بارها شنيده ايم كه دانش آموز يا دانشجويي مي گويد:
«ديگرحال و حوصله خواندن اين كتاب را ندارم» يا «آنقدرازاين كتاب خسته شده ام كه قابل گفتن نيست» و يا «هرچقدرميخوانم مثل اينكه كمتر ياد مي گيريم» و يا «10 بار خواندم و تكرار كردم ولي بازهم ياد نگرفتم»
بارها شنيده ايم كه دانش آموز يا دانشجويي مي گويد :
«ديگرحال و حوصله خواندن اين كتاب را ندارم» يا «آنقدرازاين كتاب خسته شده ام كه قابل گفتن نيست» و يا «هرچقدرميخوانم مثل اينكه كمتر ياد مي گيريم» و يا «10 بار خواندم و تكرار كردم ولي بازهم ياد نگرفتم»
به راستي مشكل چيست؟ آيا براي يادگيري درس واقعا" بايد 10 بار كتاب را خواند ؟ آيا بايد دروس خود را پشت سرهم مروركرد؟وآيا بايددهها بار درس راتكراركردتا يادگرفت ؟ مطمئنا" اگر چنين باشد ، مطالعه كاري سخت و طاقت فرسا است . اما واقعيت چيزي ديگر است . واقعيت آن است كه اين گروه از فراگيران ، روش صحيح مطالعه را نمي دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چيزي راجع به چگونه درس خواندن نمي آموزند . يادگيري و مطالعه ، رابطه اي تنگاتنگ و مستقيم با يكديگر دارند، تا جايي كه مي توان اين دو را لازم و ملزوم يكديگر دانست. براي اينكه ميزان يادگيري افزايش يابد بايد قبل از هرچيز مطالعه اي فعال و پويا داشت