استقرار جو حمايتي
جانستون Jonstone،در يك بررسي در سال 1993، از معلمان مقطع ابتدايي و دبيرستان خواست تا از ميزانكارهايشان در يك هفته كاري يادداشت روزانهاي تهيه كنند كه در آن روز به فواصل 15دقيقهاي تقسيم شده بود. در پايان روز از معلمان خواسته ميشد كه اگر در طول روزدچار استرس شدهاند، گزارش كنند كه چه كاري براي مقابله با آن انجام دادهاند. طييك هفته كاري، راهبردهاي اساسياي كه معلمان گزارش كردند، دريافت حمايت از همكاراندر مدرسه بود كه آن را در پي صحبت از دلتنگيهايشان به دست آورده بودند كاركنانارشدي كه معلمان را حمايت كرده بودند مورد تشويق خاص قرار گرفتند. كميته مشورتيخدمات آموزشي در سال 1996 طي يك گزارش، روشهايي را مشخص كرد كه مديران ارشد ازطريق آنها، ميتوانند به رشد فرهنگ حمايتي در مدرسه كمك كنند.
- اطميناندهند كه در دسترس كاركنان هستند و آنها ميتوانند از مشكلات و نگرانيهايشان صحبتكنند.
- تغيير در اين نگرش كه تحت فشار استرسبودن، بازتابي از آسيبپذيري خود شخص است.
- ايجاد برنامه آشناسازي ثمر بخش و معرفي برنامهها براي كاركنانجديد
- تشويق كاركنان به صحبت كردن دربارهاحساسات خود و اثرات استرس
- تشويق توصيه وتأييد رفتار حمايتي در ديگران
- ايجاد روشهايمبتني بر همكاري به جاي روشهاي مديريتي خصمانه
- ايجاد روحيه جمعي، احساس تعلق داشتن، و سهيم بودن در مقاصد واهداف
- تشخيص اينكه افراد ممكن است بعد از يكدوره غيبت به دليل بيماري، در زمان بازگشت به كار نگران باشند و كمك بهآنها.
- تشويق كارمندان به استفاده ازراهنماييهاي خصوصي درباره بهداشت شغلي.