loading...
آموزش زبان انگلیسی
غلامعلی عباسی بازدید : 176 چهارشنبه 06 خرداد 1394 نظرات (0)

 

 

 

 

م. حورايي

در آخرين قسمت ‌مي‌خواهيم به سؤالاتي كه احتمالاً براي شما در زمينه تمركز حواس وجود دارد پاسخ دهيم.

1– آيا اختلاف و تفاوت افراد در قدرت يادگيري از هوش متفاوت آنها ناشي مي شود؟

جواب – خير. ريشه اين اختلاف در يادگيري، مطلقاً هوش ذاتي و يا ميزان انگيزه آنها نيست. انگيزه افراد، نسبتاً يكسان است. تفاوت، در توانايي تمركز داشتن و جذب كردن است.

 

 

2– آيا تمركز مي تواند خود به خود ايجاد شود؟

جواب – بله. بعضي از عوامل هستند كه باعث مي شوند تمركز حواس بدون تلاش ما به وجود بيايد. مثلاً علاقه فراوان به يك موضوع باعث مي شود كه ما بدون صرف انرژي، بر آن متمركز شويم. همين طور مشكلي كه بار هيجاني دارد و از نظر روحي براي ما مهم است، تمركز ايجاد مي كند.

 

 

3– آيا تمركز داشتن يعني بر افكار مزاحم تسلط داشتن؟

جواب - خير. اگر شما چنين تعريفي از تمركز حواس در ذهن خود داشته باشيد محكوم به شكست هستيد. شما هر چقدر هم كه در ايجاد تمركز حواس در خود ماهر شويد، هرگز قادر نيستيد عوامل حواس پرتي و افكار مزاحم را كاملاً حذف كنيد. تمركز حواس يعني كاهش عوامل حواس پرتي.

 

 

4 – اگر به شما بگويند از كل تمرينات اين كتاب، كدام عوامل را در ايجاد تمركز مؤثرتر مي دانيد، شما چه مي گوييد؟

جواب– علاقه، علاقه، علاقه.

 

 

5– مهمترين راه و شيوه ايجاد علاقه كدام است؟

جواب – افزايش دامنه اطلاعات از يك موضوع به آرامي. كسب اطلاعاتي ساده و مختصر درباره موضوع.

 

 

6– آيا سلامت جسمي در توانايي تمركز مؤثر است؟

جواب – البته. احساس سلامت و توانايي، نيروي حياتي فراواني را در شما ايجاد مي كند و اعتماد به نفس شما را افزايش مي دهد در حالي كه احساس بيماري و ناخوشي و كسالت باعث مي شود كه شما افسرده شويد و اعتماد به نفس خود را از دست بدهيد. از آن جا كه اعتماد به نفس و احساس توانمندي در هر موقعيتي نقش پايه اي دارد، در زمينه تمركز حواس هم همين طور است. هرچه بيشتر احساس سلامت و توانايي كنيد تمركز حواس بهتري هم مي توانيد داشته باشيد.

 

 

7– آيا يك موضوع درسي مي تواند عامل حواس پرتي براي موضوع ديگر شود؟

جواب – بله. هر چيزي كه بتواند توجه شما را از موضوع مورد نظرتان منحرف كند، عامل حواس پرتي است. مثلاً وقتي كه شما مشغول مطالعه فيزيك هستيد، توجه به درس شيمي حواس پرتي است. براي همين هم ما توصيه مي كنيم وقتي كه در حال مطالعه يك درس خاص هستيد، كتابها و موضوعات درسي ديگر جلوي چشم شما نباشند تا شما را به ياد موضوعات ديگر بيندازند.

 

 

8– گفتيد موسيقي به همراه مطالعه از تمركز شخص كم مي كند، اما من كسي را مي شناسم كه با آنكه هنگام مطالعه به موسيقي گوش مي كند قدرت فراگيري بالايي دارد.

جواب – موسيقي قدرت فراگيري را به صفر نمي رساند. اگر همين فرد عادت گوش دادن به موسيقي هنگام مطالعه را ترك كند مسلماً نمراتش خيلي بهتر خواهد شد.

 

 

9– شنيدم نويسنده اي مي گفت هر وقت روي صندلي مخصوصش مي نشيند تمركزش براي نوشتن بيشتر مي شود. آيا حقيقت دارد؟

جواب – كاملاً. اين موضوع، همان شرطي شدن است. هر كسي مي تواند خودش را به محيط يا زماني خاص عادت دهد و شرطي كند. عادتهاي متركز هر شخص هم متفاوت است. صندلي، يكي از عادتهاي تمركز است. البته بايد دقت كنيم كه صندلي مطالعه ما خيلي راحت نباشد. صندليهاي بسيار راحت باعث لميدن، چرت زدن و احساس خواب آلودگي مي شوند كه با تمركز حواس مغايرت كامل دارد.

 

 

10– براي آن كه قدرت تمركزم در طول برنامه درسي روزانه كاهش نيابد چه كار كنم؟

جواب – در شروع برنامه هر روز، ابتدا كتابهاي ساده تر، راحتتر، مطلوبتر و خوشايندتر را بگنجانيد. در فاصله بين مطالعه دو موضوع متفاوت، به تمرينات آرامش و ريلكس بپردازيد. از هواي آزاد استفاده كنيد. نفس عميق بكشيد و استراحت كنيد.

 

 

11– نقش اعتماد به نفس در تمركز حواس چيست؟

جواب – اعتماد به نفس، مهمترين عامل روان شناختي مؤثر در تمركز حواس است. احساس بي كفايتي همان چيزي است كه از فايق شدن شما بر سستي ممانعت مي كند. كاملاً ضروري است كه احساس مخالف آن يعني ارزش خود را بالا ببريد. خود پنداري مثبت، مهمترين كمكي است كه شما مي توانيد براي تمركز و يادگيري به خود بكنيد. موفقيت در كارهاي كوچك و يادآوري آنها از گذشته، دو عامل مؤثر در پرورش اعتماد به نفس هستند و پس از آن تصوير ذهني مثبت و كوچك نشمردن موفقيتهاي خود.

 

 

12– نقش ضمير ناخودآگاه در پرورش تمركز حواس چيست؟

جواب – ضمير ناخودآگاه مهمترين ابزار هر كسي براي دستيابي به هر موفقيتي است، از جمله پرورش تمركز حواس. براي ضمير ناخودآگاه صرفاً بايد هدف روشن و مشخصي را قرار داد و نگران هيچ چيز نبود. راه دستيابي، خود به خود نمايان مي شود. شما هدفتان تمركز حواس بوده و اين كتاب اكنون جذب شما شده است. اين كار ضمير ناخودآگاه شماست. همچنين اگر در طول تمرينات، خود را شخصي قوي و متمركز ببينيد. داراي همان تمركز قوي كه مشتاق آن هستيد مي شويد. هر موفقيت كوچك شما در ناخودآگاه شما ثبت مي شود و الگوي شما در آينده مي شود.

 

 

13– شما گفتيد براي پرورش اعتماد به نفس به خود تلقين كنيم. لطفاً بيشتر توضيح دهيد.

جواب – تلقين به نفس وقتي مؤثر است كه شما اصول آن را رعايت كنيد: اول آن كه به آنچه مي گوييد فكر و توجه كنيد. مثلاً وقتي مي گوييد: تمركز حواس من عالي است، خود را اين چنين تصور كنيد و به آن بينديشيد. دوم آنكه: آن را فراوان تكرار كنيد، خصوصاً شبها قبل از خواب. سوم آن كه به موضوع كاملاً معتقد باشيد. ترديد نداشته باشيد و با ايمان آن را انجام دهيد. چهارم اين كه با احساس و شور و اشتياق فراوان عبارات تأكيدي و جملات تلقيني را بگوييد نه از سر اجبار و وظيفه. بيشتر كساني كه تلقين به نفس را انجام مي دهند و خصوصاً تجسم عيني موضوع را در پيش مي گيرند، طي 2 الي 4 هفته نتيجه مثبت مي گيرند.

 

 

 

14– سن من زياد شده و براي همين تمركزم را از دست داده ام، چه كار كنم؟

جواب – ابداً چنين چيزي نيست. تحقيقات نشان داده است كه كلاس درس افراد مسن از تمركز بالايي برخوردار است. افراد مسن، غالباً دلايل محكمتر و اطمينان بخش تري براي فراگيري دارند و انگيزه فراگيري و استفاده مثبت از كلاس در آنها قويتر است. برتري بزرگتر ديگري كه بزرگ سالان دارند اين است كه آنان آموخته هاي خود را خيلي سريعتر از يك كودك در زندگي روزانه به كار مي گيرند و به همين دليل، اين آموخته ها خيلي سريع خودكار مي شوند.

 

 

15– گفته بوديد كه  كردن در كلاس چقدر مهم است. اگر اين طور است علت اين كه اكثر دانش آموزان در كلاس غالباً  نمي كنند چيست؟

جواب –  بسيار خوبي بود. اما جواب آن: اول اين كه بسياري از آنها پرسيدن را دليلي بر اين مي دانند كه مطلب را نفهميده اند و از پرسيدن ابا دارند كه اين سبب عقب ماندگي فراوان مي شود. دوم اين كه عده اي عزت نفس لازم را ندارند يا مضطرب مي شوند و يا خجالت مي كشند و يا واهمه دارند از اين كه مبادا شان احمقانه باشد. به اين افراد توصيه مي كنيم كه به پرورش اعتماد به نفس خود بپردازند و از همين امروز تصميم بگيرند كه  خود را در كلاس مطرح كنند. تمام مشكل در دفعه اول است. به تدريج  كردن برايتان عادي مي شود و خيلي راحت مي توانيد  خود را بپرسيد. به افراد دسته اول هم مي گوييم كه اين مثل قديمي را عمل كنند كه "پرسيدن عيب نيست، ندانستن عيب است." بر فرض هم كه پرسش شما نشانه آن باشد كه مطلب را نفهميده ايد، شما به كلاس آمده ايد كه بفهميد و معلم شما خيلي خوشحال مي شود از اين كه به شما كمك كند درك بهتري از مطلب داشته باشيد.

 

 

16– من در لحظات امتحان دچار حواس پرتي مي شوم و متركز نيستم. علت چيست؟

جواب – اول اين كه به احتمال فراوان اطلاعات شما براي امتحان كافي نيست. چون اطلاعات فراوان علاقه فراوان ايجاد مي كند و علاقه، شرط تمركز است. دوم آن كه از نتيجه امتحان مضطرب هستيد و اضطراب مانع تمركز است. سوم اين كه اهميت تحصيل و درس خواندن در ذهن شما كمتر از مسايل ديگر است. علاقمند شدن به درس، مطالعه منظم و مستمر و عادت كردن به آن، حضور در جلسه امتحان با آمادگي، زود رسيدن به جلسه امتحان، تنفس عميق و تمرينات آرامش قبل از امتحان، به تمركز بيشتر شما كمك مي كند. ضمن آن كه پاسخ دادن به ات آسان در ابتدا نيز شوق و تمركز شما را افزايش مي دهد.

 

 

17– من در هنگام پاسخگويي به  امتحاني ناگهان فكرم به جاي ديگر مي رود و رشته كلام را از دست مي دهم، چرا؟

جواب – شما ضعف سازماندهي داريد. قبلاً هم گفتيم كه تمركز و حافظه ارتباط تنگاتنگ و مؤثري دارند. يادداشت برداري، خواندن و به ياد آوردن، همه بايد با نظم و سازماندهي انجام شود. آنچه را كه مي خوانيد، روي كاغذ سازماندهي كنيد و ارتباطشان را با هم در نظر بگيريد.

 

 

18– آيا راه ميانبري براي تمركز حواس وجود دارد؟

جواب – تمركز يك مهارت اكتسابي است و زمان مي خواهد. اما تمرينات مستمر و استفاده از تلقين و تجسم عيني، روند پيشرفت و بهره وري را بسيار به جلو مي اندازد و سريع مي كند.

 

 

19– نقش بازيهاي فكري مانند شطرنج در تمركز حواس چيست؟

جواب – بسيار عالي است. به شرط آن كه در طول بازي، افكار منظم و دنباله دار و جهت داري را دنبال كنيد. يادتان باشد هر بازي كه در آن بازيكن آنچه را كه در بازي مي گذرد به خاطر بسپارد يا پيش بيني كند، در افزايش قدرت تمركز مؤثر است.

 

 

20- دوست من مي گويد وقتي سيگاري روشن مي كنم جريان فكرم به كار مي افتد و تمركزم بيشتر مي شود. نظر شما چيست؟

جواب – نه. تمام شواهد و تجارب و تحقيقات علمي درست عكس اين قضيه را نشان مي-دهد. ثابت شده است كه سيگار كشيدن عملاً روند هوش را به تأخير مي اندازد. علاوه بر اين، از آنجا كه سيگار بر سلامت تن و تنفس مستقيماً اثر منفي مي گذارد، مسلماً تمركز را بر هم مي- زند. اين موضوع يك عادت و يك برداشت نادرست ذهني است.

 

 

21– من نمي دانم آنچه كه شما گفتيد واقعاً مؤثر است يا نه. چون با انجام اين تمرينات گاهي تمركز فوق العاده خوبي دارم و گاهي هم مانند گذشته تمركز خوبي ندارم. چه كار كنم كه هميشه تمركز خوب داشته باشم؟

جواب – همين كه گاهي نتيجه گرفته ايد، نشان مي دهد كه تغيير در شما آغاز شده و قابليت دايمي شدن را دارد. اين موضوع با تلاش و تمرين مستمر شما و انجام تمرينات تلقين و تجسم، مسير تازه عصبي را در ذهن شما ايجاد مي كند و در ناخودآگاه به عنوان يك عادت و رفتار دايمي جاي مي گيرد. فقط از حركت باز نايستيد. توصيه همين است.

 

 

22– تفاوت تفكر مثبت با تجسم خلاق چيست؟

جواب – تفكر مثبت مربوط به ذهن آگاه و هوشيار شماست كه انديشه شما را اصلاح و پاك مي كند. تجسم خلاق، مربوط به ذهن نيمه آگاه و نيمه هوشيار شماست كه افكار مثبت ذهن آگاه را در ناخودآگاه ثبت و جايگزين مي كند.

 

 

23– من روشهاي پيشنهادي شما را يك هفته تمام است كه به كار برده ام اما هنوز نتيجه محسوسي نگرفته ام. آيا امكان دارد كه اين روشها براي من مناسب نباشد؟

جواب – به هيچ عنوان. از اين كه يك هفته است داريد تمرين مي كنيد خوشحاليم و به شما تبريك مي گوييم. فقط از شما مي خواهيم كه اين تمرينها را به طور مستمر تا 20 روز ديگر هم انجام دهيد و حدوداً پس از يك ماه در مورد خود قضاوت كنيد و خود را ارزيابي نماييد. الآن واقعاً خيلي زود است.

 

 

24– اساساً چرا وقتي در حال انجام كاري هستم، خيالات ديگر به سراغم مي آيند؟

جواب – خيال پروري، خود يك راه زندگي به صورت تفريحي است. هر چند وقت يك بار درست وسط يك كار جدي، شما رؤيايي مي شويد كه معني اش اين است: هنوز به آن كار رغبت كافي نداريد. هنوز به اندازه كافي بر انگيخته نشده ايد. بايد در خودتان علاقه بيشتر ايجاد كنيد و خود را هدفدار كنيد. اما در چنين مواردي توصيه مي كنيم كه در محيطي ديگر قرار بگيريد و خيال پردازي نكنيد، اين بار آگاهانه، خود خواسته و جهت دار. در فكر فرو نرويد بلكه فكر كنيد. فكر، شما را به هر سو نكشد بلكه شما فكر را به دنبال خود بكشيد. با اين كار، ذهن شما آسوده تر مي شود و براي تمركز بعدي مهيا مي گردد.

 

 

25– من نمي توانم دو ساعت مطالعه متمركز حتي به روش پيشنهادي شما داشته باشم.

جواب – زمان بندي شما نادرست است. پس از هر نيم ساعت مطالعه، پنج دقيقه استراحت كنيد تا اين آرامش، خلأ ذهني لازم را براي جذب مطالب بعدي و تمركز بر آنها به وجود آورد. پشت سر هم مطالعه نكنيد. حتي حافظه شما تمايل دارد كه پس از چند دقيقه جذب و فراگيري به دسته بندي و ذخيره سازي بپردازد.

 

 

26– من در منزلي كه در محله شلوغ و پر رفت و آمدي است زندگي مي كنم. سر و صدا واقعاً خيلي زياد است. چه كار كنم؟

جواب – اول اين كه اطمينان داشته باشيد كه در سخت ترين و دشوارترين شرايط نيز تمركز داشتن ممكن است. اگر علاقه و رغبت شما فراوان باشد، يا سر و صداي محيط را اصلاً درك نمي كنيد و يا كمتر درك مي كنيد. بنابراين سعي كنيد روشهاي علاقمند شدن به موضوع را به كار بگيريد. ضمن آن كه گفتيم آنچه مهم است سكوت نسبي است. ما مي گوييم در محيط منزل خود ساكت ترين جا نسبتاً كجاست؟ آنجا را انتخاب كنيد.

 

 

27– من از عدم تمركز خود بسيار كلافه بودم. آيا اين احساس نادرست بوده است؟

جواب – خير، بسيار هم عالي بوده است. اولين قدم مثبت براي هر تغييري نارضايتي از وضع قبلي و كنوني است. اين نارضايتي است كه ميل و انگيزه شما را براي دگرگوني، رشد و تغيير مهيا مي كند.

 

 


اكنون شما مفهوم تمركز حواس، روشهاي ايجاد آن به هنگام مطالعه در منزل و همين طور در كلاس درس و جلسه سخنراني را فرا گرفته ايد و بايد تمرين را شروع كنيد. يادتان باشد مهمترين عامل موفقيت انسانهاي موفق، پافشاري در تمرينات است. آن قدر تمرين كنيد تا موفق شويد.

منبع: شبكه‌ي آموزش

غلامعلی عباسی بازدید : 355 شنبه 23 اسفند 1393 نظرات (0)

 

 
   
 
 
 
 
     
 
   
 

«دو جنس مذکر و مونث اعضای یک گونه حیوانی هستند اما اگر بگوییم از استعداد، لیاقت، مهارت و رفتار مشابهی بهره مند هستند، جامعه خود را براساس یک دروغ علمی بنا کرده ایم.» آن موری و دیوید جل.

از حدود ۴ میلیون سال پیش انسان شکل گرفته و مغز او از حدود ۲ میلیون سال قبل شروع به رشد کرده است. رشد تدریجی مغز با رعایت تفاوت های جنسیتی اتفاق افتاده و برای بقای نسل انسان رعایت تفاوت های نقش جنسی ضرورت داشته است. تا حدود ۱۰ هزار سال پیش وقتی عصر کشاورزی در بسیاری از نقاط جهان شروع شد، انسان ها با شکار روزگار می گذراندند. مردها مسوول شکار بودند و در جنگ ها شرکت می کردند. زن ها هم مسوولیت جمع آوری ریشه ها و سبزیجات و مراقبت از کودکان را به عهده داشتند. طی میلیون ها سال مغز هم این شرایط را ایجاد کرد و خود هم تحت تاثیر آن قرار گرفت. زن ها در مهارت های کلامی بهتر از مردها و مردها در فعالیت های تهاجمی فعال تر و موثرتر بودند. هم مغز و هم هورمون های آن که کاتالیزور فعالیت مغز به حساب می آیند، باتوجه به جنسیت متفاوت شدند. این تفاوت ها در فرهنگ هایی که تفاوت های بیشتری رامی طلبید، شکل بارزتری پیدا کرد.

غلامعلی عباسی بازدید : 191 دوشنبه 01 دی 1393 نظرات (0)

1. Don't study grammar too much

This rule might sound strange to many ESL students, but it is one of the most important rules. If you want to pass examinations, then study grammar. However, if you want to become fluent in English, then you should try to learn English without studying the grammar. 

Studying grammar will only slow you down and confuse you. You will think about the rules when creating sentences instead of naturally saying a sentence like a native. Remember that only a small fraction of English speakers know more than 20% of all the grammar rules. Many ESL students know more grammar than native speakers. I can confidently say this with experience. I am a native English speaker, majored in English Literature, and have been teaching English for more than 10 years. However, many of my students know more details about English grammar than I do. I can easily look up the definition and apply it, but I don't know it off the top of my head. 

I often ask my native English friends some grammar questions, and only a few of them know the correct answer. However, they are fluent in English and can read, speak, listen, and communicate effectively. 

Do you want to be able to recite the definition of a causative verb, or do you want to be able to speak English fluently? 


غلامعلی عباسی بازدید : 191 جمعه 31 مرداد 1393 نظرات (0)

 

 

بشر در هيچ دورهاي اين چنين با حجم انبوهي از دادهها و اطلاعات مواجه نبوده است. سرگرداني انسان امروز، انتخابي مناسب از بين هزاران امكاني است كه عمر كوتاهش را بر نميتابد و اين سرگرداني، در انتخاب روشي مناسب براي يادگيري يك زبان بين المللي با گستره توليد جهاني، صد چندان شده است. كتابها، فيلمهاي صوتي - تصويري، كلاسهاي آموزشي رسمي و غير رسمي، نرم افزارها وپهنه گسترده اينترنت در كارند تا امر فراگيري يك زبان خارجي تحقق يابد. آيا اشكال در بهره هوشي ما دانش آموزان و دانشجويان ايراني است كه با گذراندن بيش از ده سال از دوران راهنمائي تا دانشگاه هنوزنتوانستهايم در حد قابل قبولي زبان بياموزيم؟ چرا ما دانش آموزان و دانشجويان ايراني با گذراندن بيش از ده سال، از دوران دبيرستان تا دانشگاه، هنوزنتوانستهايم در حد قابل قبولي زبان بياموزيم. بدون شك اشكال در بهره هوشي و توانائيهاي ما نيست بلكه مشكل در روشها و تكنولوژيهایي است كه ما با استفاده از آنها زمان بزرگي از زندگي خويش را از دست دادهايم. عمدهترين دلايل ناكامي در فراگيري زبان در كشور ما بقرار زير است:


 ترس

ما هميشه زبان را درس مشكلي تصور مي كرديم كه بايد آنرا امتحان دهيم و بدين دليل هرگز فرصت استفاه از آنرا بصورتي نيافتيم كه از آن لذت ببريم.


 
تكيه بر محيط مبتني بر متن

دنياي واقعي زبان، يك دنياي صوتي است. در حالي كه سيستم آموزشي ما، دنيايي مبتني بر متن بوده است و اين باعث ميشد كه مشكل تلفظ نيز بر مشكلات بيشمار ما افزوده شود. بدليل عدم زيستن در يك محيط واقعي صوتي با آن احساس بيگانگي ميكنيم. نتيجه اين سيستم آموزشي در آرماني ترين شرايط تربيت مترجم بود، نه كسي كه با زبان بتواند ارتباط برقرار كند.


 
تكيه بر گرامر

كاش ما زبان را با روش كودكان ياد ميگرفتيم كه كمترين اهميتي براي دستورات پيچيده زبان نميدهند. راستي ما، خود چقدر با گرامر زبان مادري خود آشنا هستيم؟ دستوات گرامري در تمامي زبانها يك موضوع كاملاً تخصصي و انتزاعي از زبان است و اگر نه اينست، پس اينهمه رشتههاي دانشگاهي سطح بالا در رابطه با دستور زبان چه معني ميدهند؟ حرف زدن با رعايت دستورات گرامري زباني پر از استثناء، مانند انگليسي، تقريباً غير ممكن است.


 تأكيد بر يادگيري لغات

آموزش ما، حفظ كردن فرهنگهايلغت بود، هر معلمي براي خود ديكشنري كوچكي ميساخت كه مجبور به حفظ کردن آن بوديم. و متأسفانه هنوز هم كار به همين منوال است. در يك فرهنگ انگليسي نگاهي به لغت GET يا TAKE بيندازيد.دو صفحهمعني مختلف و گاه متضاد براي يك لغت، سردرگمي آدمي را در آموزش صد چندان ميكند. فرق عمده زبان انگليسي با زبان فارسي در اين است كه لغات در زبان انگليسي عمدتاً وقتي معنی واقعي دارند كه در كنار ساير لغات قرار ميگيرند. مثلاً لغت Take معني واضحي ندارد، در حالي كه معني عبارت Take off كاملا مشخص است.


 
اهميت دادن به امر خواندن

در هر زباني چهار عنصر عمده خواندن، نوشتن، صحبت كردن و گوش دادن وجود دارد. آنچه در سيستم آموزش رسمي ما بيش از همه به آن پرداختهشده است امر خواندن ميباشد. در برخي از كلاسهاي غير رسمي نيز صحبت از هم زماني چهار عنصر رفته است. اما وقتي ما در محيط واقعي زبان قرار ميگيريم در مييابيم كه اگر هدف فراگيري زبان باشد، عنصر خواندن و نوشتن اهميت درجه چندم دارند، به اين دليل ساده كه در تمامي زبانها افراد بي سواد آن جامعه نيز قادر با تكلم زبان مادري خود هستند.

منبع: www.okhdar.com

غلامعلی عباسی بازدید : 196 جمعه 31 مرداد 1393 نظرات (0)

 

 

به خاطر سپردن لغتهای یک زبان خارجی می تواند یکی از بخشهای خسته کننده در فراگیری زبان باشد. خوشبختانه روشهای مختلفی برای سرعت بخشیدن و نیز لذت بخش کردن آن وجود دارد که در ادامه به آن می پردازیم:



http://www.zabanamoozan.com/images/arrow.gifکارتهای نمایش (Flash cards)

استفاده از کارتهای نمایش سریعترین روش برای مرور لغاتی است که نیاز به تکرار دارند. این روش بسیار مؤثر و در عین حال کم هزینه است.

روش کار بدین صورت است که یک دسته کارت مقوایی، در اندازه
ای که در جیب جا شوند، تهیه میکنید، در یک روی آن لغت انگلیسی را می‌نویسید و در سمت دیگر کارت معنی آن را به فارسی وارد میکنید. همانطور که کارتها را مرور میکنید، لغتها را به دو دسته تقسیم میکنید: آنهایی که معنی آن را فوراً به خاطر میآورید و آنهایی که به راحتی نمیتوانید معنی آن را به خاطر آورید. به مرور لغتهایی که هنوز به آنها تسلط پیدا نکردهاید آنقدر ادامه میدهید تا اینکه مطمئن شوید آنها را بخوبی یاد گرفتهاید.

 

http://www.zabanamoozan.com/images/arrow.gifدفتر لغت

سعی کنید حتماً یک دفتر لغت مناسب تهیه کنید و هر موقع که به لغت جدیدی برخوردید آن را در دفترتان یادداشت کنید. فقط به نوشتن لغت و معنی آن اکتفا نکنید. بعضی از مواردی که میتوانید در دفترتان ثبت کنید عبارتند از: توضیح انگلیسی معنی لغت، مترادف ها، متضادها، تصاویر، جملات نمونه (به انگلیسی)، علائم فونتیک، نوع کلمه (اسم، فعل و ...)، نکات گرامری (قابل شمارش، غیرقابل شمارش و ...)، کلمات هم خانواده و ....

کارهای جالبتری هم می توانید انجام دهید: مثلاً میتوانید خودتان با لغت جدید یک جمله بسازید و یادداشت کنید. و یا صفحاتی را به موضوعات خاصی اختصاص دهید؛ مثلاً حیوانات، رنگها و شکلها، پول، مسافرت، غذاها و میوه ها و ....

 

http://www.zabanamoozan.com/images/arrow.gifتصویر سازی ذهنی

در این روش شما یک لغت انگلیسی را با یک لغت فارسی که تلفظ یا املای مشابهی دارد، به نحوی مرتبط می کنید که الزاماً از لحاظ معنایی با هم ارتباطی ندارند. بعنوان مثال اگر شما برای اولین بار به لغت tongue(تانگ: به معنی زبان) برخوردید، متوجه میشوید که تلفظ آن شبیه تانک در فارسی است. بنابراین میتوانید در ذهنتان مجسم کنید که بجای زبان، یک تانک از دهان کسی در حال خارج شدن است!

مثال دوم: فرض کنید شما به لغت در valorousبه معنی شجاع بر میخورید. در این حال میتوانید در ذهن خود چنین مجسم کنید که در کنار دریا ایستادهاید و مشغول تماشای والها هستید. والها یکی یکی به سطح آب میآیند ولی به محض اینکه شما را میبینند میترسند و فرار میکنند، تا اینکه یک وال روس (یک وال از کشور روسیه) به سطح آب میآید و بجای اینکه از شما فرار کند، به سمت شما میآید. شما با خود میگویید: وال روس، شجاع است!

این تکنیک به شما کمک میکند تا هر چه بهتر معانی لغات را بخاطر بسپارید. همچنین گفته میشود که هرچقدر تصویر ساخته شده عجیبتر باشد، به خاطر آوردن آن هم آسانتر خواهد بود.

 

http://www.zabanamoozan.com/images/arrow.gifتکرار، تکرار و تکرار!

مطالعات نشان میدهند که احتمال فراگیری لغاتی که بیش از 8 بار به هنگام مطالعه متنهای مختلف دیده میشوند، بسیار بیشتر از لغاتی است که کمتر تکرار شدهاند. همچنین زبانشناسان به اتفاق معتقدند که تکرار لغات با صدای بلند به از بر کردن آنها کمک زیادی میکند. بنابراین گاهی همین تکرار کردن ساده حافظه شما را برای بخاطر سپردن لغات دشوار یاری میکند. در ضمن توصیه میشود که جمله کاملی را که لغت مورد نظر را در خود دارد، از بر کنید و یا چند بار با صدای بلند تکرار نمایید.

 

http://www.zabanamoozan.com/images/arrow.gifجعبه لایتنر

جعبه لایتنر (همان جی 5) روش بسیار موثری برای حفظ کردن لغات است که در آن به کمک یک سری کارتهای نمایش و تکرار آنها به یادگیری لغات می پردازید. در این روش لغاتی که یاد گرفتن آنها دشوار است با تکرار زیاد به حافظه بلند مدت شما منتقل می شوند. توضیحات بیشتر...

 

http://www.zabanamoozan.com/images/arrow.gifمطالعه آزاد

شما میتوانید دایره لغات خود را با مطالعه آزاد افزایش دهید، اگر چه بسیاری از زبانشناسان ادعا میکنند که در ابتدا باید بین 3000 تا 5000 لغت و هم خانوادههای آنها را فرا بگیریم تا این توانایی را پیدا کنیم که معنی دقیق لغات را با توجه به متن آن پیدا کنیم. پس تا آنجا که میتوانید وقت آزاد خود را برای مطالعه متنهای انگلیسی (داستانهای کوتاه، اخبار و مقالات و ...) اختصاص دهید. وقتی به لغت جدیدی بر میخورید، ابتدا سعی کنید معنی آن را از روی بقیه متن حدس بزنید و سپس با مراجعه به دیکشنری معنی دقیق آن را پیدا کنید.

 

http://www.zabanamoozan.com/images/arrow.gifطبقه‌بندی لغات

با طبقهبندی کردن لغات، بخاطر سپردن آنها راحتتر میشود. به مثال زیر توجه کنید:
 

VEGETABLES

Celery  کرفس

Cauliflower  گل کلم

Pea  نخود

Onion  پیاز

Carrot  هویج

FRUIT

Pear  گلابی

Peach  هلو

Apple  سیب

Cherry  گیلاس

Melon  خربزه

شما همچنین میتوانید لغاتی را که از لحاظ دستوری، ریشهای، معنایی و ... با هم مرتبط هستند، یکجا یاد بگیرید:

child بچه, childhood بچگی, childish بچگانه, childless بیبچه (بیاولاد)

 

و سخن آخر اینکه هیچ کدام از روشهای فراگیری لغات کامل نیستند و هر کدام نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارند. بهترین راه این است که همه این روشها را با هم تلفیق کنید.

اهمیت فراگیری اصطلاحات

اصطلاحات (idioms) کلمات و عبارات ثابتی هستند کـه یـا از لحاظ گرامری غیرعادی هستند (مثل «Long time, no see!» و یا از این جهت که دارای معنی‌ای هستند که نمی‌تواند از معانی کلمات تشکیل دهنده آن استخراج شود (مانند: It's raining cats and dogs!).

هر زبانی دارای اصطلاحات خاص خودش می‌باشد و اغلب فراگیری آنها برای زبان‌آموزها دشوار می‌باشد.


مثال:

     معنی تحت اللفظی (نه یک اصطلاح):

- She broke the ice with a small hammer and dropped it into the blender.

- او با کمک یک چکش کوچک یخ را شکست و آن را داخل دستگاه مخلوط کن انداخت.

     معنی اصطلاحی (یک اصطلاح):

- Before the conference began, the speaker broke the ice with a joke.

- قبل از آغاز کنفرانس، گوینده با یک لطیفه کارش را شروع کرد.

همانطور که می‌بینید، این عبارت (to break the ice) دو معنی متفاوت دارد که معنی تحت‌اللفظی آن «شکستن یخ» و معنی اصطلاحی آن «کاری را آغاز کردن» می‌باشد.

 

افعال چند قسمتی (Phrasal verbs) نـوع دیگری از اصطلاحات هستنـد که آنهـا را اغلب در انگلیسی محاوره ای می‌توان شنیـد. ساختـار افعـال چنـد قسمتی بـه صورت فعل + حرف اضافه (verb + preposition) می‌باشد و غالباً از دو و گاهی سه کلمه تشکیل می‌شوند. یک فعل چند قسمتی برای خود معنی خاصی دارد که با معنی کلمات تشکیل دهنده آن متفاوت است.

چند مثال:

back out  جر زدن، خلف وعده کردن

put off  به تعویق انداختن

show off  خودنمایی کردن

 

اصطلاحات و افعال چند قسمتی در انگلیسی محاوره‌ای نیز بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند و در بسیاری از آزمونهای زبان انگلیسی و از جمله در بخش شنیداری آزمون تافل نیز مهارت شما در شناخت و درک اصطلاحات انگلیسی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

اصطلاحات نقش بسیار مهمی را در زبان انگلیسی ایفا می‌کنند و در واقع کاربرد آنها چنان گسترده است که برای برقراری ارتباط مؤثر، چه در شنیدن و صحبت کردن و چه در خواندن و نوشتن، کاملاً ضروری به نظر می‌رسند.

درک صحیح این اصطلاحات و یافتن این حس که آنها کی و چگونه مورد استفاده قرار بگیرند واقعاً می‌تواند توانایی شما را در خواندن متون انگلیسی و درک مکالمات روزمره افزایش دهد. اما چطور می‌توان این حجم زیاد اصطلاحاتی را که در نوشتارهای روزمره وجود دارد، فرا گرفت؟

یک راه این است که لغات کلیدی خاصی را در زبان انگلیسی در نظر بگیرید و اصطلاحات مرتبط با آن را فرا بگیرید. بعنوان مثال لغت head، لغت کلیدی بسیاری از اصطلاحات است. یک «دیکشنری اصطلاحات» خوب حداقل 40 اصطلاح روزمره که دربرگیرنده این لغت می‌باشد را فهرست می‌کند. لغات کلیدی دیگری که با این هدف می‌توان جستجو کرد عبارتند از: رنگها، حیوانات معمولی، اعضای بدن (مثل چشم: eye) پدیده‌های طبیعی (مثل باد: wind، خورشید: sun و...).

یک روش دیگر آن است که اصطلاحات انگلیسی را با اصطلاحات زبان مادری خودتان مقایسه کنید. این می‌تواند یک تمرین جالب و در عین حال وسیله‌ای برای بخاطر سپردن مؤثرتر اصطلاحات باشد. مثالهای زیر را در نظر بگیرید و به شباهتشان با معنی فارسی آنها دقت کنید:
 

 

Close your eyes to something

معادل فارسی: چشم پوشی کردن / معنی ظاهری: چشم خود را برروی چیزی بستن

Button one's lips

معادل فارسی: زیپ دهان خود را کشیدن / معنی ظاهری: دکمه‌های لب خود را بستن!

Get something off one's chest

معادل فارسی: دل خود را خالی کردن / معنی ظاهری: چیزی را از سینه خود خارج کردن

Get up on the wrong side of the bed

معادل فارسی: از دنده چپ برخاستن / معنی ظاهری: از سمت نادرست تخت برخاستن

Give someone the cold shoulder

معادل فارسی: با کسی سرد برخورد کردن / معنی ظاهری: به کسی شانه سرد دادن!

Stand on one's own two feet

معادل فارسی: روی پای خود ایستادن / معنی ظاهری: روی دو پای خود ایستادن

Open a can of worms

معادل فارسی: آتش در لانه زنبور کردن / معنی ظاهری: یک قوطی پر از کرم را باز کردن

Scrape the bottom of the barrel

معادل فارسی: کفگیر به ته دیگ رسیده / معنی ظاهری: ته بشکه را تمیز کردن

Two heads are better than one

معادل فارسی: یک دست صدا ندارد / معنی ظاهری: دو تا کله بهتر از یکی است

Keep something under one's hat

معادل فارسی: تو دل خود نگه داشتن / معنی ظاهری: چیزی را زیر کلاه خود نگه داشتن

A bad vessel is seldom broken

معادل فارسی: بادمجان بم آفت ندارد / معنی ظاهری: یک ظرف بد به ندرت می‌شکند

White lie

معادل فارسی: دروغ مصلحت آمیز / معنی ظاهری: دروغ سفید

 

در ضمن بخاطر داشته باشید که با اصطلاحات همانند یک «تک واژه» برخورد کنید: یعنی همیشه کل عبارت را در دفتر لغتتان یادداشت کنید و از یادداشت یک یا چند کلمه از اصطلاح مورد نظر و یافتن معنی آنها خودداری نمایید، زیرا همانطور که گفته شد اصطلاحات برای خود معنی خاصی دارند و با معانی کلمات تشکیل دهنده خود تفاوت اساسی دارند.

غلامعلی عباسی بازدید : 226 جمعه 31 مرداد 1393 نظرات (0)

 

 

آيا انگلیسی آمريکايی (American English) و انگلیسی بريتانيايی (British English) دو زبان مجزا هستند يا دو حالت مختلف از زبان انگلیسی؟ بعضي‌ها مي‌گويند آنها دو زبان مختلف هستند ولی خيلي‌ها آنها را تنها حالتهای مختلفی از يک زبان مي‌دانند.

البته هيچ پاسخ دقيقی برای اين پرسش وجود ندارد. ما فقط مي‌توانيم بگوييم که تفاوتهايی ميان آنها وجود دارد. البته بايد بدانيد که اين تفاوتها جزئی بوده و در اثر يکپارچه شدن دنيای امروز اين تفاوتها روز به روز کمتر مي‌شوند.

در ادامه با برخی از تفاوتهای ميان اين دو نسخه از زبان انگلیسی آشنا مي‌شويد.

 

املای کلمات

انگلیسی بريتانيايی تمايل دارد که املای بسياری از کلماتی که ريشه فرانسوی دارد را حفظ کند، در حاليکه آمريکایی‌ها بيشتر سعی می‌کنند کلمات را همانطور که تلفظ می‌کنند بنويسند. علاوه بر اين، آنها حروفی را که مورد نياز نيست حذف مي‌کنند. به مثالهای زير دقت کنيد:

http://www.zabanamoozan.com/images/england.pngBritish English

http://www.zabanamoozan.com/images/usa-um.pngAmerican English

colour

color

centre

center

honour

honor

analyse

analyze

cheque

check

tyre

tire

favour

favor

اگر چه هر دو نسخه‌ی آمريکايی و بريتانيايی زبان انگلیسی صحيح هستند، اما املای آمريکايی معمولاً ساده‌تر است. بنابراين بهتر است بطور کلی از املای آمريکايی استفاده کنيد، مگر اينکه بخواهيد برای خوانندگان بريتانيايی چيزی بنويسيد.

 

تلفظ

تلفظ‌ها و لهجه‌های گوناگونی در انگلیسی محاوره‌ای وجود دارد که پرداختن به همه آنها در يک مقاله امکانپذير نيست. بنابراين تنها به تفاوتهای اصلی بين دو نوع اصلی زبان انگلیسی،‌ يعنی انگلیسی آمريکايی و انگلیسی بريتانيايی اشاره مي‌کنيم:

  • صدای /r/ ممکن است در بعضی از کلمات انگلیسی بريتانيايی رسا نباشد؛ مثلاً کلمات car، park، star و bark را در نظر بگيريد. قاعده‌ی آن اينست که حرف rتنها وقتی که يک حرف صدادار بعد از آن بيايد تلفظ مي‌شود، مانند Iran، British و bring.
  • آمريکاييها تمايل دارند کلماتی که به «-duce» ختم مي‌شوند (مانند reduce، produce، induce و seduce) را بصورت /-du:s/تلفظ کنند. در انگلیسی بريتانيايی اين اغلب کمی متفاوت است:/-dju:s/
    برای فراگيری سيستم تلفظ IPAاينجا را کليک کنيد.
  • آمريکاييها تمايل دارند کلمات را با حذف حروف کاهش دهند. بعنوان مثال کلمه «facts» در انگلیسی آمريکايی درست مثل «fax» تلفظ مي‌شود - حرف t تلفظ نمي‌شود.
  • گاهی حروف صدادار در انگلیسی بريتانيايی حذف مي‌شوند. بعنوان مثال در هيچيک از کلمات «secretary» و «tributary» حرف a تلفظ نمي‌شود.
  • گاهی استرس کلمه در هر کدام از دو نسخه آمريکايی و بريتانيايی تفاوت دارد:

advertisement:

American English:  /http://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/ae.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/d.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/v.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/uh.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/r.gif'http://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/t.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/aae.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/i.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/z.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/m.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/uh.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/n.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/t.gif/

British English:  /http://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/ae.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/d.gif'http://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/v.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/ee.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/col.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/t.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/i.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/s.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/m.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/uh.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/n.gifhttp://www.zabanamoozan.com/images_1/learn/t.gif/

 

لغت

در جدول زير چند کلمه متداول بريتانيایی بهمراه معادل آمريکایی آن ارائه شده است:

http://www.zabanamoozan.com/images/england.pngBritish English

http://www.zabanamoozan.com/images/usa-um.pngAmerican English

http://www.zabanamoozan.com/images/ir.pngمعنی
فارسي

lift

elevator

آسانسور

trousers

pants

شلوار

lorry

truck

کاميون

petrol

gasoline

بنزين

underground

subway

مترو

aerial

antenna

آنتن

rubber

eraser

پاک‌کن

flat

apartment

آپارتمان

wardrobe

closet

جارختي

queue

line

صف

pavement

sidewalk

پياده‌رو

 

 

غلامعلی عباسی بازدید : 202 یکشنبه 26 مرداد 1393 نظرات (0)

 

 

1- ايجاد شور و هيجان در فراگيري زبان

همه زبان‌آموزان دوست دارند که به خوبي انگليسي صحبت کنند. آنها از اين فکر که قادر باشند «روان» صحبت کنند و با ديگران به انگليسي ارتباط برقرار کنند به هيجان مي‌آيند. اما آنها معمولاً توجهي به خود فرآيند آموزش ندارند. در نظر بيشتر زبان‌آموزان، فراگيري زبان انگليسي يک اجبار است - چيـزي که مجبور به انجام آن هستنـد، ولي ميلي به آن ندارنـد. آنهـا در فراگيري زبان انگليسي هيچ لذتي نمي‌بينند. بطور خلاصه، بيشتر زبان‌آموزان دوست دارند که انگليسي صحبت کنند ولي دوست ندارند به فراگيري زبان انگليسي مشغول باشند. اين اولين و مهمترين مشکلي است که پيش روي يک زبان آموز قرار دارد، زيرا کسي که تمايلي به فراگيري يک زبان خارجي نـدارد، آن را بـه خوبي فرا نخواهـد گـرفت. اگـر شما «انگليسي» را دوست نداشتـه باشيـد، «انگليسي» هم شما را دوست نخواهد داشت!

اگر مي‌خواهيد که زبان‌آموز موفقي باشيد، لازم است که خود فرآيند آموزش را هم دوست داشته باشيد. لازم است که زماني را که صرف فراگيري انگليسي مي‌کنيد، به عنوان وقت تفريح يا استراحت خود به حساب آوريد. به عنوان مثال، شما بايد از موارد زير لذت ببريد:

  • خواندن جملات انگليسي و فکر کردن درباره ساختار آنها
  • فراگيري لغات جديد از يک ديکشنري
  • نوشتن يک جمله انگليسي صحيح با کمک گرفتن از ديکشنري، کتاب گرامر و اينترنت
  • تمرين تلفظ اصوات و کلمات انگليسي

به طور آرماني، فراگيري زبان بايستي براي شما يک تفريح به حساب بيايد. شما بايد خود را يک «زبان‌آموز» قلمداد کنيد - کسي که فراگيري زبان انگليسي را به عنوان يکي از فعاليت‌هاي مورد علاقه‌اش انتخاب کرده است.

 

2- ايجاد اولين تغيير در زندگي

تصميم براي فراگيري زبان انگليسي نيازمند ايجاد تغييراتي در زندگي‌تان مي‌باشد. به عنوان مثال تصميم مي‌گيريد که هر روز 30 دقيقه براي خواندن يک کتاب انگليسي وقت بگذاريد و بر اين تصميم پافشاري مي‌کنيد. ايجاد يک تغيير کوچک ولي دائمي در زندگي راحت نيست، مخصوصاً اگر فراگيري زبان «سرگرم کننده» به نظر نرسد. به هر حال، زبان‌آموزان بايد به خاطر داشته باشند که اگر روزي 15 دقيقه به مطالعه انگليسي بپردازند، نتيجه بهتري مي‌گيرند تا اينکه مثلاً هر يک ماه يکبار، يک روز کامل را به اين کار اختصاص دهند.

 

3- ايجاد تغييرات ديگر در زندگي

اگر چه ايجاد اولين تغيير، خود کار دشواري است، ايجـاد تغييرات بعدي نيـز سخت است. بسياري از زبان‌آموزان اولين گام را برمي‌دارند (مثلاً مطالعه روزانه يک کتاب بـه زبان انگليسي) و همانجا متوقف مي‌شوند. آنها خود را درگير فعاليت‌هاي «انگليسي ساز» نمي‌کنند.

يک زبان‌آموز خوب مجموعه‌اي از فعاليتها (خواندن متن، تماشاي برنامه‌هاي زبان اصلي، تمرين تلفظ و ...) را در اختيار دارد و هر کدام را بر اساس حال و هواي خود انتخاب مي‌کند. يک فعاليت به خودي خود کافي نيست، زيرا اولاً شما زودتر خسته مي‌شويد و ثانياً به شما طيفي از مهارتهاي زبان ارائه مي‌دهد که نوعاً بسيار محدود است. به عنوان مثال خواندن متون انگليسي نمي‌تواند تلفظ شما را تقويت کند، اگر چه مي‌تواند گرامر، دايره لغت و مهارتهاي نوشتاري و درک مطلب شما را تقويت کند.

غلامعلی عباسی بازدید : 182 یکشنبه 26 مرداد 1393 نظرات (0)

 

 

«استرس کلمه (word stress)» در درک مطلب شنيداري نقش بسيار مهمي را ايفا مي‌کند. زبان انگليسي يک زبان «استرس محور» مي‌باشد که اين بدان معنا است که سيلابهاي خاصي استرس بيشتري نسبت به بقيـه دريافت مي‌کنند، در حاليکه از روي کلمات فاقد استرس به سرعت مي‌گذريم. انگليسي‌زبانان به طور طبيعي استرس کلمات را به کار مي‌برند. اين آنقدر براي آنها طبيعي است که حتي نمي‌دانند دارند از آنها استفاده مي‌کنند. در بسياري از زبانها، از جمله فرانسه و ژاپني، هر سيلاب با «تأکيد» مساوي و يکسان تلفظ مي‌شود. بنابراين اين دسته از غير انگليسي زبانان اغلب با دو مشکل مواجه هستند:

1.    آنها نمي‌توانند به راحتي صحبتهاي انگليسي زبانان بومي (native) را درک کنند، مخصوصاً اگر تند صحبت کنند.

2.    انگليسي‌زبانان بومي هم به نوبه‌ي خود در درک صحبتهاي غير انگليسي زبانان (غير بومي) مشکل دارند.

اما «استرس کلمه (word stress)» دقيقاً چيست؟ انگليسي زبانان هر سيلاب را با شدت يکساني بيان نمي‌کنند،‌ بلکه يک سيلاب را با استرس (تکيه) تلفظ مي‌کنند. آنها يک سيلاب را بلند و واضح و بقيه سيلابها را آرامتر بيان مي‌کنند.

سه کلمه‌ي photographer ، photographو photographic را در نظر بگيريد. اين سه کلمه اگر چه هم خانواده هستند، اما استرس هر کدام در جاي متفاوتي قرار گرفته است:

PHO to graph
pho TO grapher
pho to GRA phic

همه کلماتي که بيش از دو سيلاب دارند، داراي يک سيلاب استرس دار يا مؤکد هستند:

TEAcher, jaPAN, CAnada, aBOVE, converSAtion, imPORtant, deMAND, etc.

اگر شما در صحبتهايتان به درستي از استرس کلمات استفاده کنيد، به سـرعت هر دو مهـارت درک مطلب شنيداري و تـلفظ خـود را تـقـويـت خواهيد کرد.

انگليسي زبانان بيشتر به سيلابهاي «استرس دار» دقت مي‌کنند و نه به سيلابهاي «خفيف». اگر شما در صحبتهايتان به درستي از استرس کلمات استفاده کنيد، به سرعت هر دو مهارت درک مطلب شنيداري و تلفظ خود را تقويت خواهيد کرد.

هر موقع که چيزي به انگليسي گوش مي‌دهيد (مثلاً راديو يا يک فيلم زبان اصلي) به استرس هر کدام از کلمات دقت کنيد. اولين قدم شما اين است که آن را بشنويد و تشخيص دهيد. در مرحله بعد شما مي‌توانيد آن را به کار بريد!

وقتي لغت جديدي را ياد مي‌گيريد،‌ بايد مکان استرس آن را هم بياموزيد. اگر يک دفـترچه لغت داريد، موقع يادداشت يک لغت جديد حتماً نشان دهيد که کدام سيلاب داراي استرس است. اگر نمي‌دانيد مي‌توانيد به يک ديکشنري مراجعه کنيد. در ديکشنريها معمولاً سيلاب استرس‌دار را با يک علامت (  '  ) نشان مي‌دهند (قبل يا بعد از سيلاب استرس‌دار).

علاوه بر استرس کلمه (word stress)، بايد استرس جمله (sentence stress) را هم درست ادا کنيد.

بطور کلي کلمات استرس‌دار در يک جمله عبارتند از: اسمها، ‌افعال اصلي (مانند read, visit و ...)، صفتها و قيدها. کلمات ديگر يعني حروف تعريف، افعال کمکي، ضماير و ... در جمله استرس نمي‌گيرند. (دقت کنيد سيلابهاي استرس‌دار را با کلمه استرس‌دار اشتباه نگيريد.)

جمله زير را با صداي بلند بخوانيد:

The beautiful mountain appeared transfixed in the distance.

حالا اين جمله را با صداي بلند بخوانيد:

He can come on saturdays as long as he doesn't have to do any homework in the evening.

اگر چه جمله دوم تقريباً 30% طولاني‌تر از جمله اول است، ولي براي بيان هر دوي آنها زمان يکساني مورد نياز است، زيرا در هر جمله پنج کلمه استرس‌دار وجود دارد.

 

يک تمرين

چند جمله را از يک کتاب انتخاب کنيد و روي يک کاغذ يادداشت کنيد. نخست سيلاب استرس‌دار هر کلمه را مشخص کنيد (با استفاده از يک ديکشنري خوب) و سپس زير کلمات استرس‌دار يا مؤکد در هر جمله را خط بکشيد. بعد از آن، هر جمله را با صداي بلند بخوانيد و دقت کنيد که کلماتي که زيرشان خط کشيده‌ايد را با تأکيد بيشتري ادا کنيد و از روي بقيه کلمات به سرعت بگذريد.

اگر شما اين تمرين را بطور مرتب انجام دهيد از پيشرفت سريع تلفظ تان شگفت‌زده خواهيد شد!

 

غلامعلی عباسی بازدید : 193 یکشنبه 19 مرداد 1393 نظرات (0)

 

بسياری از مشکلاتی تلفظی که زبان‌آموزان با آنها مواجه هستند در نتيجه استفاده غلط از اصواتی است که در زبان مادری خود به کار مي‌برند. بنابراين مشکلات تلفظی که شما از آن رنج مي‌بريد احتمالاً مشابه مشکلاتی است که ديگر زبان‌آموزان «هم زبان» شما هم با آن مواجه هستند. وقتی يک انگليسي‌زبان بومی (native) به شما مي‌گويد که شما (بعنوان مثال) لهجه روسی يا چينی داريد، در واقع اين نکته را تأييد مي‌کند. بسياری از برنامه‌های کاهش لهجه بر اساس تحقيقاتی است که اصوات خاصی را که هر گروه زبانی (مثلاً فرانسوي، چيني، اسپانيايي، ژاپنی و ...) موقع ادای کلمات انگليسی دارد، مشخص مي‌کنند. بعنوان مثال 70% اسپانيايي‌ زبانها در تلفظ صدای /st/ در کلمه stick مشکل دارند در حاليکه چينی زبانها هيچ مشکلی در تلفظ آن ندارند. نکته‌های زير به شما کمک مي‌کنند که تأثير زبان مادری خود بر انگلیسی‌تان را کاهش دهيد.
 

به حرکات دهان انگلیسی زبانان (native) دقت کنيد.

موقع تماشای برنامه‌های زبان اصلی به حرکات دهان گوينده خوب دقت کنيد. آنچه که مي‌گويد را تکرار کنيد و لحن صدای او را تقليد کنيد.


شمرده صحبت کنيد.

تا وقتی که لحن و اصوات انگليسی را بخوبی فرا نگرفته‌ايد، شمرده صحبت کنيد. اگر شما سريع و با لحن و تلفظ غلط صحبت کنيد، انگليسی زبانها در فهميدن آنچه که مي‌خواهيد بگوييد مشکل پيدا خواهند کرد. همچنين اگر شما به «اشتباه صحبت کردن» خود ادامه دهيد، اين اشتباهات در ذهن شما ماندگار خواهند شد.


از ديکشنری استفاده کنيد.

با علائم فونتيک ديکشنری خود آشنا باشيد و تلفظ صحيح کلماتی را که ادای آنها برای شما دشوار است در آن جستجو کنيد.


از ديگران کمک بگيريد.

يک فهرست از کلماتی که تلفظ آنها برای شما دشوار است، تهيه کنيد و از يک دوست انگليسی زبان (native) بخواهيد آنها را برای شما تلفظ کند. خوب است صدايش را ضبط کنيد و بعداً به آن گوش دهيد و خودتان هم آن را تکرار کنيد. اگر چنين دوستی نداريد مي‌توانيد از نرم افزارهايی که کلمات را با صدای ضبط شده انسان ادا مي‌کنند استفاده کنيد. (برای اين منظور مي‌توانيد از نرم‌افزار Pronunciation Power و يا ديکشنري گوياي لانگمن استفاده نماييد.)


به کتابهای نواردار گوش دهيد.

با تهيه کتابهايی که دارای يک نوار يا سی‌دی صوتی هستند مي‌توانيد در يک زمان هم بخوانيد و هم گوش کنيد. بخشهايی از کتاب را با صدای بلند بخوانيد و صدای خودتان را ضبط کنيد. صدای خودتان را با گوينده اصلی مقايسه کنيد و سعی کنيد اشتباهاتتان را اصلاح کنيد.


به پسوندهای
s و ed دقت کنيد.

تلفظ صحيح کلماتی که به s و ed ختم مي‌شوند را ياد بگيريد. مثلاً s- يا es- را در نظر بگيريد. اين پسوند گاهی صدای /S/ مي‌دهد (مثلاً در eats)، گاهی صدای /Z/ مي‌دهد (مثلاً در plays) و گاهی هم صدای /IZ/ مي‌دهد (مثلاً در washes). (برای فراگيری نحوه تلفظ صحيح اين قبيل کلمات اينجا را کليک کنيد.)
 

با صدای بلند انگلیسی بخوانيد.

هر روز به مدت 15 تا 20 دقيقه يک متن انگليسی (مثلاً يک کتاب داستان) را با صدای بلند بخوانيد. اين به شما کمک مي‌کند که آن دسته از عضلات دهان را که برای انگليسی صحبت کردن به کار مي‌آيند، تقويت کنيد. تحقيقات نشان مي‌دهد که برای صحبت کردن يک زبان جديد حدود سه ماه تمرين روزانه مورد نياز است تا عضلات دهان (برای آن زبان خاص) تقويت شوند.

آموزش مکالمه انگليسي نصرت در 90 روز» با وقفه کوتاهی که بين کلمات و جملات ايجاد مي‌کند اين فرصت را برای شما فراهم مي‌کند که آنها را تکرار کرده و مهارت تلفظ خود را تقويت نماييد.)
 

صدای خودتان را گوش کنيد.

صدای خودتان را ضبط کنيد و برای يافتن اشتباهات تلفظی خود به آن گوش دهيد. اين يک تمرين بسيار عالی است، زيرا اين به شما کمک می‌کند از اشتباهاتی که دائماً  مرتکب مي‌شويد آگاه شويد.
 

صبور باشيد.

شما می‌توانيد نحوه صحبت کردن خود را بهبود بخشيد، ولی اين «يک شبه» بدست نمي‌آيد. مردم اغلب به دنبال کسب نتيجه فوری هستند و به همين دليل خيلی زود دلسرد می‌شوند و از تلاش دست برمی‌دارند.

غلامعلی عباسی بازدید : 169 یکشنبه 19 مرداد 1393 نظرات (0)

 

سريع خواني

معمولاً افراد هنگام مطالعه‌ي يک متن (مثلاً يک روزنامه) سعي مي‌کنند با حداقل تلاش و حداکثر سرعت به مضمون اصلي مطلب پي ببرند. شايد بتوان اين استراتژي را «سريع خواني» ناميد. در اين استراتژي مغز تلاش مي‌کند تا جاي ممکن کلمات کمتري را بخواند و تنها کسري از ثانيه روي هر کلمه توقف مي‌کند. ممکن است زبان‌آموزان نيز اين استراتژي را براي خواندن متون انگليسي بکار بگيرند.

حال بايد ديد اين استراتژي (سريع خواني) چه ويژگيهايي دارد:

  • کلمات گرامري از قبيل حروف اضافه و حروف تعريف ديده نمي‌شوند. چشم تنها روي کلماتي از قبيل اسمها، فعلها، صفات و قيدهاي اصلي توقف مي‌کند.
  • وجوه کلمه ديده نمي‌شود (مانند قسمت دوم يا سوم بودن يک فعل).
  • به املاي دقيق کلمه دقت نمي‌شود. دانسته شده است که مغز  کل کلمه را از روي شکل آن تشخيص مي‌دهد و آن را بصورت حرف به حرف تجزيه و تحليل نمي‌کند.
  • به کلمات مشکلي که براي درک معني کلمه ضروري نيستند توجه نمي‌شود (براي صرفه جويي در وقت به ديکشنري مراجعه نمي‌شود).

 

البته «سريع خواني» روش بسيار خوبي براي صرفه‌جويي در وقت است. اما مشکل اينجاست که شما براي درک يک مطلب به کلمات گرامري خيلي نياز نداريد، اما براي ساختن يک متن يا مطلب (هنگام نوشتن يا صحبت کردن) به آنها نياز داريد. بنابراين اگر به چيزهايي مانند حروف تعريف و حروف اضافه دقت نکنيد، نخواهيد توانست آنها را به درستي در جملات خودتان بکار گيريد.

به همين دليل بعضي از زبان‌آموزان يک کتاب 300 صفحه‌اي را تمام مي‌کنند و همچنان با گرامر نسبتاً پايه‌اي هم مشکل داشته باشند. و باز به همين دليل است که حروف اضافه و حروف تعريف جزو سخت‌ترين قسمتهاي آموزش زبان انگليسي محسوب مي‌شوند. توصيه‌اي که در اينجا به زبان‌آموزان مي‌شود اين است که اگر مي‌خواهيد مهارتهاي خروجي (=نوشتن و مکالمه) خود را افزايش دهيد، بايد به خودتان ياد بدهيد که به کلمات گرامري توجه کنيد.

 

چگونه بخوانيم؟

در اينجا چند نکته‌ي جالب و مهم براي مطالعه‌ي متن‌هاي انگليسي به زبان‌آموزان توصيه مي‌شود:

1- هنگام برخورد با يک چيز جالب توجه (و نه واضح) توقف کنيد: مثلاً يک کلمه‌ي جديد، نحوه‌ي کاربرد يک کلمه، يک ساختار گرامري، يک حرف اضافه، يک حرف تعريف، ترتيب لغات و .... کمي وقت بگذاريد و فکر کنيد که چرا مثلاً در يک جمله‌ي خاص از حرف اضافه‌ي atبه جاي onاستفاده شده است و يا چرا از زمان حال کامل استفاده شده است در حاليکه شما انتظار گذشته‌ي ساده را داشتيد.

2- اگر در جمله‌اي عبارت مفيدي وجود دارد، از خودتان بپرسيد: آيا خودم مي‌توانم يک عبارت مشابه بسازم؟ آيا مي‌توانيد مثلاً حروف اضافه، حروف تعريف و زمانهاي صحيح را بکار ببريد؟ اگر مطمئن نيستيد، سعي کنيد يک عبارت مشابه را با صداي بلند و يا در ذهنتان بگوييد. هدف اين است که آن عبارت را در ذهنتان نگه داريد.

3- هر جا لازم است (و يا اگر صرفاً دوست داريد)، از ديکشنري استفاده کنيد تا به تعاريف کلمات و نيز به جملات نمونه‌ي بيشتري دست پيدا کنيد. (معرفي ديکشنري)

4- جملات و عبارتهاي مفيد و کاربردي را در دفتر يادداشت خود (و يا در نرم‌افزارهايي مانند Supermemo) وارد کنيد. بدين ترتيب اطمينان خواهيد يافت که در آينده باز هم آنها را مرور خواهيد کرد.

 

اگر دوست نداريد هنگام خواندن توقف کنيد (تا مثلاً يک کلمه را در ديکشنري جستجو کنيد)، مي‌توانيد زير جملات جالب و مفيد خط بکشيد تا بعداً به آنها رسيدگي کنيد.

نکته‌ي مهم ديگري که بايد به آنها توجه کنيد اين است که شما مجبور نيستيد که هميشه از استراتژي بالا استفاده کنيد. خواندن به اين روش نسبتاً خسته کننده است، بنابراين اگر بعد از يک مطالعه‌ي طولاني خسته هستيد، اين روش را به کار نبريد. همچنين براي هر جمله به يک اندازه وقت صرف نکنيد. در بسياري از جملات، عبارتها و ساختارهايي که براي جمله‌سازي شما مفيد باشند وجود ندارد.

غلامعلی عباسی بازدید : 192 سه شنبه 07 مرداد 1393 نظرات (0)

 

 

درس و تحصیل تنها دغدغه همه دانشجویان نیست. بعضی از دانشجویان ناچارند علاوه بر رفتن به دانشگاه، کار کنند یا مسئولیت اداره خانواده را به عهده بگیرند. اما کارشناسان نکاتی را پیشنهاد می کنند تا با استفاده از آنها بتوانیم از زمان مطالعه خود بیشترین استفاده را ببریم.

 

۱. مطالعه را جزئی از زندگی روزانه خود قرار دهید.

 

بهترین راه برای اینکه به درس خواندن عادت کنیم این است که آن را بخشی عادی از زندگی روزمره خود بدانیم. تحصیلات عالی مستلزم تلاش و پشتکار است. لازم است هر روز زمانی را به انجام تکالیف و مطالعه اختصاص دهیم. یک ساعت در روز برای شروع خوب است، ولی این زمان هرچه بیشتر باشد بهتر است.

 

۲. سبک یادگیری خود را بشناسید.

 

افراد مختلف روش های یادگیری متفاوتی دارند و هرگز یک روش واحد برای همه اشخاص مناسب نیست. بعضی افراد با روش های دیداری، بعضی با شنیدن، و بعضی با ترکیب روش های گوناگون یاد می گیرند. لازم است هریک از ما روش مناسب خود را کشف کنیم و آن را به طور مکرر مورداستفاده قرار دهیم. گاهی اوقات ترکیب رویکردهای مختلف، مثلا خواندن مطالب با صدای بلند می تواند مفید واقع شود.

روش های یادگیری همچنین ممکن است برحسب آنچه مطالعه می کنیم متفاوت باشد. به عنوان مثال کسی که زبان را با روش های شنیداری می آموزد ممکن است ریاضیات را با روش های دیداری یاد بگیرد. بهتر است عادات خود را با توجه به روش یادگیری خود شکل دهیم.

 

۳. همه چیز را به شب قبل از امتحان موکول نکنید.

 

بسیاری از دانش آموزان مطالعه را به شب قبل از امتحان موکول می کنند اما این روش روش خوبی برای یادگیری نیست. به گزارش برترین ها کارشناسان معتقدند که در محیط یادگیری آکادمیک، تنها دانستن مطالب و نکات کافی نیست بلکه دانش آموزان باید توانایی تفکر انتقادی راجع به آنها را نیز داشته باشند.

بهتر است مطالب درسی را به صورت روزانه مرور کنیم. همین طور بحث های گروهی و استفاده از نوارها و سی دی های آموزی به یادگری موثر تر کمک می کند.

 

۴. از درس خواندن لذت ببرید.

 

لزومی ندارد همیشه درس خواندن را جدی بگیریم و تنها در گوشه ای بنشینیم و مطالب را در ذهن خود فرو کنیم. روش های زیادی وجود دارد که به ما کمک می کنند تا ز درس خواندن لذت ببریم . همه چیز به خلاقیت ما بستگی دارد. مثلا استفاده از حروف اختصاری جالب، یا موزیک و سایر روش های خلاقانه باعث می شود تا از درس خواندن لذت بیشتری ببریم.

 

۵. خود را بیازمایید.

 

لازم نیست برای آزمودن خود تا روز امتحان صبر کنیم. می توانیم در حین مرور مطالب، فهرستی از چند سوال تهیه کنیم. سپس به عقب برگردیم و به آنها پاسخ بدهیم. همین طور در روزهای آینده که دوباره به سراغ مطالب می آییم این سوالات به ما کمک خواهند کرد. بکوشید تا به آزمودن خود عادت کنید و آن را بخشی از برنامه مطالعه خود قرار دهید.

منبع: bartarinha.ir

 

غلامعلی عباسی بازدید : 224 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)

 

مطالعه موفق با تمركز
قسمت دهم: مراقبه و مانترا

م. حورايي

يكي از تمرينات بسيار مؤثر در ايجاد خلأ فكري و قرار گرفتن در وضعيت بي‌فكري كه براي تمركز حواس فوق‌العاده مفيد و لازم است، روشي است به نام «مراقبه» يا «مديتيشن».

اين تكنيك، كه امروزه علم آن را كاملاً تأييد كرده است، نقش مؤثري در ايجاد آرامش دارد. كساني كه روزي 2 بار و هر بار 20 دقيقه تمرين را به طور مداوم انجام دهند، پس از مدتي از تمركز حواس، خلاقيت، آرامش و سلامت بيشتر برخوردار مي‌گردند. مراقبه و مديتيشن تكنيكي براي "دستيابي به لايه هاي عميق فكر" است و شخص مي‌تواند با اين تمرين، به منشأ ايجاد فكر دست پيدا كند.

 

آنچه كه ما آن را فكر مي‌ناميم، انرژي است كه به سطح مغز آمده است يعني از منشأ خود به مرور بالا آمده تا به سطح مغز رسيده است. توليد و ايجاد فكر را غالباً به سطح و عمق دريا تشبيه مي كنند. همان طور كه يك حباب، ابتدا در عمق دريا به صورت بسيار كوچك ايجاد مي شود و كم كم بالا مي آيد و هم زمان با بالا آمدن بزرگ و بزرگتر مي شود تا به سطح آب مي رسد، فكر نيز چنين روندي را طي مي كند. ابتدا از لايه هاي عميق مغز عبور مي كند و آنجا ما آن را احساس و تجربه مي كنيم و مي گوييم كه فكري به ذهنمان خطور كرد.

 

در دريا، سطح آب پر از موج و تلاطم است و حركت، نوسان فراوان دارد. اما عمق دريا كاملاً ساكت و آرام است و آن تلاطم و نوساني كه در سطح مشاهده مي شود، ابداً در عمق نيست. با آنكه همه حبابها كه در سطح به چشم مي خورند از همين قسمتهاي عميق مي آيند اما اينجا كاملاً ساكت و آرام است.

 

ما معمولاً با سطح مغز خود در ارتباطيم. آنجا كه همه چيز، شلوغ و پر هياهوست. ما اگر قادر باشيم به قسمتهاي عميق تر مغز دست پيدا كنيم و به منشأ فكر راه يابيم، عملاً هم سكوت و سكون ذهني برايمان ميسر مي شود و هم به جايي مي رسيم كه منشأ خلاقيت، تدبير و تمركز فراوان است. مراقبه، چنين كاري مي كند. مراقبه شما را به قسمتهاي عميق مغز مي برد. به سكوت ذهن، به سكون فكر و به خالي ِ درون با تمام فوايد فوق العاده اي كه يك مراقبه مداوم دارد، تمرين آن بسيار ساده و آسان است.

 

 

چگونه مراقبه كنيم؟

شما در هر وضعيتي كه دوست داريد بنشينيد. توجه داريد كه مراقبه حتماً بايد در حالت نشسته انجام شود. مراقبه در حالت خوابيده نداريم. وضعيتي راحت به خود مي گيريم. چشمهاي خود را مي بنديم و سكوت مي كنيم.

 

 

مانترا

مانترا يا ذكر در مراقبه، غالباً واژه اي بي معني است كه صرفاً يك فركانس صوتي دارد. يك صدا و صوت است و ديگر هيچ. نه معني دارد نه مفهوم. نه فكر را به خود مشغول مي كند. البته جلوتر، كه از نقش ذكر در عرفان اسلامي به عنوان يك تمرين مؤثر براي ايجاد تمركز صحبت مي كنيم، مي گوييم كه ذكر در ابتدا بايد با معني باشد و سپس در اثر تكرار بر زبان و در ذهن بي معني مي شود. در مديتيشن وقتي به مراقبه نشستيد و چشمها را بستيد، حالا بايد واژه اي بي معني را مدام در ذهن خود تكرار كنيد. اين واژه به ميل خودتان، هر واژه بي معنايي مي تواند باشد.

 

در نزد يوگيها مهمترين و متداول ترين مانتراها صوت "اوم" مي باشد. يعني شخص مي نشيند، چشمها را مي بندد و مدام در ذهن خود تكرار مي كند: اوم، اوم، اوم . . . و اين عمل را 20 دقيقه مداوم انجام مي دهد.

 

روان شناسي امروز ثابت كرده است كه با ذكر يك مانترا عملاً بعد از دقايقي تمام قسمتهاي ذهن را خستگي و رخوت مي گيرد و صرفاً يك نقطه فعال باقي مي ماند. مانتراي شما نيز مي تواند واژه "اوم" يا هر واژه بي معناي ديگري باشد كه انتخاب مي كنيد. اما آنچه بسيار مهم است اين است كه اين مانترا هميشه ثابت باشد و هيچ وقت آن را تغيير ندهيد و هميشه با اين مانترا مراقبه كنيد. اشتباه مسلمي كه بعضي از معلمان تكنيك مديتيشن مرتكب مي شوند و امروزه علم آن را به شدت مردود اعلام مي كند، اين است كه مي گويند هر كس مانترا يا صوتي مخصوص به خود دارد و ادعا مي كنند كه قادرند مانتراي هر كسي را كشف كنند و مانتراي مخصوصش را به طور خصوصي اعلام كنند و حتي به او مي گويند كه اين واژه صرفاً مال شماست و مراقب باشيد كه آن را با هيچ كس در ميان نگذاريد. علم اين موضوع را امروزه كاملاً رد كرده است. شما مي توانيد هر واژه ثابتي را كه دوست داريد انتخاب كنيد و هميشه از آن استفاده كنيد.

نكات مهم

1. مراقبه يا مديتيشن را روزي دوبار صبح و بعد ازظهر و هر بار20 دقيقه انجام دهيد.

 

2. در مراقبه همه چيز بايد طبيعي پيش برود و هيچ قصد و منظوري نبايد داشته باشيد. اگر چه مراقبه دستاوردهاي فراواني از جمله بهبود تمركز دارد اما هنگام انجام تكنيك، مطلقاً نبايد انتظار چيزي را داشته باشيد. حتي به اين فكر نكنيد كه داريد با قسمتهاي عميق مغز ارتباط برقرار مي كنيد. فقط تكنيك را به مدت 20 دقيقه انجام دهيد و مانترا را تكرار و تكرار كنيد. پس هر انتظاري در طول مراقبه، خود نوعي فكر محسوب مي شود كه اين تفكر با فلسفه انجام مديتيشن منافات دارد.

 

3. فكرهايي كه در طول مراقبه به ذهن شما خطور مي كند كاملاً طبيعي است. مثلاً شايد حدوداً يك دقيقه از جريان مراقبه شما نگذشته باشد كه فكري يا خاطره اي به ذهنتان خطور كند. اين كاملاً طبيعي است و مطلقاً نبايد جلوي اين روند طبيعي را بگيريد. بگذاريد فكر، شما را با خود به هر جايي كه مي خواهد ببرد و دوباره به مانتراي خود باز گرديد. دوباره فكر ايجاد مي شود و دوباره مانترا. همان قدر از تكرار مانترا استقبال كنيد كه از فكر استقبال مي كنيد. هر دو را به عنوان يك طبيعت و يك واقعيت بپذيريد.

 

4. در طول مراقبه لحظاتي هست كه در ذهن شما فقط مانترا وجود دارد و لحظاتي هم هست كه مي بينيد از مانترايتان غافل شده ايد و داريد فكر مي كنيد. لحظاتي وجود دارد كه شما در ذهن خود هم مانترا داريد و هم فكر، و سرانجام زماني پيش مي آيد كه شما نه مانترا داريد نه فكر. همه اينها طبيعي است. چه مانترا، چه فكر، چه فكر و مانترا با هم و چه هيچ كدام. براي همين است كه مي گويند در مديتيشن همه چيز طبيعي است. بگذاريد با تكرار مانترايي كه اراده كرده ايد، فكرتان به هر سو كه مي خواهد برود؛ يا در مانترا غوطه ور شويد يا در فكر، يا در هردو و يا در هيچكدام. تأكيد مي كنيم هر مقاومتي در مقابل جريانهاي فكري كه به ذهنتان خطور مي كند غلط است. فقط آسوده بنشينيد و به تكرار مانترا بپردازيد و اين را بيست دقيقه ادامه دهيد.

 

5. فكرهايي كه به ذهن شما خطور مي كند، در حقيقت نوعي پالايش است. اين فكرها از قسمتهاي عميق ذهن يا ناخودآگاه يا حافظه بلند مدت به سطح مي آيند و خالي مي شوند. گاهي اوقات خاطره ديروز، رؤياي فردا و گاهي اوقات رويدادهاي گذشته شما به ذهنتان مي آيند. بگذاريد همه اينها بيرون آيند و درونتان پالايش شود. پس از چند روز تا چند هفته انجام تمرين مداوم اين تمرين، به چنان پاكي درون و خلأ ذهني مي رسيد كه تجربه اش برايتان بسيار جالب و دوست داشتني است.

 

6. شرايط محيطي كه در آن به انجام مراقبه مي پردازيد با شرايط ريلكسيشن تفاوتي ندارد. محيطي آرام، نسبتاً ساكت و بي دغدغه.

 

 

فرآيند مراقبه

اما ببينيم مراقبه يا مديتيشن چگونه پالايش ذهن را موجب مي شود و درون را ازتنشهاي عصبي و فشارهاي روحي پاك مي كند. با تكرار مانترا، كم كم ذهن آسوده و خالي و راحت مي شود و به دنبال آن، جسم راحت مي شود. وقتي جسم راحت شد و ذهن آسوده بود، شما در يك حالت استراحت عميق به سر مي بريد كه مي گويند اين استراحت عميق دو برابر، مؤثرتر از خواب است.

 

در يك استراحت عميق، شما به ناخودآگاه دسترسي داريد و با لايه هاي عميق مغز مانند خواب كه در آن رؤيا مي بينيد، ارتباط برقرار مي كنيد. در اين آرامش و استراحت عميق و ارتباط با ناخودآگاه، تنشهاي عصبي، فكرهاي مزاحم و خصوصاً شايد افكار ناراحت كننده شما از عمق به سطح بيايد. بيرون آمدن اين خاطرات، شايد كمي جسم را پر تنش و منقبض كند. اين انقباضات عضلاني ذهن را فعال مي كند و در نتيجه اين فعاليت فكر، توليد مي شود. پس از لحظاتي فرو رفتن در فكر، مجدداً به مانتراي خود باز مي گرديد و مانترا ذهن را آسوده مي كند و اين چرخه مجدداً تكرار مي شود. شايد در بيست دقيقه مراقبه يك وعده شما اين چرخه چندين بار تكرار شود و اين پالايش چندين بار صورت گيرد.

 

 

مديتيشن واقعي

عده زيادي از اين مسأله نگران هستند كه آيا تمرين را درست انجام مي دهند يا خير. علت اين نگراني و وسواس، غالباً بدان خاطر است كه شخص در جستجوي انبوهي از جنبه هاي سحرآميز است.

 

ريلكسيشن و مديتيشن، تمرينات بسيار ساده و راحت و معمولي هستند كه عمدتاً به هدف آرامش و تمركز و آگاهي خالص انجام مي شود. به هيچ عنوان تصورات عجيب و غريب درباره اين تمرينات نداشته باشيد و منتظر نباشيد كه اتفاق خاصي بيفتد. مديتيشن بايد يك روند ساده، آرام، دايمي و همراه با زندگي داشته باشد. مشكل ديگر اين است كه عده اي ادعا مي كنند كه نمي توانند در مديتيشن تمركز داشته باشند و با ناراحتي مي گويند افكار نمي گذارند من در مانترا متمركز شوم. مجدداً تأكيد مي كنيم كه افكار، بخشي از مديتيشن هستند. البته به تدريج كه تمرين را به طور مستمر انجام مي دهيد، ذهن شما كمتر متفرق مي شود و ديگر از اين شاخه به آن شاخه نمي پرد و آن تمركز فكري كه مد نظر شماست به تدريج خود را نشان مي دهد.

 

 

تلفيق ريلكس و مراقبه براي تمركز

گاهي اوقات ما حتي توصيه مي كنيم ريلكسيشن و مديتيشن را با هم و با كمي تفاوت انجام دهيد. ابتدا وارد مرحله ريلكس شويد و اين سؤال را به طور ذهني از باطن خود بپرسيد كه: "من چه كسي هستم؟". پاسخ شما اين است كه "من جسم نيستم." بر اين معني فكر و تعمق كنيد. مجدداً از خود بپرسيد: "من چه كسي هستم؟" و پاسخ دهيد:"من اضطرابها و هيجانها نيستم." بر اين معني فكر و تعمق كنيد. دوباره سؤالي را مطرح كنيد: "من چه كسي هستم؟" جواب اين است: "من افكارم نيستم". بر اين معني فكر و تعمق كنيد. سؤال كنيد: "من چه كسي هستم؟" "پس من چه كسي هستم؟" و جواب نهايي شما اين است: "من يك مركز شعور ناب هستم." بر معني اين فراز تعمق و دقت كنيد. گاهي اوقات توصيه مي شود كه هر بار يكي از اين سؤالات را از خودتان بپرسيد و گاهي مي توانيد اين سؤالات را به همان ترتيبي كه گفتيم در يك مراقبه به طور كامل انجام دهيد.

منبع: شبكه‌ي آموزش

غلامعلی عباسی بازدید : 233 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)

 

 

موضوع: روش‌هاي مطالعه


قسمت هشتم: تن آرامي يا Relaxation

م. حورايي

همان طور كه خود شما مي‌دانيد، هيچ چيز به اندازه‌ي آرامش در تمركز فكر نقش مؤثر ندارد. هر چه آرامش جسمي و ذهني شما بيش‌تر باشد، به همان نسبت تمركز فكرتان بيشتر خواهدبود.

تن آرامي يا ريلكسيشن، تكنيكي است براي آرام سازي عضلات بدن. از آنجا كه بين ذهن و تن ارتباط تنگاتنگي وجود دارد، هرچه كه شما در جسم خود آرامش بيشتري برقرار مي كنيد، در ذهنتان نيز آرامش بيشتري برقرار مي شود. اغلب كساني كه از عدم تمركز فكر، شكوه و شكايت مي كنند در حقيقت از افكار مزاحم ذهني خود مي نالند و هميشه مي پرسند با اين افكار مزاحم كه ذهن ما را اشغال كرده، چه كار كنيم؟

 

واقعيت اين است كه شما به طور ارادي و آگاهانه نمي توانيد اين افكار مزاحم را از ذهن خود خارج كنيد و از شر آن راحت شويد. اما مي توانيد آزادسازي و آرام سازي ذهن خود را از راهي غير مستقيم انجام دهيد. از آنجا كه هر فكري (به ويژه افكار منفي مزاحم) عضلات را منقبض مي كند، ما مي آييم عضلات را آرام مي كنيم و تنش و انقباضشان را از بين مي بريم. در نتيجه اين كار، افكار منفي خود به خود از ذهن ما خارج مي شوند. اساس تن آرامي همين است: آرام سازي عضلات با قصد ايجاد آرامش و خلأ ذهني. چرا كه هرچه ميدان فكري خالي تر باشد، تمركز و توجه بر يك موضوع خاص، آسانتر مي شود.

 

 

تن آرامي، غالباً به سه شكل انجام مي شود:

1. آرام سازي بدون ايجاد تنش

2. آرام سازي پس از ايجاد تنش

3. ريلكس پيشرونده يا تجسمي

در روش آرام سازي بدون ايجاد تنش، شما به تك تك عضلات خود فرمان "آرام باش" مي دهيد.

 

 

البته فرمان شما به ترتيب به اين عضلات القا مي شود:

1. پاي راست

2. پاي چپ

3. دست راست

4. دست چپ

5. شكم وكمر

6. سينه و كتفها

7. صورت

8. پوست سر

 

ما هيچ وقت يكباره بدن را شل نمي كنيم؛ اين كار، كم تأثير و تا حدي نادرست است. ذهن ما فرمانهاي كلي را نمي پذيرد. وقتي مي گوييم: "بدن من، به تمامي شل و راحت شو"، مغز در صدد اجراي اين فرمان بر مي آيد. اما چون اين فرمان خيلي كلي است، مغز در انجام آن كاملاً موفق و مؤثر نيست و بنابراين از آن سر باز مي زند. مغز ما فرمانهاي جزيي و مشخص را بهتر مي پذيرد. هرچه فرمان جزيي و مشخص تر باشد، پذيرش و اجراي مغز بهتر خواهد بود. دقيقاً به همين دليل است كه ما عضلات را به هشت گروه تقسيم كرديم و به طور جداگانه به هر گروه فرمان راحت باش داديم. حتي برخي از يوگيها، ريلكسي را پيشنهاد مي كنند كه فرمانها در آن به مراتب جزيي تر است: ابتدا انگشت كوچك پا، بعد پاشنه، قوزكها و . . . را شل مي كنيم تا به بالاي صورت برسيم. با وجود اين كه اين ريلكس تأثيري عالي و نتيجه اي فراوان دارد، ما آن را به شما توصيه نمي كنيم چرا كه طولاني بودنش ممكن است براي شما كه تازه مي خواهيد به طور جدي اين تمرينات را دنبال كنيد، خسته كننده به نظر برسد.

 

براي اين كه هم از فرمانهاي كلي اجتناب كرده باشيم و هم از آن تمرينهاي بسيار جزيي و خسته كننده، ما پس از قرار گرفتن در وضعيت مطلوب – كه جلوتر آن را توضيح مي دهيم – عضلات را در هشت مرحله شل مي كنيم. به اين ترتيب:

 

1. پاي راست خود را از انگشتان تا كمر در ذهن خود مجسم كنيد. آن را احساس كنيد و فرمان شل شدن بدهيد: "پاي راست من، راحت و آرام شو." هر جا كه انقباض و تنشي احساس مي كنيد به طور ارادي آن را شل كنيد و به خود تلقين كنيد: "پاي راست من لحظه به لحظه شل تر و آرامتر مي شود." اكنون انبساط و شل بودن و آرام بودن را در پاي راست خود حس كنيد.

 

2. پاي چپ خود را به همان صورت مجسم و احساس كنيد. فرمان دهيد: " پاي چپ من راحت و آرام شو." به طورارادي پاي چپ خود را شل تروشل تركنيد و به خود تلقين كنيد كه لحظه به لحظه چنين مي شود. پاي چپ ِ آرام شده و شل شده ي خود را احساس كنيد.

 

3. اكنون هر دو پايتان در نهايت راحتي و آسودگي است. ذهن خود را متوجه دست راست خود كنيد. از انگشتان تا شانه را در ذهن خود ببينيد و فرمان دهيد: "دست راست من منبسط و آرام شو." دست راست خود را شل كنيد و به خود بگوييد كه لحظه به لحظه شل و شل تر مي شود.

 

4. حالا دست چپ خود را به همان صورت مجسم كنيد و فرمان دهيد: "دست چپ من راحت و آرام شو." ببينيد كه دست چپ شما هر لحظه آرام تر و شل تر مي شود.

 

5. حالا عضلات شكم، پهلوها، پشت و كمر خود را دور تا دور مجسم كنيد و فرمان دهيد: "عضلات شكم و پشت من، سنگين و آرام شويد." به خود تلقين كنيد كه عضلات شكم و پشت شما هر لحظه شل و آرام مي شوند و به طور ارادي عضلات شكم و پشت شما هر لحظه شل و آرام مي شوند و به طور ارادي عضلات پشت و شكم خود را شل كنيد.

 

6. حالا نوبت به عضلات سينه و پشت كتفها مي رسد. مجسم كنيد و فرمان ذهني بدهيد و شل كنيد.

 

7. اكنون كه بدن شما از گردن به پايين، كاملاً شل و راحت است به عضلات صورت خود فكر كنيد. عضلات صورت، بسيار مهم هستند. به خود فرمان دهيد: "عضلات صورت من شل، راحت و افتاده شويد." پيشاني را بيندازيد. ابروها افتاده باشد. به ويژه دور چشمها را راحت كنيد. گونه ها را افتاده و شل كنيد و فك پايين را كاملاً شل كنيد. به خود تلقين كنيد كه عضلات شما هر لحظه شل تر و آرامتر مي شوند.

 

8. در مرحله آخر، آرامش را در پوست سر و ذهن خود گسترش دهيد. احساس گستردگي، خلأ و انبساط را در ذهن خود به وجود آوريد. در اين وضعيت، چند دقيقه بمانيد. به هيچ چيز به جز آرامش جسمتان فكر نكنيد. اين بي فكري و خلأ، توانايي تمركز حواس شما را پس از اين به شكل چشمگيري افزايش مي دهد.

 

مراحل ريلكس

همان طور كه ديديد، در هر قسمت، چهار مرحله را پشت سر گذاشتيم كه به ترتيب عبارت بود از:

1. تجسم و احساس

2. فرمان ذهني

3. اراده و تلقين

4. احساس شل بودن

 

توجه داشته باشيد كه در مرحله اول، عضله را همان طور كه هست مجسم مي كنيد و در مرحله آخر، عضله شل و آرام شده را احساس مي كنيد.

 

 

نكات مهم 

1. ريلكس را بايد به آرامي و با صبر و حوصله انجام دهيد. اگر براي انجام كاري شتاب داريد و يا حوصله كافي براي انجام ريلكس نداريد. مطلقاً تمرين را انجام ندهيد. اين تمرين بايد با آرامش فراوان و آسودگي خاطر و صبر و حوصله انجام شود. فرمانها را تند تند صادر نكنيد و سريع از اين عضله به آن عضله نرويد.

 

2. قبل از انجام ريلكس، چند نفس عميق داشته باشيد. چشمها را به آرامي ببنديد و پس از سي ثانيه تن آرامي را شروع كنيد.

 

3. مدت زمان ريلكس و آرام كردن عضلاتتان، حتي الامكان حدود ده دقيقه طول بكشد اگرچه مي توانيد پس از ريلكس 20 دقيقه و يا بيشتر در چنين وضعيت آرام و راحتي باقي بمانيد.

 

4. محيطي را كه در آن ريلكس مي كنيد، حتي الامكان محيط خلوت و ساكتي باشد. از ريلكس كردن در محيطهاي شلوغ و پر سر و صدا اجتناب كنيد. محيط شما بايد خالي از كليه عوامل اضطراب آور باشد. مثلاً غذا روي اجاق نباشد، تلفن را قطع كنيد و از اين كه كسي در اين مدت مزاحمتان نمي شود مطمئن گرديد.

 

5. اگر در بين انجام تمرين به هر علتي مجبور شديد يكباره بلند شويد، مثلاً كسي شما را صدا كرد يا درب منزل شما را زد، مطلقاً به طور ناگهاني بلند نشويد. ابتدا چشمها را باز كنيد، دستها و پاها را كمي حركت دهيد و سپس به آرامي بلند شويد. پس از تمام شدن ريلكس هم به همين شكل آرام آرام برخيزيد.

 

6. تمرينات ريلكس را سه بار در روز؛ صبح به محض بيدار شدن، ظهر قبل از ناهار (و حتماً قبل از ناهار) و شب به هنگام خواب انجام دهيد. به كساني كه شخصيتهاي عصبي و پر تنش دارند و يا بيشتر دچار اغتشاش فكري هستند توصيه مي كنيم كه در طول روز هم اين تمرين را انجام دهند.

 

7. اگر برخي از اوقات در نيمه راه و وسط كار خوابتان گرفت اصلاً مقاومت نكنيد و اجازه دهيد كه به خواب برويد. مطمئن باشيد كه اين خواب يك ريلكس عميق است، اگرچه مدت زمان آن كم است ولي يك استراحت فراوان را براي شما به ارمغان مي آورد.

 

8. از آنجا كه به هنگام ريلكس، خون بيشتري متوجه عضلات بيروني و سطح پوستتان مي شود، ممكن است احساس گرما كنيد و يا احساس كنيد كه خون روي سطح پوستتان جاري مي شود كه اين احساس بسيار خوشايند است.

 

9. در تلقيناتي كه به خود مي كنيد، احساس "سنگين شدن" را بارها و بارها به خود تأكيد كنيد. به عنوان مثال : "پاي راست من لحظه به لحظه سنگين و سنگين تر مي شود." سعي كنيد كه يك نوع كرختي و سنگيني و بي حسي را احساس كنيد.

 

10. به دليل جريان يافتن خون در عضلات و سطح پوست، فشار خون در ريلكس كاهش مي يابد و اين تمرين براي كساني كه بيماري فشار خون دارند بسيار مفيد است. البته توجه داشته باشيد كه اين تمرين براي كساني كه فشار خون پايين دارند مطلقاً و به هيچ عنوان مضر نيست. تحقيقات نشان داده است كه ريلكسيشن فقط فشار خون بالا و مرضي را كاهش مي دهد و در فشارخون طبيعي و پايين كوچكترين تغييري ايجاد نمي كند. بنابراين در هر وضعيت جسمي و روحي كه باشيد بدون استثنا تمرين ريلكس براي آرامش و تمركز حواس شما بسيار مفيد است. حتي خيلي از بيماريها با اين تمرين درمان مي شوند (به ويژه بيماريهاي روان تني).

 

11. تمرين ريلكس را با زور و فشار انجام ندهيد؛ بلكه تمرين بايد با آسودگي و تا حدي هم "خود به خودي" انجام شود و گسترش يابد.

 

 

وضعيت قرار گرفتن

"صحيح قرار گرفتن" اصل اساسي تن آرامي است. سر در امتداد تنه باشد و ستون فقرات صاف قرار گيرد. اين وضعيت براي سر و ستون مهره ها بسيار مهم است. ريلكس را در دو وضعيت مي توانيد انجام دهيد:

 

1. نشسته

2. خوابيده

 

در وضعيت نشسته حتي الامكان روي يك صندلي بنشينيد، دستها را روي رانهاي خود قرار دهيد يا آويزان كنيد. به پشتي صندلي يا ديوار تكيه دهيد. پاها را كمي از هم باز كنيد و در يك وضعيت ساده روي صندلي بنشينيد و تمرين را شروع كنيد.

 

در وضعيت خوابيده به صورت طاقباز و به پشت بخوابيد. كف دست به سمت بالا باشد و پشت دست به روي زمين قرار بگيرد. پاها را كمي از هم باز كنيد. دستها با پاها در تماس نباشند. براي آن كه سرتان خيلي به عقب خم نشود و در امتداد تنه باقي بماند، مي توانيد از يك بالش كوچك استفاده كنيد. دقت كنيد كه بالش شما خيلي بلند نباشد و سر به جلو خم نشود. مي توانيد در هر كدام از اين وضعيتها كه مي خواهيد اعم از نشسته يا خوابيده ريلكس را انجام دهيد. وقتي نمي خواهيد بعد از ريلكس خوابتان ببرد تمرين را نشسته انجام دهيد. مثلاً صبحها بعد از بيدار شدن بهتر است در وضعيت نشسته ريلكس كنيد چون نمي خواهيد خوابتان ببرد و شبها بهتر است در وضعيت خوابيده تمرين كنيد و با ريلكس به خواب رويد.

 

 

اشكال ديگر تن آرامي

در روش دوم يعني آرام سازي پس از ايجاد تنش، شما ابتدا هر عضله اي را كه قصد داريد آرام سازيد، سخت منقبض و پر تنش مي كنيد و سپس آرام آرام رهايش مي كنيد به همان شيوه اي كه در صفحات قبل گفتيم. منتها تا حدي، موضوع به خودتان باز مي گردد مثلاً شانه ها را به طرف بالا بكشيد و منقبض كنيد و رها سازيد. يا دست خود را مشت كنيد، جلوي پيشاني خود قرار دهيد. پيشاني را به دست مشت كرده خود بچسبانيد. به طرف جلو فشار دهيد و سپس آن را رها كنيد. تأثيرات اين نوع تن آرامي هم بسيار خوب است با اين حال امروزه كمتر استفاده مي شود.

 

در شكل سوم يعني ريلكس پيشرونده يا تجسمي، شما به هيچ عنوان فرمان "شل شدن" نمي دهيد و تلاشي هم براي شل شدن نمي كنيد بلكه فقط آرام آرام بدنتان را از پايين به بالا احساس مي كنيد، انگشتان پاي راست، روي پا، پاشنه و قوزك، ساق پا، زانو و . . . همين طور به طرف بالا مي آييد. دوباره تأكيد مي كنيم كه مطلقاً تلاشي براي شل شدن نمي كنيد. فقط عضله را مجسم و احساس مي كنيد و پيش مي رويد.

مورد استفاده ترين نوع تن آرامي، ريلكس بدون تنش يعني مورد اول مي باشد كه ما آن را به تفصيل توضيح داديم.

غلامعلی عباسی بازدید : 258 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)

 

  تهيه و تنظيم: شهاب اناري

نگاه کلي

بودجه بندي: آزمون در قالب 25 سؤال در  بخش‌هاي گرامر و لغت، متن کلوز و متن‌هاي درک‌مطلب طرح شده بود.

تعداد سؤالات گرامر نسبت به سال قبل يک عدد کم‌تر و تعداد سؤالات لغت يکي بيش‌تر بود. تعداد سؤالات کلوز و متن درک‌مطلب مانند سال‌هاي قبل بود.

 

سؤالات گرامر: کيفيت سؤالات خوب بود. شايد تنها اشکال بارز بخش گرامر اين بود که  از 3 سؤال گرامر ابتداي آزمون (76 تا 78) و نيز يک سؤال گرامر بخش کلوز، همگي تنها از دو مبحث کلمات ربط و افعال مدال طرح شده بود و از هيچ مبحث ديگر گرامري سؤالي طرح نشده بود. به‌عبارت ديگر پراکندگي سؤالات به اندازه کافي مناسب نبود.

 

سؤالات لغت: بسيار خوب بود و از 7 سؤال اين بخش 5 سؤال از پيش و 2 سؤال از سال سوم طرح شده بود. از نظر نقش واژگان 3 سؤال از افعال، 2 سؤال از اسم، 1 سؤال از صفت و يک سؤال از قيد داشتيم که پراکندگي مناسبي بود. پرسشي از معناي افعال دو‌قسمتي يا بحث مترادف و متضاد نداشتيم.

 

در بخش کلوز: سؤالات از نظر کيفي خوب و (طبق انتظار) بيش‌تر از دانش لغت و کم‌تر از مباحث گرامر بود. اشکال فني طراحي بخش کلوز اين بود که جمله اول نقطه چين داشت که در کلوز استاندارد نبايد اين‌طور باشد.

 

سؤالات متن خواني: خوب بود. متن اول نسبت به متون سال‌هاي قبل آسان‌تر و متن دوم در حد قابل‌انتظار بود. البته از نظر پراکندگي انواع سؤالات، تعداد پرسش‌هاي استنباطي و مفهومي بيش‌تر از سال قبل شده بود:

 

پراکندگي انواع سؤالات درک متن:

 

سؤالات صريح از متن: 3 سؤال    سؤال از مرجع ضمير/حدس معني لغت:2 سؤال   

سؤال از موضوع اصلي: 3 سؤال     سؤال استنباطي: 2 سؤال

غلامعلی عباسی بازدید : 179 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)

 

             تهيه وتنظيم   حبيب اله سعادت

 

بودجه‌بندي مباحث سؤال‌ها:

به طور کلي آزمون سراسري رياضي، حاوي 3 سؤال در بخش گرامر، 7 سؤال در بخش واژگان، 5 سؤال در بخش Cloze Test و10 سؤال در بخش درک مطلب بود.

سؤال‌هاي گرامر و واژگان:

نسبت به سال­هاي گذشته تغيير قابل توجهي وجود نداشت. توجه به اين نکته قابل ملاحظه است که 2 سؤال اول گرامر (سؤال­هاي 76 و 77) هر دو مربوط به مبحث ربط­دهنده­ها هستند و هم­چنين سؤال سوم گرامر (سؤال 78) و سؤال گرامري مطرح­شده در بخش Cloze Test (سؤال 87) هر دو به يک مبحث گرامري (کاربرد افعال وجهي در زمان گذشته) اشاره دارند.

گرايش‌هاي جديد در سؤال‌هاي درک‌مطلب:

در بخش درک­مطلب در سؤال­هاي 93 و 95 از داوطلبان خواسته­ شده است که موضوع اصلي پاراگراف­هاي دوم و سوم را تشخيص دهند در سؤال 97 از درک­مطلب دوم نيز جمله­اي از متن بيرون کشيده شده است و از داوطلبان خواسته­شده که مفهوم اين جمله را در گزينه­ها بيابند، اين سه سؤال به نوعي جديد محسوب مي­شوند و قابل ملاحظه­تر مي­باشند.

 

غلامعلی عباسی بازدید : 202 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)

 

             تهيه وتنظيم   زهره جوادي

سؤال­هاي بخش گرامر:

تفاوت نسبت به سال­هاي گذشته:کاهش تعداد سؤال­ها از 4 سؤال به 3 سؤال

توجه­ي سؤال­هاي گرامر بيش­تر به مبحث ربط­دهنده­هاي مقطع پيش­ دانشگاهي بود که شامل 2 سؤال (سؤال­هاي 76 و 77) از 3 سؤال مي­شد. از مبحث افعال وجهي نيز امسال مانند سال گذشته سؤال مطرح شده بود.

 

تعداد کل سؤال­هاي گرامر

درس 1 پيش ­دانشگاهي

(ربط­ دهنده­ هاي دليل، زمان و شرط)

درس 1 پيش­ دانشگاهي

(ربط ­دهنده­ ي مغايرت غيرمنتظره)

درس 8 پيش­دانشگاهي

(کاربرد افعال وجهي)

3 سؤال

1 سؤال

1 سؤال

1 سؤال

 

سؤال­هاي بخش واژگان:

تفاوت نسبت به سال­هاي گذشته:افزايش تعداد سؤال­ها از 6 سؤال به 7 سؤال به ­دليل کم شدن تعداد سؤال­هاي گرامر

ساقه­ ي سؤال­هاي واژگان امسال نسبت به سال­هاي گذشته طولاني ­تر بود و بيش­تر سؤال­ها به نيم­سال اول پيش ­دانشگاهي اختصاص داشت.

تعداد کل سؤال­هاي واژگان

درس 1

 پيش ­دانشگاهي

درس 2

پيش­ دانشگاهي

درس 7

 پيش ­دانشگاهي

درس 8

پيش ­دانشگاهي

7 سؤال

2 سؤال

3 سؤال

1 سؤال

1 سؤال

 

 يک سؤال واژگان (سؤال 84) واژه­ي ““lately مربوط به واژه­ هاي کتاب زبان­ انگليسي 1 بود، البته در درس­هاي زبان انگليسي 3 و پيش­ دانشگاهي نيز وجود دارد.

 

سؤال­هاي بخش “Cloze Test:

متن““Cloze Testيک متن ساده همراه با 5 سؤال از درس 2 زبان­ انگليسي پيش­ دانشگاهي بود که لغات خارج از کتاب درسي آن بسيار اندک بود. فاصله ­ي بين جاي­ خالي­ هاي متن منطقي بود و تقريباً در هر سطر يک جا­ي­ خالي وجود داشت. 4 سؤال واژگان ““Cloze Test مربوط به واژگان درس­هاي زبان­ انگليسي 3 بود و يک سؤال گرامر آن نيز به مبحث کاربرد افعال وجهي درس 8 زبان انگليسي پيش ­دانشگاهي مربوط مي­شد و در واقع از لحاظ موضوع گرامري با سؤال 78 بخش گرامر يک­سان بود.

نکته قابل توجه دو سؤال از يک مبحث گرامري در يک آزمون مورد توجه قرار گرفته است.

تعداد کل سؤال­هايCloze Test

درس 3 سوم

درس 5 سوم

درس 4 سوم

درس 2 سوم

درس  8 پيش­دانشگاهي

 (کاربرد افعال وجهي)

5 سؤال

1 سؤال

1 سؤال

1 سؤال

2 سؤال

1 سؤال

 

سؤال­هاي بخش درک­مطلب:

تفاوت نسبت به سال­هاي گذشته:کوتاه و ساده شدن متن­هاي دو درک­ مطلب و کم شدن لغات خارج از کتاب درسي

موضوع متن دوم درک­ مطلب به درس 2 زبان­ انگليسي پيش­ دانشگاهي مربوط بود که از لحاظ موضوعي با متن ““Cloze Test يکي بود. تيپ سؤال­هاي درک­مطلب دوم جديد، مفهومي ­تر و طولاني بود.

نکته­ ي قابل توجه در کنکور رياضي سال 91، آسان­تر بودن سؤال­ها و توجه به زبان ­انگليسي پيش­ دانشگاهي مخصوصاً نيم­سال اول بوده است.

 

غلامعلی عباسی بازدید : 226 جمعه 29 فروردین 1393 نظرات (1)

 

 

مطالعه موفق با تمركز
قسمت دهم: مراقبه و مانترا

م. حورايي

يكي از تمرينات بسيار مؤثر در ايجاد خلأ فكري و قرار گرفتن در وضعيت بي‌فكري كه براي تمركز حواس فوق‌العاده مفيد و لازم است، روشي است به نام «مراقبه» يا «مديتيشن».

اين تكنيك، كه امروزه علم آن را كاملاً تأييد كرده است، نقش مؤثري در ايجاد آرامش دارد. كساني كه روزي 2 بار و هر بار 20 دقيقه تمرين را به طور مداوم انجام دهند، پس از مدتي از تمركز حواس، خلاقيت، آرامش و سلامت بيشتر برخوردار مي‌گردند. مراقبه و مديتيشن تكنيكي براي "دستيابي به لايه هاي عميق فكر" است و شخص مي‌تواند با اين تمرين، به منشأ ايجاد فكر دست پيدا كند.

 

غلامعلی عباسی بازدید : 277 جمعه 29 فروردین 1393 نظرات (0)

 

 

موضوع: روش‌هاي مطالعه

چگونه مي‌توان تمركز حواس داشت؟

همه ما قادر به متمركزشدن هستيم. نوشتن يك داستان، نواختن پيانو و يا جذب يك فيلم سينمايي ‌شدن، همگي به تمركز نياز دارند. ولي گاهي اوقات افكار شما پراكنده است و ذهن‌تان از موضوعي به موضوع ديگر كشيده مي‌شود. درچنين مواقعي است كه نياز داريد ياد بگيريد چگونه حافظه‌ي خود را تقويت كنيد.

تقويت حافظه عبارت است ازيادگيري‌هاي منظم ذهني و مرتب‌كردن عواملي كه يك‌باره به ذهن ما خطور مي‌كنند.در اين مقاله، شيوه‌هاي تقويت حافظه را ذكر مي‌كنيم:

پرورش ذهن آشفته 

غلامعلی عباسی بازدید : 200 جمعه 22 فروردین 1393 نظرات (0)

 

چگونه مي‌توانيم موفقيت خود در آموزش درس‌هاي حفظي را به حد اكثر برسانيم؟
اين پرسشي است كه در اين مقاله به آن پاسخ داده مي‌شود. روش‌هاي پيشنهادي در اين مقاله برگرفته از اصول و تجربيات روانشناسي نوين است.

قانون اول تقويت حافظه: تجسم

تجسم كلمه‌اي است همرديف حافظه

سوال : بياد بياوريد دستگيره درب منزل شما چه رنگي است وچه شكلي دارد ؟

اگر بياد آورده باشيد حتما به اين علت بوده كه توانسته ايد تصوير درب  منزل خودرا بياد آورده باشيد و اين اتفاق زماني انجام مي شود كه شما تصوير دستگيره درب خودرا خوب تجسم نموده باشيد

تجسم و حافظه دومفهوم كاملا به هم نزديك هستند هر چه حافظه شما قوي تر باشد تجسم شما هم قويتر خواهد بود و هر چه تجسم شما قويتر باشه حافظتون قويتر خواهد بود

پس اين كلمه ها را خوب بخاطر مي سپرديد  اگر شما در اون يك دقيقه به اون كلمه ها نگاه مي كرديد متوجه مي شديد كه تمام اونها قابل تجسم بودند واگر شما هر كدام از اونها رو وقتي خونديد تو ذهنتون هم اونا رو تجسم ميكرديد حتما نمره خوبي مي آورديد

غلامعلی عباسی بازدید : 204 جمعه 22 فروردین 1393 نظرات (0)

 

 

موضوع: روش‌هاي مطالعه

مطالعه موفق با تمركز
قسمت پنجم: عوامل مهم ديگر در مطالعه متمركز

م. حورايي

اكنون كه شما روش مطالعه متمركز را فرا گرفته ايد و آن را به كار مي بنديد، ملاحظه مي كنيد كه اگر چه حواس پرتي شما تا حد فوق العاده زيادي كم شده است، اما برخي از اوقات، افكار ديگري غير از موضوع مطالعه به سراغ ذهن شما مي آيند و حواستان را پرت مي كنند.

يك نكته مهم:

يادداشت عوامل حواس پرتي

يادتان هست كه گفتيم عوامل حواس پرتي هيچ گاه به صفر نمي رسند حتي اگر شما بهترين شيوه مطالعه را در پيش گرفته باشيد. اكنون كه شما روش مطالعه متمركز را فرا گرفته ايد و آن را به كار مي بنديد، ملاحظه مي كنيد كه اگر چه حواس پرتي شما تا حد فوق العاده زيادي كم شده است، اما برخي از اوقات، افكار ديگري غير از موضوع مطالعه به سراغ ذهن شما مي آيند و حواستان را پرت مي كنند. بهترين و مؤثرترين راه براي مقابله با اين حواس پرتي باقيمانده، نوشتن آنها بر روي يك برگ كوچك كاغذ است. چرا؟ حتماً بحث خلأ ذهني و نوشتن را به خاطر داريد. دقيقاً به همان علت، بايد حواس پرتي خود را يادداشت كنيد.

 

غلامعلی عباسی بازدید : 205 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)

 

 

قسمت سوم: علاقه

م. حورايي

به يقين مي‌توان گفت كه علاقه مهم‌ترين شرط در ايجاد تمركز حواس است. هر چه علاقه شما به يك موضوع بيش‌تر باشد، تمركز فكر شما بر آن بيش‌تر مي‌شود. متخصصان حافظه و يادگيري، وقتي كه شخصي مي‌گويد: «من اصلاً حافظه ندارم»، به او مي‌گويند: «نشاني منزلت را بلدي؟» و چون شخص پاسخ مثبت مي‌دهد، مي‌گويند: «پس تو حافظه داري. اگر حافظه نداشتي، نبايد هيچ نمود و تظاهري را از حافظه نشان مي‌دادي

شخص اصرار مي كند: «من حافظه ندارم.»  يا «حافظه‌ام خيلي بد است، چون درس تاريخي را كه ديشب خوانده بودم اصلاً به خاطر نمي‌آورم.» به زندگي همين شخص وارد مي‌شويم. متوجه مي‌شويم كه به فوتبال علاقه زيادي دارد. از او سؤالي در اين زمينه مي كنيم، سؤالاتي خيلي جزئي و حاشيه اي. ملاحظه مي‌كنيم كه او حتي شماره پيراهن بازيكنان، باشگاه آنها و نتايج دقيق مسابقات قبلي آنها را به خاطر دارد. چه حافظه‌ي توانايي!

 

وقتي شما به موضوعي علاقه داشته باشيد، خود به خود بر آن متمركز مي شويد. بيشتر دقت مي‌كنيد و به راحتي به حافظه مي‌سپاريد و بعداً هم خيلي راحت به خاطر مي‌آوريد. اساساً تمركز حواس و حافظه لازم و ملزوم يكديگرند:

 

علاقه‌ي بيش‌تر>> تمركز بيش‌تر >> مرور ذهني بيش‌تر >> به خاطر سپاري به‌تر >> ياد آوري سريع‌تر

 

حلقه اول اين زنجير، علاقه است. تا علاقه نباشد، تمركز نيست و تا تمركز نباشد، حافظه نيست و تا حافظه نباشد، يادگيري و موفقيت تحصيلي نيست. پس مي بينيد كه اساس تمام موفقيتهاي تحصيلي و همين طور شغلي و موفقيتهاي ديگر علاقه است. علاقه، علاقه، علاقه = موفقيت، موفقيت، موفقيت. آن جا كه شما علاقه داريد، قطعاً موفقيت و پيشرفت داريد. همين شما كه از عدم تمركز حواس خود گله داريد، وقتي غرق ديدن يك فيلم مهيج يا تماشاي مسابقه ورزشي مورد علاقه خود يا بازي شطرنج يا خواندن يك رمان جالب يا حل جدول و يا مطالعه يك درس مورد علاقه خود هستيد، نسبت به سر و صدا، حضور ديگران يا عوامل حواس پرتي ديگري كه در محيط اطرافتان هست، هيچ واكنشي نشان نمي دهيد يعني: تمركزي عالي داريد.

 

وقتي شما به موضوعي علاقه داريد، دوست داريد درباره آن بيشتر بدانيد و ميل به فراگيري بيشتر باعث مي شود كه تمركز بهتري داشته باشيد. از طرفي هرچه بيشتر فرابگيريد و بيشتر بدانيد، علاقه شما به مطلب هم بيشتر مي شود و باز علاقه بيشتر، ميل فراگيري بيشتر و . . .


اما ما بايد درسهاي زيادي را مطالعه كنيم و در اين مطالعه تمركز حواس داشته باشيم تا بتوانيم ياد بگيريم و به خاطر بسپاريم و به موفقيت تحصيلي دست يابيم. طبيعتاً خيلي از اين درسها مورد علاقه ما نيستند. با آنها چه كار كنيم؟ مسلماً نمي توانيم مطالعه اين درسها را كنار بگذاريم و فقط درسهاي مورد علاقه را بخوانيم. تنها راه حل اين است: بايد به طريقي خودمان را به آن درسها علاقمند كنيم.

 

چگونه درس بخوانيم؟ اين سؤالي است كه اكنون مسلماً در ذهن شما ايجاد شده است. شما كه مجبوريد درسهايي را بخوانيد كه هيچ علاقه اي به آنها نداريد و واقعاً نمي دانيد كه با اين بي علاقگي و در نتيجه عدم تمركز و در نتيجه عدم يادگيري در آن درس چه كنيد. يكي به مثلثات علاقه ندارد، يكي به شيمي، يكي به فلسفه، يكي به زمين شناسي، يكي به تاريخ و . . .


به هرحال هر كس ممكن است از يك يا چند درس اصلاً خوشش نيايد اما در عين حال كه اين بي علاقگي را حس مي كند، ضرورت ايجاد علاقه را هم احساس مي نمايد. ما هم اكنون زمينه هاي بسيار مؤثري را براي ايجاد علاقه به شما معرفي مي كنيم.

 

 

اطلاعات اوليه

شايد مهم‌ترين راه ايجاد علاقه، كسب اطلاعات اوليه درباره موضوع مورد نظر باشد. هرچه اطلاعات اوليه شما و دانسته‌هاي ابتدايي شما در زمينه موضوع بيش‌تر باشد، خود به خود كشش بيش‌تري براي فراگيري آن خواهيد داشت و در نتيجه تمركز بهتري در آن به دست خواهيد آورد. اين همان ارتباط علاقه و ميل به فراگيري است. هرچه مي توانيد اطلاعات اوليه، سطحي و ابتدايي خود را افزايش دهيد، چه اين اطلاعات در راستاي موضوع باشند چه نباشند. مثلاً قبل از اين كه فرمولهاي پيچيده اصطكاك را در فيزيك مطالعه كنيد، به كسب اطلاعات اوليه و ابتدايي در مورد اصطكاك بپردازيد. اگرچه اين مطالب پيش پا افتاده، سطحي و بي ارتباط با آن فرمولهاي پيچيده به نظر مي رسند، شوق و شور و ميل به فراگيري و در نتيجه تمركز حواس شما را افزايش خواهند داد.

 

 

اهميت مطالعه قبل از ورود به كلاس

شايد تا به حال به اين موضوع فكر كرده باشيد كه چرا دبيران و استادان شما اين قدر به شما تأكيد مي كنند كه قبل از ورود به كلاس جلسه بعد، مطالعه سطحي و اجمالي و سريعي بر آنچه كه قرار است تدريس شود داشته باشيد. علت اين تأكيد عمدتاً به خاطر همين تأثير اطلاعات اوليه است. با دانستن اطلاعات اوليه شوق يادگيري و جذبتان فراوانتر مي گردد و به يقين درك بهتري از صحبتهاي مدرس خواهيد داشت و ما در جاي خود شيوه مطالعه قبل از ورود به كلاس را توضيح خواهيم داد.

 

 

اطلاعات اوليه چگونه باشند؟

براي كسب اطلاعات اوليه بايد دقت كنيد كه اين اطلاعات، ويژگيهاي لازم را داشته باشند. هر مطلبي نمي تواند اطلاعات اوليه تلقي شود. بايد به خاطر داشته باشيم كه اطلاعات اوليه قرار است در ما شوق و رغبت ايجاد كند و ما را به فراگيري بيشتر وا دارد. بنابراين:

 

اول- اطلاعات اوليه بايد ساده باشند: اگر شما در ابتدا مطالب دشوار و سخت را جستجو كنيد و به آنها توجه نشان دهيد، به جاي علاقمند شدن به آنها از آنها بيزار مي شويد. اطلاعات اوليه بايد ساده ترين مطالب باشند.

 

دوم- اطلاعات اوليه بايد كم حجم باشند: با وجود آن كه اطلاعات اوليه فراواني در اختيار شماست كه همگي ساده اند، توصيه مي كنيم همه اين اطلاعات را يكجا نگيريد. يكي از اين اصول مهم يادگيري و قوانين پايه اي حافظه اين است: يادگيري تدريجي است. اگر شما 9 ساعت مطالعه مستمر جغرافي را در يك روز، به يك ساعت مطالعه در 9 روز تبديل كنيد و يا 18 ساعت مطالعه پشت سر هم در يك روز را به 6 ساعت مطالعه در 3 روز تقسيم كنيد، بازده فوق العاده بيشتري خواهيم داشت.

 

يادگيري يكباره مطالب، شما را زود خسته و بي علاقه مي‌كند. درست مثل آنكه بخواهيد در يك روز از صبح تا شب نيمي از كتاب را ياد بگيريد. اصل يادگيري تدريجي هم بر ايجاد علاقه استوار است. اطلاعات فراوان و يكباره به راحتي شما را از آن درس بيزار مي‌كند.

 

سوم- اطلاعات اوليه بايد به شكل خوبي ارائه شوند: انتقال اطلاعات اوليه به شكلي خوب و دوست داشتني، شوق شما را براي فراگيري بيشتر افزايش مي دهد. معلمي را به خاطر بياوريد كه مطالب را به زباني خوشايند به شما انتقال مي دهد و در همان روز اول آن چنان تأثيري بر شما مي گذارد كه شيفته آن درس مي‌شويد.

 

وقتي كه مشغول درس خواندن هستيد، مانند همان معلم مطالب را به شكلي زيبا براي خود بيان كنيد و در خود علاقه ايجاد كنيد، به خصوص در درسهايي كه معلم شما مطلب را خشك و جدي و نه چندان خوب ارائه مي‌دهد، حتماً از اين روش استفاده كنيد.

 

چهارم - به كاربردهاي علمي مطالب علمي فكر كنيد: كاربرد مطالب را در زندگي خود جستجو كنيد. قبل از آنكه به سراغ مفاهيم پيچيده اصطكاك برويد به اين فكر كنيد كه زمستانها در هواي سرد، دستان خود را به هم مي‌ماليد تا گرم شوند.

 

قبل از اين كه مثلثات بخوانيد به اين فكر كنيد كه تمام حركات كشتيها روي اقيانوسها براساس نسبتهاي مثلثاتي انجام مي گيرد.

 

قبل از اين كه شيمي بخوانيد و واكنشهاي گرمازا و گرماگير را بفهميد به اين فكر كنيد كه اخيراً چيزي به نام بخاري جيبي اختراع شده است كه در زمستان دستهاي شما را گرم مي كند.

 

قبل از اين كه گرانيگاه و مركز ثقل چيزي را بياموزيد به اين فكر كنيد كه چرا برج معروف پيزا در ايتاليا با همه كج بودنش فرو نمي‌ريزد.

 

بعضي از مطالب هم كاربردهاي رفتاري دارند. مي‌توانيم قبل از خواندن اين مطالب به اين كاربردهايشان فكر كنيم. مثلاً قبل از اين كه بخوانيم هفته دوم تا ششم زندگي جنيني مقارن با رشد سريع و اختصاصي شدن اندامها و دستگاههاي مختلف بدن است، به اين فكر كنيم كه سلامت يا عدم سلامت جسمي و رواني مادر و پدر چه تأثيري بر جنين دارد و رفتارهاي مناسب والدين و اطرافيان آنها چگونه مي‌تواند باشد.

 

قبل از اين كه قانون عمل و عكس العمل نيوتن را بخوانيم به اين فكر كنيم كه تمام اعمال ما به خود ما باز مي گردد و به قول شاعر: «هر چه كني به خود كني، گر همه نيك و بد كني».


قبل از اين كه قاعده «هوند» را در شيمي بخوانيم كه «تا زماني كه هر يك از اربيتالهاي هم انرژي، يك الكترون نگرفته باشد، هيچ يك از آنها پر نمي شود.» به اين فكر كنيم كه ما هم بايد در همه زمينه هاي زندگي به موازات هم پيشرفت كنيم.

 

رشد يك جانبه، قانون طبيعت نيست و به همين خاطر محكوم به شكست است. اگر در زمينه مالي داريم پيشرفت مي كنيم در زمينه معنوي هم بايد با همان سرعت به پيش رويم. اگر دزمينه علمي موفقيت كسب مي كنيم، بايد در عمل هم به همان اندازه موفق شويم. اگر در زندگي اجتماعي به مراتب عالي مي رسيم بايد در زندگي خصوصي هم خود را به همين مراتب عالي برسانيم. خلاصه آن كه اجازه ندهيم كه در يك زمينه از ساير زمينه ها عقب بيفتيم. درست مانند اتمهاي عناصر كه قاعده هوند را اجرا مي كنند و قبل از اين كه . . .

 

اگر كمي دقيق شويد، اگر ذهن خود را به كار بيندازيد به كاربرد تمامي علوم را در لحظه لحظه زندگي خود حس مي كنيد و هر چه بيشتر آميختگي دانش را با زندگي روزمره درك مي كنيد علاقمند تر و مشتاقتر مي شويد. در واقع دانش بشري از دقت كردن به زندگي ساده و طبيعي پديدار شده است.

 

اطلاعات اوليه مهمترين قانون علاقمندي است. نقش اطلاعات اوليه بسيار مهم است. وقتي كه شما به تماشاي مسابقه فوتبال مشغوليد، همين كه اطلاعات مختصري درباره آن داشته باشيد، مثلاً بدانيد كه خطا در محوطه 18 قدم، ضربه پنالتي را براي تيم مقابل به ارمغان مي آورد، با تمركز و علاقه بيشتري آن را دنبال مي كنيد تا مادربزرگ شما كه هيچ اطلاعات اوليه اي از فوتبال ندارد و تصور مي كند 22 نفر بيهوده به دنبال توپ از اين سو به آن سو مي دوند و مسلماً مادربزرگ شما خيلي متعجب مي شود وقتي شما را آنچنان غرق تماشا مي بيند كه از اطراف خود كاملاً بي خبر شده‌ايد.

 

يا وقتي كه شما بدانيد حركت هر كدام از مهره هاي شطرنج چگونه است و همين اطلاعات مختصر و اوليه را داشته باشيد، خيلي مشتاقتر و با دقت و تمركز بيشتر به بازي شطرنج نگاه مي كنيد تا كسي كه از شطرنج هيچ چيز نمي داند.

 

امروزه از اين روش براي علاقمند كردن افراد به موضوعات خاص استفاده مي‌كنند. مثلاً تصوير يك فوتباليست مشهور را داخل يك بسته آدامس مي‌گذارند و زير آن نامش را مي‌نويسند. هيچ وقت سوابق ورزشي او را به صورت اطلاعيه در بسته آدامس نمي نويسند چرا كه همين قدر كافي است. به همين سادگي و كم حجمي و به خوشايندي شيريني آدامس كافي است كه شما خود به خود به هر خبري درباره او متمركز و حساس شويد.

 

دقت كنيد كه درسي كه الان قرار است بخوانيد چه اطلاعات اوليه اي از دروس قبل، از گفته هاي معلم و يا از صحبت دوستان يا از زندگي خودتان به شما كمك مي كند. در جستجوي يافتن اين اطلاعات اوليه و آموختن درس، با كمك آنها باشيد. اين همان چيزي است كه مي گويند در هر درس بايد از پايه قوي باشيد و دروس را اساسي بخوانيد. قبل از فراگيري انتگرال، مفهوم مشتق را دريابيد. قبل از آن كه حد را بفهميد نمي توانيد مشتق را درك كنيد و براي فهميدن حد بايد تصاعد هندسي را خوب ياد گرفته باشيد كه پايه آن هم تصاعد عددي است.

 

بعضيها وقتي مي خواهند درسي را بخوانند يكباره به سراغ فرمولها و حفظ آنها مي روند و چون كاري را از وسط شروع كرده اند و اطلاعات زمينه اي و پايه اي ندارند، درست و حسابي ياد نمي گيرند و بي علاقه و كلافه مي شوند. درست مثل اين كه شما بخواهيد يك سريال تلويزيوني را از قسمت دهم تماشا كنيد. تا كسي به شما توضيحاتي در مورد نُه قسمت گذشته ندهد (و البته ساده و مختصر و كم حجم) شما علاقه چنداني به تماشاي قسمت دهم پيدا نمي‌كنيد.

 

پيش از مطالعه هر درس از اين به بعد، دانسته هاي قبلي خود را مرور كنيد. اطلاعات اوليه بگيريد و خود را علاقمند و متمركز سازيد.

دانستن قوانين

شناخت قانون هر چيزي شما را به آن علاقمند مي كند. اگر خيلي ها از تماشاي تنيس لذت نمي برند به خاطر آن است كه از قانون شمارش امتيازها در آن آگاهي ندارند.
قانون ورزشها، قانون بازيها، قانون برقراري يك ارتباط مؤثر، مقررات اجتماعي و قانون كتاب را كشف كنيد.

 

قبل از شروع مطالعه كشف كنيد محوري كه مطالب كتاب حول آن دور مي زند چيست؟ اين كتاب بر چه موضوعي تأكيد مي كند؟ چه سبك و ساختاري دارد؟ چگونه مي خواهيد به من ياد بدهيد؟

 

يكي از موارد بسيار مهم كه شما معمولاً ناديده مي گيريد، قانون و روش مطالعه است. در خواندن هر كتاب و مطالعه نيز براي آن كه تمركز عالي پيدا كنيد و روش و قانوني وجود دارد كه آن را بعداً بررسي خواهيم كرد. اكنون فقط به اين نكته توجه كنيد كه براي يك مطالعه متمركز بايد به روش صحيح مطالعه كرد. اگر شما ندانيد قانون بازي واليبال چيست نمي توانيد آن را بازي كنيد. در مورد مطالعه هم همين طور است. ابتدا بايد روش مطالعه را فرا بگيريد.

 

 

زبان گرداني

وقتي شما چند دوست داريد، دوستي را كه به شما بيشتر شبيه است، عاطفه و روحيه شما را دارد و به زبان شما سخن مي گويد، بيشتر دوست داريد. به حرفهايش بيشتر توجه مي كنيد و حتي بيشتر او را به خاطر مي سپاريد. زبان كتاب، بك زبان ساده، عمومي و همگاني است و بايد همچنين باشد. اين شما هستيد كه بايد پس از مطالعه، كتاب و متن و نمودار فرمولها را به زبان خود بيان كنيد. "زبان گرداني"، يكي از اصول مطالعه است. فرمول انيشتين را به زبان خود تعريف كنيد. ببينيد كه آن در زبان شما چه مفهومي دارد؟ يادتان مي آيد كه وقتي سال اول دبستان بوديد، باران را چگونه براي خود زبان گرداني كرديد؟ نعلبكي را در لوله كتري برگردانديد و براي خود ابر و باران ساختيد. پيچيده ترين مطالب علمي را همين طور كه مطالعه مي كنيد و جلو مي رويد به زبان ساده، قابل فهم و بيان خوشايند خودتان برگردانيد. از خود مثال بزنيد و حتي آن متن را يك بار ديگر به زبان ساده خودتان بنويسيد. اگر بخواهيد عيناً مطالب كتاب را بخوانيد و حفظ كنيد عملاً نمي توانيد يادگيري عميقي داشته باشيد. اما اگر با زبان گرداني مطالب را ياد بگيريد، خيلي راحتتر عين مطالب كتاب را بيان خواهيد كرد و به خاطر خواهيد سپرد. پس يادتان باشد:

"زبان گرداني" يعني بيان مطالب دشوار كتاب به زبان ساده و خوشايند خودتان.

 

 

با كتاب شوخي كنيد

وقتي تلويزيون تماشا مي كنيد يا با دوستتان صحبت مي كنيد، لبخندي بر لب داريد و راحتيد، اما وقتي از كتاب و مطالعه صحبت مي شود و به سراغ درسها مي رويد جدي و محكم و اخمو مي شويد.

 

در روان شناسي حافظه و يادگيري گفته مي شود: مطالبي كه بار هيجاني بيشتري دارند، بيشتر در حافظه مي مانند و بهتر به خاطر آورده مي شوند چرا كه هيجان، علاقه، تمركز، و ورود مطلب به حافظه را موجب مي شود. مثالي بزنيم: من به شما مي گويم: همسايه 18 سال قبلتان يادتان مي آيد؟ شما مي گوييد: نه. مي گويم: همان كه دو بچه كوچك داشت. مي گوييد: نه، به خاطر نمي آورم. مي گويم: همان كه پدرش فروشنده لباس بود و شما باز هم به خاطر نمي آوريد. مي گويم: همان كه خانه شان آتش گرفت. يك مرتبه همه چيز در ذهنتان زنده مي شود چرا كه آتش گرفتن، بار هيجاني مؤثري داشته است. اگرچه آتش گرفتن، يك هيجان منفي در شما ايجاد كرده بود، در هر حال هيجان انگيز بود و همين هيجان باعث شده بود كه شما خاطره آن را به خوبي به خاطر بسپاريد.

 

با كتاب خود شوخي كنيد. مثالهايي مهيج، شادي آفرين و حتي خنده دار بزنيد. اين موضوع به علاقه و تمركز شما كمك زيادي مي كند. بعد از اين كه خوانديد الكترون در سيم حركت مي كند و به مقاومتي مثل لامپ برخورد مي كند و لامپ را روشن مي نمايد، به زبان خودتان بگوييد: موتور سوار (الكترون) در خياباني خلوت (سيم) به سرعت حركت مي كند كه ناگهان به ديواري (مقاومت) برخورد مي كند و آن وقت احساس مي كند كه پروانه ها دور سرش مي چرخند (روشن مي شود).

 

هرچه مي توانيد به سخت ترين مطالب كتاب بار هيجاني مثبت بدهيد و آن را بخوانيد. وقتي كه سديم روي آب شناور است، به شدت حل مي شود و اگر كبريتي بزنيم، بالاي آن شعله ور مي شود. تصور كنيد اگر كسي در حال آب خوردن باشد و سديمي در آب بيندازيم و به آن كبريت بزنيم، سبيلهايش مي سوزد. اگر بخواهيد مي توانيد با زبان خوشايند خودتان با تمام مفاهيم كتاب شوخي كنيد. اگر در بحث گشتاور مثالي از الاكلنگ مي آورند فقط به خاطر آن است كه بازي مهيج الاكلنگ، گشتاور را در ذهن شما وارد كند. شما بايد زرنگي كنيد و مثالي مهيج بزنيد.

با كتاب آنچنان شاد و مهيج برخورد كنيد كه گويي به دوست داشتني ترين دوست خود رسيده ايد.

 

 

توجه به لذتهاي نهايي، نه دشواري مسير

براي شروع هر كار بايد اين را بپذيريد كه دشواريهاي در مسير وجود دارد و تلاش لازم است. پذيرش دشواري مسير و رنج راهي كه در پيش داريد شما را براي مقابله با اين دشواريها و پيشرفت آماده مي كند. عدم پذيرش اين كه هر مسيري با دشواري رو بروست به ويژه در آغاز راه، شما را افسرده و ناراحت مي كند.

 

همين تمرينات تمركز را در نظر بگيريد. ممكن است در ابتدا برايتان خيلي مشكل باشد ولي به تدريج كه جلوتر مي رويد، تمرينات، ساده تر و قابل قبول تر مي شود. براي ميل پيدا كردن به انجام هر كار، بايد به لذتهاي پايان كار توجه كنيد و به هيچ عنوان به دشواريهاي مسير فكر نكنيد.

 

اگر بايد روزي بيست صفحه مطالعه كنيد، فكر خود را به رنج روزي بيست صفحه مطالعه متمركز نكنيد. بلكه به لذتهاي نهايي كه نصيبتان مي شود توجه كنيد. آنچه شما را به تلاش پيگير و مستمر وا مي دارد، ميل به جذب لذتهاست. كساني از كوه بالا مي روند و قله را فتح مي كنند كه لذت رسيدن به قله را در ذهن مي پرورانند. اين افراد در طول مسير هرگز به دشواري راه نمي انديشند بلكه خود را در آن بالا مجسم مي كنند و به اين فكر مي كنند كه از آن بالا همه چيز زيباست. همين شوق ذهني باعث مي شود كه آنها به راحتي، دشواري مسير را بپذيرند و پيش بروند. حال آنكه اگر آنان تمام ذهنشان را معطوف به دشواري مسير مي كردند و مدام به اين فكر مي كردند كه چقدر تا پايان راه باقي است، اين رنج كه در ذهنشان مجسم مي شد، به سرعت آنها را خسته مي ساخت.

 

همين كه فكر خود را بر اين متمركز كنيد كه در پايان امتحانات چه نمرات درخشاني مي گيريد و به لذت شكوه آن لحظه فكر كنيد، اين قدرت را پيدا مي كنيد كه سختيهايي را كه از ساعتها مطالعه و درس خواندن متحمل مي شويد، به راحتي پشت سر بگذاريد.

 

مدام در ذهن خود موفقيتهاي نهايي را مجسم كنيد. همچون ورزشكاري كه به شوق لذتِ داشتن بدني ورزيده و جسمي آماده در پايان كار، رنج زود بيدار شدن و سختي تمرينات را متحمل مي شود. يادتان باشد هميشه اين توجه به لذتهاست كه تمركز و علاقه ايجاد مي كند.

 

اشتباه در برنامه ريزي

همين جا لازم است كه به برنامه ريزي غلط و پيگيري نادرست برنامه هاي درسي اشاره كنيم. برنامه هايي كه براي يك روز حجم زيادي از مطالب را در بر مي گيرد، عملاً به خاطر همين حجم زياد، تنفر ايجاد مي كند. عده اي، وقتي برنامه ريزي مي كنند كه مثلاً از فلان كتاب، روزي يك صفحه مطالعه كنند، به جاي آن كه برنامه همان روز را اجرا كنند، مدام كتاب را ورق مي زنند كه چه راه زيادي باقي مانده است و همين توجه به دشواري مسير طولاني بودن راه، شوق و علاقه و تمركز را در آنها از بين مي برد. از اجراي برنامه هاي روزانه فقط برنامه همان روز را انجام دهيد و مطلقاً به اين كه "چند صفحه مانده" فكر نكنيد. اشتباه بيشتر داوطلبان كنكور كه بايد تمام كتابهاي چهار سال دبيرستان را بخوانند اين است كه پس از مدتي در ذهن خود به طولاني بودن راه فكر مي كنند. بايد هميشه به خاطر داشته باشيد كه هر روز فقط برنامه همان روز را اجرا كنيد.

 

تعيين هدف

يكي از عوامل مهم در ايجاد تمركز حواس و افزايش دقت در هنگام مطالعه، آگاهي از هدف مطالعه است. حتماً پيش از مطالعه براي خود مشخص كنيد كه هدفتان چيست. گفتن "هدف من يادگيري اين فصل است." يا "هدفم اين است كه نمره خوبي بگيرم." و . . . بسيار نادرست است. چرا كه اينها هيچ كدام هدف نيستند. اهداف، وقتي قابل دسترسي اند كه مشخص، دقيق، روشن و واضح باشند. شما بايد هدفها را از داخل فصلها استخراج كنيد. مثلاً بگوييد: هدف من اين است كه بدانم چرا انقلاب مشروطه شكست خورد. هدف من اين است كه بدانم فرق توندرا و تايگا چيست. هدف من اين است كه بدانم در آينه هاي مقعر، افزايش فاصله كانوني چه تغييراتي در تصوير ايجاد مي كند. و . . .

 

همه اين اهداف مشخص، جزيي و روشن هستند و به ذهن، برنامه مي دهند. اشخاصي كه قبل از مطالعه با طرح پرسشهايي براي خود، ذهنشان را مشتاق و جستجوگر مي كنند. در تمام لحظات مطالعه به دنبال جواب هستند و اين هدفمندي ذهن باعث مي شود كه به راحتي تمركز حواس داشته باشيد. بايد هميشه به خاطر داشته باشيد كه هر روز فقط برنامه همان روز را دنبال كنيد. هنگامي كه شما در جستجوي يك هدف هستيد، به اهداف ديگر نيز دست پيدا مي كنيد.


شايد خيلي از شما نگران باشيد كه اگر با يك هدف مشخص و جزيي پيش برويد، از مطالب ديگر كه بايد ياد بگيريد، باز بمانيد. اما چنين اتفاقي نمي افتد. شما چند سؤال طرح مي كنيد تا ذهن خود را مشتاق و جستجوگر و متمركز كنيد. اهداف ديگر، خود به خود جذب شما مي شود.


هدفدار بودن ذهن، هنگام مطالعه خيلي مهم است. آن قدر كه ما مي گوييم: يا مطالعه نكنيد يا قبل از آن براي ايجاد تمركز حواس در مطالعه، هدف خود را تعيين كنيد.

منبع: شبكه‌ي آموزش

غلامعلی عباسی بازدید : 178 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)

 


قسمت هفتم: پرورش دقت و حواس پنج گانه

م. حورايي

آستانه ي درك حواس پنج گانه، حداقل انرژي‌هايي هستند كه مي‌توانند يكي از حواس پنج گانه شما را تحريك كنند و اگر اين انرژي كمي كم‌تر تحريك شود، حواس ما قادر به درك آن نخواهند بود. براي پرورش حواس پنج گانه به جز حس بينايي، بايد خود را به آستانه ها نزديك كنيم.

ما معمولاً حواس خود را تنبل مي كنيم و براي درك محركها، انرژي فراواني را از محرك طلب مي كنيم تا آن را آسان‌تر درك كنيم.

 

وقتي خود را به آستانه درك نزديك مي كنيد، عملاً دقت حواس پنج گانه را در خود افزايش مي‌دهيد و با بيشتر كار كشيدن از آنها، درك انرژيهاي كمتر محركها را در خود پرورش مي دهيد.

پرورش حس شنوايي

شما وقتي به تماشاي تلويزيون مشغول هستيد، معمولاً صداي آن را تا حدي بلند مي كنيد كه بتوانيد صدا را بدون صرف انرژي فراوان و به راحتي بشنويد. حتي غالباً شما صداي تلويزيون را بيش از حد لازم زياد مي كنيد. گوشي كه مدام عادت مي كند صدا را بدون صرف انرژي و با آسودگي فراوان و خود به خود بشنود، عملاً تنبل، كم دقت و بي تمركز مي شود. ما در حالي از حس شنوايي خود كمتر كار مي كشيم كه قادر است صداي تيك تاك يك ساعت معمولي را از فاصله ي شش متري در يك اتاق ساكت بشنود. براي پرورش حس شنيداري و افزايش قدرت تمركز در شنيدن، بايد خود را حتي الامكان به اين آستانه نزديك كنيد و از آن كار بكشيد.

 

 

تمرينات مؤثر

راديو را روشن كنيد و صداي آن را مانند وقتي كه به طور معمولي به راديو گوش مي دهيد باز كنيد و به آن گوش دهيد. بعد از سي ثانيه صدا را كمي كمتر كنيد و حالا مجدداً گوش دهيد. شنيدن خوب، اكنون مستلزم دقت بيشتر است. حدود يك دقيقه با دقت گوش كنيد. سپس مجدداً صدا را كم كنيد و با دقت بيشتر گوش كنيد. همين طور آن قدر صدا را كم كنيد تا به جايي برسيد كه اگر كسي با پاي برهنه روي فرش راه برود، شنيدن براي شما غير ممكن شود و دقايقي را به زحمت بشنويد.

 

با اين كار، سلولهايي را كه قبل از اين، براي شنيدن تنبل كرده بوديد، به تحرك و فعاليت وا مي داريد و حس شنيداري خود را تقويت مي كنيد. اين تمرين را با هر صوت ديگري مي توانيد انجام دهيد. مثلاً مي توانيد به صداي تيك تاك ساعت از فاصله اي كه شنيدنش سخت است، گوش كنيد. تمام دقت خود را به جذب اين اصوات واداريد. در بعضي از تمرينهاي تمركز، از دقت و آگاهي روي تيك تاك ساعت براي پرورش تمركز استفاده مي شود. همچون وقتي كه شما براي بهبود تمركز به صداي دم و بازدم تنفس خود فكر مي كرديد. توجه داشته باشيد كه اين تمرينها را بايد هميشه انجام دهيد و لحظه لحظه زندگي تان را نوعي تمركز شنيداري كنيد. سعي كنيد اولاً خودتان را عادت دهيد كه به صداي آهسته ديگران توجه كنيد. به تلويزيون با صداي كمتري گوش كنيد و در يك كلام با انرژي كمتر و زحمت بيشتري سلولهاي شنوايي خود را به فعاليت واداريد و به آستانه ها نزديك شويد. پس از مدتي خودتان مي بينيد كه هم قدرت شنوايي شما افزايش يافته است و هم تمركز حواستان بهبود يافته است.

 

 

پرورش حس بويايي

دوست شما به شما گلي مي دهد و از شما مي خواهد بوي خوش آن را استشمام كنيد. شما غالباً گل را به بيني خود مي چسبانيد و يك نفس عميق مي كشيد. يعني باز هم انرژي فراواني را طلب كرديد تا با زحمت كمتري گل را بو كنيد. آستانه بويايي شما تا اين حد قوي است كه قادريد قطره عطري را كه در يك اتاق شش متر مكعبي پخش شده است، استشمام كنيد.

 

بايد خودتان را به اين آستانه نزديك كنيد و تنبلي را از خود دور كنيد. از اين پس اگر قرار شد كه غذايي را بو كنيد يا بوي گل يا هر چيز ديگري را استشمام كنيد، فاصله بيشتري نسبت به محرك بگيريد و بخواهيد كه آن را بو كنيد. مثلاً گل را حداقل در فاصله نيم متري خود قرار دهيد و تلاش كنيد كه بوي آن را حس كنيد. براي تشخيص بوي غذا، سرتان را تا گردن در قابلمه فرو نكنيد، بلكه از فاصله بيشتري نسبت به قابلمه، سعي كنيد بوي آن را احساس كنيد. حس بويايي خود را به تلاش واداريد و آن را فعال كنيد.

 

 

پرورش حس چشايي 

صبح ها كه قرار است چاي خود را شيرين كنيد، آن قدر در آن شكر مي ريزيد كه به راحتي و بدون هيچ زحمتي تمام سلولهاي بخش شيريني زبان شما، شيريني آن را درك كنند. مزه هاي فوق العاده قوي، سلولهاي چشايي را ضعيف و تنبل مي كنند چرا كه هميشه با انرژي زياد، حس چشايي شما را تحريك مي كنند. قدرت واقعي حس چشايي شما تا حدي است كه مزه شيريني يك قاشق چايخوري شكر حل شده در دو گالن آب را حس كنيد. اما ما در حس چشايي، خيلي بي دقت و كم توجه هستيم. تا آن حد كه وقتي از شما مي پرسند: غذا خيلي شور است؟ شما براي پاسخ گفتن، تازه مزه مزه مي كنيد. يعني تا الآن كه مشغول خوردن بوديد، كاملاً نسبت به درك مزه و طعم آن بي توجه بوده ايد.

 

از اين پس كه غذا مي خوريد، سعي كنيد مزه تمامي اجزاي آن را حس و درك كنيد و كاملاً اين اجزا را با حس چشايي خود از هم تشخيص دهيد و با اين روش حس چشايي خود را پرورش دهيد.

 

همين كار را مي توانستيد براي پرورش حس شنوايي خود هم انجام دهيد، مثلاً وقتي به شنيدن موسيقي تركيبي چند ساز مشغول هستيد، صداها را ازهم مجزا كنيد و آنها را كاملاً از هم تشخيص دهيد.

 

 

پرورش حس بساوايي

توان حس لامسه شما به حدي است كه افتادن بال مگسي را كه در فاصله يك سانتي متري گونه شماست، حس كنيد. اما شما آن قدر در زندگي روزمره خود نسبت به محركهايي كه با پوست تنتان تماس پيدا مي كنند، بي توجه و بي اعتناييد كه حس بساوايي شما خيلي تنبل و ضعيف شده است. همين الآن لباسي را كه بر تن داريد حس كنيد. حس كنيد كه با چه قسمتهايي از تن شما بيشتر تماس دارد. نرمي و زبري لباس را در هر نقطه اي حس كنيد. كفشي كه به پا داريد، عينكي را كه احياناً به چشم داريد، ساعتي را كه به دست داريد و . .

همين طور اگر در فضاي بيرون هستيد، نسيمي كه تن شما را نوازش مي كند حس كنيد. اگر چه اين توانايي مثبت حس لامسه است كه بعد از مدتي وجود عينك را روي صورت حس نمي كند، شما در طول روز براي پرورش حس بساوايي و جلوگيري از تضعيف آن، به طور آگاهانه و فعال آن را به خاطر بياوريد و حس كنيد.

 

 

پرورش حس بينايي

پرورش حس بينايي تا حدي با پرورش حواس ديگر متفاوت است. ما براي پرورش حواس ديگر به آستانه ها نزديك مي شويم و سعي مي كنيم با انرژي كمتري محركها را حس كنيم اما براي پرورش حس بينايي مطلقاً چنين كاري نمي كنيم. مثلاً نور تلويزيون يا نور اتاق مطالعه را كم نمي كنيم تا بخواهيم به زحمت ببينيم، چرا كه اين كار براي سلولهاي بينايي آزار دهنده است.


براي تقويت حس بينايي، ما به مشاهده دقيق اجزايي مي پردازيم كه در وضعيتهاي معمولي به آنها توجهي نداريم. مثلاً دست خود را در نور كافي ببينيد. خطوط، برآمدگيها، چروكها، فرم قرار گرفتن ناخن، شكل ناخنها و حد فاصل بين انگشت و ناخن را با دقت نگاه كنيد. پنجره را باز كنيد و اولين تصويري را كه از منظره بيرون به چشمتان مي آيد، اين بار با دقت بسيار بيشتري ببينيد.

شايد شما بارها اين تصوير را ديده باشيد اما هيچ وقت، اين طور در جزييات تصوير دقيق نبوده ايد.

 

 

شگفتي‌ها

هر كسي بر حسب اين كه چه شغلي دارد و از كدام حس خود بيشتر و بهتراستفاده مي كند، در يك حس به خصوص، توانايي دقت و تمركز حواسي فوق العاده مي يابد. كارآگاهها و پليسهاي دايره جنايي كه براي بررسي صحنه قتل، دزدي و جنايت، مجبورند بر جزييات تصاوير خيلي دقيق باشند، در اين زمينه توانايي بيشتري نسبت به افراد معمولي پيدا مي كنند.


جزيياتي كه از آنها به عنوان "سر نخ" ياد مي شود، در ديد كلي همه افراد قرار مي گيرد؛ اما تنها آنها هستند كه به اين جزييات توجه مي كنند و كارآگاهي حرفه اي تلقي مي شوند.

پارچه فروشها و بزازها، همه شغلشان حس لامسه است. به همين خاطر حس بساوايي در آنها خيلي قوي است و آنها مي توانند به راحتي با چشم بسته و فقط با لمس گذرا، جنس و نوع پارچه را حدس بزنند. عطر فروشهاي حرفه اي هم به خاطر تمرين دادن حس بويايي در شغل خود، خيلي راحت مي توانند نوع عطرها را با بوييدن از همديگر تشخيص دهند و حتي با حضور در يك مهماني و حتي بدون نزديك شدن بيش از حد به افراد بگويند هر كس از چه عطر يا ادوكلني استفاده كرده است. شايد تصور كنيد الآن مي خواهيم در مورد پرورش حس شنوايي، مثالي از نوازندگان و موسيقيدان ها بزنيم. ابداً چنين نيست. موسيقيدان ها حس شنوايي خوبي ندارند به خاطر اين كه هميشه در سر و صداي زياد و انرژيهاي تحريك كننده فراوان به سر مي برند. بتهوون مثال زنده اين موضوع است كه به هنگام نواختن سمفوني نهم خود كاملاً ناشنوا بود.


اما كساني كه به عيب يابي دستگاههاي الكتروني (از طريق تشخيص تغيير صداهاي ملايم) مشغول هستند و يا كساني كه در منزلشان خيلي آرام و ملايم با هم صحبت مي كنند، نسبت به افراد معمولي تمركز شنوايي بيشتري دارند. آشپزهاي حرفه اي هم در حس چشايي سر آمدند. آنها مي توانند با چشيدن كمي از غذا، تفاوت نوع چاشنيهاي به كار رفته در هر غذا و حتي مقدار آنها را حدس بزنند. در محيط خانه شما، مادر، خواهر و يا همسر شما از اين توانايي بيشتر برخوردار هستند.

 

 

تمركز و حواس پنج گانه

البته پرورش تمام اين حواس به پرورش دقت و تمركز شما مي انجامد اما آنچه بيش از همه به آن نياز داريد و در كتابهاي مربوط به تمركز بيشتر توصيه مي شود، تمركز ديداري و شنيداري است كه خيره شدن به نقطه سياه، شعله شمع و يا دواير متحد المركز براي پرورش تمركز ديداري شما و تمركز بر صداي نفس كشيدن، عمدتاً براي تمركز شنيداري شما توصيه مي شود.


اگر شما قصد داريد كه مطالعه اين كتاب را ادامه دهيد و براي تمركز حواس در مطالعه كوشش مي كنيد، بيشتر بر تمرينهاي تمركز ديداري و شنيداري تكيه كنيد و تمرينات آن را انجام دهيد.

 

نكته ديگري كه مهم است، اين است كه تمرينات پرورش حواس پنج گانه را بايد در طول روز، بخشي از زندگي خود كنيد و به منظره ها، تصويرها، صداها، مزه ها، بوها و تماسهاي خود بيشتر توجه كنيد.

 

درلابلاي فعاليتهاي روزانه كه در حين تمركز به سر مي بريد و غالباً فعاليتي را بدون تمركز ويژه انجام مي دهيد، گهگاه روي جزييات آن وضعيت، متمركز شويد.

منبع: شبكه‌ي آموزش

غلامعلی عباسی بازدید : 179 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

 

روح اله اقا صالح

بسياري از داوطلبان در جلسه آزمون اگر با چند سؤال دشوار مواجه شوند ناگهان دستپاچه مي شوند و نظم ذهني خود را از دست مي دهند و احساس مي كنند همه كنكور را از دست داده اند.

بسياري از داوطلبان در جلسه آزمون اگر با چند سؤال دشوار مواجه شوند ناگهان دستپاچه مي شوند و نظم ذهني خود را از دست مي دهند و احساس مي كنند همه كنكور را از دست داده اند. اين گونه داوطلبان فكر مي كنند ديگران به همه سؤال ها پاسخ مي دهند و فقط آن ها هستند كه نمي توانند به سؤال ها جواب دهند متأسفانه اگر سؤال هاي آزموني دشوار باشد دانش آموزان قوي تر بيشتر آسيب مي خورند چرا كه مي خواهند به تمام يا اكثر سؤال ها پاسخ صحيح دهند. اما بد نيست بدانيد برخي كساني كه در بهترين و دشوارترين رشته‌هاي دانشگاهي قبول شده اند در بعضي درس ها نمره كمتر از 40% به دست آورده‌اند.

اگر دانش آموز خوبي هستيد و چند درس را خوب خوانده ايد؛ مبادا فكر كنيد كه در كنكور بايد به همه سؤالات پاسخ داد. اگر ديديد كه نمي توانيد به چند سؤال متوالي پاسخ دهيد، خود را نبازيد. مطمئن باشيد كه ديگران هم وضع شما را دارند. اعتماد به نفس داشته باشيد حتي بد نيست در اينجا كمي هم از خودراضي باشيد و بگوييد وقتي كه اين سؤال ها براي من دشوار است واي به حال ديگران! داشتن روحيه، در هر مسابقه اي سرنوشت ساز است. از جمله در اين مسابقه علمي كه كنكور نام دارد. به هر حال توصيه مي كنيم در جلسه كنكور به روش زير تست بزنيد. بايد بر اعصاب خود تسلط داشته باشيد و درست مانند يك شطرنج باز ماهر يا يك فرمانده نظامي در سخت ترين شرايط تصميم بگيريد كه چه كار كنيد و بهترين كار در هر لحظه كدام است. در هر لحظه بايد تشخيص دهيد، كدام تست را بايد رها كرد، به كدام تست جواب داد و چگونه زمان را تنظيم نمود. روشي را كه در زير مي گوييم بارها و بارها در منزل و در كنكورهاي آزمايشي تمرين كنيد تا بتوانيد در جلسه كنكور هم آن را اجرا نماييد.

منبع: قلم چي

غلامعلی عباسی بازدید : 837 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)

 

 

بررسی کتاب های درسی زبان انگلیسی در مدارس ایران"فرهنگ" عنصر نادیده گرفته شده در آموزش زبان انگلیسی است. فرهنگ به مجموعه قوانینی اطلاق می شود که رفتار یک گروه از انسانها را شکل می دهد. این رفتار مخصوص یک گروه خاص است. در نتیجه گروه های متفاوت، فرهنگ های متفاوت دارند. هنگامی که انسان ها تلاش می کنند زبان خارجی یک گروه را بیاموزند، درمعرض فرهنگ آن زبان نیز قرار می گیرند. با نگاهی اجمالی به کتاب های انگلیسی تالیف شده در ایران می توان دریافت که در امر برنامه ریزی آموزش زبان انگلیسی نقش فرهنگ نادیده گرفته شده است." بررسی رابطه میان زبان و فرهنگ، بیانگر این نکته است که موضوع تلفیق فرهنگ در آموزش زبان انگلیسی، به منظور پرورش آگاهی فرهنگ فراگیری زبان، امری مهم و ضروری است. این آگاهی باید به ارتقای بینش او نسبت به فرهنگ خویشتن و اطلاع از فرهنگ زبان بیگانه بینجامد. آموزش فرهنگ بخشی جدایی ناپذیر از آموزش زبان انگلیسی است". (۱)
معلمین زبان باید اطلاعاتی در مورد تشابهات و اختلافات بین فرهنگ زبان مادری و زبان دوم در اختیار دانش آموزان قرار دهند، جرا که بسیاری از آنها علاقه مند هستند که با شیوه زندگی مردم آن زبان آشنا شوند. برای اینکه دانش آموزان بتوانند فرهنگ زبان دوم را بیاموزند بایستی دیدگاهی نسبت به فرهنگ زبان خود نیز داشته باشند. با مطرح کردن موضوعات فرهنگی مناسب در کلاس و طبقه بندی کردن رفتارهای فرهنگی در موقعیت های خاص می توان تدریس زبان را برای دانش آموزان معنا دارتر نمود.
از سؤالات مطرح در یادگیری فرهنگ این است که تدریس کدام فرهنگ ( زبان اول یا زبان دوم) در کلاس ارجحیت دارد؟


استفاده از فرهنگ زبان اول
از نظر Widdowson زمانی که دانش آموزان غیر انگلیسی زبان، زبان اول خود را یاد می گیرند، لغات و نحو را همراه با فرهنگ آن می آموزند و یاد می گیرند که آن را در اجتماع استفاده نمایند. این همان چیزی است که به عنوان دانش قبلی یا schematicشناخته شده است. اما گاه به علت عدم توازن بین فرهنگ زبان اول و زبان دوم دانش آموزان دچار سردرگمی می شوند. استفاده از فرهنگ زبان مادری می تواند برای دانش آموزان EFL بسیار سودمند باشد، چرا که با یادگیری اطلاعات قبلی خود در درک مطلب و نوشتن مقالات می توانند بر مشکل عدم آشنایی با سبک های نوشتاری جدید زبان دوم غلبه کنند.
گاه دیده می شود که دانش آموزان EFL نمی توانند از دانش قبلی خود استفاده نمایند چون فرهنگ و ارزش های آمریکایی کاملا با فرهنگ آنها در تضاد قرار دارند. برای نمونه، در فرهنگ آمریکایی حیواناتی مانند سگ بهترین دوست انسان به حساب می آیند، حال آنکه مسلمان ها این حیوانات را کثیف دانسته و از تماس با آنها خودداری می کنند. تحقیقات نشان داده است که دانش آموزان غیر انگلیسی زبان با کمک دانش قبلی و نیز با استفاده از فرهنگ بومی خود می توانند به خوبی ایده ها ، افکار و احساسات خود را بیان نمایند. برای مثال وقتی به دانش آموزان موضوعاتی مربوط به زبان اول و فرهنگ آن ها داده شود، می توانند مطالب نوشتاری بهتری را ارائه دهند. بعلاوه بایستی خاطر نشان کرد که در بعضی از فرهنگ ها بعضی از سبک های نوشتاری (genre ) کمتر یافت می شود. مثلا هندی ها از سبک نوشتاری استدلالی (argumentative) استفاده نمی کنند. اما مشکل این جاست که استفاده از فرهنگ زبان اول نمی تواند دانش آموزان EFL را برای مسافرت و یا زندگی در کشور زبان بیگانه آماده سازد.

آموزش فرهنگ زبان دوم
آشنایی با فرهنگ زبان دوم دانش آموزان را در معرض تفاوت های فرهنگی قرار داده و آنها را برای رویارویی با آن درکشور خارج یاری می دهد و در نوشته های خود می توانند براحتی از نویسندگان آن کشور نقل قول کرده و با سبک های نوشتاری آمریکایی و انگلیسی آشنا می شوند. در مجموع توصیه می شود که دانش آموزان EFL که قرار است در آینده به فراگیران ESL تبدیل شوند و در کشور زبان دوم مورد نظر خود زندگی کنند یا ادامه تحصیل دهند، فرهنگ زبان دوم را به خوبی فرا گرفته تا دچار شوک فرهنگی نشوند. برای پیش گیری از نقایص تدریس تنها یک فرهنگ در کلاس، معلمین می توانند هر دو فرهنگ را در کلاس زبان آموزش دهند. بهر حال دانش آموزانی هستند که از یادگیری زبان دوم و فرهنگ آن به دلایل سیاسی می رنجند. برای مثال در آمریکا دانش آموزان EFL احساس می کنند که اگر بخواهند با بقیه دنیا هم گام شوند بجز یادگیری زبان و فرهنگ امپریالیستی چاره ای دیگر ندارند. در این جا نقش معلم همچون پلی است که این دو ایده و نظریه متضاد را به هم پیوند می دهد. برای از بین بردن شکاف بین دو فرهنگ بسیاری از نویسندگان و محققان یادگیری و ترکیب دو فرهنگ را پیشنهاد می کنند.(
۲)
در زمینه آموزش زبان انگلیسی تعداد بی شماری کتاب های درسی در بازار کتاب وجود دارد. بسیاری از این کتاب ها توسط مولفان خارجی تهیه شده اند و معدودی از آنها هم توسط مولفان ایرانی به رشته تحریر در آمده است. بعضی از این کتاب ها به مهارت های خاصی توجه می کنند. حال باید پرسید که معلم زبان چگونه می تواند از میان انبوه کتاب های درسی منتشر شده کتاب یا کتاب های مورد نظر را انتخاب بکند. آیا باید کتابی را انتخاب کند که تصاویر زیبایی دارد یا کتابی که محتوی گرامری خوبی دارد و یا اینکه داستان ها و متن های جالبی داشته باشد.
موقع ارزشیابی کتاب های درسی باید نیاز های دانش آموزان ، سن ، علائق ، اهداف آنها را مد نظر داشت. آموزش زبان در ایران سابقه طولانی دارد. زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی در سطح بسیارگسترده ای و در سطوح مختلف در ایران اسلامی تدریس می شود. به اعتقاد برخی از مولفین کتاب های درسی زبان، اغلب کتاب های خارجی با اهداف خاصی نوشته شده اند و متناسب با اهداف مورد نظر آموزش و پرورش نیستند. فرهنگ غالب در این گونه کتاب ها در تضاد با ارزش های اسلامی می باشد. با این حال معلمین زبان از خود می پرسند که آیا بعد از پایان دوره دبیرستان زبان آموزان آمادگی کامل برای ایجاد ارتباط در محیط های واقعی را پیدا می کنند. آیا کتاب های موجود نیاز های عاطفی و معنوی دانش آموزان را در نظر می گیرند. کتاب های زبان انگلیسی با کمک و همکاری جمعی از اساتید دانشگاه ها ، دبیران و کارشناسان تالیف گردیده است و در این تالیف سعی شده است که تصمیم گیری ها بر اساس نظر خواهی ها و اطلاعات جمع آوری شده باشد. در تحقیقی که از دبیرستان های شمال تهران بعمل آمد ، توسط پرسش نامه ای ازدانش آموزان خواسته شد تا موضوعات مورد علاقه خود را در کتاب های اول ، دوم و سوم دبیرستان مشخص نمایند. نتیجه این تحقیق نشان داد که در این کتب متون reading مورد علاقه شاگردان به شرح زیر می باشد:
▪ Book
۱
Lesson
۳ A Story about Newton
Lesson
۶ The Boy Who Made Steam Engine
Lesson
۸ Eat, Clothes, Eat
▪ Book
۲
Lesson
۴ Charles Dickens and Little Children
Lesson
۳ Holland Toy Town
Lesson
۶ Hic, Hic, Hic
▪ Book
۳
Lesson
۳ Memory
Lesson
۴ Olympic Games
این نتایج نشان می دهد که دانش آموزان به مطالب و موضوعات زیر بیشتر علاقه مند هستند:
ـ سرگذشت مشاهیر و بزرگان
ـ داستان های فکاهی
ـ مطالب ورزشی
ـ موضوعات علمی سبک و غیر تخصصی
در این نظر خواهی دبیران به حجم زیاد و زمان کم تدریس، مشکل بودن دروس سال سوم ، کوتاه و ملموس بودن مطالب reading اشاره نمودند. (
۳)
به همت دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزش با اهداف خاصی، در آذر ماه
۱۳۷۹ در منطقه ۳ آموزش و پرورش تهران همایشی صورت گرفت. این اهداف را به شکل زیر می توان دسته بندی نمود :
ارائه تصویری روشن از وضعیت موجود آموزش زبان در نظام آموزش و پرورش
نزدیک کردن دیدگاه های متخصصان و دست اندرکاران
ارائه رویکردی جدید در آموزش معلمان و برنامه ریزی زبان خارجی
بهینه سازی آموزش زبان خارجی در نظام آموزش و پرورش
در این گردهمایی دکتر لطف الله یار محمدی استاد دانشگاه شیراز خاطر نشان کرد که کتاب های درسی فعلی با توجه به تفاوت های فرهنگی نواحی مختلف کشور ایران نیاز به اصلاح دارند. دکتر پرویز بیرجندی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ومولف کتاب های درسی زبان انگلیسی در باره نحوه تهیه کتاب های درسی و مشکلاتی که تهیه کنندگان با آن مواجه هستند سخنانی بیان کرد و " کتاب محور" بودن سیستم آموزشی ایران و اتکای بیش از حد معلمان به کتاب های درسی را یکی از مشکلات سیستم آموزش کشور دانست. دکتر پرویز مفتون عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت ایران در خصوص برخی از مشکلات آموزش زبان به روش ارتباطی (language teaching (communicative یا به اختصار CLT در ایران اشاره کرد و بافت آموزش زبان در محیط های آموزشی ایران، راه کارهای یادگیری دانش آموزان ایرانی ، ماهیت محیط تدریس زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی و یا EFL و تاثیر کنکور سراسری را موانعی چند در خصوص استفاده از CLT در مدارس ایران شمرد. وی خاطر نشان کرد که هر تغییری در برنامه درسی باید با ارزش های فرهنگی کشور هماهنگ باشد، در غیر این صورت بر فرآیند یاد گیری تاثیر منفی خواهد داشت. (
۴)
فردی که سعی در یادگیری و بکار بردن فرم های یک زبان خارجی را دارد، معمولا تحت تاثیر آگاهی از فرم های مشابه زبان مادریش و انتقال الگو های فکری آن زبان ، جملاتی را در زبان دو م تولید می کند که گرچه مفهوم است ولی قابل قبول ومنطق با الگوی فکری اهل آن زبان نیست. یکی از اهداف در آموزش زبان خارجی ، احتمالا دسترسی به قالب های فکری یک ملت بیگانه است که شیوه بیان مطاب توسط آن ملت را تعیین میکند. ساختار های دارای بار فرهنگی باید در کلاس به طور واضح ارائه شوند و مورد تمرین قرار گیرند تا معیار های زبانی آن طور که در اجتماع آن زبان متداول است ، در ذهن محصلان نقش بندد. اختلاف زبان ها را بایستی در اختلاف فرهنگ ها جستجو کرد ، فرهنگ هایی که خود شکل گرفته از تجارب زندگی و شکل دهنده ، به افکار و ادراکات انسان ها هستند. فارسی زبانان یک عضو یا یک شی ء آسیب دیده را در اول جمله خود قرار می دهند، در صورتی که جملات معادل در انگلیسی ، با شخصی که آسیب دیده یا مسبب آسیب (I) شروع می شوند. از دیدگاه یک انگلیسی زبان هیچ آسیب یا عارضه ای به بدن و اموال شخصی فرد وارد نمی شود ، مگر آنکه خود شخص در آن مقصر باشد. در حقیقت فارسی و انگلیسی با قرار دادن عناصر معادل در مراتب مختلف جمله، وزن و تاکید متفاوتی به آن ها می دهند. علت تفاوت موجود چیزی نیست جز آن که " هر زبان تصویر متفاوتی از واقعیت جهان خارج به دست می دهد." جملاتی که با ستاره(*) مشخص شده اند، در حقیقت ساختار های اشتباه یا غیر متداولی است که توسط فراگیران ایرانی بیان شده اند.(
۵)
* My finger burned انگشتم سوخت
I burned my finger.
My arm broke.* دستم شکست
I broke my arm.
All my body aches*همه جای بدنم درد می کند
I ache all over.
My shoes were muddy.*کفش هایم گلی شد
I got my shoes muddy.
مطالب کتاب های آموزشی باید بر اساس جنبه های فرهنگی ، اجتماعی و آموزشی دانش آموزان باشد، علاوه بر این آموختن یک زبان بیگانه مستلزم آشنایی با فرهنگ و اجتماع آن زبان است که در تدوین مطالب کتاب های آموزشی هر دو جنبه زیر باید در نظر گرفته شوند.(
۶)
در تحقیقی دو گروه از زبان آموزان ایرانی با یکدیگر مقایسه شده اند. گروه اول افرادی که زبان را از طریق کتاب های نوشته شده توسط انگلیسی زبانان ( (Headwayآموخته اند و گروه دوم آن هایی که زبان را از طریق کتاب های رسمی آموزش و پرورش فرا گرفته اند. این دو مجموعه از نظر محتوایی _ فرهنگی کاملا متفاوتند. مجموعه اول با توجه به فرهنگ زبان انگلیسی نگاشته شده است. در صورتی که کتاب های درسی زبان در دو سطح راهنمایی و متوسطه ، در چهار چوب فرهنگ اسلامی ارائه شده اند. محققین این پروژه در نتایج بدست آمده، از مقایسه دو گروه زبان آموز نشان داده اند که هیچ تفاوتی بین این دو گروه وجود ندارد. ارزش های فرهنگی دو گروه مشابه هستند و زبان آموزان تحت تاثیر فرهنگ ارائه شده درکتاب های فوق قرار نگرفته اند یعنی فرهنگ انسان ها طی سال ها و برحسب نیاز آنان شکل گرفته است و به راحتی قابل تغییر نیست.(
۷)
از مولفان کتاب های درسی انتظار می رود که با توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان در رشته های گوناگون و همچنین نواحی متفاوت کشور، تدوین مطالب علمی جذاب و جدیدی را به عهده بگیرند. نارسایی هایی که در کتاب های زبان انگیسی مقطع متوسطه می توان بیان کرد عبارتند از:
بخش مربوط به متون و تصاویر
ـ استفاده از متون غیر جذاب، خسته کننده، قدیمی و غیر منسجم در کتاب های انگلیسی
ـ نادرست و نامناسب بودن و عدم جذابیت بعضی تصاویر کتاب های زبان انگلیسی
ـ عدم پیوستگی و ارتباط صحیح بین درس ها و متون کتاب های پایه های بعدی
ـ عدم توجه به نیازهای امروزی دانش آموزان در متون کتاب ها
بخش مربوط به ساختار های دستوری
ـ عدم هماهنگی نکات دستوری با متون درس ها
ـ عدم جذابیت مطالب دستوری و کمبود فعالیت های متنوع
ـ دارا بودن سوالات غیر استاندارد و گاه اشتباه
ـ عدم رعایت سلسله مراتب دستوری
ـ داشتن نکات دستوری پیچیده با وقت محدود
ـ توجه به ساختارهای غیر ضروری و غفلت از ساختارهای ضروری
بخش مربوط به هدف های کتاب ها، روش و قواعد
ـ عدم هماهنگی حجم مطالب کتابهای درسی با ساعت اختصاص یافته برای آن ها
ـ عدم تطابق هدف های آموزشی با آزمون های بر قرار شده
ـ شفاف نبودن هدف های کلی کتاب ها
ـ مشخص نبودن سطح کتاب ها و جامع و کامل نبودن محتوای آن ها
ـ عدم تطابق محتوای کتاب ها با روش های نوین تدریس (
۸)
از نگاه و دیدگاه معلمان و کارشناسان، محتوای کتاب های زبان انگلیسی باعث مسؤولیت پذیری و مشارکت های دانش آموزان در حد مطلوبی در فعالیت های یادگیری نمی شود. محتوای کتاب های درسی دوره راهنمایی در ارائه مطالب، مثال ها و تصویر ها درحد مطلوبی دارای تنوع نیست. در این دوره کتاب ها باید طوری طراحی و تنظیم شوند که در دانش آموزان توانایی لازم برای نوشتن پاسخ به تمرین های کتاب، نوشتن خلاصه ی متون درسی، نگارش جملات ساده با املای صحیح و رعایت نکات تکنیکی نوشتاری، اعم از علامت گذاری ، کاربرد حروف بزرگ و رسم الخط صحیح را ایجاد شود.
دانش آموزان بایستی با حقایق علمی آشنا شده و در دانش آموزان تفکر انتقادی بوجود آید. از آنجا که مفاهیم زبان انگلیسی برای دانش آموزان به عنوان یک زبان غیر مادری و زبان دوم، دور از ذهن است وچندان قابل درک و فهم نیست، محتوای کتاب های زبان انگلیسی دوره راهنمایی تحصیلی باید به گونه ای طراحی شوند که در آن ها از مطالب و مثال های جذاب ، شکل ها و تصویر های متنوع برای یادگیری بهتر مطالب درسی استفاده شود. کتاب های درسی می توانند در پرورش تخیل، حس زیبایی، شخصیت کودکان موثر باشند. (
۹)
دانش آموزان در طول دو سال آموزش زبان در مقطع راهنمایی و چهار سال تحصیل در دوره متوسطه قادر نیستند که مهارتهای لازم listening, speaking, writing and reading را به طور کامل و جامع کسب نمایند. تنها شکل و محتوای کتاب های آنها را تا حدی با مهارت درک مطلب آشنا می سازد که آن هم به سختی پاسخ گوی نیاز آن ها برای موفقیت در آزمون کنکور می تواند باشد، هر چند که تمامی تست های زبانی و کارهای کلاسی که برای شاگردان صورت می گیرد تنها برای آماده ساختن آنها برای امتحان کنکور است و دیگر جوانب و عوامل یادگیری زبان در حاشیه قرار دارند.
منابع
۱-Sharifi Haratmeh, M. "Incorporating Culture into the EFL Curriculum", EFL Journal, No. ۸۴, Vol. ۲۲, ۱۳۸۶, pp, ۵۴-۵۸
۲- pp.۷۵-۷۷ Ariffin, Sh. (۲۰۰۳) "Culture in EFL Teaching: Issues and Solutions&#۰۳۹;, http://web۱.hpu.edu/images/GraduateStudies/TESL
۳- بیرجندی، پرویز،" ارزشیابی کتاب انگلیسی سوم نظام جدید"، مجله رشد آموزش زبان سال سیزدهم ، زمستان ۱۳۷۶ شماره ۴۸ ، ص ۱۹-۱۱
۴-"گزارش گرد همایی گروه زبان خارجی _کارشناسی زبان انگلیسی دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی"، مجله رشد آموزش زبان انگلیسی سال پانزدهم، زمستان ۱۳۷۹، شماره ۵۹، ص ۶-۳
۵- اسلامی، احمد رضا، " تاثیر فرهنگ بر برخی از ساختار های زبان و نقش الگوسازی در آموزش آن ها"، مجله رشد آموزش زبان انگلیسی ، سال شانزدهم، بهار ۱۳۸۱، شماره ۶۴، ص ۱۷-۱۲
۶- نوری، زهرا، " مشکلات آموزش زبان انگلیسی از دیدگاه یک معلم"، مجله رشد آموزش زبان ، سال هفدهم، ۱۳۸۲، شماره ۶۸، ص ۸-۴
۷-Birjandi , P.& Meshkat, M. "The Cultural Impact of EFL Books on Iranian Language Learners", FLT Journal, No. ۶۸, Vol. ۱۷. ۱۳۸۲. pp. ۴۷-۵۴
۸- احمد پور، زهرا،" بررسی مسائل و مشکلات آموزش زبان انگلیسی در دوره متوسطه". مجله رشد آموزش زبان، سال هجدهم،۱۳۸۳، شماره۷۱، ص۲۱-۱۵
۹- مهدی زاده، امیر حسین، "ارزیابی محتوای کتاب های زبان انگلیسی دوره راهنمایی ، ارائه چهار چوب علمی بهینه جهت اصلاح و تدوین کتاب ها"، مجله رشد آموزش زبان، دوره بیستم، شماره ۷۷، ۱۳۸۴، ص ۱۰-۳
مریم ابدالی

 منبع :

http://vista.ir/article/304739

غلامعلی عباسی بازدید : 189 یکشنبه 06 بهمن 1392 نظرات (0)

 

Recast as Feedback and Accuracy Issue in EFL Writing Classes

Yahya Alfi

 

Abstract

Although vast majority of scholars agree upon the multifunctional role of corrective feedback such as facilitating SLA, serving as input, and functioning as a best pedagogical tool, the way such feedback should be provided and the degree of its explicitness in different settings has remained the center of much debate. Feedback can be provided through different forms. One of these forms is recast. This research attempted to investigate the effect of recast on the accuracy of the learners\' written performance in EFL context. The participants were sixty freshmen majoring in math at the Islamic Azad University (Ardabil Branch). They enrolled in writing classes and attended two hours a week in these classes. Two groups were observed: recast group and explicit group. In both groups, three pieces of writing involved participants writing a draft, receiving the researcher feedback and then writing a revised version of their assignment. The errors of explicit group were treated explicitly; e.g. underlining and labeling the errors. The errors of the recast group just underlined. No codes or labels were provided; e.g. recasting. Sometimes, the errors of this group received partial treatment deliberately. The results indicated that the more explicit the degree of negative feedback, the more accurate the learners\' written performance would be. The finding of this study would enhance our understanding of the feedback process and help us to give more useful feedback for the learners in EFL setting in order to maximize the accuracy of the learners\' written performance and language development in general.

 

چکیده

اگر چه عده زیادی از محققان به نقش چند بعدی بازخورد منفی از قبیل تسهیل کننده فرآیند یادگیری زبان دوم ایفای نقش داده یا به عنوان بهترین ابزار آموزشی اعتقاد دارند اما طریقه دادن فراهم ساختن چنین بازخوردی و نیز میزان بارز بودن آن در بافت های مختلف همواره مورد بحث و اختلاف نظر بوده است. بازخورد می تواند به اشکال مختلف فراهم شود. یکی از این شکل ها recast  می باشد. این مطالعه سعی بر این داشته تا تاثیر recast را بر میزان دقت نوشتاری فراگیران در بافت EFL  ارزیابی کند شرکت کنندگان در این مطالعه 60 دانشجوی ترم اول رشته ریاضی بودند که در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل مشغول تحصیل بودند آن ها در کلاس writing  ثبت نام کرده بودند و دو ساعت در هفته در این کلاس­ها حضور می­یافتند. دو گروه مورد مطالعه قرار گرفتند: گروه explicit و گروه recast. در هر دو گروه سه عمل نوشتاری یعنی نوشتن یک متن دریافت بازخورد و نوشتن یک نسخه بازبینی شده از همان متن انجام می­گرفت. خطای نوشتاری گروه explicit  به صورت بارز تصحیح می شد . مثلاً زیر تمامی خطاها خط کشیده می شد. و همان خطاها کد گذاری می شدند که این کدها قبلاً تعریف شده بودند. خطاهای گروه recast فقط زیرشان خط کشیده می شدند. هیچ کدی نیز برای آن ها فراهم نمی شد. برخی اوقات خطاهای نوشتاری این گروه عمداً به صورت ناقص تصحیح می شد. نتایج به دست آمده مشخص ساخت که هر چه قدر میزان بازخورد منفی بارزتر باشد به همان اندازه عملکرد نوشتاری فراگیران دقیق تر خواهد بود. این مطالعه می تواند فهم ما را از فرآیند بازخورد بیشتر نماید و به ما کمک کند تا بازخورد مناسب را برای فراگیران در بافت EFL فراهم سازیم تا از این طریق بتوانیم میزان دقت فراگیران را در عملکرد نوشتاری شان و در کل در پیشرفت زبانی شان بالا ببریم.

 

 

غلامعلی عباسی بازدید : 167 شنبه 05 بهمن 1392 نظرات (0)

 


روانشناسان يادگيري در طول بيست سال اخير به پيشرفت‌هاي عظيمي دست يافته و به ديدگاه‌هاي تازه‌اي نسبت به مطالعه و يادگيري رسيده است.
اين مقاله مروري به اين ديدگاه‌هاي جديد در مورد مطالعه دارد.

راهبردهاي مطالعه و يادگيري:

روانشناسان يادگيري در طول بيست سال اخير به پيشرفت هاي عظيمي دست يافته و به ديدگاه‌هاي تازه‌اي نسبت به مطالعه و يادگيري رسيده است. نظريه‌ها و روش‌هاي جديد يادگيري و مطالعه كه عمدتاً از روانشناسي خبر پردازي  سر برآورده‌اند، در بسياري از مواقع مكمل نطريه‌ها وروش‌هاي قديمي هستند، اما در بعضي موارد با آن‌ها متفاوت است. بنا بر نظريه‌هاي قديمي خواندن كه در روش‌هاي مطالعه زيربناي روش‌هاي تند خواني قرار گرفته، چنين فرض شده است كه سرعت مطالعه وابسته به حركات سريع چشم است، يعني هر چقدر چشم سرعتر از روي كلمات بگذرد، ذهن نيز سريع تر اطلاعات موجود در كلمات را درك مي‌كند. بر خلاف اين نظريه در روان شناسي يادگيري جديد كه از يك رويكرد خبرپردازي يا پردازش اطلاعات سر چشمه مي‌گيرد، اين گونه استدلال مي‌شود كه عامل مهم در سرعت مطالعه، پردازش اطلاعات در ذهن خواننده است. يعني هر چه ذهن آدمي اطاعات دريافتي را سريع‌تر پردازش كند، سرعت درك ولذا سرعت مطالعه او نيز بيشتر خواهد بود. تفاوت‌هاي فردي افراد در خواندن به فرآيند پردازش اطلاعات مركزي وابسته است نه به فرآ يندهاي حسي پيراموني.

روش‌هاي يادگيري موثر:

به منظور بهبود فرآيند يادگيري ،روش‌هاي متعددي بيان شده‌اند. براي آشنايي بيشتر شما عزيزان با اين روش‌ها به طور اجمالي به بررسي دو روش مؤثر به نام‌هاي روش پس ختام و مردر مي‌پردازيم.

روش پس ختام:

اين روش شامل ۶ مرحله وكلمه‌ي پس ختام از حروف اول اين مراحل تشكيل شده كه عبارتند از :

۱-پيش خواني:

به معناي اجمالي به منظور دريافت كليات موضوع و سازمان‌دهي كلي مطلب است. در اين روش، خواننده قبل از خواندن دقيق، كل مطلب را مرور و بررسي مي‌كند.

۲- سؤال كردن:

براي هر قسمت از كتاب يا هر فصلي كه مطالعه مي‌شود ،مي‌توان پرسش‌هائي مطرح كرد و با مطالعه‌ي بيشتر به آن ها پاسخ داد. سؤال ها را با كلمات چگونه، چه كسي، چرا، چه چيز وغيره بايد مطرح كرد.

۳ـ خواندن:

در اين مرحله، كل متن يا كتاب مطالعه مي‌شود و به پرسش‌هاي مطرح شده پاسخ داده مي‌شود. سرعت خواندن بايد با سادگي يا پيچيدگي متن تناسب داشته باشد.

۴ـ تفكر:

انديشيدن در مورد موضوع مطالعه به آن معنا مي‌دهد و به ياد سپاري آن كمك مي‌كند. به منظور يادگيري بهتر مطالب، از پيش آموخته شده ارتباط داده، نكات اصلي وفرعي را شناسايي كرده وبه يكديگر پيوند داده و تناقضات موجود در متن را حل كرد. با توجه به آن چه كه گفته شد، مهم‌ترين اصل زيربناي تفكر در جريان مطالعه، بسط معنايي است. يعني شاخ و برگ دادن به مطالب آموخته شده و ايجاد ارتباط بين آنها و آموخته‌هاي قبلي كه مي‌تواند به ياد سپاري مطالب كمك كند.

۵ـ از حفظ گفتن:

پس از مطالعه هر قسمت، بايد مطالب آن توسط خواننده به زبان ساده بازگو شود. اين بازگويي مطالب، معلوم مي‌كند كه كدام قسمت‌ها به خوبي ياد گرفته نشده و بايد مجدداُ مطالعه شود.

۶ـ مرور كردن:

پس از اتمام مطالعه يك كتاب يا مطالب درسي به منظور جلوگيري از فراموشي مطالب بايد كل مطلب مرور شود. بهترين راه مرور كردن اين است كه بدون مراجعه به متن اصلي به پرسش هاي مطرح شده پاسخ داده شود. در صورتي كه خواندن متن، نتواند به پرسش ها پاسخ دهد، لازم است به متن اصلي مراجعه كرده و مجدداُ اقدام به مطالعه قسمت فراموش شده نماييد. پژوهش هاي مختلفي كه در رابطه با تاثير روش پس ختام در افزايش پيشرفت تحصيلي و بالا بردن كيفيت يادگيري دانش آموزان و دانشجويان انجام شده نشان داده اند كه اين روش تاثير زيادي دارد.

روش مردر:

يكي از روش‌هاي مطالعه براي يادگيري، روش مردر نام دارد. مراحل اين روش عبارتند از:

۱ـ حال وهوا:

منظور اين است كه براي مطالعه بايد سر حال وآماده يادگيري باشيد. به اين منظور سعي كنيد با ايجاد حالت آرميدگي عضلاني بر اضطراب خود غلبه كرده و افكار مثبت را جانشين افكار منفي و شك ترديدهاي بيهوده سازيد.

۲ـ درك و فهم:

در اين مرحله بكوشيد تا آنجا كه ممكن است، مطالبي را كه مي‌خوانيد به طور عميق درك كنيد. از ميزان درك خود آگاه باشيد و مطالبي را كه خوب نفهميده‌ايد، با علامت سؤال مشخص كنيد.

۳ـ يادآوري:

آنچه را كه در هر مرحله خوانده و فهميده ايد، به ياد آوريد.در اين مرحله با استفاده از تخيل، تفسير و تحليل مطالب به يادگيري مطلب كمك كنيد.

۴ـكشف و هضم:

در اين مرحله مطالبي كه در مراحل قبل نفهميده‌ايد، مراجعه كرده و به يادگيري آنها و كشف ارتباط بين مطالب با يكديگر بپردازيد. مطالب پيچيده را به اجزاي ساده‌تر تجزيه كنيد و براي فهم آنها از معلمان، اساتيد ومنابع معتبر كمك بگيريد.

۵ـ بسط و گسترش:

مطالبي را كه مي‌خوانيد به آن چه كه قبلا‏ٌ  آموخته‌ايد، ارتباط داده و به آن شاخ و برگ دهيد و سؤال‌هايي نظير اين سؤال‌ها را از خود بپرسيد:

ـ اگر به نويسنده‌ي مطلب دسترسي داشتيد، از او چه سؤال‌هايي مي‌پرسيديد؟
ـ چگونه مي‌توانيد آنچه را كه آموخته‌ايد، براي ديگران قابل فهم سازيد؟
ـ چگونه مي‌توانيد از اطلاعاتي كه كسب كرده‌ايد، در عمل استفاده كنيد؟

۶ـ مرور وپاسخ دادن:

مرور مطالب آموخته شده و پاسخ دادن به سؤال‌هاي طرح شده به منظور رفع ابهامات و اشكالات احتمالي، يكي از مهم‌ترين مراحل در تمام روش‌هاي يادگيري است.

منبع: سايت نرم افزار جعبه لايتنر ماندگار

غلامعلی عباسی بازدید : 157 شنبه 05 بهمن 1392 نظرات (0)

 

 

مهران

با به كار بستن نكات اين مقاله مهارت تند خواني را در خود تقويت كنيد.

با بكار بستن نكات زير مهارت تند خواني را در خود افزايش دهيد:

1- مكثــها و توقفهاي چشمان خود را حين مطالعه سطور كــاهش دهيد. اين همان تمركزهاي لحظه اي بروي حروف و واژه ها اسـت. مـا  هنگام خواندن هر يك از سطرهاي يك مـتـن چشمان خود را بصورت جهشي بسمت جلو حركت مي دهيم اكنون هر ميزان كه ما اين مكثـها و جهشــها را كـاهش دهيـم سـرعـت خـوانــدنمان نيز افزايش مي يابد. تـــعداد اين توقفها معمولا در افراد كند خوان به 7 بار در هر سـطر ميرسد اما شما ميتوانيد اين تعداد مكث را به 3 بار در هر سطر كاهش دهيد.

نكته:هنگام مطالعه چشمان خود را در طول سطور حركت دهيد و نه سر خود را.

نكته: براي كاهش مكث ها و توقفها ميبايست حوزه ديد خود را افزايش دهيد. براي اين منظور شما بايد سعي كنيد تا تصاوير واقع در گوشه چشمان خود را بدون اينكه بطور مستقيم به آنها نگاه كنيد،ببينيد.

نكته:اجازه ندهيد حين مطالعه ديدتان دچار سرگرداني گردد.

2- واژه ها را گروه بندي كنيد. ما ديگر آموخته ايم كه چگونه حروف را با يكديگر تركيب كرده و كلمات را خوانده و درك كنيم. اكنون بايد بياموزيم كه دسته اي از كلمات را با يكديگر تركيب كرده و يك جمله  را در آن واحد بخوانيم. و در قدم بعدي بايد بياموزيم كه چگونه جملات را دسته بندي كرده و مفهوم كلي يك پاراگراف را استخراج كنيم.

نكته: ثابت شده كه دسته بندي واژه ها قوه ادراك و فهم را افزايش ميدهد. بطور كلي مفهوم را آسانتر ميتوان از يك دسته واژه استخراج كرد تا از كلمات منفرد و حتي حروف تك.

3- هيچگاه به عقب باز نگرديد. اغلب افراد عادت كرده اند هنگام مطالعه به عقب بازگشته و واژه ها و يا قسمتهايي از متن را كه بدرستي متوجه نشده اند را بازخواني كنند. اين كار فقط از سرعت خواندن شما ميكاهد. شما ميتوانيد با مطالعه تكميلي قسمتهايي كه بدرستي متوجه نشده ايد را  درك كنيد. شايد با خودتان بگوييد كه اين باز خواني مجدد هم زمانبر است. اما باز گشت  مكرر به عقب براي بازخواني قسمتهاي درك نشده به مراتب وقت گير تر از مطالعه مجدد يك مطلب به روش تند خواني ست.

4- هدفمند مطالعه كنيد. هدف خود را از مطالعه هر مطلبي از پيش تعيين كنيد. كه چه نوع اطلاعاتي را ميخواهيد كسب كنيد. اين كار سبب ميگردد تا شما اطلاعات غير ضروري و حاشيه اي را  در فرايند مطالعه حذف كنيد.

5- فقط كلمات و مفاهيم كليدي را مطالعه كنيد. ما براي نگاشتن مطالب ناگزيريم پاره اي دستورات نوشتاري و ساختار صحيح جملات را  رعايت كنيم. اما هنگام خواندن نه.40 تا 60 درصد كل يك متن از واژه ها و حروف بي اهميت و غير ضروري (البته براي درك آن) تشكيل يافته است. مانند حروف ربط مانند\"و\" و  \"يا\". بياموزيد تنها اسمها و افعال را بخوانيد. نكات و مفاهيم اصلي يك پاراگراف را يافته و آن را در ذهن بسپاريد و جزئيات خارج از موضوع اصلي را حذف كنيد.

6- با صداي بلند مطالعه نكنيد. سرعت ادا كردن و صحبت كردن بسيار كمتر از ظرفيت يادگيري و مطالعه شماست. در فرايند مطالعه ميبايست فقط چشمها و مغز درگير باشند. سرعت قوه بينايي شما بسيار بيشتر از سرعت تكلم شماست. بنابراين از تلفظ حروف و واژه ها حين مطالعه خودداري كنيد. اما مسئله اصوات به همين جا ختم نيمشود. ما حين خواندن  در ذهن خود نيز اصوات مرتبط با حروف و واژه ها را بيان ميكنيم. اين همان نداي درون شماست زماني كه به اصطلاح در دلتان مطلبي را ميخوانيد. يعني ما پس از ديدن يك كلمه صبر ميكنيم تا صداي مرتبط با آن كلمه (تلفظ) در ذهنمان كامل شود سپس به سراغ  كلمه بعدي ميرويم. اين عادت نيز سرعت مطالعه شما را كاهش ميدهد. به ياد داشته باشيد كه حذف  كامل اين صداها در مغز و ذهن غير ممكن است اما ميتوان آنها را به حداقل رساند.

7- در محيط مطالعه خود هر عاملي كه موجب پرت شدن حواس شما ميگردد را حذف كنيد.

8-هر ميزان كه شما با واژگان و اصطلاحات يك زبان آشنا تر  ومانوس تر باشيد درك بهتري نيز از متون نگاشته شده به آن زبان خواهيد داشت. بنابراين تا ميتوانيد واژه و اصطلاح جديد بياموزيد.

9- تمرين كنيد، تمرين كنيد. تا ميتوانيد تند خواني را تمرين كنيد. تند خواني نيز همچون ساير مهارتها نياز به ممارست دارد.

10- تمركز خود را حين مطالعه حفظ كنيد. بدين مفهوم كه در حين خواندن مطلبي در آن واحد به چيز ديگري فكر نكنيد.

 

منبع: سايت مردمان

غلامعلی عباسی بازدید : 207 جمعه 27 دی 1392 نظرات (1)

 

آيلر قزل

يكي از بزرگترين دقدغه هاي ذهني داوطلبان اين است كه به چه روشي بايد براي كنكور، درس بخوانند.
آيا بايد متفاوت از دوران مدرسه درس بخوانند؟
آيا حتما" بايد از كلاسهاي كنكورو روشهاي تستي استفاده كنند؟

يكي از بزرگترين دقدغه هاي ذهني داوطلبان اين است كه به چه روشي بايد براي كنكور، درس بخوانند . آيا بايد متفاوت از دوران مدرسه درس بخوانند؟ آيا حتما" بايد از كلاسهاي كنكورو روشهاي تستي استفاده كنند؟ آيا بايد از كتابها و جزوات خاصي استفاده كنند؟ آيا بايد خط به خط مطالب را حفظ كنند؟ آيا بايد شب و روز درس بخوانند؟ آيا بايد از خواب و خوراك و ورزش و تفريح بگذرنند؟ چه بايد كرد؟ كدام راه به موفقيت در كنكور ختم مي‌شود؟ و .....

غلامعلی عباسی بازدید : 134 جمعه 27 دی 1392 نظرات (0)

 


روانشناسان يادگيري در طول بيست سال اخير به پيشرفت‌هاي عظيمي دست يافته و به ديدگاه‌هاي تازه‌اي نسبت به مطالعه و يادگيري رسيده است.
اين مقاله مروري به اين ديدگاه‌هاي جديد در مورد مطالعه دارد.

راهبردهاي مطالعه و يادگيري:

روانشناسان يادگيري در طول بيست سال اخير به پيشرفت هاي عظيمي دست يافته و به ديدگاه‌هاي تازه‌اي نسبت به مطالعه و يادگيري رسيده است. نظريه‌ها و روش‌هاي جديد يادگيري و مطالعه كه عمدتاً از روانشناسي خبر پردازي  سر برآورده‌اند، در بسياري از مواقع مكمل نطريه‌ها وروش‌هاي قديمي هستند، اما در بعضي موارد با آن‌ها متفاوت است. بنا بر نظريه‌هاي قديمي خواندن كه در روش‌هاي مطالعه زيربناي روش‌هاي تند خواني قرار گرفته، چنين فرض شده است كه سرعت مطالعه وابسته به حركات سريع چشم است، يعني هر چقدر چشم سرعتر از روي كلمات بگذرد، ذهن نيز سريع تر اطلاعات موجود در كلمات را درك مي‌كند. بر خلاف اين نظريه در روان شناسي يادگيري جديد كه از يك رويكرد خبرپردازي يا پردازش اطلاعات سر چشمه مي‌گيرد، اين گونه استدلال مي‌شود كه عامل مهم در سرعت مطالعه، پردازش اطلاعات در ذهن خواننده است. يعني هر چه ذهن آدمي اطاعات دريافتي را سريع‌تر پردازش كند، سرعت درك ولذا سرعت مطالعه او نيز بيشتر خواهد بود. تفاوت‌هاي فردي افراد در خواندن به فرآيند پردازش اطلاعات مركزي وابسته است نه به فرآ يندهاي حسي پيراموني.

روش‌هاي يادگيري موثر:

به منظور بهبود فرآيند يادگيري ،روش‌هاي متعددي بيان شده‌اند. براي آشنايي بيشتر شما عزيزان با اين روش‌ها به طور اجمالي به بررسي دو روش مؤثر به نام‌هاي روش پس ختام و مردر مي‌پردازيم.

روش پس ختام:

اين روش شامل ۶ مرحله وكلمه‌ي پس ختام از حروف اول اين مراحل تشكيل شده كه عبارتند از :

۱-پيش خواني:

به معناي اجمالي به منظور دريافت كليات موضوع و سازمان‌دهي كلي مطلب است. در اين روش، خواننده قبل از خواندن دقيق، كل مطلب را مرور و بررسي مي‌كند.

۲- سؤال كردن:

براي هر قسمت از كتاب يا هر فصلي كه مطالعه مي‌شود ،مي‌توان پرسش‌هائي مطرح كرد و با مطالعه‌ي بيشتر به آن ها پاسخ داد. سؤال ها را با كلمات چگونه، چه كسي، چرا، چه چيز وغيره بايد مطرح كرد.

۳ـ خواندن:

در اين مرحله، كل متن يا كتاب مطالعه مي‌شود و به پرسش‌هاي مطرح شده پاسخ داده مي‌شود. سرعت خواندن بايد با سادگي يا پيچيدگي متن تناسب داشته باشد.

۴ـ تفكر:

انديشيدن در مورد موضوع مطالعه به آن معنا مي‌دهد و به ياد سپاري آن كمك مي‌كند. به منظور يادگيري بهتر مطالب، از پيش آموخته شده ارتباط داده، نكات اصلي وفرعي را شناسايي كرده وبه يكديگر پيوند داده و تناقضات موجود در متن را حل كرد. با توجه به آن چه كه گفته شد، مهم‌ترين اصل زيربناي تفكر در جريان مطالعه، بسط معنايي است. يعني شاخ و برگ دادن به مطالب آموخته شده و ايجاد ارتباط بين آنها و آموخته‌هاي قبلي كه مي‌تواند به ياد سپاري مطالب كمك كند.

۵ـ از حفظ گفتن:

پس از مطالعه هر قسمت، بايد مطالب آن توسط خواننده به زبان ساده بازگو شود. اين بازگويي مطالب، معلوم مي‌كند كه كدام قسمت‌ها به خوبي ياد گرفته نشده و بايد مجدداُ مطالعه شود.

۶ـ مرور كردن:

پس از اتمام مطالعه يك كتاب يا مطالب درسي به منظور جلوگيري از فراموشي مطالب بايد كل مطلب مرور شود. بهترين راه مرور كردن اين است كه بدون مراجعه به متن اصلي به پرسش هاي مطرح شده پاسخ داده شود. در صورتي كه خواندن متن، نتواند به پرسش ها پاسخ دهد، لازم است به متن اصلي مراجعه كرده و مجدداُ اقدام به مطالعه قسمت فراموش شده نماييد. پژوهش هاي مختلفي كه در رابطه با تاثير روش پس ختام در افزايش پيشرفت تحصيلي و بالا بردن كيفيت يادگيري دانش آموزان و دانشجويان انجام شده نشان داده اند كه اين روش تاثير زيادي دارد.

روش مردر:

يكي از روش‌هاي مطالعه براي يادگيري، روش مردر نام دارد. مراحل اين روش عبارتند از:

۱ـ حال وهوا:

منظور اين است كه براي مطالعه بايد سر حال وآماده يادگيري باشيد. به اين منظور سعي كنيد با ايجاد حالت آرميدگي عضلاني بر اضطراب خود غلبه كرده و افكار مثبت را جانشين افكار منفي و شك ترديدهاي بيهوده سازيد.

۲ـ درك و فهم:

در اين مرحله بكوشيد تا آنجا كه ممكن است، مطالبي را كه مي‌خوانيد به طور عميق درك كنيد. از ميزان درك خود آگاه باشيد و مطالبي را كه خوب نفهميده‌ايد، با علامت سؤال مشخص كنيد.

۳ـ يادآوري:

آنچه را كه در هر مرحله خوانده و فهميده ايد، به ياد آوريد.در اين مرحله با استفاده از تخيل، تفسير و تحليل مطالب به يادگيري مطلب كمك كنيد.

۴ـكشف و هضم:

در اين مرحله مطالبي كه در مراحل قبل نفهميده‌ايد، مراجعه كرده و به يادگيري آنها و كشف ارتباط بين مطالب با يكديگر بپردازيد. مطالب پيچيده را به اجزاي ساده‌تر تجزيه كنيد و براي فهم آنها از معلمان، اساتيد ومنابع معتبر كمك بگيريد.

۵ـ بسط و گسترش:

مطالبي را كه مي‌خوانيد به آن چه كه قبلا‏ٌ  آموخته‌ايد، ارتباط داده و به آن شاخ و برگ دهيد و سؤال‌هايي نظير اين سؤال‌ها را از خود بپرسيد:

ـ اگر به نويسنده‌ي مطلب دسترسي داشتيد، از او چه سؤال‌هايي مي‌پرسيديد؟
ـ چگونه مي‌توانيد آنچه را كه آموخته‌ايد، براي ديگران قابل فهم سازيد؟
ـ چگونه مي‌توانيد از اطلاعاتي كه كسب كرده‌ايد، در عمل استفاده كنيد؟

۶ـ مرور وپاسخ دادن:

مرور مطالب آموخته شده و پاسخ دادن به سؤال‌هاي طرح شده به منظور رفع ابهامات و اشكالات احتمالي، يكي از مهم‌ترين مراحل در تمام روش‌هاي يادگيري است.

منبع: سايت نرم افزار جعبه لايتنر ماندگار

غلامعلی عباسی بازدید : 152 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

 

رقيه برهاني ديزج

مطالعه يك فرآيند شرطي و اكتسابي جهت افزايش معلومات است. يعني مرحله به مرحله پيش مي‌رود و داراي بخش‌هاي مختلفي مانند: مهارت‌هاي قبل از مطالعه، ايجاد آمادگي، پيش مطالعه و ... است. براي اين كه ما در مطالعه شرطي بشويم بايد شرايطي را در نظر بگيريم، از جمله مكان مطالعه، زمان مطالعه و روش يا تكنيك مطالعه كه در اين مقاله به شرح هر يك به اختصار مي‌پردازيم.

مكان مطالعه

 بهتر است براي مطالعه ثمربخش جاي ثابتي را انتخاب كنيم مثلا پشت ميز بنشينيم و مطالعه كنيم. در مورد نور مكان مطالعه بهتر است از دو تركيب نوري هم طيف زرد و هم طيف سفيد استفاده كنيم تا چشم ها خسته نشوند. دماي اتاق مطالعه بايد در حدود ۲۵ درجه سانتيگراد باشد چون احساس گرماي زياد باعث حواس پرتي و خواب آلودگي مي شود. هر چقدر فضاي دورتان هنگام مطالعه محدودتر باشد ميزان حواس پرتي تان نيز كمتر خواهد بود. بهترين جا براي درس خواندن منزل است ولي اگر به هر دليل نمي توانيد در خانه مطالعه كنيد، از فرهنگسراها يا كتابخانه ها استفاده كنيد

زمان مطالعه

 هيچ قانوني براي زمان مطالعه نداريم هر وقت كه راحت بوديد چه صبح زود و چه شب تا ديروقت مي توانيد مطالعه كنيد و درس بخوانيد. ولي سه زمان در يادگيري مهم است كه بهتر است در اين زمان ها مطالعه كنيد

 الف) اول صبح:
 چون تازه از خواب بيدار شديد و ذهنتان آماده است كه مطالب را به راحتي در خود نگه مي دارد پس برنامه هاي روزانه خود را طوري تنظيم نماييد كه حتما اول صبح نيم ساعت يا يك ساعت درس بخوانيد

 ب) آخر شب:
 به دليل اين كه بعد از درس مي خوابيد و منع بعدي نداريد پس مطالب فرصت پيدا مي كنند تا از نيمكره راست كه جايگاه حافظه كوتاه مدت است، وارد نيمكره چپ كه جايگاه حافظه بلندمدت است، شوند براي همين يادگيري افزايش پيدا مي كند

 ج) دو ساعت قبل از غروب آفتاب:
 به دليل اين كه كاهش اشعه كيهاني و نوع رابطه خورشيد با زمين اختلا ل حواس در اين زمان كم مي شود، پس سعي كنيد از اين زمان استفاده كنيد. البته اين سه زمان براي درس خواندن مناسب هستند ولي نبايد زمان هاي ديگر را از دست بدهيد

روش مطالعه

 رعايت مراحل زير شاگرد را به صورت فعال در جريان يادگيري درگير مي سازد و زمينه هايي را براي تمرين اطلا عات تازه اي كه شاگرد فراگرفته است فراهم مي آورند

 ۱) مرحله اول - مرور كردن:
 براي يافتن اطلا عات جديد اولين گام مرور كلي است اين كار به شما كمك مي كند كه اطلا عات هر فصل را با تجارب قبلي خود پيوند زنيد و دانش مربوط را در ذهن خويش فعال سازيد

 ۲) مرحله دوم - سوال كردن:
 سوال به شما كمك مي كند كه به صورت فعال با مواد خواندني درگير شويد و همين طور در پيش بيني كردن سوالات امتحاني نيز به شما كمك مي كند

 ۳) مرحله سوم- خواندن:
 مطالب را بخوانيد و در ضمن مطالعه سعي كنيد سوالاتي كه در مرحله دوم طراحي كرده ايد پاسخ دهيد و آنچه را مي خوانيد، با دانسته هاي قبلي خود ربط دهيد

 ۴) مرحله چهارم - از برخواني:
 به محض آنكه مطالعه يك قسمت را تمام كرديد، تلاش كنيد سوالاتي كه درباره آن قسمت طراحي كرده ايد پاسخ دهيد. اين تمرين به شما كمك مي كند كه از طريق ربط دادن مطالب جديد با اطلاعات قبلي به متن مزبور معنا ببخشيد

 ۵) مرحله پنجم - بازخواني:
 بازخواني موجب صرفه جويي دروقت شما مي شود، زيرا ضروري نيست كه تمام مطالبي را كه قبلا مطالعه كرده ايد دوباره بخوانيد. با اين پنج مرحله نه تنها مي توانيد مطالعه خويش را تقويت كنيد بلكه مي توانيد آن را به ديگران نيز آموزش دهيد

مطلب آخر 

 در انتها نكات مهم و كليدي كه مي توانند كمك كنند تا يك مطلب خوب را به مدت طولاني حفظ كنيد و خود را بدان سازگار سازيد را بيان مي كنم:

 براي گرفتن تصميم جديد نبايد تصميم بزرگي را در ابتدا اتخاذ كرد. بلكه بايد از تصميم هاي كوچك شروع كرد. يعني دانش آموزي كه عادت ندارد درس بخواند نبايد با يك برنامه ۱۰ ساعته شروع كند بلكه بايد با يك برنامه دو ساعته شروع كند. براي آنكه بتواند اين روند را ادامه دهد

 در موقع ايجاد عادت جديد، راندمان بين ۲۱ تا ۴۰ روز كاهش پيدا مي كند. يعني فردي كه مي خواهد رفتار جديدي را آغاز كند بايد بداند كه در مرحله اول نه تنها اتفاق مثبت خاص نمي افتد بلكه اتفاقات منفي نيز پيش مي آيد يعني راندمان كم مي شود مثل اينكه فرد مريض مي شود. يعني اگر فرد مي خواهد عادتي را در خود ايجاد كند بايد رياضت بكشد و خوشبختانه از آن جايي كه نام انسان از دو ريشه انس و نسيان گرفته شده است، سريع يك وضعيت را «نسيان» (فراموش) مي كند و به وضعيت جديد «انس» مي گيرد منتظر نقطه آغاز براي شروع تحول جديد نباشيد. نگوييد از اول هفته شروع مي كنم يا از اول ماه درس مي خوانم. هر وقت خواستيد تغييري در خود ايجاد كنيد، آن زمان مناسب است و مي تواند آغاز حركت باشد.

منبع: روزنامه مردم سالاري

غلامعلی عباسی بازدید : 156 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

 

مهران

با به كار بستن نكات اين مقاله مهارت تند خواني را در خود تقويت كنيد.

با بكار بستن نكات زير مهارت تند خواني را در خود افزايش دهيد:

1- مكثــها و توقفهاي چشمان خود را حين مطالعه سطور كــاهش دهيد. اين همان تمركزهاي لحظه اي بروي حروف و واژه ها اسـت. مـا  هنگام خواندن هر يك از سطرهاي يك مـتـن چشمان خود را بصورت جهشي بسمت جلو حركت مي دهيم اكنون هر ميزان كه ما اين مكثـها و جهشــها را كـاهش دهيـم سـرعـت خـوانــدنمان نيز افزايش مي يابد. تـــعداد اين توقفها معمولا در افراد كند خوان به 7 بار در هر سـطر ميرسد اما شما ميتوانيد اين تعداد مكث را به 3 بار در هر سطر كاهش دهيد.

نكته:هنگام مطالعه چشمان خود را در طول سطور حركت دهيد و نه سر خود را.

نكته: براي كاهش مكث ها و توقفها ميبايست حوزه ديد خود را افزايش دهيد. براي اين منظور شما بايد سعي كنيد تا تصاوير واقع در گوشه چشمان خود را بدون اينكه بطور مستقيم به آنها نگاه كنيد،ببينيد.

نكته:اجازه ندهيد حين مطالعه ديدتان دچار سرگرداني گردد.

2- واژه ها را گروه بندي كنيد. ما ديگر آموخته ايم كه چگونه حروف را با يكديگر تركيب كرده و كلمات را خوانده و درك كنيم. اكنون بايد بياموزيم كه دسته اي از كلمات را با يكديگر تركيب كرده و يك جمله  را در آن واحد بخوانيم. و در قدم بعدي بايد بياموزيم كه چگونه جملات را دسته بندي كرده و مفهوم كلي يك پاراگراف را استخراج كنيم.

نكته: ثابت شده كه دسته بندي واژه ها قوه ادراك و فهم را افزايش ميدهد. بطور كلي مفهوم را آسانتر ميتوان از يك دسته واژه استخراج كرد تا از كلمات منفرد و حتي حروف تك.

3- هيچگاه به عقب باز نگرديد. اغلب افراد عادت كرده اند هنگام مطالعه به عقب بازگشته و واژه ها و يا قسمتهايي از متن را كه بدرستي متوجه نشده اند را بازخواني كنند. اين كار فقط از سرعت خواندن شما ميكاهد. شما ميتوانيد با مطالعه تكميلي قسمتهايي كه بدرستي متوجه نشده ايد را  درك كنيد. شايد با خودتان بگوييد كه اين باز خواني مجدد هم زمانبر است. اما باز گشت  مكرر به عقب براي بازخواني قسمتهاي درك نشده به مراتب وقت گير تر از مطالعه مجدد يك مطلب به روش تند خواني ست.

4- هدفمند مطالعه كنيد. هدف خود را از مطالعه هر مطلبي از پيش تعيين كنيد. كه چه نوع اطلاعاتي را ميخواهيد كسب كنيد. اين كار سبب ميگردد تا شما اطلاعات غير ضروري و حاشيه اي را  در فرايند مطالعه حذف كنيد.

5- فقط كلمات و مفاهيم كليدي را مطالعه كنيد. ما براي نگاشتن مطالب ناگزيريم پاره اي دستورات نوشتاري و ساختار صحيح جملات را  رعايت كنيم. اما هنگام خواندن نه.40 تا 60 درصد كل يك متن از واژه ها و حروف بي اهميت و غير ضروري (البته براي درك آن) تشكيل يافته است. مانند حروف ربط مانند"و" و  "يا". بياموزيد تنها اسمها و افعال را بخوانيد. نكات و مفاهيم اصلي يك پاراگراف را يافته و آن را در ذهن بسپاريد و جزئيات خارج از موضوع اصلي را حذف كنيد.

6- با صداي بلند مطالعه نكنيد. سرعت ادا كردن و صحبت كردن بسيار كمتر از ظرفيت يادگيري و مطالعه شماست. در فرايند مطالعه ميبايست فقط چشمها و مغز درگير باشند. سرعت قوه بينايي شما بسيار بيشتر از سرعت تكلم شماست. بنابراين از تلفظ حروف و واژه ها حين مطالعه خودداري كنيد. اما مسئله اصوات به همين جا ختم نيمشود. ما حين خواندن  در ذهن خود نيز اصوات مرتبط با حروف و واژه ها را بيان ميكنيم. اين همان نداي درون شماست زماني كه به اصطلاح در دلتان مطلبي را ميخوانيد. يعني ما پس از ديدن يك كلمه صبر ميكنيم تا صداي مرتبط با آن كلمه (تلفظ) در ذهنمان كامل شود سپس به سراغ  كلمه بعدي ميرويم. اين عادت نيز سرعت مطالعه شما را كاهش ميدهد. به ياد داشته باشيد كه حذف  كامل اين صداها در مغز و ذهن غير ممكن است اما ميتوان آنها را به حداقل رساند.

7- در محيط مطالعه خود هر عاملي كه موجب پرت شدن حواس شما ميگردد را حذف كنيد.

8-هر ميزان كه شما با واژگان و اصطلاحات يك زبان آشنا تر  ومانوس تر باشيد درك بهتري نيز از متون نگاشته شده به آن زبان خواهيد داشت. بنابراين تا ميتوانيد واژه و اصطلاح جديد بياموزيد.

9- تمرين كنيد، تمرين كنيد. تا ميتوانيد تند خواني را تمرين كنيد. تند خواني نيز همچون ساير مهارتها نياز به ممارست دارد.

10- تمركز خود را حين مطالعه حفظ كنيد. بدين مفهوم كه در حين خواندن مطلبي در آن واحد به چيز ديگري فكر نكنيد.

 

منبع: سايت مردمان

غلامعلی عباسی بازدید : 249 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

 

آيلر قزل

يكي از بزرگترين دقدغه هاي ذهني داوطلبان اين است كه به چه روشي بايد براي كنكور، درس بخوانند.
آيا بايد متفاوت از دوران مدرسه درس بخوانند؟
آيا حتما" بايد از كلاسهاي كنكورو روشهاي تستي استفاده كنند؟

يكي از بزرگترين دقدغه هاي ذهني داوطلبان اين است كه به چه روشي بايد براي كنكور، درس بخوانند . آيا بايد متفاوت از دوران مدرسه درس بخوانند؟ آيا حتما" بايد از كلاسهاي كنكورو روشهاي تستي استفاده كنند؟ آيا بايد از كتابها و جزوات خاصي استفاده كنند؟ آيا بايد خط به خط مطالب را حفظ كنند؟ آيا بايد شب و روز درس بخوانند؟ آيا بايد از خواب و خوراك و ورزش و تفريح بگذرنند؟ چه بايد كرد؟ كدام راه به موفقيت در كنكور ختم مي‌شود؟ و .....

از اين به بعد سعي مي‌كنم ، جواب اين سوالات را به همراه مطالب جديد و دانستني‌هاي مفيد در مقاله بگنجانم. ولي براي شروع، اضطرار بحث چگونگي درس خواندن، بيش‌تر محسوس است. اولا" به علت مهم بودن معدل در كنكورهاي سال آينده، بايد در طول تحصيل بسيار خوب و عميق درس بخوانيد و با معدل عالي ديپلم بگيريد، در راستاي همين برنامه سازمان سنجش هم با مفهومي كردن سوالات در يكي دو سال اخير داوطلبان كنكور را به خواندن دقيق كتب درسي و عدم استفاده از روش‌هاي كوتاه و تستي تشويق كرده است. اين جملات را شايد خيلي شنيده باشيد: كنكور خيلي سخت بود!!! سوالات وقت گير بود، هر چي حل مي‌كردم به جواب نمي‌رسيدم !!! همه‌ي اونا رو حفظ بودم ولي نمي‌تونستم از 4 گزينه يكي رو انتخاب كنم!!! بعضي سوالا اصلا از كتاب نبود!!! و.... چرا؟ چرا اين گونه شده؟ چرا داوطلبان نمي‌توانند آن طور كه بايد و شايد به سوالات جواب دهند؟ بعد از بررسي سوالات 10 سال گذشته‌ي كنكور و مقايسه و تحليل روند سوالات به اين نتيجه رسيديم كه سوالات به سمت مفهومي و دقيق شدن پيش مي روند، يعني كاملا از كليشه‌اي بودن خارج شده اند. هم چنين سازمان سنجش تصميم گرفته است دقيقا" فقط از متون ،مثال‌ها و تمارين كتب درسي و مطالب مفهومي وابسته به آنها سوال طرح كند. گزينه‌ها را طوري طراحي مي‌كنند كه فقط كساني كه آن مطلب را كامل فهميده و يادگرفته‌اند، بتوانند از بين گزينه ها درست‌ترين را انتخاب كنند. در سوالات ، كاملا" مشهود است كه داوطلبان باهوش‌تر، پرتلاش‌تر ،ماهرتر، دقيق‌تر و به‌تر غربال خواهندشد. متاسفانه چون برخي مراكز پيش دانشگاهي و دبيرستان‌ها و مخصوصا كلاس‌هاي كنكور دانش آموزان را به سوي سطحي خواندن و حفظ كردن مطالب سوق مي دهند و دانش آموزان به جاي اين كه دروس را تشريحي و دقيق‌تر بياموزند و نقاط ضعف خود را مرتفع كنند، روش تستي خواندن و نحوه‌ي تست زدن را مي‌آموزند. در اين ميان سازمان سنجش براي مقابله با اين نظام غلط و غير اصولي، سياست‌هايي ( مفهومي‌تركردن سوال‌ها و تاثير معدل نهايي سال سوم متوسطه) را در پيش گرفته‌است تا داوطلبان براي فراگيري دقيق و عميق درس‌ها ارزش بيشتري قائل شوند. سازمان سنجش ادعا كرده: سوالات به طور متوسط در سطح پاسخگويي 20 تا 25 درصد از داوطلبان است كه از سطح علمي خوبي برخوردارند و براي ما توان پاسخ‌گويي آنها مهم است. در حقيقت در كنكور سراسري سوالي خوب و استاندارد است كه در يك گروه آزمايشي بين 10 تا 30 درصد داوطلبان بتوانند به آن پاسخ صحيح بدهند. حال با اين اوصاف ، پس بايد براي موفقيت در كنكور 85 چگونه درس بخوانيم ؟!!!

 در ادامه‌ي صحبت‌هاي قبل ،حال به اينجا مي رسيم كه آيا در واقع، راهكارهاي عملي براي درس خواندن وجود دارد كه منجر به موفقيت در كنكور شود؟

بله !!!

الف ) بايد در طول سال تحصيلي حداكثر استفاده را از مدرسه ، كلاسها ، معلمين و دانش آموزان زرنگ كلاس بكنيم.

چگونه ؟؟؟

1- قبل از كلاس ، روزنامه وار درسي را كه قرار است تدريس شود را مي‌خوانيم.

2- خيلي خوب و دقيق به درس و صحبتهاي معلم (كه باعث بهتر جا افتادن مطلب مي شود) گوش مي‌كنيم و فعالانه نكات مهم و اشكالات خود را يادداشت مي‌كنيم .

3- در آخر كلاس تمام اشكالاتي را كه در ذهنمان است را مي‌پرسيم.

( تا اينجا 60% يادگيري انجام شده است ) حال 40% بقيه:

4- دروس آن روز را همان روز مي‌خوانيم و برخي تمرين‌هاي كليدي را انجام مي دهيم تا درس و كاربرد آن كاملا" جا بيفتد و به بهترين وجه در حافظه حك شود.

5 – دوره ي دروس و تكميل تمرين‌هاي حل نشده را به روزي كه فرداي آن ، اين دروس را داريم موكول مي‌كنيم.

6- حل تست‌ها و تمارين بيشتر را به روزهاي تعطيل و جمعه موكول مي‌كنيم.

7- برخي مطالب (مانند لغات زبان ، مترادفهاي فارسي، تاريخ ادبيات، نام اشخاص و مكان‌ها و تاريخ حوادث مهم ، فرمول‌هاي رياضي و فيزيك و...) را يادداشت كرده، در وقت‌هاي تلف شده (داخل مترو يا اتوبوس ، زنگ تفريح و زنگ‌هاي بي‌كاري ، منتظر ماندن در مكانهاي مختلف ) مرور مي‌كنيم.

ب) بايد از منابع موثق و مفيد براي درس خواندن استفاده كنيم.

چگونه؟؟؟

به تاكيد موكد سازمان سنجش، طراحان سوالات كنكور بايد از متن كامل كتاب‌هاي درسي تدريس شده در دبيرستان و پيش دانشگاهي سوال دربياورند، مخصوصا در 2-3 سال اخير كه از قسمت‌هاي بسيار ساده‌ي كتاب‌ها ( فيزيك ، در كنكور 84) چند سوال مفهومي درآورده بودند كه نزديك به 85% دانش آموزان نتوانسته بودند به آن جواب دهند.

پس واضح و مشخص است كه اكثريت داوطلبان به متن كتاب‌ها اصلا اهميت نمي‌دهند.

اكثر داوطلبان با متن كتاب‌ها اينگونه برخورد مي‌كنند:

زبان و ادبيات فارسي:

از تاريخ ادبيات ، فقط اسم نويسنده و نام كتاب‌ها را حفظ مي‌كنند.

درمورد نثرها فقط كلمات مهم و خود آزمايي ها را مي‌خوانند.

در مورد شعرها به معني شعر و اصطلاحات مهم اكتفا مي‌كنند.

درحالي كه ، براي پاسخ دادن به سوالات ادبيات (به خصوص در 3-4 سال اخير)

بايد به همه‌ي كتاب مسلط مي‌بوديم ، چگونه ؟؟؟:

1- تمام درآمدها و تاريخ ادبيات‌ها را خط به خط مي‌خوانيم و به همه‌ي نكاتش از قبيل املا، نگارش، صنايع ادبي اشاره شده، نام مكان‌ها، اشخاص و سبك ادبي آن‌ها، كتب، تاريخ حوادث و وقايع و... توجه مي‌كنيم، و موارد مهم را فيش برداري مي‌كنيم.

2- متن تمام درس‌ها چه شعر ، چه نثر ، چه داستان و ... را خط به خط مي‌خوانيم و موارد زير را در هنگام خواندن بكار مي‌بريم:

  • دور كلمات مهم از نظر املايي خط مي‌كشيم.
  • زير كلمات مهم از نظر معنايي خط مي‌كشيم.
  • صنايع ادبي(مخصوصا" تشبيهات ، تلميحات ، كنايه ها ، مجازها و...) موجود در متن را با مداد كنار هر جمله مي‌نويسيم.
  • قسمت توضيحات را دقيق و كامل مي‌خوانيم و تمام معاني آورده شده براي يك كلمه يا اصطلاح را حفظ مي‌كنيم ، نه يك يا دو معني را.

3-از معلم خود مي‌خواهيم تمام خود آزمايي ها و پرسشهاي آخر درس را تك به تك حل كند و در مورد آنها سر كلاس صحبت كند!!! چون در كنكور 2 سال پيش دقيقا" از شعري كه اصلا" در كتابهاي درسي نبود سوالي داده بودند كه حتما بايد آن شعر را همراه با معني و مفهوم آن بلد مي‌بودي تا بتواني پاسخ آن تست را بدهي، بعد از بررسي متوجه شديم كه در يكي از خودآزمايي ها فقط گفته بود فلان شعر را در كلاس بخوانيد و در مورد آن بحث كنيد.

4- اعلام و فهرست منابع و اشخاص و مكان‌ها را از آخر هر كتاب بخوانيد و فيش برداري كنيد.

5- كتاب زبان فارسي (دستور يا گرامر) را خط به خط بخوانيد (فقط به خواندن تعاريف اكتفا نكنيد) و تمام مثال‌ها و تمرين‌هاي موجود را حل كنيد، قواعد را حفظ نكنيد بلكه ياد بگيريد تا بتوانيد در هنگام نوشتن و خواندن متون ديگر از اين قواعد استفاده كنيد و براي جلوگيري از پديده‌ي فراموشي، به دوره، از روي كتاب درسي خودتان، فيش برداري‌هاي خودتان و تست‌هاي سال‌هاي قبل بپردازيد.

عربي:

اكثر داوطلبان به هيچ عنوان از كتاب درسي استفاده نمي‌كنند، چون اين درس در پيش دانشگاهي (به جز در رشته‌ي انساني ) تدريس نمي‌شود، كتب عربي به فراموشي سپرده مي‌شوند و همه به خواندن يك كتاب كمك درسي يا جزوه و زدن تست‌هاي طبقه بندي قناعت مي‌كنند ، در حالي كه در سال‌هاي اخير خيلي به ترجمه و درك مطلب در عربي اهميت داده شده‌است و خيلي از تست‌هاي قواعد هم در صورت معني كردن درست سوال و گزينه‌ها حل مي‌شوند.

پس بايد به كل كتاب اشراف داشته باشيد. اما چگونه ؟؟؟

1- ابتدا بايد قواعد هر درس را از روي كتاب و جزوه‌ي مدرسه بخوانيم.

2- تمرينهاي هر درس را بدون نگاه كردن به پاسخ‌ها حل مي‌كنيم و تك تك آن‌ها را در طول حل كردن معني مي‌كنيم.

3- بعد از جا افتادن قواعد، متن آن درس را خط به خط مي‌خوانيم و جملات را تجزيه و تحليل و معني مي‌كنيم.

4- سعي كنيد معني كلمات را در جمله ياد بگيريد تا بهتر در ذهن بماند.

5- تست‌هاي عربي را به صورت مخلوط بزنيد نه به صورت طبقه بندي، زيرا مثلا وقتي شما در حال زدن تست مجرورات هستيد، مسلما ناخودآگاه گزينه‌اي كه كسره دارد را انتخاب مي كنيد و متوجه نمي‌شويد بالاخره آن درس را ياد گرفته ايد يا نه!!!

6- در حين زدن تست، سوال‌ها و تك تك گزينه‌ها را معني كنيد حتي اگر تست ترجمه نباشد و فقط قواعد را در نظر داشته باشد.

بينش اسلامي:

خوشبختانه كتب درسي بينش، بيش‌ترين مورد استفاده را بين داوطلبان دارد، ولي باز هم اشكالاتي در مطالعه‌ي آن ديده مي‌شود ، مثلا" اكثر داوطلبان به كتاب‌هاي قرآن 2و3 توجه نمي‌كنند در حالي كه بين 5 تا6 سوال از آن‌ها مطرح خواهد شد.

خود كتاب بينش را هم كاملا" سطحي ، طوطي وار حفظ مي‌كنند.

به همه ي اسم‌ها و كتاب‌ها و تاريخ‌ها و آيه‌ها توجه نمي‌كنند ، پس حتي همين بينش به ظاهر ساده را هم بايد بهتر از اين‌ها بخوانيم، چگونه ؟؟؟

1- همه‌ي درس‌هاي كتاب بينش را خيلي خوب مي‌خوانيم و ياد مي‌گيريم.

2- سعي مي‌كنيم عربي و فارسي تمام آيه‌ها را و اين كه اين آيه يا حديث در مورد چه موضوعي است را خوب ياد بگيريم و به خاطر بسپاريم.

3- تمام اسامي و نام كتاب‌ها و تاريخ‌هاي مهم ( خصوصا" دروس امام‌ها در بينش دوم) را كه حتي در زيرنويس آمده، به خاطر مي‌سپاريم.

4- قرآن 2و3 را خوب و بخش به بخش عربي و فارسي باهم، مي‌خوانيم و ياد مي‌گيريم. تمام سرفصل‌ها و اين كه كدام سوره مربوط به كدام موضوع است را خوب به خاطر مي‌سپاريم.

5- بسيار مهم: مساله‌ي اصلي بسياري از داوطلبان براي بينش فراموش كردن آن است نه خواندن آن. براي جلوگيري از اين پديده به دستورات زير عمل كنيد:

  • زود به زود دروس خوانده شده را دوره كنيد و تستهاي آنها حداقل يك هفته پس از آخرين دوره بزنيد.
  • بهتر است دوره فقط از روي كتاب درسي خودتان باشد، چون وقتي شما براي اولين بار از روي كتاب درسي مطلب را حفظ كرده‌ايد، دقيقا در حافظه ي بينايي شما شكل و رنگ و طرح و مطالب آن صفحه حك مي‌شود، پس اگر دوره هم هميشه از روي يك منبع باشد ، مي‌تواند به ياد آوري توسط حافظه‌ي بينايي كمك كند.
  • از خواندن جزوات خلاصه شده و گلچين شده‌ي بينش بپرهيزيد، زيرا خط به خط كتاب و حتي زيرنويس‌ها مهم هستند و مورد سوال واقع خواهند شد.
  • احكام را خوب ياد بگيريد بعد حفظ كنيد، زيرا كه جملات دروس احكام كمي ثقيل هستند و اگر شما درست حكم را متوجه نشويد، قطعا" تست را اشتباه خواهيد زد.

زبان انگليسي:

كتاب زبان هم تقريبا" محروم واقع شده است. اكثر داوطلبان گرامر را از روي جزوات مي‌خوانند و معني لغات را هم از آخر هر درس و يا لغت‌هاي نوشته شده، همراه با معني ( به صورت فلش كارت و ....) حفظ مي‌كنند.

در حالي كه لغات زبان بسيار زياد و فرارند و بايد راهكارهاي بهتري براي يادگيري آن‌ها به كار گيريم. چگونه ؟؟؟

1- كتاب زبان ( مخصوصا" پيش دانشگاهي ) را از ابتدا شروع مي‌كنيد به خواندن و در آوردن معني لغات از ديكشنري ( زيرا لغتي كه در جمله ياد گرفته شود و با پيدا كردن به حافظه سپرده شده باشد، خيلي عميق‌تر و بهتر از لغتي كه خارج از جمله با معني حاضر و آماده حفظ شده است، در ذهن باقي مي ماند.)

2- تمام بخش‌هاي كتاب زبان از جمله لغات ، متنها ، صورت و پاسخ تمرينها و.... را بايد بخوانيد و لغاتش را در آوريد نه اينكه به لغات آخر هر درس اكتفا كنيد.

2- از معلم خود بخواهيد تمام تمرين‌ها را حل كند.

3- لغت‌ها را سعي كنيد با يك يا چند مترادف انگليسي ياد بگيريد.

4- لغت‌هاي مترادف و متضاد در كنار هم بسيار راحت‌تر به خاطر سپرده مي‌شوند.

5- تست‌هاي زبان را به صورت مخلوط بزنيد نه طبقه بندي.

6- در هنگام زدن تست چه گرامر باشد، چه درك مطلب و چه تست لغت ، صورت تست و گزينه‌ها را معني كرده و لغات جديد را فيش برداري كنيد. اين كار به شما كمك مي كند دايره ي لغاتتان بسيار وسيع شود. مخصوصا اگر داوطلب شركت در كنكور منحصرا زبان هم هستيد، اين يكي از كارهاي واجب بر شما خواهد بود.

7- صحبت كردن در كلاس با همكلاسي ها يا در خانه با يكي از افراد تحصيل‌كرده، به زبان انگليسي دشوار ولي بسيار مفيد خواهد بود.

8– لغات زبان را ، از روي كتاب درسي خودتان و در جمله دوره كنيد.

9- لغات مهم را فيش برداري كنيد تا در وقت‌هاي تلف شده (اتوبوس ، مترو ، مطب دكتر يا صف‌هاي مختلف) بتوانيد مروري برآن‌ها داشته باشيد.

اخطار !!!

داوطلبان علاقمند به زبان، فقط به شركت در كنكور منحصرا زبان اكتفا نكنيد.

حتما" كنكور رشته ي اصلي خود را بدهيد و در كنار آن در كنكور منحصرا زبان هم شركت كنيد. چرا كه ظرفيت پذيرش و تنوع رشته در منحصرا زبان بسيار پايين است.

درس رياضي براي رشته ي رياضي ، مباحث بسيار گسترده و مهمي را شامل مي شود كه بيش‌ترين ضريب را دارد و در بالا و پايين شدن تراز خيلي موثر است. مواردي كه بايد در يادگيري رياضي در نظر گرفته شود، به قرار زير است:

1- بهتر است رياضيات را از همان اول دبيرستان كم كم و پله پله سر كلاس خوب ياد بگيريم، زيرا كه رياضي، درسي زنجيروار است و وقتي سنگ بناي يك مبحث را بد بگذاريد، روي فهميدن و يادگيري خيلي از موارد ديگر تاثيرجبران ناپذيري مي گذارد (قابل توجه بچه هاي سال اول يا دوم كه مي خواهند از الان خود را براي كنكور آماده كنند)

2- كتب درسي رياضي بسيار مهمند، و اين در حالي است كه 99 درصد دانش آموزان رياضي را فقط از روي جزوه و كتاب‌هاي كمك آموزشي مي‌خوانند.

3- براي شروع، از كتاب اول دبيرستان شروع كنيد (البته چون مباحث آن بسيار ساده است و اكثرا در سال‌هاي بالا تكرار شده است، لزومي ندارد خط به خط كتاب را بخوانيد و مثال‌ها را حل كنيد. فقط به دوره‌ي فرمول‌هاي ارائه شده و حل تمرين‌هاي سخت آخر هر مبحث بپردازيد.)

4- با اين كار قشنگ روي غلتك مي افتيد و متوجه مي‌شويد كه چگونه بايد با كتاب درسي رياضي كنار بياييد و چقدر مفيد است.

5 – خوب حالا كتاب‌هاي سنگين‌تر مثل : رياضي سال دوم ، آمار، حسابان، جبرواحتمال، هندسه، ديفرانسيل، گسسته، هندسه تحليلي (براي رشته ي رياضي)، رياضي سال دوم و سوم و پيش دانشگاهي (براي رشته‌ي تجربي و انساني ) را به ترتيب زير بخوانيد:

  • تمام متن كتاب را خط به خط بخوانيد.
  • مثالهاي داخل متن را بدون نگاه كردن به حل آن‌ها حل كنيد، سپس حل خود را با حل كتاب مقايسه كنيد.
  • تمرين‌هاي كتاب را دانه به دانه بدون نگاه كردن به حل المسائل حل كرده، سپس اشكالات خود را از معلمان ، همكلاسي‌ها ويا ... بپرسيد، در غير اين صورت به دفترحل تمرين يا حل المسايل مراجعه كنيد.
  • هيچگاه فرمولها را حفظ نكنيد ، زيرا بزودي فراموش مي‌كنيد ، تازه اگر هم فراموش نكنيد، نمي‌توانيد در حل تست‌ها از آنها استفاده كنيد، چون فقط آنها را حفظ كرده‌ايد و نمي دانيد كجاها كاربرد دارند.
  • وقتي مطلب را از روي كتاب خوانديد و مثال‌ها و تمرين‌ها را حل كرديد، بايد آنقدر از آن مبحث تست بزنيد تا فرمول‌ها و راه حل‌ها به همراه كاربردشان ملكه‌ي ذهنتان شوند.
  • براي دوره و تمرين تست زدن ، از تستهاي كنكورهاي گذشته استفاده كنيد.

مثال : شما مبحث تابع را كامل از كتاب خوانده‌ايد، حدود 50 تست از اين مبحث را انتخاب مي كنيد، 25 تست اول را بدون گرفتن زمان ونگاه كردن به پاسخ‌هاي تشريحي حل كنيد، يعني دقيقا" ذهن خود را درگير سوالات نماييد و راه حل‌هاي مختلف را براي رسيدن به پاسخ  درست، امتحان كنيد، بعد از تمام شدن اين 25 سوال به پاسخ تشريحي مراجعه كنيد و پاسخ‌هاي خود را مقايسه كنيد.

مهم: كنار هر كدام از سوالات كه نتوانسته بوديد هيچ راه حلي براي آن‌ها ارائه دهيد علامت منفي و كنار سوالاتي كه كامل حل كرديد ولي به پاسخ غلط رسيديد علامت ضربدر و كنار سوالاتي كه نصف راه حل را رفته‌ايد ولي بالاخره هيچ كدام از گزينه‌ها را درنياورديد، علامت مثبت بگذاريد و دست آخر، كنار سوالاتي كه با راه حل درست به پاسخ درست رسيده‌ايد ، هيچ علامتي نگذاريد.

خوب اين كار به چه دردي مي خورد ؟ به درد دوره كردن مفيد و سريع ، يعني در دور دوم كه شما خواستيد اين تست‌ها را دوباره بزنيد ، (حداقل بعد از دو هفته) به حل تست‌هاي علامت‌دار مي‌پردازيد و هر كدام را كه توانستيد حل كنيد، علامت كنارش را پاك مي كنيد.

وقتي مي‌توانيد بگوييد كه من به كل اين 25 تست با نكاتش مسلط شده‌ام ، كه هيچ علامتي كنار  هيچ تستي باقي نماند.

با اين فرم خواندن و تست زدن، نه نيازي به حفظ كردن فرمول‌ها و نه نيازي به حفظ كردن نكات تست‌ها خواهيد داشت، و نه احساس مي كنيد آن تست‌ها و نكاتشان را پس از مدتي فراموش كرده ايد.

هشدار:

درس رياضي براي رشته هاي تجربي و انساني هم بسيار مهم و نمره آور است ، در حالي كه خيلي از بچه‌هاي تجربي و مخصوصا انساني كل درس رياضي و يا بخش عظيمي از آن را كنار مي‌گذارند، يعني اصلا به سراغ رياضي نمي‌روند.

شما حتي اگر هم، بدون توجه به رياضي از سد كنكور رد شويد و در هر رشته‌اي كه قبول شويد،  به خاطر ضعيف بودن درس رياضي‌تان در دانشگاه با مشكلات زيادي روبرو خواهيد شد.

در مورد درس فيزيك هم قضيه تقريبا مشابه است، فقط شما بايد به متن كتب فيزيك و تعريف‌ها و مثال‌ها هم كاملا توجه كنيد، مثال‌هاي داخل متن و تمرين‌هاي آخر هر فصل هميشه عينا و يا با كوچكترين تغييري صورت تست‌هاي كنكور بوده‌اند. اين در حالي است كه 99% بچه ها اصلا" توجهي به كتاب درسي فيزيك ندارند و وقت گذاشتن روي حل تشريحي مثالها وتمرينها را اتلاف وقت مي‌دانند. آمار سازمان سنجش در كنكور 84 نشان مي‌دهد كه فقط 3% از كل بچه ها به چند سوال مفهومي– تعريفي فيزيك كه مستقيما از متن كتاب طرح شده‌بود ، پاسخ صحيح داده‌اند.

توصيه:

البته در مورد دروس رياضي و فيزيك ، اين كه شما درس را سركلاس خوب گوش دهيد و بفهميد هم مهم است، يعني فكر نكنيد كه اگر درس را سر كلاس نفهميدم، بعدا" خودم مي‌خوانم و ياد مي‌گيرم . قبل از كلاس درسي را كه قرار است داده شود، روزنامه وار بخوانيد تا پيش زمينه‌ي ذهنتان آماده‌ي دريافت باشد، و در هنگام توضيح مبحث آمادگي پرسيدن اشكالات و فهميدن كامل درس را داشته باشد.

بچه ها !!

اين قدر دنبال فرمول‌هاي طلايي و نكات نقره اي وراه حل‌هاي كوتاه و كتاب تست‌هاي معجزه آسا نباشيد، بلكه كتاب درسي‌تان را خوب مطالعه كنيد.!!!!!!!!!!

منبع: تبيان

غلامعلی عباسی بازدید : 144 پنجشنبه 19 دی 1392 نظرات (0)

 

بیدقتی یکی از رایجترین مسائل دانشآموزان و داوطلبان کنکور است. بارها اتفاق افتاده است که دانشآموزان به دلیل بیدقتی (علیرغم داشتن اطلاعات بالا) در امتحانات نمره از دست دادهاند. قطعاً برای شما هم اتفاق افتاده است که بعد از امتحان، افسوس سؤالات را بخورید که علیرغم آنکه پاسخ آنها را میدانستید، به دلیل (بیدقتی) نتوانستید به آنها پاسخ دهید. البته بیدقتی انواع متفاوتی دارد؛ ندیدن قسمتهایی از صورت سؤال، اشتباهات محاسباتی و... برخی از انواع بیدقتی است.

یادمان باشد که برای موفقیت در تحصیل، داشتن اطلاعات علمی کافی نیست. استفاده از مهارتهایی که بتواند میزان بهرهوری ما از این اطلاعات را افزایش دهد نیز امری بسیار مهم است. اما از آنجاییکه تعریف دقت در شناخت راههای افزایش آن بسیار مؤثر است، ابتدا میخواهیم دقت را تعریف کنیم.

دقت به معنی توجه غیر ارادی از طریق حواس 5گانه است.

برای اینکه بتوانید معنی و مفهوم دقت را بهتر لمس کنید، به اطراف خود نگاه کنید. سعی کنید تمام اجسام و وسایلی که را که (مثلاً به رنگ آبی) هستند به خاطر بسپارید.

اکنون چشمان خود را ببندید و سعی کنید اجسام و وسائل را که به رنگ دیگری (مثلاً سفید) هستند، یادآوری کنید! این کار قطعاً دشوار خواهد بود. توانایی حفظ توجه (ارادی) به موضوعی بدون اینکه موضوعات دیگر توجه ما را از بین ببرد، به معنی تمرکز است. اما دقت بهمعنی توجه غیرارادی است.

در مثالی که زده شد، رنگی که آگاهانه به خاطر سپرده میشود (رنگ آبی)، نمادی از مطالب مهم و یا قسمتهایی از سؤال است که ما میدانیم باید به آن توجه کنیم و رنگ دیگر (رنگ سفید در این تمرین) نماد مطالب و قسمتهایی است که ما فکر میکنیم مهم نیستند و به همین دلیل به آن بیتوجهی میکنیم.

اگر در هنگام حل سؤال (یا مطالعه) اهمیت مطلبی را بدانیم، قطعاً به آن توجه خواهیم کرد و بیدقتی زمانی رخ میدهد که ما از کنار مطلبی میگذریم (به صورت ناآگاهانه) پس برای تقویت دقت باید (توجه غیرارادی) خود را تقویت نماییم.

طبق تحقیقات صورتگرفته، 75درصد از اطلاعات از طریق حس بینایی (قوهی باصره) وارد حافظهی ما میشود. این موضوع نشان از میزان اهمیت حس بینایی دارد. جدول درصد ورود اطلاعات از طریق حواس 5گانه به حافظهی انسان در زیر آمده است. البته این موضوع به منزلهی بیاهمیت بودن حواس دیگر نیست. ولی میتواند کمک قابل توجهی در روشهای افزایش دقت داشته باشد.

حس درصد ورود اطلاعات

بینایی %75
شنوایی %13
لوپایی %6
چشایی- لامسه هر کدام %3
2نکتهی مهم:

1- دقت، ذاتی نیست: دقت، یک مهارت است نه یک دانش و هر مهارتی با تمرین، قابل پرورش است. بنابراین یقین داشته باشید که خواهید توانست دقت خود را با انجام تمرینات زیر افزایش دهید.

2- دقت، اولین مرحله از مراحل انتقال اطلاعات به حافظهی بلندمدت است:
(در مقالهی حافظه) مراحل انتقال مطلب به حافظهی بلند مدت به ترتیب زیر گفته شد:
همانطور که در شکل نیز میبینید، اولین شرط انتقال اطلاعات (توجه یا دقت) است. شاهد این مدعی، مطالب بسیار زیادی است که ما در طول روز میبینیم، میشنویم و... ولی فقط آنهایی وارد حافظهی بلند مدت میشود که ما به آنها دقت میکنیم، پس (دقت) موضوع بسیار مهمی است چراکه اگر به موضوعی دقت نکنیم، اصلاً وارد مراحل انتقال مطلب به حافظهی بلندمدت نخواهد شد.
انواع بیدقتی:
دانشآموزان و داوطلبان کنکوری، بیشتر در سه زمان (مطالعه- کلاس- آزمون) بیدقتی میکنند. در زیر به دلایل بیدقتی در این سه مورد و نیز راهبردهای ذهنی برای افزایش دقت میپردازیم ولی قبل از آن میخواهیم ببینیم که چرا بیدقتی میکنیم. روانشناسان و متخصصان مطالعه و یادگیری بر این باورند که بیدقتی در هنگام (مطالعه و آزمون) به 3دلیل رخ میدهد:

1- داشتن عجله: حتماً برای شما رخ داده است که میخواستید در مدتزمان کوتاهی کاری را انجام دهید (مثلاً لحظهی آخر که از منزل خارج میشویم خیلی هم عجله داریم. یادمان میافتد که باید به کسی تلفن کنیم) در این مواقع ما معمولاً بیدقتی میکنیم و به برخی از موارد مهم توجه نمیکنیم این مورد در آزمون نیز رخمیدهد. عموماً داوطلبانی که در حل سؤالات یا خواندن سؤال عجله میکنند، از ضریب دقت بسیار پایینی برخوردارند.

2- سرگردانی چشم بین خطوط و برگشتهای غیر ارادی چشم به عقب:
حتماً در هنگام مطالعه (و یا آزمون) برای شما اتفاق افتاده است که خطوط را گم کردهاید و حتی گاهی چشمهای شما چند کلمه عقبتر را نگاه کرده است.

3- کاهش غیر ارادی توجه:
تحقیقات نشان میدهد بیشترین بیدقتی در جلسهی آزمون، مربوط به سؤالات ساده است. این موضوع اشاره به کاهش ناآگاهانهی توجه دارد.

در جلسهی آزمون، زمانی که ما با یک تست (سؤال) ساده مواجه میشویم، احساس خوشایند موفقیت و رضایت درونی سبب میشود تا تصورکنیم پاسخ دادن به این سؤال، بسیار ساده است. این فرآیند پیچیدهی ذهنی حتی گاهی سبب میشود تا ما سؤال بعدی را بخوانیم. در اصل ضمیر ناخودآگاه ما با خود میگوید: «این سؤال که ساده است، سؤال بعدی را هم میتوانم جواب دهم) بنابراین میزان توجه ما کاهش مییابد.

اکنون میخواهیم روشهای ذهنی افزایش دقت و کاهش بیدقتی را مورد بررسی قرار دهیم:
راهبردهای ذهنی افزایش دقت

1- افزایش هوشیاری در هنگام مواجهه با سؤالات ساده:
همانطور که گفته شد، عمدهترین دلیل بیدقتی، کاهش غیرارادی توجه در هنگام حل سؤالات ساده است. مؤثرترین راه حل مقابله با این مورد، افزایش هوشیاری در هنگام مواجه با سؤالات ساده است. بسیار ساده است. کافی است هر وقت که سؤال ساده دیدید... حالات جسمانیتان تغییر کند گویی موضوع بسیار مهم و خطرناکی را دیدهاید چراکه در این لحظات، احتمال بیدقتی بسیار زیاد وجود دارد و شما در خطر آن قرار دارید.

2- خواندن کامل همضربیات
یکی دیگر از دلایل بیدقتی در مطالعه و آزمون، توجه نکردن به جزئیات هماهنگ نبودن سرعت چشم با ذهن است. برای رفع این مشکل باید از روش خطبر استفاده کنید. در این روش، مداد (یا انگشت اشارهی) خود را زیر خطوطی که مطالعه میکنید، حرکت دهید و هماهنگ با آن، چشمان خود را حرکت دهید.
2نکتهی مهم

1- اگر چشمان شما با حرکت انگشت خطبر هماهنگ نیست، تمرین زیر را انجام دهید:
کتاب درسی خود را وارانه بگیرید و از اولین کلمهی بالای صفحه، سمت راست شروع کنید و انگشت خطبر خود را از زیر خطوط حرکت دهید و سعی کنید چشمان خود را با آن هماهنگ کنید. هدف از این تمرین، فقط هماهنگی چشم شما با انگشت خطبر است و نیازی به فهمیدن مطالب نیست.

2- در آزمونها و امتحانات، خواندن کامل صورت سؤال، موضوع بسیار مهمی است که ما معمولاً به آن توجهی نمیکنیم.
در اینجا ذکر 2نکته لازم است:
اولاً یادمان باشد که در هر امتحانی، فرصت برای خواندن سؤال برای ما در نظر گرفته شده است. معمولاً تصور ما بر این است که زمانی که 10 سؤال داریم و 20 دقیقه وقت یعنی برای پاسخگویی به هر سؤال، 2دقیقه وقت داریم در حالیکه برای خواندن و پاسخدادن به هر سؤال، 2دقیقه وقت داریم. دوماً در امتحانات سعیکنید زیر کلمات مهم در صورت سؤال حتماً خط بکشید مثل (نیست، ندارد و...)

3- فعال بودن
نمودار شکل مقابل نشان میدهد که با افزایش سرعت مطالعه (حل کردن سؤال)، دقت بیشتر میشود تا زمانیکه به ناحیهی مطالعه فعال برسیم.

پس از آن با افزایش سرعت، دقت کاهش یابد. علت بیدقتی در هنگام (حل سؤالات ساده، مطالعهی دروس عمومی، کلاسهایی که معلم آرام و بدون شور) صحبت میکند کاملاً به فعالنبودن ما، مربوط میشود. برای افزایش دقت از طریق (فعالبودن) کافی است از تکنیک یادداشت برداری استفاده کنیم. یعنی در آزمون با یادداشتکردن محاسبات و در هنگام مطالعه با یادداشت کردن کلمات و نکات کلیدی که در مقالهی حافظه برایتان توضیح دادم.

4- تنظیم وقت
همانطور که گفته شد، (عجله) یکی دیگر از عوامل بیدقتی است. برای حذف این مورد در امتحانات با استفاده از تکنیکهای مدیریت زمان، وقت خود را تنظیم کنید و در هر درس فقط به اندازهی همان درس وقت بگذارید.

در هنگام مطالعه نیز در هدفگذاری هر زنگ مطالعه دقت کنید تا بر مبنای سرعت واقعی خود پیشبینی نمایید چراکه اگر بیشتر معین کنید قطعاً عجله خواهید کرد و اگر کمتر معین کنید قطعاً با فعالنبودن مطالعه، باز هم بیدقتی خواهید کرد.

توصیه میکنم حتماً هر شب 30 دقیقه به زدن تست زماندار اختصاص دهید، این کار تأثیر بسیار زیادی در کنترل بر زمان و درنتیجه کاهش بیدقتی خواهد شد. این کار را حتماً هر روز به مدت 30 دقیقه (10سؤال عمومی و 10سؤال اختصاصی) انجام دهید.

منبع: گزینه 2

غلامعلی عباسی بازدید : 127 پنجشنبه 19 دی 1392 نظرات (0)

 

خواندن بدون نوشتن خط كشيدن زيرنكات مهم حاشيه نويسي خلاصه نويسي كليد برداري خلاقيت و طرح شبكه اي مغز

1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآيندي فعال و پويا است وبراي نيل به اين هدف بايد از تمام حواس خود براي درك صحيح مطالب استفاده كرد. بايد با چشمان خود مطالب را خواند، بايد در زمان مورد نياز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را يادداشت كرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگير شده و حضوري فعال و همه جانبه در يادگيري داشت و هم در هنگام مورد نياز ، خصوصا" قبل از امتحان ، بتوان از روي نوشته ها مرور كرد و خيلي سريع مطالب مهم را مجددا" به خاطر سپرد .

2- خط كشيدن زير نكات مهم :اين روش شايد نسبت به روش قبلي بهتر است ولي روش كاملي براي مطالعه نيست چرا كه در اين روش بعضي از افراد بجاي آنكه تمركز و توجه بروي يادگيري و درك مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشيدن زير نكات مهم مي گردد .حداقل روش صحيح خط كشيدن زير نكات مهم به اين صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملا" درك كنند و سپس زير نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب بدنبال نكات مهم بگردند تا زير آن را خط بكشند .

3- حاشيه نويسي :اين روش نسبت بدو روش قبلي بهتر است ولي بازهم روشي كامل براي درك عميق مطالب و خواندن كتب درسي نيست ولي مي تواند براي يادگيري مطالبي كه از اهميتي چندان برخوردار نيستند مورد استفاده قرار گيرد.

4- خلاصه نويسي : در اين روش شما مطالب را ميخوانيد و آنچه را كه درك كرده ايد بصورت خلاصه بروي دفتري يادداشت مي كنيد كه اين روش براي مطالعه مناسب است و از روشهاي قبلي بهتر مي باشد چرا كه در اين روش ابتدا مطالب را درك كرده سپس آنها را يادداشت مي كنيد اما بازهم بهترين روش براي خواندن نيست .

5- كليد برداري :كليد برداري روشي بسيار مناسب براي خواندن و نوشتن نكات مهم است . در اين روش شما بعد از درك مطالب ، بصورت كليدي نكات مهم را يادداشت مي كنيد و در واقع كلمه كليدي كوتاهترين، راحتترين ،بهترين وپرمعني ترين كلمه اي است كه با ديدن آن، مفهوم جمله تداعي شده و به خاطر آورده مي شود .

6- خلاقيت و طرح شبكه اي مغز: اين روش بهترين شيوه براي يادگيري خصوصا" فراگيري مطالب درسي است .در اين روش شما مطالب را ميخوانيد بعد از درك حقيقي آنها نكات مهم را به زبان خودتان و بصورت كليدي يادداشت مي كنيد و سپس كلمات كليدي را بروي طرح شبكه اي مغز مي نويسد ( در واقع نوشته هاي خود را به بهترين شكل ممكن سازماندهي مي كنيد و نكات اصلي و فرعي را مشخص مي كنيد)تا در دفعات بعد به جاي دوباره خواني كتاب ، فقط به طرح شبكه اي مراجعه كرده وبا ديدن كلمات كليدي نوشته شده بروي طرح شبكه اي مغز ، آنها را خيلي سريع مرور كنيد . اين روش درصد موفقيت تحصيلي شما را تا حدود بسيار زيادي افزايش ميدهد و درس خواندن را بسيار آسان مي كند. و بازده مطالعه را افزايش ميدهد.

شرايط مطالعه:

«به كارگيري شرايط مطالعه يعني بهره‌وري بيشتر از مطالعه»

شرايط مطالعه ، مواردي هستند كه با دانستن ، بكارگيري و يا فراهم نمودن آنها ، مي توان مطالعه اي مفيدتر با بازدهي بالاتر داشت و در واقع اين شرايط به شما مي آموزند كه قبل از شروع مطالعه چه اصولي را به كار گيريد ، در حين مطالعه چه مواردي را فراهم سازيد و چگونه به اهداف مطالعاتي خود برسيد و با دانستن آنها مي توانيد با آگاهي بيشتري درس خواندن را آغاز كنيد و مطالعه اي فعالتر داشته باشيد :

1- آغاز درست :براي موفقيت در مطالعه ،بايد درست آغازكنيد.

2- برنامه ريزي : يكي از عوامل اصلي موفقيت ، داشتن برنامه منظم است .

3- نظم و ترتيب: اساس هر سازماني به نظم آن بستگي دارد .

4-حفظ آرامش: آرامش ضمير ناخود آگاه را پويا و فعال ميكند.

5- استفاده صحيح از وقت :بنيامين فرانكلين، «آيا زندگي را دوست داريد؟ پس وقت را تلف نكنيد زيرا زندگي از وقت تشكيل شده است

6- سلامتي و تندرستي: عقل سالم در بدن سالم است.

7- تغذيه مناسب: تغذيه صحيح نقش مهمي در سلامتي دارد.

8- دوري از مشروبات الكلي : مصرف مشروبات الكلي موجب ضعف حافظه مي‌شود .

9 – ورزش : ورزش كليد عمر طولاني است .

10-خواب كافي: خواب فراگيري و حافظه را تقويت مي كند.

11 –درك مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقي مي ماند ، يعني مطالب است

غلامعلی عباسی بازدید : 157 چهارشنبه 11 دی 1392 نظرات (0)

 

شاید شنیده باشید که گفتهاند، آدمهای موفق، آنهایی هستند که کارهای سختشان را ابتدا به ساکن انجام میدهند. بهویژه کارهای سختی که علاقهای هم به آنها نداشته باشند. شاید به همین دلیل است که آدمهای موفق دور و بر ما کم هستند چراکه کمتر از 2درصد افراد حاضرند شرط فوق را در فعالیتهایشان لحاظ کنند و در بدو امر و یا اول روز کاری را انجام دهند که به آن علاقه ندارند و به قول آن بزرگ: «قورباغهشان را قورت دهند

چنین شرایطی نهتنها در زندگی روزمرهی ما جریان دارد، بلکه در کنکور پیش روی شما نیز بهوضوح به چشم میخورد. دانشآموزان مختلف (برحسب شرایط آموزشی خود) به برخی درسها علاقهی ویژه دارند و به برخی دروس وابستگی خاصی ندارند.

در درسهای مورد علاقه، نمرات و امتیازات خوبی کسب میکنند و در درسهایی که از خواندنشان لذت نمیبرند، نمرات و امتیازات خوبی ندارند. در اغلب موارد هم بدون توجه به سابقهی کار خود در این درسها، یکطرفه به قاضی رفته و و به این نتیجه میرسند که «من این درس را یاد نمیگیرم، پایهام ضعیف است و...» در حالی که با کمی تأمل درمییابیم بهراستی اینگونه نیست و عوامل مختلف و متفاوتی در یادگیری و یا عدم یادگیری یک درس دخیل است که در اینجا به آنها خواهیم پرداخت.

برای مثال در کنکور امسال (1387) در گروه علوم تجربی، اگر به درصدهای (تعدادی از) صد نفر اول منطقهی 1 تا 3 سازمان سنجش نگاهی بیندازیم، خواهیم دید مثل هر سال، میانگین درصد درس زبان انگلیسی در منطقهی 1 بهتر از منطقهی 2 و منطقهی 2 بهتر از منطقهی 3 است.

در کل شرکتکنندگان هم مثل هر سال تقریباً این تفاوت وجود دارد. استناد به میانگین صد نفر اول، به این دلیل است که مطمئن باشیم دانشآموزی که در منطقهی 3 سازمان سنجش کشور توانسته در رشتهی تجربی، رتبهی 3 منطقه و رتبهی 92 کشور را کسب کند، حتماً قدرت یادگیری خوبی داشته است. بهطوری که در درسهایی مثل زیست، 97درصد و عربی 91درصد را کسب نموده است. در حالی که در درس زبان انگلیسی که اینجا مدنظر ماست، امتیاز او 51درصد بوده است.

جالب است بدانیم همرتبههای او (92 کشور) در منطقهی 1 و منطقهی 2 سازمان سنجش در درس زبان انگلیسی، به ترتیب امتیاز 81درصد و 89درصد را کسب نمودهاند. (جالبتر آنکه در درس زیست و عربی که دروس تعیینکنندهای در دروس اختصاصی و عمومی تجربی هستند، این دانشآموز منطقهی 3 سازمان سنجش، بسیار بهتر از از رقبای خود در دو منطقهی دیگر عمل کرده است.)

با این اطلاعات، همگی درمییابیم رتبهی 92 کشور در رشتهی تجربی از شهر زابل نمیتواند قدرت یادگیری محدود یا ناقصی داشته باشد، بلکه در بعضی دروس توانسته توانایی بسیار جالبی از خود نشان دهد، حتی در یادگیری یک زبان غیر از زبان مادری مثل عربی. پس نمیتوان پذیرفت که او نتوانسته زبان انگلیسی را بهخوبی یاد بگیرد، بلکه مشکل در جایی دیگر است که موضوع اصلی بحث ما خواهد بود.

گفتیم میانگین زبان انگلیسی در منطقهی 1 سازمان سنجش کشور (شامل شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز) بسیار بالاتر و بهتر از منطقهی 2 (شامل شهرهای کوچکتر) و منطقهی 3 (شامل استانهای محروم، روستاها و شهرهای بسیار کوچک) میباشد. دلیل این امر را میتوان بهراحتی حدس زد. مسلماً دانشآموزان در شهرهای بزرگ، امکان بسیار زیادی برای شرکت در کلاسهای زبان علاوهبر کلاسهای مدرسه را دارا میباشند و از همه مهمتر، جو حاکم بر این شهرها، سبب میشود اغلب دانشآموزان با هر توان علمی، در این کلاسها شرکت کنند و سالها، ساعتهای متوالی و قابل توجهی را صرف یادگیری زبان کنند.

درنهایت این موضوع باعث اختلاف فاحش درصد زبان، بین این سه منطقه در کنکور میگردد و برخی از ما بدون توجه به این پیشزمینه، فکر میکنیم در منطقهی 3، توان یادگیری زبان، پایینتر از دیگر شهرهاست. مسلماً دانشآموز زابلی نیز به همین دلیل در این درس توانایی کمتری از خود نشان داده است.

تمام این آمارها و اطلاعات، به ما نشان میدهد یادگیری و نتایج افراد در آزمونها، تحت تأثیر عوامل متعددی است که کمتر به آنها توجه شده است. اولین مورد مهمی که در درسهای ناخوشایند (!) دچارش هستیم، یک چرخهی معیوب است که گره را کورتر میکند. یعنی دانشآموز در سالهای متوالی، به یک درس کمتر توجه کرده و بهجز جزوهی دبیر یا کتاب درسیاش، چیزی نخوانده است، آنگاه نتایج متوسط یا ضعیفی در آن درس بهدست آورده است، از طرف معلم آن درس، یا هیچگاه تشویق نشده یا حتی تنبیه یا تحقیر شده است، به این نتیجه رسیده که درس سختی است و او آن را یاد نمیگیرد و از معلم آن درس هم خوشش نمیآید، درس را یا کنار گذاشته یا در صورت اجبار آن را خوانده و مسلم است که نتایج مطلوبی نداشته است، باز از این درس متنفر شده و این چرخهی معیوب و منفی، دائماً تکرار شده است.

برای رهایی از نتایج ضعیف، این چرخه باید توسط خود دانشآموز (و نه معلم و مشاور و مدیر و...) متوقف گردد و سپس به چرخهای سالم و مثبت بدل گردد که در انتها آن را نیز ترسیم خواهیم کرد.

حال ببینیم پیششرطهای این توقف و و ایجاد چرخهی جدید چیست و چگونه میتوان به آن دستیافت. از این پس به مراحل ایجاد چرخهی مثبت برای درسهایی که به آنها علاقه نداریم، میپردازیم:
الف) درسی که کمتر دوست دارید، اول بخوانید:
در ابتدا گفتیم یکی از رمزهای موفقیت، ارادهایست که سبب میشود ما برحسب اولویت تصمیم بگیریم و نه همچون کودکان برحسب دلخواه خود. پس اگر دانشآموز میبیند نتیجهی نهایی او به سبب کمتوجهی به یک درس تحتالشعاع قرارگرفته است، لازم و ضروری است اولویت مطالعهی خود را برحسب چنین درسی تنظیم کند تا تلاشهای دیگرش کمثمر نگردد.

شاید بپرسید چرا اینگونه درسها را باید اول بخوانیم؟
مهمترین مسأله در عدم مطالعهی این دروس، به تأخیر انداختن آنهاست. اغلب دانشآموزان به دلیل عدم علاقه به برخی دروس، آنها را نمیخوانند و در ابتدای کار مطالعاتی سعیمیکنند درسهای مورد علاقهی خود را مرور کنند و این کارهای مورد علاقه، بهقدری طولانی میشود و انرژی دانشآموز را کاهش میدهد که در انتهای کار (که اصولاً آخر شب است) حوصله و توانی برای مطالعهی درسهای اینچنینی (که دوستشان ندارید) باقی نمیماند و درس، از برنامه حذف میشود و میماند برای روز بعد.

فردا هم این سناریو دوباره تکرار میشود و روز از نو، روزی از نو! به همین دلیل اولین حرکت مثبت و مؤثر دانشآموزان باید این باشد که در برنامهریزی و اجرای برنامهی خود، در ابتدا حتماً درسهایی را مطالعه کنند که علاقهی کمتری به آنها دارند.
ب) درسی را که کمتر دوست دارید، همیشه بخوانید:
یکی دیگر از مشکلات عمدهی دانشآموزان در برخورد با این درسها، مرور کم آنهاست. یعنی فرد با اینکه میداند در درسی ضعیف است، در هفته فقط آن را یکبار میخواند و دیگر آن را تکرار نمیکند. این شیوهی مطالعه سبب میشود فراموشی فرد در آن درس بیشتر شود و عدم نتیجهگیری (در عین مطالعهی درس) باعث میشود چرخهی معیوب آن متوقف نگردد. پس لازم است که اینگونه درسها علاوهبر مطالعه باید مرور شوند تا پس از مدتی، نتایج مثبت را شاهد باشیم.

شاید بپرسید وقتی درسی را دوست نداریم، چهطور دائم بخوانیم؟
مهمتر اینکه شاید درسی از نظر شما ارزش مطالعهی دائمی را نداشته باشد. مورد بعدی و توضیح آن، جوابگوی این مشکلات خواهد بود.
ج) درسی را که کمتر دوست دارید، کوتاه بخوانید:
وقتی فردی به درسی مثل ریاضی کمعلاقه است، اشتباهی که میکند، اینگونه است؛ او درس ریاضی را در طول هفته مطالعه نمیکند و درسی را هم که معلم داده است، مرور نمیکند تا وقتی موقع امتحان فرامیرسد یا باید تکالیفش را به معلم تحویل دهد، در یک بعدازظهر بهصورت انفجاری مینشیند و دهها تمرین را که موضوع اصلی آن را خوب یاد نگرفته، حلمیکند و در این بین به دهها مشکل حلنشدنی برمیخورد، اما چون فرصت کافی برای رفع اشکال و یادگیری ندارد، در عین خستگی و درماندگی، تمرینها را به هر شیوهای که شده (حتی از روی پاسخنامه) حلمیکند تا تحویل دهد یا برای امتحان یاد بگیرد.

این کار که حتی برای برخی تا 4 و 5 ساعت هم به طول میانجامد، چند بازخورد منفی دارد. اول اینکه با هر جواب غلط و عدم یادگیری آن تلقین و تکراری صورت میگیرد مبنی بر عدم یادگیری درس و دوم نمرهی بد امتحان فردا یا برخورد نامناسب دبیر خود سبب تنفر بیشتر از آن درس میشود.

دانشآموز هم تا مدتها دیگر حاضر نیست آن درس را بخواند (در عین حالی که تصور میکند به اندازهی کافی برای آن وقت گذاشته و آب در هاون کوبیده است!) و در مراحل بعد نیز این شرایط و نمرات تکرار میشود. به همین سبب لازم و ضروریست دانشآموزان اینگونه درسها را کوتاهمدت اما همیشه مطالعه کنند چراکه وقتی شما به جای 5 ساعت مداوم، یک ساعت یا 45 دقیقه برای چنین درسی وقت صرف میکنید به جای مثلاً 80 مسألهی ریاضی که نیمی از آنها غلط شود، 15 مسأله حلمیکنید که حتی اگر نیمی از آنها غلط شود، فرصت و حوصلهی رفع اشکال و یادگیری هریک از آنها را دارید.

همین امر از لحاظ روحی شما را نیز ناامید نمیکند (40 مسألهی غلط در یک روز کجا و 70 مسأله کجا!) مهمتر اینکه همیشه خواندن در عین کوتاه خواندن، حتماً شما را از تنگنای امتحان و پرسش کلاسی و استرس آن میرهاند و هیچگاه مجبور نخواهید بود تکالیف حجیم و مسألههای زیاد را یکجا و در یک روز انجام دهید. گاهی با روزی 10 تا 15 دقیقه میتوانید درسهای عمومی را به بهترین نحو یاد بگیرد و به آنها علاقهمند شوید.
د) درسی که کمتر دوست دارید، حتماً در همان روز تدریس مطالعه کنید:
این کار اگرچه برای تمام درسها لازم است، در اینگونه دروس واجبتر است. چراکه در چرخهی معیوب اشاره کردیم عدم علاقه، سبب تمرکز پایین در کلاس میگردد و اگر دانشآموز مطالعهی این درس را به بعد موکول کند، آنچه را هم که بهصورت کموبیش در کلاس درس آموخته، فراموش میکند. در حالی که مرور درس در همان روز، یادگیری فرد را به دلیل حضور ذهن، سریعتر شکل میدهد. حتی فرد میتواند درصورت داشتن فرصت، مثالها و مواردی که در کلاس حل شده، دوباره حلکند تا یادگیریاش کاملتر گردد.
ه) به درسی که کمتر دوست دارید، علاقه نشان دهید:
تحقیقات نشان میدهد کمکگرفتن از قسمت ناخودآگاه مغز، در یادگیری بسیار مؤثر است. مثلاً ایجاد علاقه نسبت به مطالب مورد مطالعه، سبب یادگیری در زمان کمتر میگردد. حتی تظاهر به داشتن علاقه به یک مطلب، قدرت یادگیری را افزایش میدهد. دلیل این امر به «اثر بالارد» معروف است که میگوید: بعد از مطالعه، قسمتی از مغز هنوز به فعالیت خود در زمینهی یادگیری و یادآوری مطالب خواندهشده، ادامه میدهد. درست مانند وقتی که پا را از روی پدال گاز برمیدارید، اما ماشین همچنان به حرکت خود ادامه میدهد. ایجاد انگیزه برای یادگیری مطالب، تأثیر این اثر را بیشتر میکند. جالب است بدانیم بسیاری از کشفیات مهم مانند انسولین در اثر فعالیت ناخودآگاه ذهن و در خواب حاصل شده است.
و) در درسی که کمتر دوست دارید، با تمرکز در کلاس حاضر شوید:
یادگیری دقیق و کامل، از کلاس درس شروع میشود و متأسفانه وقتی به درسی علاقهمند نیستیم، در کلاس هم به آن توجه نمیکنیم و گاهی از معلم آن درس هم دل خوشی نداریم. ایجاد علاقهی مصنوعی که در بالا ذکر شد میتواند در ابتدا این مشکل را کاهش دهد. همچنین یک زمان ذهنی قبل از کلاس به خود بدهیم که: «امروز میخواهم دقیق به درس گوش بدهم و کامل یاد بگیرم.» این فعالیتها در کنار مرور درس روز بلافاصله پس از رسیدن به خانه و حتی در زنگ تفریح و پس از کلاس میتواند شروع خوبی برای یادگیری عمیق و جلب علاقه به درس باشد.
ز) از وقت مرده برای درسی که کمتر دوست داریم، استفاده کنیم:
وقتهای مرده دراصطلاح به زمانهایی گفته میشود که فرد تسلطی بر ادارهی آن در حالت عادی ندارد و کارهای طولانیمدت یا بسیار جدی نمیتواند انجام دهد. برای مثال، زنگ تفریح، فاصلهی بین منزل تا مدرسه و بالعکس که گاهی سواره رفت و آمد میکنید، قبل از استراحت بعدازظهر، قبل از آمادهشدن سفرهی غذا، قبل از خواب و... میتواند جزو این زمان مرده بهحساب آید. در این ساعات فرد میتواند با مرور جزوهی دبیر، فکر کردن به یک مسأله، تمرین یا تستی که نتوانسته حلکند، خود را سرگرم نماید. تمام این فعالیتهای ریز و کوچک میتواند سبب جلب علاقه به درسها گردد و کمکم وضعیتی ایجاد میشود که این درسها نیز مانند تمام درسهای دیگر، جایگاه عادی خود را دارند و فرد از آنها بدش نمیآید.
ح) در درسی که کمتر دوستش دارید، یادداشتبرداری و خلاصهنویسی داشته باشید:
برای اینکه هم یادگیری بهتر و ماندگارتری در تمام درسها داشته باشید، نوشتن در حین مطالعه بسیار مفید و مؤثر است چراکه سبب تفکر نسبت به مطالب آموختهشده میگردد. از همه مهمتر، خلاصه نوشتن و یا نکتهبرداری از مطالب آموختهشده خود سبب مرور و همچنین طبقهبندی اطلاعات میگردد. در کنار چنین مزایایی، این نوشتهها در درسهایی که کمتر دوستشان دارید، به شما این امکان را میدهد که مطالب مهم، تأثیرگذار و تعیینکننده را با نثر و جملهبندی خود ایجاد نمایید و طبق آنچه گفته شد، همیشه و در وقتهای مرده، بتوانید از آنها استفاده کنید. فراموش نکنید نوشتن، بالاترین حالت تمرکز را ایجاد میکند و خلاصهبرداری صحیح، نشانهی یادگیری عمیق و دائمی مطالب است.
ط) مدتی چشمهایتان را به روی نتایج بهدستآمده ببندید:
مثل تمام تغییراتی که در زندگی خود ایجاد میکنید، مطمئن باشید علاقهمندشدن به دروس و مباحث آموزشی نیز نیاز به صبر و حوصله و مداومت و پشتکار دارد. در ابتدای این تغییرات ممکن است به دلیل مطالعهی یک درس در چند روز متوالی و اعتمادبهنفس بهدستآمده، در اولین امتحان آن درس، تعداد سؤالات زیادی را پاسخ دهید ولی با توجه به پاسخهای اشتباه خود، بدترین نتیجهی زندگی خود را کسب نمایید. نباید ناامید شوید. راه درست همین است که پیش گرفتهاید؛ تلاش مداوم. مطمئن باشید اگر فقط چند هفته چشمتان را بر روی نتایج ببندید و به تلاش و تغییرتان ادامه دهید، نتایج شگرفی در انتظار شماست.
با این فعالیتها، نهتنها چرخهی منفی و معیوب متوقف میگردد، بلکه شما شاهد چرخهای مثبت و مؤثر خواهید بود که در آن، شما درسها را بهمرور مطالعه میکنید و میآموزید، نتایج خوب قابل توجهی در آزمونها میگیرید، معلم متوجه تغییرات شما شده و تشویقتان میکند، شما به درس و معلم، علاقهمندتر میشوید و در کلاس بهتر یاد میگیرید، سرعت یادگیری و مطالعهی شما بالا میرود و چرخهای ایدهآل تشکیل میگردد.

چنین چرخهای میتواند زندگی و آیندهی بسیاری از دانشآموزان خلاق و کوشا را دگرگون کند. دانشآموز فعالی را تصور کنید که با توان بالای خود در گروه ریاضی در کنکور امسال (1387) توانست در ریاضی، 73درصد و در فیزیک و شیمی، بالاتر از 80درصد امتیاز کسب نماید اما به دلیل بیتوجهی و عدم علاقه به عربی و زبان، در آنها درصدی نزدیک به 40درصد کسب کند و رتبهی زیر 500 خود را به 1026 منطقه تبدیل نماید. او اکنون در رشتهی صنایع دانشگاه امیرکبیر تهران مشغول تحصیل است و امید دارد بتواند در دو ترم متوالی، معدلی بالاتر از 17 کسب کرده و با قانون تغییر رشتهی این دانشگاه، به رشتهی دلخواه خود، برق، تغییر رشته دهد. اما به نظر شما چنین دانشآموزانی نمیتوانند سختی کار را در ابتدا و در حین مطالعه برای کنکور، به دوش بخرند و دچار چنین تلاطمهایی در انتخاب رشته و آینده نشوند؟

متأسفانه درس ریاضی در گروه انسانی و تجربی، درس زبان فارسی در تمام گروهها، درس عربی در گروه ریاضی و تجربی، همیشه مورد بیمهری دانشآموزان قرار میگیرد و درنهایت تأثیرات جبرانناپذیری بر نتایج آنها میگذارد.
با کمی تغییر در شیوهی برنامهریزی و مطالعه، میتوانید این معضل را برطرف کنید. فقط باید اراده و پشتکار خود را به نمایش بگذارید تا موفق شوید.

منبع: جلال سلیمی - گزینه 2

غلامعلی عباسی بازدید : 191 سه شنبه 10 دی 1392 نظرات (0)

 

 

 

Poem

"Translation"

Commentary

Move him into the sun -

Move his body into the warmth of the sunlight -

We can imagine a soldier who has just been hit by a bullet. He is not moving. Perhaps he is dead. The weather is cold. It has been snowing. The soldier needs warmth, but he is in the shadow. Somebody suggests moving him to an area where the sun is shining.

Gently its touch awoke him once,

In the past, the touch of the sun used to wake him up gently,

The sun wakes everything.

What other fields is Owen talking about?

At home, whispering of fields unsown.

when he was at home (in England). The sun spoke to him of fields that had not been planted with seeds.

Always it woke him, even in France,

The sun always used to wake him up, even here in France,

Although the sun woke this soldier in the past, today it is not waking him.

Until this morning and this snow.

until now and until this snow.

If anything might rouse him now

If anything is able to wake him from his sleep now,

But the sun is the only thing that can possibly wake him.

The kind old sun will know.

the sun can do it.

Think how it wakes the seeds, -

Imagine! Think how the sun wakes the seeds (in the fields?).

The sun is the source of life.

Woke, once, the clays of a cold star.

Think how it woke the soil of the Earth.

Are limbs, so dear-achieved, are sides,

Is a body, created at so high a price,

Despair. Surely, it is not so difficult to wake a body that is still warm, that has all its nerves, its limbs.

Full-nerved,- still warm,- too hard to stir?

and which is still warm and full of nerves, too difficult to wake?

Was it for this the clay grew tall?

Is this why the soil was transformed into life?

Irony. Why did the sun create life? It was pointless, useless, futile. And it is futile to move the soldier. He is dead. He will never wake again. Futility in both senses.

- O what made fatuous sunbeams toil

Oh! Why did the purposeless beams of the sun work hard

To break earth's sleep at all?

to wake the earth in the first place?

"Futility" was one of many war poems written by Wilfred Owen, a British Army officer during the First World War. Owen was killed on 4 November 1918, one week before the end of the war, still in his twenties.

Note the beautiful use of half-rhyme (sun/unsown, once/France, star/stir) to create a sense of despair and frustration. For example, after 'sun', we expect a word like 'fun' or 'undone' that would rhyme. Instead, we get 'unsown', which does not rhyme correctly. It only half-rhymes, thus creating a feeling of frustration and sadness.

awake (awoke, awoken) (verb): to wake up; to waken; to wake up; to stop sleeping
unsown (adjective): without seed; not planted (NB: "fields unsown" = "unsown fields")
rouse (verb): to wake up; to stimulate; to animate
clay (noun): type of earth; earth; soil
limb (noun): member of the body (leg, arm)
dear-achieved (adjective): costly to create
stir (verb): to move; to waken
fatuous (adjective): purposeless
toil (verb): to work hard; to labou

 

غلامعلی عباسی بازدید : 142 سه شنبه 10 دی 1392 نظرات (0)

 

Introduction

Thebenefits of extensive reading (ER) for both first and second languagelearners are well-researched and well-known in a wide variety ofcountries including Asian countries (Anderson, 1996; Coady, 1997; Day & Bamford, 1997; Elley, 1996b; Jacobs, Davis, & Renandya, 1997; Krashen, 1993; McQuillan, 1994; Ng, 1988, 1994a, b, 1995, 1996; Yu, 1993, 1997a, b). However, despite the widely disseminated and strongevidence for the value of ER, implementation has often been infrequentand a less than complete success, especially in poorer countries whichsuffer from such problems as lack of reading materials, low teachersalaries, and inadequate preparation of teachers to implement ER.

غلامعلی عباسی بازدید : 200 یکشنبه 08 دی 1392 نظرات (0)

 


These are short, famous texts in English from classic sources like the Bible or Shakespeare. Some texts have word definitions and explanations to help you. Some of these texts are written in an old style of English. Try to understand them, because the English that we speak today is based on what our great, great, great, great grandparents spoke before! Of course, not all these texts were originally written in English. The Bible, for example, is a translation. But they are all well known in English today, and many of them express beautiful thoughts.

Elementary

 

I Wish I Loved...

Monday's Child

The Walrus & the Carpenter

The Grasshopper

The Hare & the Tortoise

The Hare & the Hound

Intermediate

 

Declaration of Independence

Away In A Manger

For now we see...

Futility

If

I shall not pass

Ozymandias

Rune of St Patrick

The Female of the Species

The Lord is my shepherd

To be, or not to be

To every thing...

Advanced

 

Desiderata

Lilies of the Field

The Sick Rose

Song of Solomon

The Tiger

 

Shakespeare

I had rather be a toad...

What a piece of work...

When forty winters...

Shall I compare thee...

Weary with toil...

They that have power...

Let me not...

غلامعلی عباسی بازدید : 174 یکشنبه 08 دی 1392 نظرات (0)

 


Choosing appropriate reading materials can be difficult for learners and teachers. When you are trying to choose text to read in a different language, you may feel overwhelmed. Reading should be interesting and the level should not be too difficult. If you or your students are looking up words from every sentence, the reading level is too high. Here are a number of recommended reading lists that may help you choose some suitable reading for pleasure or study purposes. These include popular English authors and books in many genres, age-appropriate titles, blogs, magazines, newspapers and translated classics.

Suggested Fiction Authors for English Learners
These authors are recommended by English language teachers. These writers typically use language that is straightforward and concise. The typical ages or genres that these authors write for are shown in brackets. Author names are shown in alphabetical order by last name (so “Smith, John” is “John Smith”).

غلامعلی عباسی بازدید : 154 جمعه 06 دی 1392 نظرات (0)

 

اضطراب روزهاي آخر شايد داوطلبان را براي درس خواندن بيشتر ترغيب کند اما اين مساله ممکن است به ضرر داوطلب باشد و اضطراب و نگراني آزمون را بيشتر کند بنابراين روزهاي آخر را بيشتر دنبال آرامش باشيد البته کنکور هم مانند هر آزموني ترس و اضطراب خودش را دارد اما براي غلبه و تسلط به اين حس که مي تواند آسيب پذير هم باشد راههايي وجود دارد. به اعتقاد روانشناسان عوامل ايجاد اضطراب در کنکور از 3 فاکتور ويژگي هاي:

- شخصيتي
- خانواده ها
- شرايط فرهنگي

ناشي مي شوند و نااميدي ، بي انگيزگي ، داشتن انتظارات زياد از خود و نگران آينده بودن ازجمله عوامل و ويژگي هاي شخصيتي در ايجاد اضطراب در کنکور است.

داوطلبان بايد در روزهاي باقيمانده تا کنکور مطالب خوانده شده قبلي را مرور کنند. مرور اين مطالب به داوطلب کمک مي کند تا نکات مبهم را بشناسد و تقويت کند. يکي از عوامل مهم عدم موفقيت در کنکور عامل اضطراب و استرس است که معمولا با فشار خانواده ها براي قبولي در کنکور افزايش هم مي يابد بنابراين داوطلب با تسلط بر اين اضطراب در واقع مي تواند به نحو مطلوبي امکان موفقيت در کنکور را افزايش دهد. وي به خانواده ها نسبت به کاهش استرس در داوطلبان و کمک به آرامش روحي آنها توصيه مي کند که فرزندانشان را براي قبولي حتمي يا قبولي در رشته اي خاص تحت فشار قرار ندهند.

شانسي جواب ندهيد
تسلط به مطالب و مفاهيم کتاب هاي درسي ، آرامش قبل از آزمون و تسلط به اعصاب هنگام تست زني و...همه از عوامل موفقيت در کنکور هستند اما نحوه امتحان دادن و توجه به شيوه هاي آن نيز مساله مهمي است.

داوطلب بايد اولين پاسخي را که به ذهنش درست به نظر مي رسد انتخاب کرده و از وسوسه تغيير گزينه ها اجتناب کند، زيرا اين کار هم موجب اتلاف وقت و هم افزايش پاسخهاي غلط مي شود. همچنين در مورد سوالاتي که جواب صحيح آن را نمي داند بايد سعي کند گزينه هايي که کاملا غلط به نظر مي آيد را کنار گذاشته و به ترتيب گزينه اي که باقي مي ماند را انتخاب کند. وي به کنکوري ها توصيه مي کند: روي سوالاتي که به ذهنتان ناآشنا مي آيد وقت زيادي نگذاريد و سريعا به دنبال پاسخ سوالهاي بعدي برويد. دقت کنيد حتي نفرات اول کنکور هم به صد درصد سوالات پاسخ درست نمي دهند.

ساعت به همراه خود داشته باشيد و سعي کنيد وقت خود را تنظيم کرده و آن را تلف نکنيد و در زمان تعيين شده براي هر درس به سوالات پاسخ دهيد. در اول جلسه در صورت داشتن تنش و اضطراب چند نفس عميق بکشيد و هر نفس را به مدت 10 ثانيه نگه داريد و عضلات خود را شل کنيد تا به حالت تعادل برگرديد و با آرامش سراغ سوالات بعدي برويد. به توصيه وي ابتدا درسي را که بهتر مسلط هستيد جواب دهيد حتي اگر آخرين درس دفترچه آزمون باشد و ابتدا در هر درس تمامي سوالات ساده را پاسخ دهيد. خاکپور تاکيد مي کند: از پاسخ شانسي بپرهيزيد زيرا ممکن است پاسخ هاي غلط را افزايش دهد و توصيه مهم اين که : هنگام جواب دادن خود را موفق تصور کنيد و فرض کنيد که به رتبه و رشته مورد علاقه تان رسيده ايد.

کنکوري ها چي بخورند؟ مدير گروه تغذيه و بيوشيمي دانشگاه علوم پزشکي تهران ، مصرف غذاهاي محرک را به دليل اين که باعث بي خوابي و بدخوابي مي شود، به کنکوري ها توصيه نمي کند.

داشتن رژيم غذايي متعادل و ميان وعده هاي صبح و بعدازظهر مي تواند به فرد کمک کند تا از حداکثر ظرفيت مغزي خود استفاده کند. آنچه که در يکي دو روز باقيمانده به کنکور بايستي مدنظر قرار داد اين است که خسته کردن و فشار آوردن براي درس خواندن در اين مدت فايده چنداني ندارد و بهتر است فقط به مرور و جمع بندي دروس پرداخته شود.

خوردن مواد غذايي کافئين دار مثل قهوه ، چاي غليظ، نسکافه و کاکائو مي تواند محرک زا بوده و باعث بي خوابي و بدخوابي در فرد شود؛ همچنين مصرف ويتامين C با دوز بالا جايز نيست بنابراين بهتر است داوطلبان از خوردن بيش از اندازه آن اجتناب کنند.

مصرف لبنيات فراوان خصوصا ماست و دوغ همراه با شام و همچنين مصرف يک ليوان شير ولرم کمي شيرين مي تواند به آرامش و خواب آرام فرد شب قبل از کنکور کمک کند. مصرف ويتامين هاي گروه B ب کمپلکس ، B1 و B6 همراه با وعده شام مي تواند در آرامش فرد موثر باشد.

چنانچه فرد استرس زيادي داشته باشد مي تواند از جوشانده هاي گياهي گل گاوزبان ، ليمو عماني و سنبل الطيب براي کم کردن استرس استفاده کند ولي توصيه مي شود در اين گونه موارد به پزشک و روانپزشک مراجعه کرده و مشاوره شوند. خوردن نان ، پنير و گردو، تخم مرغ به صورت نيمرو يا املت همراه يک ليوان شير و مصرف ويتامين ب کمپلکس مي تواند استرس را به حداقل رسانده و شانس موفقيت در آزمون را افزايش دهد. داشتن تنقلات شيرين مثل انجير خشک ، خرما ، برگه هلو ، زردآلو و در کل ميوه هاي خشک در جلسه امتحان بسيار موثر است

تعداد صفحات : 2

درباره ما
مشخصات نویسنده غلامعلی عباسی درباره : غلامعلی عباسی متولد 1340 دبیر بازنشسته زبان انگلیسی در شهرستان اردبیل هستم . این وبلاگ دفتر یادداشت بنده محسوب می کردد . هر مطلبی که به یادگیری بیشتر زبان انگلیسی کمک نماید و به نظر من مفید باشد در این وبلاگ جمع آوری نموده و با علاقه مندان زبان انگلیسی به اشتراک گذاشته ام . اطمینان کامل دارم که انتقادات و ایرادهای بیشماری متوجه این وبلاگ می تواند باشد ولی بنده به عنوان مدیر این وبلاگ در بهبود این کار انتظار راهنمایی و پیشنهاد از طریق دوستداران زبان و اهل فن را دارم . تا حد ممکن منابع اعلام میگردد . امیدوارم مورد قبول و پسند همكاران ارجمند و دانش آموزان و دانشجویان زبان انگلیسی واقع گردد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2128
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 11
  • آی پی امروز : 118
  • آی پی دیروز : 53
  • بازدید امروز : 188
  • باردید دیروز : 86
  • گوگل امروز : 16
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 3,213
  • بازدید ماه : 828
  • بازدید سال : 26,032
  • بازدید کلی : 716,318