يا خير. علت اين نگراني و وسواس، غالباً بدان خاطر است كه شخص در جستجوي انبوهي از جنبه هاي سحرآميز است.

 

ريلكسيشن و مديتيشن، تمرينات بسيار ساده و راحت و معمولي هستند كه عمدتاً به هدف آرامش و تمركز و آگاهي خالص انجام مي شود. به هيچ عنوان تصورات عجيب و غريب درباره اين تمرينات نداشته باشيد و منتظر نباشيد كه اتفاق خاصي بيفتد. مديتيشن بايد يك روند ساده، آرام، دايمي و همراه با زندگي داشته باشد. مشكل ديگر اين است كه عده اي ادعا مي كنند كه نمي توانند در مديتيشن تمركز داشته باشند و با ناراحتي مي گويند افكار نمي گذارند من در مانترا متمركز شوم. مجدداً تأكيد مي كنيم كه افكار، بخشي از مديتيشن هستند. البته به تدريج كه تمرين را به طور مستمر انجام مي دهيد، ذهن شما كمتر متفرق مي شود و ديگر از اين شاخه به آن شاخه نمي پرد و آن تمركز فكري كه مد نظر شماست به تدريج خود را نشان مي دهد.

 

 

تلفيق ريلكس و مراقبه براي تمركز

گاهي اوقات ما حتي توصيه مي كنيم ريلكسيشن و مديتيشن را با هم و با كمي تفاوت انجام دهيد. ابتدا وارد مرحله ريلكس شويد و اين سؤال را به طور ذهني از باطن خود بپرسيد كه: "من چه كسي هستم؟". پاسخ شما اين است كه "من جسم نيستم." بر اين معني فكر و تعمق كنيد. مجدداً از خود بپرسيد: "من چه كسي هستم؟" و پاسخ دهيد:"من اضطرابها و هيجانها نيستم." بر اين معني فكر و تعمق كنيد. دوباره سؤالي را مطرح كنيد: "من چه كسي هستم؟" جواب اين است: "من افكارم نيستم". بر اين معني فكر و تعمق كنيد. سؤال كنيد: "من چه كسي هستم؟" "پس من چه كسي هستم؟" و جواب نهايي شما اين است: "من يك مركز شعور ناب هستم." بر معني اين فراز تعمق و دقت كنيد. گاهي اوقات توصيه مي شود كه هر بار يكي از اين سؤالات را از خودتان بپرسيد و گاهي مي توانيد اين سؤالات را به همان ترتيبي كه گفتيم در يك مراقبه به طور كامل انجام دهيد.

منبع: شبكه‌ي آموزش

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مشخصات نویسنده غلامعلی عباسی درباره : غلامعلی عباسی متولد 1340 دبیر بازنشسته زبان انگلیسی در شهرستان اردبیل هستم . این وبلاگ دفتر یادداشت بنده محسوب می کردد . هر مطلبی که به یادگیری بیشتر زبان انگلیسی کمک نماید و به نظر من مفید باشد در این وبلاگ جمع آوری نموده و با علاقه مندان زبان انگلیسی به اشتراک گذاشته ام . اطمینان کامل دارم که انتقادات و ایرادهای بیشماری متوجه این وبلاگ می تواند باشد ولی بنده به عنوان مدیر این وبلاگ در بهبود این کار انتظار راهنمایی و پیشنهاد از طریق دوستداران زبان و اهل فن را دارم . تا حد ممکن منابع اعلام میگردد . امیدوارم مورد قبول و پسند همكاران ارجمند و دانش آموزان و دانشجویان زبان انگلیسی واقع گردد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2128
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 11
  • آی پی امروز : 89
  • آی پی دیروز : 55
  • بازدید امروز : 100
  • باردید دیروز : 66
  • گوگل امروز : 14
  • گوگل دیروز : 15
  • بازدید هفته : 166
  • بازدید ماه : 532
  • بازدید سال : 19,185
  • بازدید کلی : 790,635